eitaa logo
از آگاهی تا خردمندی
141 دنبال‌کننده
426 عکس
67 ویدیو
25 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
-۱۵تیر۹۸ سوال،اخطار و حتی استیضاح حق مسلم پارلمان ملی و محلی است و آغاز این پروسه با هر تعداد و کیفیت امضا و اراده ممکن است، ولی فرآیند استیضاح،قطعا با اراده عقلای قوم و با مد نظر داشتن تمامی جوانب اعم از فنی،تجربی،مهارتی،سیاسی، اجتماعی، اقتصادی،اعتقادی در بستری از بلوغ و مصلحت، بنفع اراده ی عمومی مدیریت می شود و کمتر اسیر احساسات و تسویه حساب های احتمالی می گردد. در موضوع استیضاح، اقناع جامعه و فردِ جایگزین ،امکان ادامه روند معمول بشیوه ای بدون حاشیه و تکانه و از همه مهمتر آینده ی سیاسیِ صاحبان رایِ استیضاح همه و همه درکنار هم موجب میشود تا در اکثر مواقع و در لحظات پایانی تصمیمات عاقلانه اتخاذ گردد و اتفاقا ادامه یک مدیریتِ مشارکتیِ سودبخش بنفع مردم و جامعه در چنین حالتی بسیار محتمل تر است و بنوعی یک وامداری مثبت در طرفین ایجاد میشود بویژه اینکه عامل سوال و استیضاح ، حق و مطالبه مردم باشد که هست. و من به حاکمیت عقلانیت و بلوغ به مدیریت شهری اراک خوشبینم. https://t.me/abolfazlabbasibani
‍ ✅گویش نشانه ی اصالت -۲۵ تیر ۹۸ در گفتگوی امروزم با "مهندس احمد جعفری نژاد" طراح اراکیِ بزرگترین دیزنی لندهای دنیا ازجمله کالیفرنیا، فلوریدا ،پاریس و... از یک موضوع در اراک گله داشت و از بنده خواست تا بگوش همشهریانش برسانم! و آنهم اینکه چرا مردم " لهجه و گویش اراکی" را فراموش کردند و...و وقتی گفتگوی ما به اینجا رسید با چشمانی خیس بهش گفتم: "اَی قُربُنِت بَرُم اَمَد جُن ،چنگیزُم بِت سلام رِسُند" بلی دوست دوران کودکی و نوجوانیش مهندس چنگیز امینی حاج باشی را عرض کردم و جناب جعفر نژاد هم شناخت و متقابلا بایشان و همه اراکی ها سلام رسوند. قول دادم کوتاه بنویسم ولی بیاییم: *لهجه و گویش اراکی را زنده بداریم و نگذاریم فراموش شود. * از لحظه و گویش هم میهنان شازندی، خمینی ،دلیجانی،فراهانی، آشتیانی ،سنجان کرهرودی وجای جای این خاک فرزانه پرور لذت ببریم و به سخره نگیریم چه! این مهم از بدیهیات فرهنگ و مدنیت است. وای که چقدر لهجه روستاهای اطراف بویژه روستاهای سربند شیرین است بخدا اینها نشانه های اصیلِ بازمانده از تاریخ کهن این سرزمین است که رنگ و بوی خدا دارد از بس در اونها صداقت و سادگی موج میزند. بیاییم لهجه ها را پاس بداریم بزرگترین معمار جهان وقتی از زادگاهش اراک و لهجه اش می گوید بغض گلوگیرش میشود! آنگاه چرا برخی از ما قایم کردن زبان و یا لهجه را کلاس میپنداریم؟! قول دادم کوتاه بنویسم ولی بخدا وقتی عزم نوشتن میکنم حس و عقلم هردو دست به یکی میکنند و عنان از کفم می ربایند! https://t.me/abolfazlabbasibani
‍ سماجت_درواگرایی -۶ مهر ۹۸ گاهی اوقات در دل خود به برخی دیکتاتورها حق میدم به ! بارها گفته ام و بار دگر میگویم که : ما برای وصل کردن آمدیم و برای خویش رسالت آگاهی بخشی و انسجام تعریف کردیم و بسیاری از دغدغه مندان و اهالی فکرومعرفت هم انصافا همراهیمان کردند و می‌کنند و جز این هم انتظاری نیست که نیست ولی هرازچندی ناگزیریم درددل خود را با برخی کلمات بعضاً تند بیرون بریزیم! چرا که نق زنانی هستند که هرچه می‌بینند سیاهی است و سیاهی و گویی آفریده شده اند برای نق زدن و ایراد گرفتن ! از هر ظرفیت بالنده ی اراک نوشتیم،یکی گفت که چی؟! آن دیگری گفت ازکجا معلوم و اخیرا هم دوست خوبی به هزاوه ای بودن امیرکبیر گیر داده و بی آنکه خوانده باشد نوشته های پژوهشگران بزرگی چون را و از اینها مهمتر ناصرالدین شاه که در سفر به هزاوه ،به محله میرزاتقی خانی اشاره میکند و اتفاقا بخاطر دلجویی از خاندان