ابوابراهیم۵٧
#رمان📚 #قصه_دلبری 💞 #قسمت_یازدهم 1⃣1⃣ 💟آن ها هم بعد از روضه, مسخره بازی شان سرجایش بود😅 شروع کردند
#رمان📚
#قصه_دلبری 💞
#قسمت_دوازدهم 2⃣1⃣
💟 #تولدش روز بعد از عقدمان بود. هدیه 🎁خریده بودم. پیراهن👕, کمربند, ادکلن, نمی دانم چقدر شد. ولی به خاطر دارم چون می خواستم خیلی مایه بگذارم همه را مارک دار خریدم وجیبم خالی شد. بعد از ناهار، یک دفعه با کیک🎂 وچند تا شمع رفتم داخل اتاق.
💟شوکه شد خندید: تولد منه؟ تولد توئه؟ اصلاً کی به کیه⁉️ وقتی کادو بهش دادم گفت: چرا سه تا؟ خندیدم☺️ که "دوست داشتم". نگاهی به مارک پیراهن انداخت وطوری که توی ذوقم نزده باشد، به شوخی گفت: اگه ساده ترم می خریدی, به جایی بر نمی خورد️
💟یک پیس ادکلن را زد کف دستش معلوم بود خیلی از بوش خوشش آمده: لازم نکرده فرانسوی باشد. مهم اینه که خوش بو باشه. برای کمربند چرم دورو هم حرفی نزد. آخر سر خندید️ که، بهتر نبود خشکه💵 حساب می کردی می دادم هیئت؟😉
💟سر جلسه امتحان, بچه ها با چشم و ابرو به من #تبریک می گفتند. صبرشان نبود بیایم بیرون تا ببینند باچه کسی ازدواج کرده ام. جیغی کشیدند, شبیه همان جیغ خودم. وقتی که خانم ایوبی گفت: #محمدخانی آمده خواستگاری شما. گفتند: مارو دست انداختی؟ هرچه قسم و آیه خوردم باورشان نشد.
💟به من زنگ زد📞 آمده نزدیک دانشگاه. پشت سرم آمدند که ببینند راست می گویم یا شوخی می کنم.
نزدیک در دانشگاه گفتم: ایناها! باور کردین؟ اون جا #منتظرمه. گفتند: نه, تا سوار موتورش🏍 نشی, باور نمی کنیم. وقتی نشستم پشت سرش ,پرسید: این همه لشکر کشی برای چیه؟
💟همین طور که به چشم های بابا قوری بچه ها می خندیدم, گفتم: اومدن ببینن واقعاً #تو_شوهرمی یا نه❗️ البته آن موتور تریل معروفش را نداشت. کلاً موتور هیئت بود. #عاشق موتور سواری بودم😍 ولی بلد نبودم چطور باید با #حجاب کامل بشینم روی موتور. خانم های هیئت یادم دادند. راستش تاقبل ازدواج سوار نشده بودم🙈
💟چند بار با اصرار, دایی ام مجبور کرده بودم که من را بنشاند ترک موتور🏍, همین. باهم رفتیم خانه دانشجویی اش در یک زیر زمینی که باور نمی کردی خانه دانشجویی باشد, بیشتر به #حسینیه شبیه بود. ولی از حق نگذریم, خیلی کثیف بود. ِآنقدر آنجا هیئت گرفته بودند و غذا پخته بودند که از در و دیوارش لکه و چرک می بارید. تازه می گفت: به خاطر #تو اینجا ر و تمییز کرده م!
💟گوشه ی یکی از اتاق ها یک عالمه #جوراب تلنبار شده بود. معلوم نبود, کدوم لنگه برای کدوم است. فکر کنم اشتراکی می پوشیدند. اتاق ها پر بود از کتیبه های محرم و عکس #شهدا🌷 از این کارش خوشم آمد😍 بابت اشکال وشمایل و متن کارت عروسی, خیلی بالا پایین کرد.
💟خیلی از کارت ها را دیدیم, پسندش نمی شد. نهایتاً رسید به یک جمله از #حضرت_آقا با دست خط خودشان
✍بسم الله الرحمن الرحیم
#همسری شما جوانان عزیزم😍 را که پیوند دل ها💞 و جسم ها و سرنوشت هاست. صمیمانه به همه ی شما فرزندان عزیزم تبریک می گویم.
