4_290830287359705222.mp3
زمان:
حجم:
3.31M
کجا سربذارم که آروم بگیرم ...😭
همه ی لشکرم از دستم رفت...😭
◾️ #سردار_شهید_قاسم_سلیمانی
◾️ #سردار_سلیمانی
◾️ #حاج_قاسم
fadaeian-haftegi961112_(8).mp3
زمان:
حجم:
5.62M
🏴 به مناسبت شهادت #حاج_قاسم_سلیمانی
#فاطمیه شد و نوکرا جمع شدن
دست گلهایی از جمعمون کم شدن
دست گلها شدن قربون فاطمه
این شبها مهمونن مهمون فاطمه
🌙 شهیدا جمعشون تو آسمونه
یه بانوی خمیده بینشون
◾️ #سردار_شهید_قاسم_سلیمانی
◾️ #سردار_سلیمانی
◾️ #حاج_قاسم
@Maddahionlinمداحی آنلاین - ای دشمن دون هستم ایرانی - نریمانی.mp3
زمان:
حجم:
1.04M
◾️ ای دشمن دون هستم ایرانی
◾️ ما را ز سر بریده می ترسانی
◾️ #سردار_شهید_قاسم_سلیمانی
◾️ #سردار_سلیمانی
fadaeian-haftegi961112_(8).mp3
زمان:
حجم:
5.62M
🏴 به مناسبت شهادت #حاج_قاسم_سلیمانی
#فاطمیه شد و نوکرا جمع شدن
دست گلهایی از جمعمون کم شدن
دست گلها شدن قربون فاطمه
این شبها مهمونن مهمون فاطمه
🌙 شهیدا جمعشون تو آسمونه
یه بانوی خمیده بینشون
◾️ #سردار_شهید_قاسم_سلیمانی
◾️ #سردار_سلیمانی
◾️ #حاج_قاسم
🔴خاطره آیت الله نوری همدانی از آخرین دیدار (با حاج قاسم سلیمانی)
♦️حضرت آیت الله #نوری_همدانی بیان خاطره ای از آخرین دیدار خود با #سردار_سلیمانی:
♦️حاج قاسم سلیمانی مکرر در دفتر ما رفت و آمد داشت، در آخرین دیدار بعد از ملاقات رسمی گفتند که همه بیرون بروند من با شما کاری خصوصی دارم، بنده و ایشان در اتاق ماندیم.
♦️حاج قاسم از کیف کفنش را آورد و به بنده گفت که کفن من را امضا کنید و نام خود را بنویسید و ما هم امضا کردیم، بعد هم گفت می خواهم به عنوان خداحافظی چند رکعت نماز پشت سر شما بخوانم.
♦️بعد از دیدار بنده از ایمان و بصیرت ایشان منقلب شدم و عشق و علاقه به جهاد و شهادت داشت، در زمان خداحافظی سردار سلیمانی را در آغوش گرفتم و آیه" مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا" را قرائت کردم و با چشمان اشک بار خداحافظی کردیم.
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
🚨 خانم کمحجابی که به شیشه ماشین #سردار_سلیمانی میزند....
🔴 #سردار_سلیمانی میگوید: با دخترم رفتیم میوه بخریم. من داخل ماشین منتظر دخترم بودم. خانم کم حجابی با تردید من را نگاه میکرد و به همراهش میگفت: او سردار سلیمانی است؟ همراهش گفت: مگر ممکنه چنین شخصیتی بدون محافظ بیاید؟ نزدیک شدند و به شیشه ماشین زدند و پرسیدند شما سردار سلیمانی هستید؟ گفتم بله. با تعجب گفتند ...
🔻ادامه دارد
🌹سه راهی شهادت🌹:
.
امام زمان هوای ما رو داره...
وقتي رفتيم تو اون #مسجد
و تو اون حسينيه در مراغه خوابيديم!
من از صبح ديدم #شهيد جعفر احمدي ميانجي خيلي منقلبه؛
.
#جعفر چته؟
هيچي نگفت،هيچي نگفت!
بعداً ها از زير زبونش كشيدم،
گفت:
ديدم #امام_زمان(عج) رو!
اومد داخل مسجد و داشت پتو رو بچه ها مي انداخت،يخ نكنن...
.
.
.
.
#آقا تو اتاق ما مياد ؟!
#تو_دل_ما_میاد ؟!
.