امیر به هزاوه سفر میکند! و آثار دو پژوهشگر ارزنده معاصر جناب علی فراهانی و که همگی اسناد دست اولی ارائه میکنند بر هزاوه ای بودن امیر و از همه مهمتر مکاتبه دختر امیرکبیر با حاج آقای محسن اراکی در خصوص املاک پدری اش در هزاوه . متاسفانه انسان ناامید میشه از اینهمه تاکید بر افتراق و سماجت در از سوی برخی همشهریان ! یک روز آن فعال مدنی پیاده راه سازی را به چالش میکشد! آن دیگری مراسم نمادین بزرگداشت روز بدون خودرو که اتفاقا همزمان بود با یک پویش برخاسته از اراک یعنی را نقض حقوق شهروندی میداند! فردعزیزمتمول دیگری ، عمدا شرایط تخریب خانه های قدیمی تملک کرده خویش را که تنها یادگاران نخستین نوین شهر کشور بوده به بادوباران و شیلنگ آبِ تخریب می سپارد و حتی کاشی های تاریخی ارزشمندش را چنان نابود میکند که نه نامی از تاک باشد و نه تاک نشان! من و شمای شهروند هم از حق شهروندی خویش که همانا تردد با اتومبیل تاحلق بازارتاریخی اراک است کمال استفاده را می‌بریم ! امروز همان روزیست که می‌گفتیم : وای به روزی که بگوییم خدا خودش درست کنه! https://t.me/abolfazlabbasibani
-۹تیرماه ۹۹ این روزها که اختلاف نظر در مدیریت شهریِ کلانشهر اراک باوج خود نزدیک می شد اندکی بیش از پیش نگران وضعیت شهرم بودم ،از طرفی شهردار را مقتدر میخواستم و از دیگر سو برای جایگاه پارلمان شهری و منتخبان مردم ارزش و احترام ویژه قائلم و بعنوان یک شهروند مسئول، انسجام و همدلی این دو مردمی ترین نهادِ اجتماعی را تنها راه برون رفت از معضلات و واگرایی دردآور می دانم . با توجه به حضور چهار شهرداروسرپرست در این دوره از مدیریت شهری ، پیشامدهای اخیر یقینا موجبات توقف و یا کندی اجرای پروژه های شهری را بهمراه داشت که خوشبختانه با بلوغ نسبی حاکم بر طرفین و شیوه گفتمان حاکم بر صحن علنی هفته جاری ، بنظر می‌رسد این تنش یا اختلاف سلیقه می تواند بشیوه ای مدیریت شود. در چنین حالتی شأن هر دو طرف رعایت شده و هیچکدام از طرفین احساس غبن نمی‌کنند و این یعنی شورا و شهردار هردو قدرتمند هستند و یقینا نفعِ چنین نهاد قدرتمندی متوجه شهر و شهروندان بوده و موجب دلخوشی است. البته این بدان معنی نیست که همه چیز خوب است و ماچقدر خوشبختیم! بلکه مشکلات بسیاری در این میان هست که چون در این نوشته، از نقطه قوت میگویم و بتعبیر همیشگی ام هرگاه در مورد بخش خالی لیوان سخن میکنیم فارغ از اینکه آن بخش چه سهمی از همه لیوان بخود اختصاص داده ! هرچقدر هم تحلیل و نقدِ کاستیِ مدنظر را بکنیم درست و واقعی است و اکنون هم در مورد بخش پر لیوان همین تعبیر صادق است. بهمین جهت قطعا مشکلاتی در برخی زمینه ها وجود دارد که برخی از اعضای محترم شورا را واداشته تا خواستار اصلاحاتی(فارغ از برخی حواشی احتمالی!!) شوند و ای بسا شهردار محترم نیز در این زمینه با ایشان هم رای باشد ،لیکن بواسطه دوری از هر گونه تصور شائبه و دخالت احتمالی در وظایفش، مترصد فرصت مناسب تری است که این تحلیل و برداشت، موید اقتدار شهرداری است، که اتفاقا این ویژگی، لازمه ی مدیریتِ کلان‌شهری است و یقینا اکثریت قریب باتفاق اعضای عاقل و بالغ شورای شهر چنین رویکردی را خواهند ستود و با تعاملی فضای لازم برای برون رفت از شرایط نه چندان بغرنج فعلی را فراهم خواهند آورد . و من نیز چونان همه اعضای محترم شورای شهر براین باورم که شورا، تبلور اراده شهروندان است و شهردار هم تبلور اراده شورا ، لذا تعامل این دو بویژه اکنون که یک شهردار مقتدر و دلسوز بخود دیدیم لازم و ملزوم همدیگر است برای اجرای مصوبات شورا و این تعامل باید بگونه ای باشد که نه شائبه شوراناباروی استنباط شود و نه دخالت در وظایف شهردار و اینجاست که عقلانیت و بلوغ نقش آفرین است.
