eitaa logo
ابوابراهیم۵٧
51 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2.6هزار ویدیو
9 فایل
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🌐 گاه نوشت #ابوابراهیم 🆘 eitaa.com/aboebrahim57 📳 hoorsa.com/aboebrahim57 💻 http://aboebrahim57.blog.ir 💠 ما را به دوستان معرفی کنید. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی خبر می رسد که از مجموع ۲۵۱ رأی مجلس، ۱۲۸ نفر به اعتبار نامه رأی مخالف داده اند، اما ۱۰۲ نفر موافق، و ۲۱ نفر هم زحمت رأی ممتنع را کشیده اند، یعنی در سایر طرح های فسادستیز مجلس، تنها به این ۱۲۸ نفر میتوان امید داشت !! ❗️از مجلسی اینچنین هم ، جز انتظار سختِ سختکوشی بیش از ۱۲۸ نفر امروز نباید داشت، و از بقیه آن نمایندگان هم انتظار و التماسی جز چوب لای چرخ نگذاشتن !!! 🙄🤔❗️ ✍ 🆔 @┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🌐 گاه نوشت 🆘 eitaa.com/aboebrahim57 🆔 gap.im/aboebrahim57 📳 hoorsa.com/aboebrahim57 💠 ما را به دوستان معرفی کنید. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کشوری که مکتبش اسلام است چرا باید شیطان پرستان آزادانه تورهای تفریحی برگزار کنند؟ متولیان فرهنگ کشور ! دستگاه‌های امنیتی! در کجا سیر می‌کنید؟ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🌐 گاه نوشت 🆘 eitaa.com/aboebrahim57 🆔 gap.im/aboebrahim57 📳 hoorsa.com/aboebrahim57 💠 ما را به دوستان معرفی کنید. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
ابوابراهیم۵٧
#عاشقانه_شهدا ♥️ #خاطرات_شهید_مهدی_خراسانی ↲به روایت همسرشهید 6⃣1⃣ #قسمت_شانزدهم 💟یه روز تماس گرفت
❣﷽❣ 📚 ♥️ ↲به روایت همسرشهید 7⃣1⃣ 💟بچه دومَمو باردار بودم و روزای آخر بارداری، تابستون بود و گرمای هوا اذیتم میکرد. نمیتونست مرخصی بگیره بهم گفت: "شما برید شهرستان یه آب و هوایی عوض کنید..." نمیتونستم ازش دور شم این حسو همیشه تو عمق نگاه اونم میدیدم تا اینکه یه روز تماس گرفت و گفت: 💟"خانومی اگه میشه وسایلمو جمع کن باس برم " طبق معمول خبر مأموریت رفتنش. حس دلتنگی رو به قلبم تحمیل میکرد وسایلشو جمع میکردم و اشک میریختم😢خصوصا حالا که گفته بود "ماموریتم حدود دو هفته طول میکشه..." غرق فکر و خیال بودم که صدای چرخیدن کلید داخل قفل رشته افکارمو پاره کرد 💟اومد و بالا سرم ایستاد. نگاشو دوخت به چشای خیسم و گفت: "وااای خدااا خانوم منو ببیییین. باز دلش گرفت داره واسه آقاش ناز میکنه😉 آخه عزیز من سفر قندهار که نمیخوام برم...!" با دلخوری یه نگاه به صورتش انداختم زد زیر خنده و نشست کنارم 💟اونقد سر به سرم گذاشت تا منم خنده م گرفت. آخرشم گفت: "تو که میدونی من دل نازکتر از تواَم...💕 چرا کاری میکنی منم نتونم تحمل کنم آخه...؟❤" وقتی رفت بعد چند ساعت شنایی🌷 اومد پیشم اون چند روز هر دفعه یکی میومد و بهم سر میزد. گاهی هم صابخونه مون یا دوستام میومدن و میبردنمون بیرون و نمیذاشتن زیاد تنها باشیم. بعدها فهمیدم آقا مهدی سفارش منو به همه شون کرده بود ... ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🌐 گاه نوشت 🆘 eitaa.com/aboebrahim57 🆔 gap.im/aboebrahim57 📳 hoorsa.com/aboebrahim57 💠 ما را به دوستان معرفی کنید. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