#حاج_حسین_یکتا
#سردار_سلیمانی سرباز آقا بودن .. ببین چه لیاقتی نشون داد که سربازیش قبول شد✋
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
ماجرای امضای🖋#سردار_سلیمانی بر کتاب جوان ترین #شهید_مدافع_حرم
مصطفی به قدری اهل مطالعه بود که 3 کتاب📚 همراه خود به #سوریه برده بود و یکی از کتابها📖 درباره زندگی #حاج_قاسم_سلیمانی بود.
همرزمانش تعریف میکردند وقتی سردار سلیمانی به محل اقامت آنها رفته بود، مصطفی از او خواسته بود که کتابش را امضا🖌کند؛
ولی سردار خجالت 😓کشیده، او را بوسیده و گفته بود: «من دست شما را میبوسم. من باید از شما امضا بگیرم» و تشکر کرده بود که مصطفی با این سن کم به این عقیده رسیده است که مدافع حریم اهل بیت(ع) شود.
پسر فوق العاده خندان😄 و خوش رویی بود تا جایی که وقتی در سوریه یکی از ماشینهای "هامر" تروریستها به غنیمت گرفته میشود، سوار آن میشود و در حال خنده عکس📸 انداخته و میخواسته به دشمنان بفهماند به آنها غلبه کردهاند.✊🏻
این عکس📷 را به ما دادهاند و آن را قاب کردهایم.
#مادر_شهید_موسوی
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
خوابی که #سردار_سلیمانی
پس از شهادت شهید #مهدی_زین_الدین دید
هیجانزده پرسیدم:
«آقا مهدی مگه تو
#شهید نشدی؟همین چند وقت
پیش، توی جادهی سردشت...»
حرفم را نیمهتمام گذاشت.
اخم كوتاهی كرد و چین
به پیشانیاش افتاد. بعد
باخنده گفت:
«من توی جلسههاتون میام.
مثل اینكه هنوز باور نكردی #شهدا_زندهان.» عجله داشت.
حرف با گریه از گلویم
بیرون ریخت:
«پس حالا كه میخوای بری،
لااقل یه #پیغامی چیزی
بده تا به رزمندهها برسونم.»
گفت:
هرچی میگم زود بنویس.
هولهولكی گشتم دنبال
كاغذ. یك برگهی كوچك
پیدا كردم.
گفت بنویس: «#سلام_من_در_جمع_شما_هستم»
همین چند كلمه را بیشتر نگفت
. موقع خداحافظی، با لحنی
كه چاشنیِ التماس داشت،
گفتم: «بیزحمت زیر نوشته
رو امضا كن.» برگه را گرفت
و امضا كرد. كنارش نوشت: «سیدمهدی زینالدین»
نگاهی بهتزده به امضا
و نوشتهی زیرش كردم.
باتعجب پرسیدم: «چی نوشتی آقامهدی؟
تو كه #سید نبودی!»
اینجا بهم #مقام_سیادت دادن.
از خواب پریدم. موج صدای
آقامهدی هنوز توی گوشم بود؛ «سلام، من در جمع شما هستم»
#من_ماسک_میزنم
🚩#ما_ملت_امام_حسینیم
💕💕💕
🚨 برخورد عجیب خانم بدحجاب با #سردار_سلیمانی
💠 #سردار_سلیمانی نقل میکند یکبار با دخترم زینب رفته بودیم که میوه بخریم. من داخل ماشین نشسته و منتظر دخترم بودم. هم زمان دختر خانمی که پوشش مناسبی نداشت، با شک و تردید من را نگاه میکرد و به همراهش میگفت: او سردار سلیمانی است؟ همراهش میگفت: مگر ممکن است که چنین شخصیتی بدون گارد و حفاظت بیاید و انکار میکرد. تا آن که نزدیک آمدند و به شیشه ماشین زدند و از من پرسیدند که شما سردار سلیمانی هستید؟ گفتم بله. با تعجب از من خواستند که چیزی به آنها به عنوان یادگاری بدهم. من هم تسبیح دستم را به آنها هدیه کردم. اما دیدم دارند سر آن با هم مجادله میکنند. انگشترم را هم به آنها بخشیدم.
🔴 راوی سرهنگ حمزهای
4.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چه حیف گوشه میخانه حاج قاسم نیست!
👤 وقتی حاج منصور #ارضی در فراق #سردار_سلیمانی میخواند...
4.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چه حیف گوشه میخانه حاج قاسم نیست!
👤 وقتی حاج منصور #ارضی در فراق #سردار_سلیمانی میخواند...