eitaa logo
صالحین (تجیر) ابوزیدآباد و حومه
138 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
697 فایل
کانال مربیان، معلمین،والدین و هادیان سیاسی http://eitaa.com/abozeiedabad منطقه ابوزیدآباد-بخش کویرات آران بیدگل استان اصفهان* لینک کانال@abozeiedabad ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/snatkar1364
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از پرسمان اعتقادی
🔸ادامه 👇 2⃣تفسیر باطنی آیات مربوط به شب قدر ، اشاره به فاطمه سلام الله علیها و فرزندانش علیهم السلام است . ❕امام صادق عليه السّلام در تفسير سوره قدر فرمود ؛ « در آيه: إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ منظور از «الليلة» فاطمه عليها السّلام، و منظور از «القدر» خداوند است، پس هر كه فاطمه را به واقع بشناسد ليلة القدر را درك كرده است، و همانا او را فاطمه ناميدند چون مردمان از كسب معرفت واقعى نسبت به وى عاجز هستند. » 📚تفسیر فرات کوفی ص 581 _ بحار الانوار ج 43 ص 65 ❕راوی می گوید خدمت امام كاظم عليه السلام بودم كه مردى مسيحى آمد و ما هم با او در وادى عريض بوديم. مسيحى گفت: ... خدا كارت را به سامان كند! من سؤالى از تو دارم. فرمود: «بپرس». گفت: از كتاب خداى متعال برايم سخن بگو كه بر محمّد، نازل كرده و محمّد، آن را بر زبان آورده و آن را آن گونه كه خدا توصيف كرده، توصيف نموده است و خدا فرموده ؛ «حا ميم! سوگند به كتاب روشنگر. ما آن را در شبى مبارك، فرو فرستاديم. ما هشدار دهندگانيم. در آن [شب‏]، هر كارى [به گونه‏] حكمت‏ آميز، فيصله مى ‏يابد». تفسير باطنى اين چيست؟ فرمود: «حا. ميم»، محمد صلى الله عليه و آله است كه همانى است كه در كتاب هود، بر او نازل شده است، و [حاميم‏] حروفش ناقص است. «كتاب روشنگر» امير مؤمنان على عليه السلام است. «شب»، فاطمه است. و اين سخن خداوند: «در آن، هر كارى [به گونه‏] حكمت‏ آميز، فيصله مى ‏يابد»، مى ‏گويد: از آن شب، خير فراوانى بيرون مى‏ آيد؛ مرد حكيم، مرد حكيم، مرد حكيم». آن مرد گفت: اوّلى و آخرينِ اين مردان را معرّفى كن. فرمود: «صفت آنها، مشابه است ... » 📚الکافی ج 1 ص 478 👌این که در این دو نقل تفسیر باطنی شب قدر فاطمه صدیقه سلام الله علیها دانسته شده است به آن معناست که مقام نورانيت و حقيقت فاطمه سلام الله علیها همان حقيقت شب قدر است. شب قدر شب نزول قرآن است و فاطمه ترجمان و حقيقت و ظهور كامل و تمام عيار قرآن كريم است و کسی که می خواهد شب قدر را درک کند باید با مقام و فضائل فاطمه سلام الله علیها آشنا باشد و بداند که ایشان مادر امامان یازده گانه هستند که مفسران قرآن اند ، لذا در نقل فوق خواندیم که از فاطمه سلام الله علیها خیر فراوان بیرون می آید ، مرد حکیم ، مرد حکیم ، مرد حکیم ، که مقصود امام حسن و امام حسین و امام سجاد ( و سایر امامان ) علیهم السلام می باشند ؛ 📚شرح الکافی ، مازندرانی ، ج 7 ص 253 ❕لذا می بینیم که علامه مجلسی در توضیح روایات فوق می نویسد ؛ « نزول قرآن در شب قدر برای هدایت خلق و آگاهی سازی آنها به شرایع دین و استقامت آنان چه قولی و چه فعلی بر صراط حق تا روز قیامت است که این مهم محقق نمی شود مگر به وجود امامی در هر عصر و زمانی که آگاه به تمام احکام دین و ظاهر و باطن قرآن باشد ، لذا علی علیه السلام برای تحقق این هدف به عنوان امام منصوب شد و مصداق کتاب مبین گشت و با فاطمه ازدواج کرد تا از آن دو امامانی به وجود آیند که حافظ دین تا روز قیامتند » 📚مراه العقول ج 6 ص 47 👌بنابراین کسی که می خواهد شب قدر را درک کند و به پاداش ثوابی برسد که برابر هزار ماه است ، از یک سو باید به عبادت و راز و نیاز با خداوند توجه کند چنان که پیامبر گرامی فرمود ؛ « اى مردم هر كس ماه رمضان بر او وارد شود و او صحيح و سالم باشد، پس، روزش را روزه بدارد و بخشى از شب آن را به عبادت برخيزد و مواظب نمازش باشد و در گرماى آن به نماز جمعه ‏اش برود و سحرگاه به نماز عيدش برود، به يقين، شب قدر را دريافته و به جايزه پروردگار، دست يافته است» 📚الفقیه ج 2 ص 98 👌و از سوی دیگر آگاه به مقامات اهل بیت پیامبر خصوصا فاطمه صدیقه سلام الله علیها باشد و بداند که عبادات بدون شناختن آنان نزد خداوند ارزشی ندارد ، چنان که فرمود ؛ « اگر کسی شب ها شب زنده داری و روزها روزه بدارد و تمام اموالش را صدقه دهد و تمام روزگار را حج بجا آورد اما معتقد به امام الهی نباشد حقی بر خدا برای پاداش در برابر اعمالش را ندارد» 📚الکافی ج 2 ص 18 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
هدایت شده از پرسمان اعتقادی