#سیدعلی_خامنه_ای.
#ادامه_دارد...
#کانال_ابوابراهیم
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
⬅️ ابوابراهیم کانال روشنگری
🌐 ابوابراهیم
🆘 https://eitaa.com/aboebrahim
☑️ @aboebrahim
💠 ما را به دوستان معرفی کنید.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
ابوابراهیم۵٧
#رمان📚 #قصه_دلبری 💞 #قسمت_دوازدهم 2⃣1⃣ 💟 #تولدش روز بعد از عقدمان بود. هدیه 🎁خریده بودم. پیراهن👕, ک
#رمان📚
#قصه_دلبری 💞
#قسمت_سیزدهم 3⃣1⃣
💟دست خط 📝را دانلود کرد و ریخت روی گوشی📱 انتخابمان برای مغازه دار جالب بود. گفت: من به #رهبر ارادت دارم😍 ولی متاسفانه تا به حال ندیدم کسی خط ایشون رو داخل کارت💌 عروسی ش چاپ کنه. از طرفی هم پافشاری می کرد که نمی شود واز متن های حاضر, یکی را انتخاب کنیم.
💟محمدحسین در این کارها دست داشت به طرف قبولاند که می شود در #فتوشاب این کارت را با این مشخصات طراحی وچاپ کرد. قضاوت دیگران هم درباره ی کارت متفاوت بود. بعضی ها می گفتند قشنگ😍 است. بعضی ها هم خوششان نیامد☹️نمی دانم کسی بعد ازما از:این نوع کارت استفاده کرده یا نه.
💟ولی بابش باز شد تا چند نفر👥 از بچه های فامیل عقدشان را داخل #امامزاده برگزار کنند. ازهمان اول با اسباب و اثاثیه زیاد موافق نبود. می گفت: این همه تیر وتخته به چه کارمون میاد؟ از هر دری سخنی گفتیم و چند تا منبر رفتم برایش تا راضیش کنم.
💟موقع خرید حلقه💍 پایش را کرده بود در یک کفش که به جایش انگشتر #عقیق بخریم. باز باید منبر مذاکره تشکیل می دادیم و آقا را قانع می کردیم. بهش گفتم: انگشتر عقیق باشد برای بعد, الان باید #حلقه بخریم. حلقه را خرید. ولی اولین بار که رفتیم #مشهد انگشتر عقیقی💍 انتخاب کرده و دادیم همان جا برایش ساختند. کاری به رسم و رسوم نداشت.
💟هر چه دلش می گفت: همان راه را می رفت. و از حرکات و سکنات خانواده اش کاملاً مشخص بود. هنوز در حیرت اند که آیا این آدم همان #محمدحسینی است که هزار رقم شرط وشروط داشت؟
روزی موقع خرید جهیزیه, خانم فروشنده به عکس صحفه گوشی ام📱 اشاره کرد وپرسید: آن عکس کدوم #شهیده؟
💟خندیدم ️که "این هنوز شهید نشده, #شوهرمه" کم کم با رفت و آمد و بگو بخند هایش️, توجه همه را جلب کرد. آدم یخی نبود, سریع با همه گرم می گرفت💖 وسر رفاقت را باز می کرد. با #مادربزرگم هم اُخت شد. و برو بیا پیدا کرده بود. خانه ای قدیمی با سقف های ضربی, زیاد می رفت. به گوسفندهایشان 🐑سر می زد.
💟طوری شده بود که خیلی از جوان های فامیل می آمدند پیشش برای #مشاوره ی ازدواج. بعضی شان می خندیدند "که زیر لیسانس حرف بزن بفهمیم چی می گی😄" . دختر خاله ام می گفت: الان داره خودش رو, رحیم پور ازغدی می بینه. من هم مسخره اش می کردم: ازغدی رو می شناسی؟ ایشون محمد حسین شونه😂
💟خدایی اش قلمبه سُلمبه حرف می زد. ولی آخر حرف هایش به این می رسید که طرف به دلت❤️ نشسته یا نه؟ زیاد هم #ازدواج خودمان را مثال می زد.
#ادامه_دارد...
#کانال_ابوابراهیم
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
⬅️ ابوابراهیم کانال روشنگری
🌐 ابوابراهیم
🆘 https://eitaa.com/aboebrahim
☑️ @aboebrahim
💠 ما را به دوستان معرفی کنید.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
﷽ 💢قرار شبانه 💢 ﷽
بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد
دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد
بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا
از پس پرده ی غیبت نظر دارد
🌸✨بسم الله الرحمن الرحيم✨🌸
اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ...
