#جامعه_مدنی_اراک
۲۱ فروردین ۹۹
#نظامی #اقتصادی #نهادهایاجتماعی و #قدرتنرم چهار رکن قدرت جهانی است که دو رکن نظامی و اقتصادی در سیطره حاکمان و قدرت نرم هم کارکرد عمدتا سیاسی دارد و اما بحث من #نهادهای_اجتماعی است و کارکردی که در موازنه قدرت میتواند و باید ایفا کند .
استان مرکزی با داشتن نزدیک به ۵۰۰ سمن- فارغ از فعال یا غیرفعال که ویژگی همه سمنهاست- دارندهی سرانه هر ۲۸۰۰ نفر یک سمن است، حال آنکه میانگین سرانه کشور با ۲۰ هزار سمن کمتر از ۴۰۰۰ نفر نیست!
در همین راستا و بنا بر مشورتی که با برخی از فعالان اجتماعی و کنشگران موفق استان داشتم و براساس شاخصهای میزان #مشارکت_پذیریِ مدیران اجرایی، #مشارکت_مردمی، #خودنقادی، #اطلاع_رسانی، #شفافیت نسبی، وجود #کنشکران قوی، #تولیدمحتوا و صد البته #اثربخشی و... فضای حداقلی برای تثبیت ویژگی #بهشت_سمنها برای #اراک_بزرگ (استان مرکزی) فراهم شده بهویژه اینکه مشارکت کنشگران موفق در بخشهای مختلف اعم از محیط زیست، مدیریت شهری ،سلامتوبهداشت و بهویژه مجامع خیریه(!)، از مرزهای استان و در مورد پویش #سه_شنبه_های_بدون_خودرو مرزهای ملی را هم در نوردیده و موسسههای کیمیای سبز و سبزاندیشان در کسب عنوان قهرمان ملی تالاب، احسان آخانی بعنوان قهرمان ملی آب، کوروش محمدی در ابداع #سه_شنبه_های_بدون_خودرو،
شهروندیاران آرمانخواه در مباحث مدیریت شهری و ابتکار پرسشو پاسخ مسئولین و #بنیاداراکشناسی هم در پژوهشهای تاریخی/فرهنگی/اجتماعی و نیز نشستهای فرهنگی جریان پساز بوده و در ماجرای #کروناویروس هم این جامعه مدنی #اراک بودند که عاملی شدند برای همگرایی و انسجام مردمی از منظر اطلاعرسانی و دعوت شهروندان به رعایت پروتکلهای بهداشتی از یک سو و مشارکت مستقیم در امر تولید لباس و ماسک استاندارد توسط خیرین و برخی کنشگران شاخص و پویش پاکسازی حاشیه جادههای اراک در آستانهی(۳اردیبهشت) #روززمین_پاک و نیز باهدف کمک به کارگران ساختمانیِ بیکار شده از سوی دیگر، همه و همه نشان از پویایی و کنشگری جامعه مدنی استان ماست و این نیست مگر ویژگی فرزانه پروری #سرزمین_خورشید.
https://zil.ink/abolfazlabbasibani
#آگاهی، سرآغاز خردمندی است.
#نقدوارد
#ابوالفضل_عباسی_بانی
25 فروردین 1399
در مقاله ی #جامعه_مدنی_اراک ضمن مختصر توضیحی از جایگاه سمنها در اراک و سرانه هر 2800 نفر در مقابل متوسط 4000 نفر کشور گفته ام و وجود یک فضای حداقلی برای تبدیل استان به بهشت سمنها و در پایان هم بار نام بردن از کنشگران شاخص استان مرکزی ، دُرخشش این عزیزان را در موضوع #کروناویروس تحسین نمودم که یکی از همین کنشگران موفق و محترم این نوشته ام را مورد نقد قرارداده که:
خیر اصلا هم اینطور نیست و ...
لذا عرض می کنم برای نوشتن آن مقاله با 3 نفر از فعالان اجتماعی شاخص و یک مسئول دولتی همفکری کردم و به دلیل مخالفت تنها یک نفر از این 4 عزیز ، واژه #بهشت_سمنها را که پیش از این یکبار در مورد استان بکار برده بودم را باین جمله تنزل دادم که: یک فضای حداقلی برای تثبیت #بهشت_سمنها موجود است. یعنی اگر بنا بر دموکراسی بود باید بر نگاه پیشینِ خویش باستناد تایید یک مسئول دولتی و دو کنشگر موفق ملی در مقابل مخالفتِ تنها یک کنشگر! اصرار میکردم ، حال لزوما آنکه نظر اکثریت را خردمندی نمیدانم!!!
از دیگرسو اما با نظر این فعال اجتماعی عزیز که به شرایط حاکم بر استان در خصوص سمنها اشاره کرده موافقم لیکن خود اما براین باورم صرف مخالفت و نقادی کافی نیست و دوستانی که من رو از نزدیک می شناسند شاهد بوده اند که در نشستهای مختلف همین نقدها را به شیوه ای تندتر و برهنه تر بیان داشته و همزمان راهکار هم داده ام .
ولی دوست عزیز نقد رودرو و چهره به چهره، گویای واقعیتی است که کمتر باعث سوء تفاهم و بدفهمی میشود و در جغرافیای زمان و مکان و البته فی المجلس ارزیابی می شود ، ولی وقتی همان نقد به نوشتار تبدیل گردد ، در بستر شبکه های اجتماعی هزاران مخاطب خواهد یافت و مساله متفاوت می شود و اینجاست که رسالت جامعه مدنی و وظیفه خطیر #انسجام بخشی و کاهش آثار تلخ و دردآور #واگرایی الزامی می شود که متاسفانه سرزمین ما بویژه دهه ها و بلکه سده هاست دچار آن است و حتما تایید می فرمایید که کنشگران فرهنگی اجتماعی دنبال تیترسازی و تیتر شدن و خودنمایی نیستند که نقاط ضعف را عریان کنند و فریاد بزنند!! بویژه اینکه فضای لازم و کافی برای آسیب شناسی، تعامل و گفتگوی میان دیوان و ایوان موجود است و می توان بدون طرح برخی از مشکلات در جامعه با تعامل و گفتگو نسبت به حل آنها اقدام نمود.
چه ! آنچه این دوست عزیز در نقد فضای موجود استان گفته! من می توانم چندین برابر آنرا در قالب شاخص و مصداق عینی و عملی بیان کنم ولی در نوشته ای که با موضوع مبتلابه روز نیازمند همدلی و همراهی است و قرار است به بخش پر لیوان بپردازد! گفتن عیوب عقلانی است؟!
و در این بین مشکلاتی بیش از تعداد انگشتان دست با تعامل و گفتگو حتی در سطح ملی ، حل شده که اگر به سطح جامعه کشیده می شد قطعا هزینه زا، آسیب زا و حتما بی نتیجه بود که دو نمونه آن اصلاحات پارامتریک تامین اجتماعی و تصویب اساسنامه صندوق آینده ساز بود و دیروز هم نشستی با یکی از نمایندگان استان در اعتراض و ارائه راهکار در خصوص ظلم مضاعفی که در حق جامعه کارگری شده با افزایش اندک حداقل حقوق که انتظار می رود مورد تجدید نظر واقع گردد.
https://t.me/abolfazlabbasibani