🤔 ❔مسلمانان ميگويند ماه رمضان ماه خداست پس چرا وقتى اين مهمانى تمام ميشود جشن ميگيرند و ميكنند❕معمولا انسانها پايان غم و رسيدن شادى را جشن ميگيرند، يعنى مهمان خدا بودن اينقدر آزار دهنده است كه اتمامش را ميگيرند ❗️❗️ 💠💠 👌جشن گرفتن ما در پایان ماه مبارک رمضان و عید فطر از این جهت است که یک ماه توانستیم خداوند را انجام دهیم و با خود سازی و پاکی که حاصل کردیم ، توانستیم مشمول عفو و پرودگار شویم و عبادات و نیایش های ما مورد رضایت خداوند قرار گیرد و از و سنگینی گناهان خلاص شویم . 🔶اگر کسانی در این ماه از و روزه داری استنکاف کردند و توجه به نیایش و و تهذیب و خودسازی نداشته اند ، جشن گرفتن آنان در روز عید لغو و است . 🔷علی علیه السلام در مورد جشن عید فرمود ؛ « امروز تنها روز کسی است که روزه آن ها مقبول درگاه پرودگار و های شبانه آنها مورد پذیرش او قرار گرفته است و ( بنابراین ) هر روزی که در آن عصیان خداوند نشود آن روز است » 📚 البلاغه حکمت 428 ❕در عید فطر ملت مسلمان بعد از یک روزه داشتن به فرمان خدا و عبادات روزانه و شبانه و بر شیطان پیروز شدن این پیروزی را جشن می گیرند ، جشن فرمان حق و رهایی از قید و بند شیطان 🗯بنابراین عید برای کسانی است که روزه و طاعات آن ها قبول شده است اما کسانی که روزه نگرفتند و یا روزه های آن آلوده به گناهان و نافرمانی بوده و به همین دلیل مقبول درگاه حق واقع نشده نمی توانند شاد و باشند . 🔶شادی از آن کسانی است که طاعاتشان در گاه حق شده است . 📚 امام امیر المومنین ، ج15 ص432 👌بندگان صالح به جهت آمرزش و پاداش الهی و رهایی از غم روز عید فطر را جشن می گیرند چنان که امام علی علیه السلام فرمود ؛ « منادی در آخرین روز ماه رمضان ندا می دهد بشارت باد بر شما بندگان خدا ، تمام گذشته شما آمرزیده شد ، پس توجه کنید که چگونه اعمالتان را از نو می کنید » 📚 الانوار ج87 ص367 👌امام علیه السلام نیز فرمود ؛ « روز عید فطر روزی است که پاداش داده می شوند و ناامید می گردند » 📚 ج1 ص511 🗯البته ما از این جهت که ماه و الهی پایان یافت بسیار ناراحت هستیم لذا کردن با ماه رمضان ( با حالت حزن و گریه ) مورد توصیه ما قرار گرفته است . 👌پیامبر فرمود ؛ «با ماه رمضان کن و چنین بگو ؛ « خدایا این ماه رمضان را آخرین رمضان ما قرار مده و اگر قرار بود تا ماه رمضان سال بعد زنده نباشیم ، من را همین حالا مشمول رحمت و کن و نفرما » 📚 الانوار ج95 ص172 ❕دعاها و نیایش های دیگری نیز در با ماه مبارک رمضان در مجامع روایی ما نقل شده است که جهت آگاهی رجوع شود ؛ 📚 الانوار ج95 ص170 باب 8 « ادعیه شهر رمضان و اعماله » 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
هدایت شده از پرسمان اعتقادی
🤔 ❔فلسفه خواندن نماز فطر چیه ❗️ 💠💠 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « خداوند روز فطر را به این سبب عید قرار داد تا مسلمانان داشته باشند که در آن روز جمع شوند و در برابر خداوند به خاطر منت ها و نعمت هایش به تمجید و بپردازند ، پس آن روز ، روز عید و اجتماع و زکات و رغبت و تضرع است و چون آن روز اولین روز از سال است که خوردن و آشامیدن حلال می شود ، خداوند دوست دارد که برای بندگان در آن روز باشد تا او را حمد و تقدیس کنند » 📚 ج1 ص522 📚 الشیعه ج7 ص481 ❕این حدیث شریف ، فلسفه نماز و را چنین بیان کرده است ؛ 1⃣اجتماع و گردهمایی که نشان از شوکت و وحدت آنان دارد . 2⃣زکات و رسیدگی به 3⃣رغبت و به خدا 4⃣ و نالیدن به درگاه پرودگار 👌در روایت دیگری حضرت علیه السلام در مورد عید فطر و نماز عید فرمودند ؛ « روز عید فطر ، روزی است که پاداش داده می شوند و روز خسران است ، و روز عید ، شبیه ترین روزها به است ؛ 1⃣با خروج خود از منزل به سوی مصلی به یاد خروجتان از قبر ها به سوی بیفتید . 2⃣با ایستادن و وقوفتان در مصلی برای خواندن نماز یاد در برابر خداوند ( در روز قیامت ) بیفتید . 3⃣با بازگشت و رجوع به منازلتان یاد رجوع به منازلتان در و بیفتید . 📚امالی ص61 📚 الانوار ج87 ص362 🔷 از پیامبر نیز نقل است که فرمود ؛ « هر کس ماه رمضان را روزه بگیرد و زکات فطره را پرداخت کند ، و نماز را با غسل بخواند ، خداوند تمام گناهانش را می آمرزد » 📚 الاعمال ص102 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده و احذر مکر خوزی الاهواز ... الایمان لا یثبت فی قلب یهودی و لا خوزی ابدا منظور از خوزی های اهواز کی ها هستند این روایت را شیخ انصاری هم در مکاسب محرمه تحت عنوان خاتمه آورده ❗️❗️ 💠💠 👌در روایاتی از افرادی به نام « خوزی ها » مذمت شده و ازدواج با آنان را مکروه شمرده اند ، ما قبل از طرح روایات مذکور ، متذکر دو اصل مسلم اسلامی می شویم ؛ 1⃣یکی از معیارها و ملاک های صحت یک روایت ، موافقت آن با قرآن کریم است چنان که امام علیه