💫و برای سلامتی محبوب💫
🎀اَللّـهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ ...
🌺دعای منتظران درعصرغیبت🌺
اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسکَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَك
🌷اَلّلهُمَّـ عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرج 🌷
💠 التماس دعای سلامتی و فرج قائم آل محمد(ص)، سلامتی و طول عمر نائب بر حقش حضرت امام خامنه ای و دعای سلامتی و نصرت سربازان گمنام امام زمان(عج)، مدافعان حرم و رزمندگان اسلام در بلاد اسلامی خصوصا جبهه های داخلی، سوریه، لبنان، عراق، بحرین ، یمن و فلسطین
«یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِیِ عَلی دِینِکَ»
شب خوش
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
⬅️ ابوابراهیم کانال روشنگری
🌐 ابوابراهیم
🆘 https://eitaa.com/aboebrahim
☑️ @aboebrahim
💠 ما را به دوستان معرفی کنید.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
💢چرا #رهبری گران شدن بنزین را پذیرفت؟!
🔹 ۳۰ ابان ۹۸| دکتر زاکانی :
🔸دو مرتبه این طرح را پیش آقا بردند و ایشان #نپذیرفتند. دفعه سوم مسئولان اجماع و همه تایید کردند و آقا پذیرفتند
در این قضیه حضرت آقا فداکاری کردند و جام زهر نوشیدند.
🔹اگر حمایت نمی کردند دومینوی تخریب، ادامه پیدا می کرد. ایشان با شناخت دقیق میدان، خود را هزینه کردند.
🔸هیچکس نمی توانست این کار را انجام دهد. نگاهتان را به رهبری عوض کنید، رهبری دنبال #بلوغ_مردم و #سیستمهاست. #ایرادها باید از طریق صندوق #رای رفع و اصلاح شود.
🔹این رشد عقلانی زمینه تغییر را باید فراهم کند. رهبر انقلاب این جوانمردی را در اوج نشان دادند و قدرت اختیار و انتخاب را از مسوولان سلب نکردند.کار حضرت آقا را باید تبیین کرد وگرنه در میان فعالان انقلابی هم دچار مشکل خواهیم شد.
#پشت_پرده_ها
#گرانی_بنزین
#کانال_ابوابراهیم
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
⬅️ ابوابراهیم کانال روشنگری
🌐 ابوابراهیم
🆘 https://eitaa.com/aboebrahim
☑️ @aboebrahim
💠 ما را به دوستان معرفی کنید.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
️🌐 قطعا دولت ادمين کانالهای مستهجن و معاند را می شناسد
غفاری مديرعامل ايتا :
🔺️ سرمايه گذاری روی پيام رسان های داخلی در ایران خیلی پر ریسک است ؛ برای جواب دادن به کل مردم ایران ، یک پیام رسان نزدیک به ۱۰۰۰ سرور نياز دارد كه هزينه ای بالغ بر ۱۰۰ میلیارد تومن مورد نياز است ؛ بعد از این روزهای قطع اینترنت یک شرکت خصوصی می ماند با ۱۰۰ میلیارد بدهی.
🔺️ اين همه هزينه برای یک هفته؟
🔺️ ما بارها به وزارت ارتباطات پیشنهاد داده ايم كه در كشور یک دیتا سرور ملی بايد وجود داشته باشد ؛ داشتن یک دیتا سرور ملی با ۳۰۰۰ سرور كه اگر دسترسی بين المللی ما قطع شد ، كار مردم مختل نشود ، بدیهی ترين كار است.
🔺️ از زمانی كه اينترنت قطع شده ، تمامی گروه های معاند و مستهجن كه در تلگرام فعاليت داشتند ، ديگر قادر به بارگذاری اطلاعات نبودند. مطمئن باشيد كه دولت تمام اطلاعات ادمین های اين گروه ها را در اختيار دارد.
#کانال_ابوابراهیم
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
⬅️ ابوابراهیم کانال روشنگری
🌐 ابوابراهیم
🆘 https://eitaa.com/aboebrahim
☑️ @aboebrahim
💠 ما را به دوستان معرفی کنید.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