ابوابراهیم۵٧
❣﷽❣ 📚 #رمان #عاشقانه_شهدا ♥️ #خاطرات_شهید_مهدی_خراسانی ↲به روایت همسرشهید 7⃣1⃣ #قسمت_هفدهم 💟بچه
♥️ ↲به روایت همسرشهید 8⃣1⃣ 💟اومد و نشست کنارم با یه ذوق بچه گانه ای گفت: "قرار شده یه، یه هفته ای برم واسه دوره..." با تعجب پرسیدم: تنها ؟! گفت: "نه خانوم گلم مگه میشه بدون شما برم؟ نه خدااایی ... جااان من...؟! اصلا بدون شماها بهم خوش میگذره...؟ اگه خدا بخواد و آقا بطلبه با هم میریم 💟کلی ذوق کردم. هیچ وقت واسه رفتن به مشهد مثل این بار خوشحال نبود. از وقتی که کرده بودیم تقریبا هر سال توفیق زیارت آقا نصیبمون شده بود چون آغاز زندگی مشترکمون از مشهد بود و خیلی ساده قشنگی اینجا داشتیم 💟آقا هم هر سال میطلبیدمون. ماهم میرفتیم پابوسشون آقا مهدی همیشه میگفت: "هر چی تو زندگی داریم از برکت وجود امام رضاست. صبحا میرفت به محل مأموریتش ظهرا که برمیگشت اکثراً غذایی که بهشون میدادنو نمیخورد و می آورد خونه میگفتم: "آخه تو خسته و گرسنه از صبح سرکار غذاتو هم نگه میداری تا اینجا...! ضعف میکنی که عزیزم" 💟میگفت: "نمیتونم بدون شما چیزی بخورم دلم میخواد سر سفره دور هم باشیم و البته دست پخت خانوم گلمو بخورم" همیشه خونواده دوستی و محبتشو تو عمل نشون میداد ... ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🌐 گاه نوشت 🆘 eitaa.com/aboebrahim57 🆔 gap.im/aboebrahim57 📳 hoorsa.com/aboebrahim57 💠 ما را به دوستان معرفی کنید. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
ابوابراهیم۵٧
#عاشقانه_شهدا ♥️ #خاطرات_شهید_مهدی_خراسانی ↲به روایت همسرشهید 8⃣1⃣ #قسمت_هجدهم 💟اومد و نشست کنارم ب
♥️ ↲به روایت همسرشهید 9⃣1⃣ . 💟خاطرات سفر خیلی بیاد موندنی بود خوب یادمه; یه روز که از سر کار برگشته بود خونه بچه ها دویدن سمتش و بغلش کردن محمد هم شروع کرد به بالا رفتن از سر و کول باباش سفره ناهارو که انداختم دست کرد جیبش و یه دستمال سفید درآورد با نگرونی نگاش کردم و گفتم : "سرماخوردی…؟" 💟خندید و گفت : "نه خانومم یه چیزی واستون آوردم" مات و مبهوت نگاش میکردم که دستمالو باز کرد دیدم سه تا دونه برنج پیچیده لای دستمال...! یه دونه شو داد به من یه دونه شو به پسر بزرگمون یه دونه شم داد دست محمد پسر کوچیکمون ذوق زده بود و با شعف گفت: "بخورید که آقا خیلی دوستتون داشته" تازه فهمیدم که قضیه چیه برنج نذری گرفته بود 💟با تعجب پرسیدم "حالا چرا سه تا دونه…؟!" با لبخند قشنگی گفت "تبرّكی میدادن تو حرم منم ۴ تا دونه گرفتم یکیشو خودم خوردم سه تاشم آوردم واسه شما پیش خودم گفتم بیشتر نگیرم که برسه به کسایی که مثه ما دنبال نذری بودن..." 💟گفتم:"حالا چرا اینقد کم...؟!" خندید و گفت: "ای بابا…مهم نیّته خانوم کم و زیادش فرقی نداره نذری گرفتن یعنی همین نه اینکه اونقد بخوری که سیر شی" (همسر شهید مهدی خراسانی) ... ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🌐 گاه نوشت 🆘 eitaa.com/aboebrahim57 🆔 gap.im/aboebrahim57 📳 hoorsa.com/aboebrahim57 💠 ما را به دوستان معرفی کنید. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