السلام فرمود ؛ « روایتی که از ما نقل می شود را تصدیق نکنید مگر زمانی که موافق با کتاب خدا باشد » 📚وسائل الشیعه ج 27 ص 123 ❕قرآن به صراحت هر گونه برتری نژادی و قومی و منطقه ای را کرده و می فرماید ؛ « ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید ولی ترین شما نزد خداوند با تقوا ترین شما است» 🔶 13 🔷پیامبر فرمود: « خدای شما یکی است و پدرتان یکی ، نه عرب بر عجم برتری دارد و نه عجم بر عرب ، نه سیاه پوست بر گندمگون و نه گندمگون بر سیاه پوست مگر به » 📚تفسیر نمونه ج22 ص201 _ تفسیر قرطبی ج9 ص6162 2⃣از سوی دیگر ملاک در ازدواج کردن ، دین و ایمان طرف مقابل است ، نه نژاد و ملیت و منطقه که بگوییم طرف مقابل اگر از فلان نژاد باشد ، شایسته ازدواج کردن نیست . 🔸امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « با زنی ازدواج کن که منسوب به خیر و حسن خلق باشد» 📚الکافی ج5 ص323 ❕پیامبر گرامی فرمود ؛ « اگر کسی به شما آمد که شما از اخلاق و دین او راضی بودید ، با او وصلت کنید که اگر چنین نکنید فتنه و فسادی بزرگ اتفاق خواهد افتاد » 📚وسائل الشیعه ج 20 ص 76 ❕حال روایات مورد بحث ؛ 🔸در نقلی از امام صادق علیه السلام آمده است که فرمود ؛ « از مکر خوزیان اهواز بپرهیز ...چرا که علی علیه السلام فرمود ایمان در قلب یهودی و خوزی استوار نمی شود » 📚کشف الریبه ص 88 🔸در نقل دیگری از خوزی ها مذمت شده و فرمودند ؛ « حلاوت ایمان در قلوب ... خوزی ها وارد نمی شود » 📚بحار الانوار ج 5 ص 277 ❕و یا فرمود ؛ « ساکن خوز نشو و با آنان ازدواج نکن چرا که در آنها ریشه هایی است که آنان را به غیر وفاء دعوت می کند » 📚وسائل الشیعه ج 20 ص 83 ❕یا فرمود ؛ « شش گروه هستند که نجیب نمی شوند که یکی از آنها خوزی ها هستند » 📚خصال ج 1 ص 328 ❕شیخ عباس قمی می نویسد که مقصود از خوزی ها ، اهل خوزستان هستند ؛ 📚سفینه البحار ج 2 ص 74 👌در پاسخ به این روایات توجه به سه نکته ضروری است ؛ 1⃣روایات مذکور چون خلاف دو اصلی هستند که در ابتدای کلام به آن اشاره کردیم قابل پذیرش نمی باشد . 2⃣سند تمام این روایات مخدوش است . راوی روایت اول شخصی است به نام « عبد الله بن سلیمان النوفلی » که مجهول است ؛ 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 5 ص 30 ❕در سند روایت دوم فردی است به نام « نصر الکوسج » که او نیز مجهول و ضعیف است ؛ 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 8 ص 71 ❕در سند روایت سوم هم فردی است به نام شریک که مقصود شریک بن عبد الله است که او نیز توثیقی ندارد ؛ 📚زبده المقال ج 1 ص 530 ❕روایت چهارم هم بدون سند کامل و مرسلا به معصوم نسبت داده شده است « یرفعه الی ابی عبد الله ع » که این گواه بر ضعف روایت است . 3⃣به فرض که روایت فوق باشد گفتنی است ؛ ❕این روایات ناظر به موقعیت زمانی و مکانی آن است . مثلا زمانی که امام علیه السلام مضمون فوق را در نهی از ازدواج کردن با اقوامی و مذمت آنان بیان کردند ( خوزی ها) کسانی که به آن قوم و نژاد بودند ، به واسطه دوری از تعالیم اسلام ، از لحاظ دینی و اعتقادی و عملی دچار انحرافات عدیده ای بودند ، امام علیه السلام به جهت آنکه با ازدواج کردن و معاشرت با آنها ، این انحرافات فراگیر نشود ، نهی را بیان داشتند . 👌بی شک در زمان کنونی که مردمان قومیت ها و نژاد های فوق تحت سایه تعالیم اسلام به رشد فکری و فرهنگی و اعتقادی رسیده اند ، روایات نهی کننده برای آنها مصداق ندارد و ازدواج کردن و معاشرت با آنها بی اشکال است . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
هدایت شده از پرسمان اعتقادی
🤔 ❔با توجه به اینکه احکام شریعت همگی براساس فطرت بشر است، چرا جمع اختین در قبل از اسلام حتی در مورد حلال بوده ولی در اسلام حرام شده است؟ آیا تغییر فطری رخ داده یا قدما در حد و اندازه اجرای احکام اسلام نبوده اند ❗️❗️ 💠💠 👌در این شکی نیست که ازدواج همزمان با دو خواهر در اسلام حرام بوده به گونه ای که می فرماید ؛ « (نيز حرام است بر شما) اينكه جمع ميان دو خواهر كنيد مگر آنچه در گذشته واقع شده خداوند آمرزنده و مهربان است » ( نساء 23) ❕معنای این که خداوند می فرماید براى شما جمع در ميان دو خواهر ممنوع است این است که ازدواج با دو خواهر در زمان واحد نيست، بنا بر اين اگر با دو خواهر يا بيشتر در زمانهاى مختلف و بعد از جدايى از خواهر قبلى انجام گيرد، مانعى ندارد و از آنجا كه در زمان جاهليت جمع ميان دو خواهر رائج بود، و افرادى مرتكب چنين ازدواجهايى شده بودند قرآن بعد از جمله فوق مى ‏گويد:" إِلَّا ما قَدْ سَلَفَ" يعنى اين حكم (همانند احكام ديگر) عطف به گذشته نمى ‏شود، و كسانى كه قبل از نزول اين قانون، چنين ازدواجى انجام داده‏ اند كيفر و مجازاتى ندارند، اگر چه اكنون بايد يكى از آن دو را انتخاب كرد، و ديگرى را رها كنند. ❕رمز اينكه اسلام از چنين ازدواجى كرده شايد اين باشد، كه دو خواهر به حكم نسب و پيوند طبيعى نسبت به يكديگر علاقه شديد دارند، ولى به هنگامى كه رقيب هم شوند طبعا نمى‏ توانند آن علاقه سابق را حفظ كنند، و به اين ترتيب يك نوع تضاد عاطفى در وجود آنها پيدا مى‏ شود، كه براى زندگى آنها زيان‏بار است، زيرا دائما انگيزه و انگيزه رقابت در وجود آنها در حال كشمكش و مبارزه ‏اند. 