-۱۰شهریور ۹۹ در سه رویداد مهم اخیر مرتبط با مدیریت شهری با تمام حواشی مربوطه ، نتایج خوبی حاصل شد که عبارتند از: ۱.مدیریت بسیار خوب پروسه استیضاح که در عین لزوم به ماندگاری شهردار کارآمد فعلی انجامید. ۲.ریاست فردی کاربلد و مجرب با پیشینه ای درخشان در عرصه مدیریت. ۳.انتخاب یک بعنوان نایب رییس شورای شهر . و هدفم از این نوشته اتفاقا همین مورد سوم است و همان گونه که بارها گفته و نوشته ام بازهم تکرار میکنم اگر همه مدیریت ها بر عهده زنان بود یقینا وضعیت امروز ما خیلی بهتر از اکنون بود! ...اخیرا و همزمان با روز پزشک در پاسخِ مهربانوی پزشکی پیرو تبریک دانشگاه علوم پزشکی که صرفا به تصاویر پزشکان مرد اکتفا شده بود به شوخی گفتم که بوعلی سینا مرد بوده!! که این شوخیِ معترضانه ام موجب اعجاب سرکار خانم طیبون از فعالان فرهنگی شهر و مهمان اغلب نشست‌های اراکشناسی گردید که شما دیگه چرا؟!!! پاسخ دادم: «...ضمن ارادت به شما و سرکار خانم دکتر کمال آرا عرض می کنم من که مخلص مهر بانوان سرزمینم هستم و مخلص مادرم و خواهرانم و همسرم و دخترم که اینها همه نیمی از مردم ایران زمین هستند و اتفاقا اگر من تصمیم گیرنده بودم حتما برای انتخاب مدیران، بی تردید فقط و فقط از خانم ها استفاده می کردم و اگر هنوز خانواده سازمانی است در ایران که نسبتا سلامت هست و حرمت داره ، بواسطه مدیریت زنان هست و بس! وگرنه یقینا هیچ سازمانی تاکید میکنم هیچ سازمانی را در این کشور نمی توانید پیدا کنید که از یک فضای مناسب مدیریتیِ مبتنی بر بهره وری ،سلامت و کارآمدی برخوردار باشد و در ادامه خدمت این بزرگواران عرض کردم: در زبان پارسی علائم ، نقش استراتژیکی دارند که متاسفانه خیلی مورد توجه واقع نمی‌شوند و در مطلب من هم توجه بفرمایید به سه بار تکرار علامت تعجب(!!!).» به هر روی ضمن احترام به آقای دکتر فلک افلاکی رییس دوسال نخست و جناب مهندس فدایی رییس سال سوم، ترکیب هیئت رییسه سال پایانی شورا را بهترین ترکیب دوره پنجم شورا میدانم و ضمن تبریک مجدد به ، رییس شورا نایب رییس و رییس کمیسیون فرهنگی(که دراین باره مطلب جداگانه خواهم نوشت) دبیر و سخنگوی شورا اذعان دارد که اتفاقا جناب سورانه و مهندس نادری ارتباط بسیار نزدیکی با شهروندان از طریق شبکه های اجتماعی دارند و پاسخگوی عمده سوالات شهروندان بوده و این موضوع پس از اعلام نتیجه انتخابات هیئت رییسه هم مورد تاکید اعضای گروه بود که امری است پسندیده. مدیران باشرف و میهن دوست و کارآمد باید مواظب خوبیاشون باشند چون ما استادیم در تخریب انسانها ،درحاشیه سازی و به بیراهه کشاندن آدما و اهداف بلند!! و این که استان ما نیاز مبرم به و بزرگ پروری دارد. https://t.me/abolfazlabbasibani