ابوابراهیم۵٧
#عاشقانه_شهدا ♥️ #خاطرات_شهید_مهدی_خراسانی ↲به روایت همسرشهید 9⃣1⃣ #قسمت_نوزدهم . 💟خاطرات سفر #مشهد
♥️ ↲به روایت همسرشهید 0⃣2⃣ . 💟نمازمون که تموم میشد میشِستیم تو یکی از صحنای بعدِ زیارتنامه و شروع میکرد به حرف زدن و سفارش کردن صمیمانه و ساده ولی دلنشین بعضی وقتام فقط ساکت و آروم خیره خیره زل میزد به طلای و اشک تو چشاش حلقه میزد حس میکردم تو نگاش یه حرف داره که داره به آقا میگه نمیدونم زیر لب چی زمزمه میکرد ولی قشنگی داشت که هنوز جلو چشام حسشون میکنم کنارش تموم اون روزا آرامشو بی نهایت و به معنای واقعی حس میکردم 💟خاطراتی که با مرورشون سیر نمیشم و برام تکراری نمیشن از حرم برمیگشتم نزدیکای خونه بودیم که یکی صداش زد"مهدی…مهدی..." شهید شنائی بود آقا مهدی گفت"چی شده...؟! چرا سراسیمه ای…؟!" با خنده و پر انرژی گفت " خورده بهمون باید بریم تهران." 💟قرار شد همگی با قطار برگردیم خیلی کنجکاو بودم بدونم قضیه چیه…؟! تا اینکه آقا مهدی بی مقدمه گفت "اگه یه روز ما شیم شما چیکار میکنین...؟! اگه اومدن و باهاتون مصاحبه کردن چی میگین از ما...؟ مایی که نتونستیم اون جوری که لایقشین. واستون درست کنیم" 💟جا خوردم گفتم : "نگید تو رو خدا حتی فکرشم سخته و اذیتم میکنه بعد از شما دنیا رو هم بهمون بدن میخوایم چیکار...؟ وقتی آرامش نداریم وقتی شما نباشین." خندید و گفت: "ای بابا سعادت از این بالاتر که بهتون میگن...؟!" جوابی نداشتیم جز دلشوره و اضطرابی که به جون هر دومون افتاده بود (همسر شهید مهدی خراسانی) . . ... . . ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🌐 گاه نوشت 🆘 eitaa.com/aboebrahim57 🆔 gap.im/aboebrahim57 📳 hoorsa.com/aboebrahim57 💠 ما را به دوستان معرفی کنید. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
❓زنان لایق عصر ظهور چه ویژگی دارند ؟ ✅ عج، در قالب دعا در حق بانوان، انتظار خود از آنان را چنین بیان کرده اند : « و علی النساء بالحیاء و العفة » یعنی : خدایا توفیق حیا و عفت ورزی را به زنان بده 🤲 ☝️ بهترین راه حفظ حیا و عفت هم حفظ است. ✅ همچنانکه بارها بیان شده، دو واژه «عفاف» و «حیا» همیشه قرین واژه است و گفته میشود : 👈 عفاف و حجاب 👈 حیا و حجاب 👌 این به آن معنی است که باید توأم با عفاف و حیا باشد، ↩️ و عفاف و حیا هم باید توأم با حجاب باشد. ↪️ 📛 همانگونه که پوشش چادر، چنانچه توأم با عشوه گری و خودنمایی و رفتارهای جلب کننده باشد، فاقد ارزش حیا و عفت است ↪️ ↩️ همانطور هم بانویی بدون حجاب نمیتواند ادعا کند درحال حفظ عفاف و حیا است❗️ 👌 بنابراین بحث فقط بر سر پوشیدن یا نپوشیدن چادر نیست،( هرچند چادر برترین نوع پوشش است)، بلکه هر نوع شوخی و مزاح و اختلاط با نامحرم و رفتارهای جلب کننده نظرها و آرایش و عطر و کفش و لباس تحریک آمیز، و.... حرام و ممنوع است.