📚تفسیر نمونه ج 3 ص 331 👌از برخی روایات استفاده می شود که مساله حرمت ازدواج همزمان با دو خواهر اختصاص به اسلام دارد و چنین ازدواجی در ادیان جایز بوده است . 🔹راوی می گوید محضر امام کاظم علیه السلام عرض كردم چرا مرد نمى‏ تواند بين دو خواهر جمع كرده و با هر دو ازدواج كند؟ 👌حضرت فرمودند براى حفظ اسلام چه آنكه سائر اديان آن را مى ‏كنند. 📚علل الشرائع ج 2 ص 498 ❕در نقل دیگری از امام رضا علیه السلام آمده است ؛ « یعقوب بن اسحاق همزمان با دو خواهر به نام های حبار و راحیل ازدواج کرد ، پس از آن این نوع ازدواج در اسلام شد » 📚عیون الاخبار ج 1 ص 242 👌بی شک آیین اسلام است که آیینی جامع و کامل تلقی می شود و همان آیین حنیفی است که تمام تعالیم آن مطابق فطرت بشری بوده و هیچ حکم خلاف فطرتی در آن نیست ( روم 30) ، اما آیین و ادیان گذشته ، آیینی موقتی و ناقص بوده اند که برای آماده سازی مردم برای دریافت آیین کامل نازل می شدند ، که طبیعتا گنجایش پذیرش تمام قوانین الهی را نداشته اند ، لذا اسلام به عنوان آخرین آیین ، کامل کننده تمام شرایع قبل از خود است که در مواردی یا احکام شرایع گذشته را کرده و یا تکمیل می کند ، با توجه به این نکته چرایی جواز جمع کردن بین دو خواهر در شرایع گذشته و آن در اسلام روشن می شود . 👌در گذشته بیشتر در مورد ناقص بودن ادیان گذشته بحث کرده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6329 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
هدایت شده از پرسمان اعتقادی
🤔 ❔شبهه ای مطرح شده است که حضرت خدیجه در چهل سالگی با پیامبر ازدواج کرد و حدود 60 سالگی حضرت فاطمه را به دنیا آورده است در حالی که زن در آن سن یائسه است و نمی تواند فرزند آورد ❗️ 💠💠 👌ازدواج حضرت خدیجه سلام الله علیها با پیامبر گرامی پانزده سال قبل از بعثت بوده است ؛ 📚دلائل النبوه ج 2 ص 72_ البدایه و النهایه ج 2 ص 295 👌و تولد فاطمه صدیقه سلام الله علیها ، سال پنجم بعثت بوده است چنان که امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « فاطمه در سال بعد از بعثت پیامبر متولد شد» 📚الکافی ج1 ص457 🔶امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « فاطمه در بیستم جمادی الاخر سال پنجم بعثت گردید » 📚دلائل الامامه ص9 _ بحار الانوار ج43 ص 9 ❕مورخین متعددی ، سن حضرت خدیجه سلام الله علیها را هنگام ازدواج با پیامبر گرامی ، بیست و پنج سالگی دانسته اند ؛ 📚دلائل النبوة بيهقي _ ج 2 ص 71 _ البداية و النهاية ج 2 ص 294 و 295 _ محمد رسول اللّه، سيرته و أثره في الحضارة ص 45 _ السيرة النبوية ابن كثير ج 1 ص 265 و السيرة الحلبية ج 1 ص 140. 👌بر این اساس سن حضرت خدیجه درهنگام تولد فاطمه سلام الله علیهما چهل سال بوده است . ❕مورخین متعدد دیگری معتقدند سن ایشان در هنگام ازدواج بیست و هشت سال بوده است . 📚شذرات الذهب ج 1 ص 14 _ بهجة المحافل ج 1 ص 48 _ أنساب الأشراف (قسم حياة النبي ) ص 98 _ تهذيب تاريخ دمشق ج 1 ص 303 _ سير اعلام النبلاء ج 2 ص 111 _ مختصر تاريخ دمشق ج 2 ص 275 _ البحار ج 16 ص 12 مستدرك الحاكم ج 3 ص 82 ❕بر این اساس سن ایشان هنگام تولد فاطمه صدیقه چهل و سه سال بوده است . 👌به فرض هم که بگوییم سن ایشان هنگام ازدواج با پیامبر گرامی چهل سال بوده است ، هنگام تولد فاطمه سلام الله علیها شصت ساله بوده است و هیچ مانعی ندارد که ایشان در هنگام پیری با عنایت الهی حامله شده باشند ، چنان که ساره همسر ابراهیم نبی در سن پیری حامله شد ، آنگاه که خداوند نقل می کند ؛ « همسر ( ابراهیم )ايستاده بود خنديد ، او را بشارت به اسحاق و پس از او يعقوب داديم_ گفت: اى واى بر من! آيا من فرزند مى‏ آورم در حالى كه پير زنم و اين شوهرم پير مردى است اين راستى چيز عجيبى است- گفتند از فرمان خدا تعجب مى ‏كنى اين رحمت خدا و بركاتش بر شما خانواده است چرا كه او حميد و مجيد است » ( هود 71 _ 73) ❕طبق گفته مفسران و سفر تكوين تورات ، ساره نود سال يا بيشتر داشت و همسرش ابراهيم حدود يكصد سال يا بيشتر. 