- ۱۴ آبان‌ماه ۱۳۹۹ دوره مهمی از شغلم رو مسئول برنامه ریزی سفارشات خارجی بودم و در اون دوره بزرگترین چالش شغلی ام و یا بهتر بگویم بزرگترین چالش شرکت ،اقلام موجود در گمرک بود که با تمام ادعایی که داشتم نه توانستم و نه شد که این معضل را حل کنم و اگرچه جوان بودم و سری پر شور داشتم ولی تصورم براین بود که اگر دوره برنامه ریزی سفارشات رو ۶ ماه به عقب برگردانم محدودیت گمرک حل می شود و نشد که نشد! و این ناتوانی همیشه آزارم می داد که چرا نتوانستم بر مسأله ای چنین ساده فائق آیم و امروز متوجه شدم که چقدر ساده اندیش بوده ام! در تمام مدتی که مشتریان پشت درب شرکت بی صبرانه منتظر دریافت محصول استراتژیکی مانند بودند و اندک اقلام مورد نیاز اما ماهها و حتی سالها در گروگان گمرک بود و هیچ اقدام اساسی از مکاتبه استاندار و نمایندگان مجلس و انواع رده های مدیریتی کارساز نبود که نبود! تازه ما خوش شانس بودیم که بجز برخی کالاهای فاسد شدنی مانند تسمه و .. بقیه اقلام وارداتی مشمول تاریخ مصرف نبود و نیست . آن زمان براین باور بودم تا این بلای خانمان‌سوز را داریم همین روزگارمان است ! ولی امروز که عدو شده سبب خیر و قادر به فروش نیستیم بازهم نه فقط کالاهای صنعتی، که و قوانین دست و پاگیری مالی٫ اقتصادی مان را هم به گروگان گرفته و ککشان هم از فاسد شدن نمی گزد و ای بسا از فساد بخشی از محموله های گمرکی، بواسطه امکان چندبرابر شدن قیمت! قند در دلشان آب می شود! وای که چقدر این مملکت ثروت دارد😔 و تا وقتی هم این ثروت خدادادی موجود است این ناکارآمد وابسته به خاله خُووارزا بیخ ریشمان هست که هست! و تا مدیرانی از این جنس داریم تیتر اصلی اخبارمان پس از فساد و اختلاس،قیمت پیاز سیب زمینی و تخم مرغ است!
‍ ‍ ‍ ۳۱۰.خط پزشکان - ۱۵ آبان ۱۳۹۹ در طول عمر نزدیک به ۵۰ ساله ی خویش، دوبار شاهد ایثار و از خودگذشتگی پزشکان سرزمینم بودم . نخست دوره که همراه بود با فرهنگ و معنویتِ تقریبا همه جامعه ایران که بی توجه به فلسفه جنگ، از پیر و جوان ، کوچک و بزرگ و زن و مرد هریک متناسب با توان خویش، از آب و خاک و ناموس میهن عزیز ایران دفاع کردند و چه بزرگانی در این راه جان خویش فدای این مردم نمودند ، از شهید ها و ها و ها و ها و ها تا جوانان بی نام و نشانی که با شهادتشان کوی و برزن و ناموس ایران شدند . دومین بار اما همین حالاست که اگر نبودند این پزشکان عزیز ، این بلای ناگهانی دور نبود که بازهم بلایی فراگیر گریبانگیر مردم ایران شود چونان دوره بیطرفی اش در جنگ جهانی ۱و۲ که نیمی از مردم قربانی شدند! این هر دو بازه زمانی را سروکار مستقیم با بیمارستان داشتم یکی سال ۶۶ که بخاطر عمل جراحی پا(یاددکترآرامی بخیر) در بیمارستان ولیعصر(ع) بستری بودم و در اوج جنگ، شبی چنان مجروح جنگی باین بیمارستان سرازیر شد که تمام راهروها هم مملو از رزمنده مجروح بود و فراموش نمیکنم یکی از مجروحان از بستگان ما بود و بقدری ترکش در بدنش بود که در رادیوگرافی بصورت شطرنجی تقسیم بندی شده بود جهت امکان شاید شمارش و خارج کردن! بنظر من بجز این دو مقطع زمانی تقریبا در دیگر موارد معمولا پزشکان عزیز درست یا نادرست مورد نقد و حتی اعتراض مردم بوده اند و البته در مقایسه با سیستم های درمانی دنیا قابل نقد هم هست همانند بقیه بخشهای زندگی ایرانی جماعت! مگر نه اینکه همه چیزمان باید به هم بیاد؟! به هر روی یکی از موارد شاخص در نقد پزشکان ویزیت و شیوه است که انصافا نقد واردی هم هست. ولی