📛❌ 👈 حال، چه اینها را یک بانویی با پوشش چادر مرتکب شود، و چه بدون آن❗️ 👌 اگر به سلامت خودمان، همسران و فرزندان مان، و کل جامعه می اندیشیم این حریم ها را باید مراعات کنیم.⚠️❗️ 🙏 از بانوانی که چشم انتظار آمدن (عج) هستند، انتظار میرود الگوی نجابت و حیا و پاکی باشند و از آنان که خود را شیعه زهرا(س) و امت محمد(ص) می دانند، انتظار است حجاب و عفاف را رعایت کنند وگرنه رضای خدا و رسول و امام زمان(عج) را نمی توانند کسب کنند، و لیاقت زندگی در عصر ظهور را از دست خواهند داد ⚠️❗️ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🌐 گاه نوشت 🆘 eitaa.com/aboebrahim57 🆔 gap.im/aboebrahim57 📳 hoorsa.com/aboebrahim57 💠 ما را به دوستان معرفی کنید. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
⭕️ #ناو_آمریکایی نمی‌سوزد!!! تمام هِیبَت استکبار درحال َوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَى إِنَّا مُنْتَقِمُونَ #USSBonhomme 🌐 محمدِ رضا ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🆔 گاه نوشت #ابوابراهیم 💠 eitaa.com/aboebrahim57 ŸŸ gap.im/aboebrahim57 ŸŸ hoorsa.com/aboebrahim57 ŸŸ ما را به دوستان معرفی کنید. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
⭕️ می دونی ناو بره وان برگرده یعنی چی؟ می‌دونی سعودی n میلیارد دلار خرج پدافند کنه ولی آبکش بشه یعنی چی؟ می‌دونی سالروز تولد برجام، قرارداد ایران و چین ترند بشه یعنی چی؟ 👤 مسعود پیرهادی ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🌐 گاه نوشت 🆘 eitaa.com/aboebrahim57 🆔 gap.im/aboebrahim57 📳 hoorsa.com/aboebrahim57 💠 ما را به دوستان معرفی کنید. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔻 : درمسئله چند تجربه درمقابل ماست که برای امروز ما و آیندگان مهم است: 1⃣ ‌دولت جمهوری اسلامی نمیتواند با آمریکا تعامل کند 2⃣ دشمنی آمریکا بر محور هسته ای نیست، با نظام اسلامی است 3⃣ انعطاف در برابر دشمن، او را گستاخ تر خواهد کرد ⚠️ 4⃣ ایستادگی درمقابل آمریکا باعث عقب نشاندن او میشود. 5⃣ اروپا نشان داده در حساسترین موارد با آمریکا همراه است ⚠️ 6⃣ گره نزدن مسائل کشور به برجام و مسائل خارجی ❗️ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🌐 گاه نوشت 🆘 eitaa.com/aboebrahim57 🆔 gap.im/aboebrahim57 📳 hoorsa.com/aboebrahim57 💠 ما را به دوستان معرفی کنید. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
⭕️ امروز سالروز امضای برجام است؛خسارتِ محض.دولت واداده روحانی،ظریف و اصلاحات آن را تحمیل و بسیاری از حضراتِ اصولگرا نیز در این بزنگاه تاریخی خطا کردند.اما یک مرد بزرگ بود که با منطق و استدلال جلوی این جریان ایستاد وگفت تحریمها میماند و او درست میگفت. بودنت غنیمتی است آقا 👤 میم خ| kheamoush ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🌐 گاه نوشت 🆘 eitaa.com/aboebrahim57 🆔 gap.im/aboebrahim57 📳 hoorsa.com/aboebrahim57 💠 ما را به دوستان معرفی کنید. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