📚تفسیر نمونه ج 9 ص 172 👌از سوی دیگر سن یائسگی در زنان قریشی که حضرت خدیجه سلام الله علیها هم از آن دسته است ، بر اساس روایات متعدد شصت سالگی است ؛ 📚وسائل الشیعه ج 2 ص 335 باب 31 ❕هیچ مانعی ندارد که حضرت خدیجه ، فاطمه را به دنیا آورده باشد ، آنگاه وارد سن یائسگی شده باشند . 👌گذشته از آنکه ما امروزه می بینیم که زنانی در سنین بیشتر از شصت سالگی ، یعنی هفتاد و چند سالگی فرزند به دنیا آورده اند . ❕بی بی سی فارسی از زنی هندی خبر می دهد که در هفتاد و چند سالگی دارای فرزند شد ؛ 🌐https://www.bbc.com/persian/science/2016/05/160511_l03_inidan_woman_birth ❕و یا پیر زن هندی در هفتاد و سه سالگی ، دو قلو زایید ؛ 🌐http://www.pana.ir/news/952405 👌بنابراین تولد فاطمه از خدیجه سلام الله علیهما در شصت سالگی خدیجه ، مطلبی غیر قابل قبول نمی باشد . ❕در مورد تاریخ تولد فاطمه صدیقه سلام الله علیها هم عده ای چون شیخ مفید ، بیان کرده اند که سال دوم بعثت به دنیا آمده است ؛ 📚مسار الشیعه ص 31_ منتهی الامال ج 1 ص 317 ❕بر اساس ملاک قرار دادن سن چهل سالگی ازدواج حضرت خدیجه ، ایشان در پنجاه و هفت سالگی ، فاطمه را به دنیا آورده اند که هنوز به سن یائسگی نرسیده بوده اند . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
هدایت شده از پرسمان اعتقادی
🤔 ❔چرا ما شیعیان را شیعه جعفری می گویند ❗️آیا امام صادق مذهب شیعه را به وجود آورده اند ❕یعنی تا قبل از امام شیعه نبوده است ❕❕ 💠💠 👌شیعه به معنای کسانی که معتقد به امامت و ولایت علی علیه السلام و یازده فرزند معصومش هستند در زمان پیامبر گرامی وجود داشتند و خود پیامبر گرامی واژه « » را بر این گروه اطلاق کردند . ❕در تفسير «الدر المنثور» كه از منابع معروف اهل سنت است در ذيل آيه شريفه « اوْلئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَريَّة » ( بینه 7) از جابربن عبداللَّه انصارى چنين نقل شده است كه مى‏ گويد ؛ «ما نزد پيامبر بوديم كه على عليه السلام به سوى ما آمد، پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اين و شيعيانش در روز قيامت رستگارانند، و در اين هنگام آيه شريفه إِنَّ الَّذينَ آَمَنُوا وَ عَمِلُو الصّالِحاتِ أولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند بهترين خلق خدا هستند ، نازل گرديد». 📚الدر المنثور ج 6 ص 379 👌حاكم كه او نيز از دانشمندان معروف اهل سنت در قرن پنجم هجرى است اين مضمون را در كتاب معروفش «شواهد التنزيل» از طرق مختلف از پيغمبر اكرم نقل مى ‏كند و تعداد رواياتش از بيست روايت تجاوز مى‏ كند. 🔹از جمله از ابن عباس نقل مى‏ كند هنگامى كه آيه إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ نازل شد، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به على عليه السلام فرمود: «هُو انْتَ وَ شِيْعَتُكَ ...»: «منظور از اين آيه تو و شيعيانت هستيد» 📚شواهد التنزیل ج 2 ص 357 ❕بسيارى ديگر از علماى اسلام و دانشمندان اهل سنت مانند ابن حجر در كتاب صواعق و محمد شبلنجى در نور الابصار، اين را ذكر كرده‏ اند. 📚الصواعق ص 96_ نور الابصار ص 70 👌بنابراين به شهادت اين روايات نام و عنوان شيعه را پيامبر اسلام براى پيروان راه على عليه السلام و طرفداران او برگزيده است، و تاريخچه پيدايش شيعه نه بعد از رحلت و شهادت پيامبر اسلام بلكه به يك معنى در حيات خود آن حضرت بوده است، و اين واژه را به ياران و پيروان على عليه السلام اطلاق فرموده، و تمام كسانى كه پيامبر اسلام را به عنوان رسول خدا مى‏ شناسند، مى دانند كه او سخنى از روى هوى و نمى ‏گفت ؛ «و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى گويد.- آنچه مى گويد چيزى جز وحى (الهى) كه بر او القا شده نيست.» ( نجم 3_4) و اگر فرموده است تو و پيروانت فائزان و رستگاران در قيامت هستيد. يك واقعيت است‏. 📚پیام قرآن ج 9 ص 24 ❕اما اين‏كه مذهب شيعه را مذهب جعفرى مى‏ گويند براى اين است كه تا زمان حضرت امام صادق عليه‏ السلام به واسطه تسلط سياستمداران و زمامداران ستمگر، فرصت نشر علوم و معارف اسلام و تربيت ، آن‏طور كه براى ايشان فراهم شد، براى‏ امامان قبل از ايشان فراهم نگرديد 👌شیخ می نویسد ؛ «آن قدر مردمان از علوم امام صادق علیه السلام نقل كرده‏ اند كه به تمام بلاد و شهرها منتشر گشته و اصقاع عالم را فرا گرفته، و نقل نشده از احدى از علماى اهل بيت آنچه از آن حضرت نقل شده است ، همانا اصحاب حديث جمع كرده ‏اند اصحاب راويان از آن جناب را از ثقات با اختلاف‏شان در آراء و مقالات، عددشان به چهار هزار رسيده، و آن قدر دلائل واضحه بر امامت آن حضرت ظاهر شده كه دل‏ها را روشن نموده و زبان مخالف را گنگ كرده از طعن زدن در آن دلائل به ايراد شبهات » 📚الارشاد ج 2 ص 179 👌بنابر اين ايشان از موقعيت و فرصت، حداكثر استفاده را فرموده، علوم و معارف اسلام را تعليم و تدريس فرمودند و شاگردان بزرگى تربيت كردند كه هر كدام از علماى بزرگ اسلام به شمار مى ‏روند؛ از آن ، شيعه و پيروان آن حضرت را جعفرى گفتند و بعد هم اين لقب بر شيعه باقى ماند و امامان بعد هم آن را منع نفرمودند چرا كه غرض همه، ترويج دين و هدايت مردم بود؛ همه راستگو بودند و همه مردم را به يك راه كه يگانه راه راست است هدايت فرمودند. 📚معارف دین ج 3 ص 144 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