دو پزشک رو شخصا ملاقات کردم که در این دو شاخص، واقعا نمونه ی تحسین برانگیزند. یکی متخصص کودکان (تهران) که خدایش سلامت بدارد که نمونه کامل اخلاق و انسانیت هستن و دومین عزیز، همشهری عزیز و عضو خاموش گروه فرزند شایسته دوست خوبم استاد ابوالفضل مجیدیان از اهالی برجسته فکروفرهنگ اراک(نویسنده و نقاش) که امروز افتخار داشتم توسط این پزشک متخصص بمدت بیش از ۲۰ دقیقه ویزیت بشم با بدین زیبایی که ملاحظه می فرمایید و انصافا شاهد بودم که برای سایر بیماران هم همین زمان رو اختصاص میدادند. *با آرزوی سلامتی برای همه جهانیان و بویژه کادر درمان . https://t.me/abolfazlabbasibani
-۶آذرماه ۹۹ دیشب هم مانند شب‌های پیشین ، مباحث بسیار خوبی حول محور آلودگی هوا و موضوع سهل انگاری یا ناآگاهی گزارشگر فوتبال طرح شد که قابل تقدیر و تحسینه و من بنوبه خودم از دوستان عزیزم، فعالان برجسته ی مدنی استان و کشور آقایان آقاخانی،اخوان و.. سپاسگزارم. در این بین اما دوستان جدیدی وارد گروه شده و غافل از رویکرد و سطح گروه که میزبان مسئولین، مدیران و اهالی ارجمند فکروفرهنگ و مدنیت است و با زیر پا نهادن قواعد نقد و نقادی ، حرمت یکی از اهالی برجسته فکروفرهنگ و از دوستداران واقعی استان مرکزی را نگه نداشت که برای مرتبه نخست ،به پاک کردن متن توهین آمیز بسنده کردیم ولی در صورت تکرار ناگزیر به حذف افرادی خواهیم بود که دایره گفتگو و نقد و نقادی را بسمت توهین و افترا و حرمت شکنی سوق دهند. و اما در خصوص لحن گزارشگر باید عرض کنم در آلودگی هوای اراک تردیدی نیست چونان که همه شهرهای بزرگ هم از این مسأله و آسیبهای فراوان و بیشمار دیگر رنج می برند ولی از (استان مرکزی) که اخیرا و با شعار و با داشتن ۲۰۰۰ اثرتاریخی و بیش از ۹۰۰ اثرثبت ملی و یک اثرثبت شده جهانی و بیش از ۴۰۸۰۰ سال سابقه سکونت، قصد ورود به شهرهای گردشگر پذیر را دارد نباید صدایی اینچنین بلند شود،چونان که هیچ انسان عاقلی نقاط ضعف خویش را فریاد نمی‌زند، بلکه با روشهای هوشمندانه و مدبرانه سعی در رفع آن نموده و صدالبته چراغ خاموش و هدفمند اقدام می کند ،مگر افرادی ضعیف النفس و به قصد تکدی و جلب توجه ! و این بدان معنی نیست که ما شهر آلوده ای نیستیم؟! از آن سوی اما گزارشگر عزیز چند واژه از بیش از ۷۰ واژه کلیدی استان را در گزارش خویش به زبان آورد از و و و و ۱۶ نخست وزیر و و....؟! و انشا.. قطعا در این زمینه تعاملاتی با صداوسیمای استان خواهیم داشت چرا که هزینه میلیاردی ما برای ورزش باید رهاورد داشته باشد و رسانه ملی هم باید صدای ما باشد و متقابلا ساز!
رآمد - ۱۲ آذرماه ۹۹ ‏فرهنگستانِ زبان و ادبِ پارسی به‌جایِ واژه‌یِ "ایدز" کلمه‌یِ "ناکا" را پیشنهاد داده که مخففِ "نشانگانِ اکتسابیِ کمبودِ ایمنی" هستش! کاری به فرهنگستان و حداد عادل و بودجه و معضلاتی از این دست ندارم ولی براین باورم برابر سازی واژگان غیر پارسی ،رسالت نویسندگان،شاعران،دانشمندان دانش های گوناگون و بویژه نشریات و سایتهای و شبکه های اجتماعی است نه هیچ سازمان و موسسه و...! https://t.me/abolfazlabbasibani