هدایت شده از پرسمان اعتقادی
🔸ادامه👇 👌دوست اهل سنت ما برای عقیده خود به تعصیب به نقلی از صحیح بخاری استناد کرد که بخارى از مسلم بن ابراهيم، از وهيب، از ابن طاووس، از پدرش، از ابن عباس نقل كرده است كه رسول خدا فرمود:الحقوا الفرائض بأهلها، فما بقي فهو لأولى رجلٍ ذكر؛ « فرائض را به اهلش بدهيد و آنچه اضافه آمد، از آن سزاوارترين مرد به متوفّاست. » 📚صحیح بخاری ج 8 ص 151 ❕اين همان روايت معروف به روايت طاووس بن كيسان يمانى (م 132 ق) است. حال بررسى روايت ؛ 1⃣ اوّلًا، سند اين روايت ضعيف است؛ زيرا به عبداللّٰه بن طاووس بن كيسان يمانى منتهى مى‌شود كه هر چند علماى رجال اهل سنت او را توثيق كرده‌اند، اما توثيق آنها با آنچه ابوطالب انبارى در مورد اين روايت ذكر كرده، در تعارض است. او در مورد اين روايت از سفیان از ابی اسحاق از قاربه بن مضربه نقل می کند که گفته است ؛ « نزد ابن عباس، كه در مكه بود، نشستم و گفتم: اى ابن عباس، اهل عراق حديثى از تو نقل مى‌كنند و طاووس ، بنده آزاد شدۀ تو، آن را چنين روايت مى‌كند كه آنچه از فرائض باقى مى‌ماند، براى سزاوارترين عصبۀ مرد است. ابن عباس گفت: آيا تو از اهل عراق هستى؟ گفتم: آرى. گفت: به ديگران برسان كه من مى‌گويم: خداوند عزّوجلّ فرموده است: «آبٰاؤُكُمْ وَ أَبْنٰاؤُكُمْ لٰا تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً فَرِيضَةً مِنَ اللّٰهِ» و همچنين «أُولُوا الْأَرْحٰامِ بَعْضُهُمْ أَوْلىٰ بِبَعْضٍ فِي كِتٰابِ اللّٰهِ». آيا اينها جز فريضه‌اند؟ آيا اين آيات چيزى باقى گذارده‌اند؟ نه من چنين چيزى گفته‌ام و نه طاووس از من چنين چيزى نقل كرده است.قاربة بن مضرب گفت: پس از اين سخنان ابن عباس، طاووس را ديدم و گفت: نه، به خدا سوگند من چنين چيزى را هرگز از ابن عباس روايت نكرده‌ام. همانا شيطان اين سخن را بر دهان آنها انداخته است. سفيان گفت: به نظر من اين كار از جانب فرزندش عبداللّٰه بن طاووس بوده است؛ زيرا او مُهر دار سليمان بن عبدالملك بود و به اين گروه- يعنى بنى هاشم- كينه زيادى داشت. » 📚التهذیب ج 9 ص 262 ❕سليمان بن عبدالملك، خليفۀ اموى مروانى، كسى است كه ابو هاشم، عبداللّٰه بن محمد بن على حنفيه را ظالمانه و فريبكارانه با سم كشت. با اين وصف، معلوم است حال دوستداران آنها چگونه خواهد بود. 2⃣ثانياً، وراثت عصبه از مسائلى نيست كه ابتلاى مردم به آن كم باشد، بلكه از مسائل عام البلوى در دورۀ رسول اكرم و خلفا بود.حال اگر در اين زمينه، تشريعى مطابق مضمون اين روايت وجود مى‌داشت، نبايد از ديگران مخفى مى‌ماند و ديگران هم بايستى آن را نقل مى‌كردند؛ در حالى كه همۀ اسناد اين‌ روايت به عبداللّٰه بن طاووس منتهى مى‌شود. 3⃣ثالثاً، فقهاى مذاهب اهل سنت در مواردى بر خلاف مضمون اين روايت فتوا داده‌اند كه فقيه الطائفه، شيخ طوسى، به آنها اشاره كرده است که جهت آگاهی رجوع کنید ؛ 📚الخلاف ج 4 ص 68 مساله 80 4⃣علامه مجلسی هم تصریح می کند که قول به تعصیب از بدعت های عمر بن خطاب است و شایسته است که اهلسنت این بدعت را ترک کنند ، آنجا که فرمود ؛ « عول و تعصيب كه سنيان به گفته عمر در ميراث ميكنند بدعت است و مخالف قرآن است و با فرزند پدر و مادر احدى ميراث نميبرد مگر زن و شوهر و كسى كه خدا از براى ايشان در قرآن سهمى قرار كرده است اولى و احق است به ميراث از كسى كه سهمى در قرآن نداشته باشد و ميراث به عصبه دادن چنانكه عمر كرده‏ است از دين خدا نيست » 📚حق الیقین ص 558 ❕و باز گفت ؛ « عمر از روى ضلالت و معانده حق عول و تعصيب و ساير بدع و آثار را تا روز قيامت در ميان مردم گذاشت » 📚همان ص 608 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
هدایت شده از پرسمان اعتقادی
🔸ادامه👇 👌دوست اهل سنت ما برای عقیده خود به تعصیب به نقلی از صحیح بخاری استناد کرد که بخارى از مسلم بن ابراهيم، از وهيب، از ابن طاووس، از پدرش، از ابن عباس نقل كرده است كه رسول خدا فرمود:الحقوا الفرائض بأهلها، فما بقي فهو لأولى رجلٍ ذكر؛ « فرائض را به اهلش بدهيد و آنچه اضافه آمد، از آن سزاوارترين مرد به متوفّاست. » 📚صحیح بخاری ج 8 ص 151 ❕اين همان روايت معروف به روايت طاووس بن كيسان يمانى (م 132 ق) است. حال بررسى روايت ؛ 1⃣ اوّلًا، سند اين روايت ضعيف است؛ زيرا به عبداللّٰه بن طاووس بن كيسان يمانى منتهى مى‌شود كه هر چند علماى رجال اهل سنت او را توثيق كرده‌اند، اما توثيق آنها با آنچه ابوطالب انبارى در مورد اين روايت ذكر كرده، در تعارض است. او در مورد اين روايت از سفیان از ابی اسحاق از قاربه بن مضربه نقل می کند که گفته است ؛ « نزد ابن عباس، كه در مكه بود، نشستم و گفتم: اى ابن عباس، اهل عراق حديثى از تو نقل مى‌كنند و طاووس ، بنده آزاد شدۀ تو، آن را چنين روايت مى‌كند كه آنچه از فرائض باقى مى‌ماند، براى سزاوارترين عصبۀ مرد است. ابن عباس گفت: آيا تو از اهل عراق هستى؟ گفتم: آرى. گفت: به ديگران برسان كه من مى‌گويم: خداوند عزّوجلّ فرموده است: «آبٰاؤُكُمْ وَ أَبْنٰاؤُكُمْ لٰا تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً فَرِيضَةً مِنَ اللّٰهِ» و همچنين «أُولُوا الْأَرْحٰامِ بَعْضُهُمْ أَوْلىٰ بِبَعْضٍ فِي كِتٰابِ اللّٰهِ». آيا اينها جز فريضه‌اند؟ آيا اين آيات چيزى باقى گذارده‌اند؟ نه من چنين چيزى گفته‌ام و نه طاووس از من چنين چيزى نقل كرده است.قاربة بن مضرب گفت: پس از اين سخنان ابن عباس، طاووس را ديدم و گفت: نه، به خدا سوگند من چنين چيزى را هرگز از ابن عباس روايت نكرده‌ام. همانا شيطان اين سخن را بر دهان آنها انداخته است. سفيان گفت: به نظر من اين كار از جانب فرزندش عبداللّٰه بن طاووس بوده است؛ زيرا او مُهر دار سليمان بن عبدالملك بود و به اين گروه- يعنى بنى هاشم- كينه زيادى داشت. » 📚التهذیب ج 9 ص 262 ❕سليمان بن عبدالملك، خليفۀ اموى مروانى، كسى است كه ابو هاشم، عبداللّٰه بن محمد بن على حنفيه را ظالمانه و فريبكارانه با سم كشت. با اين وصف، معلوم است حال دوستداران آنها چگونه خواهد بود. 2⃣ثانياً، وراثت عصبه از مسائلى نيست كه ابتلاى مردم به آن كم باشد، بلكه از مسائل عام البلوى در دورۀ رسول اكرم و خلفا بود.حال اگر در اين زمينه، تشريعى مطابق مضمون اين روايت وجود مى‌داشت، نبايد از ديگران مخفى مى‌ماند و ديگران هم بايستى آن را نقل مى‌كردند؛ در حالى كه همۀ اسناد اين‌ روايت به عبداللّٰه بن طاووس منتهى مى‌شود. 3⃣ثالثاً، فقهاى مذاهب اهل سنت در مواردى بر خلاف مضمون اين روايت فتوا داده‌اند كه فقيه الطائفه، شيخ طوسى، به آنها اشاره كرده است که جهت آگاهی رجوع کنید ؛ 📚الخلاف ج 4 ص 68 مساله 80 4⃣علامه مجلسی هم تصریح می کند که قول به تعصیب از بدعت های عمر بن خطاب است و شایسته است که اهلسنت این بدعت را ترک کنند ، آنجا که فرمود ؛ « عول و تعصيب كه سنيان به گفته عمر در ميراث ميكنند بدعت است و مخالف قرآن است و با فرزند پدر و مادر احدى ميراث نميبرد مگر زن و شوهر و كسى كه خدا از براى ايشان در قرآن سهمى قرار كرده است اولى و احق است به ميراث از كسى كه سهمى در قرآن نداشته باشد و ميراث به عصبه دادن چنانكه عمر كرده‏ است از دين خدا نيست » 📚حق الیقین ص 558 ❕و باز گفت ؛ « عمر از روى ضلالت و معانده حق عول و تعصيب و ساير بدع و آثار را تا روز قيامت در ميان مردم گذاشت » 📚همان ص 608 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔یکی از اشتباهات علمی قرآن سوره انعام آیه 38 است که می گوید همه حیوانات به صورت گروهی زندگی می کنند . واقعیت علمی این است که بیشتر از 360 گونه از حیوانات در طبیعت به صورت انفرادی زندگی می کنند و تنها هنگام جفتگیری و تولید مثل درکنار یکدیگر دیده می شوند ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ يَطِيرُ بِجَناحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثالُكُمْ ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْ‏ءٍ ثُمَّ إِلى‏ رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ » « هيچ جنبنده ‏اى در زمين و هيچ پرنده ‏اى كه با دو بال خود پرواز مى‏ كند نيست، مگر اينكه امتهايى همانند شما هستند، ما هيچ چيز را در اين كتاب فروگذار نكرديم، سپس همگى به سوى پروردگارشان محشور مى‏ گردند. » ( انعام 38) 👌شبهه افکن گمان کرده است که چون خداوند در مورد حیوانات تعبیر به « امت و امم » کرده است ، پس همه حیوانات زندگی اجتماعی دارند و به صورت گروهی زندگی می کنند ، در حالی که امم جمع امت و امت بمعنى جمعيت و گروهی است كه داراى قدر مشتركى هستند، مثلا دين واحد يا زبان واحد، يا صفات و كارهاى واحدى دارند. 📚لغات درتفسیر نمونه ص 72 ❕بنابراین كلمه أُمَمٌ جمع كلمه امت و به معناى گروه ‏هائى است كه داراى يك خصائص باشند ، یعنی هر جنسی از حیوانات که رفتارهای واحدی دارند یک گروه و یک امت اند . 📚لسان العرب ج 12 ص 27 👌و فرقی نمی کند که آن گروه از حیوانات زندگی دسته جمعی دارند یا انفرادی ، هر جنسی از حیوانات چون یک گروه را تشکیل می دهند و دارای ویژگی های مشترک هستند به آنها امت گفته می شود مثلا جانورانی چون ببر ، پلنگ،  پلنگ برفی و پلنگ ابری ، شیر کوهی (سرده)و شق و گربه دم‌کوتاه ، گربه وحشی خرس ، پاندا و پاندای سرخ ، موس ، کرگدن به استثنای کرگدن سفید ، موریانه‌ خوار ،گورکن ، روباه ، کوآلا ، شیطان تاسمانی ، نوک ‌اردکی ، و لاک‌پشت دریایی به عنوان جانوران منفرد شناخته می شوند یعنی جانورانی هستند که بخش عمده زندگی خود را به تنهایی سر می‌کنند و تنها در زمان جفت‌گیری و پرورش فرزندان خود تنها نیستند. دلیل منفرد بودن آنها این است که برای بقای خود، در برابر هم‌نوع‌های خود قرار نگیرند ؛ 🔸https://b2n.ir/862454 👌اما تمام این جانوران تحت یک جنس از حیوانات هستند که نام جنس حیوانی آنان گذشت و ویژگی های مشترک با حیوانات هم جنس خود دارند و به خاطر همین به هر جنس از این حیوانات امت گفته می شود و در صدق کلمه امت فرقی نمی کند که آنان اجتماعی زندگی کنند یا انفرادی . ❕در ادامه آیه سوره انعام خداوند می فرماید که گروه های مختلف حیوانی همانند شما انسانها هستند ، در اين كه اين همانندى و شباهت در چه جهت است؟ در ميان مفسران گفتگو است، بعضى شباهت آنها را با انسانها از ناحيه اسرار شگفت‏ انگيز خلقت آنها دانسته ‏اند زيرا هر دو نشانه‏ هايى از عظمت آفريدگار و خالق را با خود همراه دارند. 👌و بعضى از جهت نيازمندي هاى مختلف زندگى يا وسايلى را كه با آن احتياجات گوناگون خود را بر طرف مى ‏سازند، مى‏ دانند. ❕در حالى كه جمعى ديگر معتقدند كه منظور شباهت آنها با انسان از نظر درك و فهم و شعور است، يعنى آنها نيز در عالم خود داراى علم و شعور و ادراك هستند، خدا را مى‏ شناسند و به اندازه توانايى خود او را تسبيح و تقديس ميگويند، اگر چه فكر آنها در سطحى پائين‏ تر از فكر و فهم انسانها است و ذیل آیه که سخن از حشر و قیامت آنها به میان می آورد ، این نظر را تقویت می کند چرا که ظاهر اين است كه ضمير « هم» در تعبیر « الی ربهم یحشرون » به انواع و اصناف جنبندگان و پرندگان برمى ‏گردد، و به اين ترتيب قرآن براى آنها نيز قائل به رستاخيز شده است و بيشتر مفسران نيز اين مطلب را پذيرفته ‏اند كه تمام انواع جانداران داراى رستاخيز و جزاء و كيفرند . 📚تفسیر نمونه ج 5 ص 222 👌ما در گذشته پیرامون درک و شعور حیوانات بحث های مفصلی داشته ایم و مطرح کرده ایم که حیوانات بر پایه همین درک وشعور برای اهل بیت علیهم السلام عزاداری می کنند ، و حشر وقیامت هم دارند ، در ذیل بیشتر بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2881 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2882 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2883 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
هدایت شده از پرسمان اعتقادی
🤔 ❔فلسفه میت چیست ❗️❗️آیا راست است که بعد از دفن میت و خاکسپاری هم تلقین کردن مستحب است ❕❕ 💠💠 👌استحباب تلقین میت به توحید و نبوت و امامت و ولایت ائمه علیهم السلام با ذکر نامشان در روایات معتبر وارد شده است و محل فقها می باشد . ❕کیفیت آن به این گونه است که پس از گذاشتن میت در قبر ، ولی میت یا نایب او داخل قبر شده و با دست راست چانه میت و با دست چپ بازوی چپ او را گرفته و به شدت تکان می دهد ، سپس دهان او را به گوش او نزدیک کرده و او را تلقین می دهد . 📚وسائل الشیعه ج3 ص173 باب 20 ❕فلسفه تلقین دادن میت روشن است ، از آنجایی که روح در بدو ورود به عالم با یک عالم ناشناخته و جدید رو به رو است ، در یک وحشت و ترس و ابهام عجیبی قرار دارد ، ممکن است روح او در این تحول بزرگ در تذکر و یاد آوری عقاید خود و در اثبات آن گرفتار لغزش و تزلزل شود به گونه ای که حتی نام خود را نیز فراموش کند ، برای برطرف شدن این فراموشی و اضطراب در مقام پاسخ دهی و آزمون برزخی مستحب است که برای میت تلقین خوانده شود تا عقاید و را به خاطر آورد ، زیرا بر اساس روایات ، روح برزخی با بدن مادی و دنیوی اش در ارتباط است و تلقین جسد میت موجب تنبه روح او می گردد. ❕پس از دفن میت و خاکسپاری نیز ، دو مرتبه میت مستحب است . 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « چرا اهل میت پس از خاکسپاری ، میت خود را رها می کنند و اقدام به تلقین مجدد او برای رویارویی با منکر و نکیر نمی کنند ، زمانی که میت دفن شد و تنها ماند ، نزدیکترین مردم به او باید بر سر قبر او بنشیند و دهانش را به جایگاه سرش نزدیک کند و او را دهد که وقتی چنین می شود ، نکیر و منکر می گویند برویم که حجتش را به میت تلقین دادند » 📚التهذیب ج1 ص321 📚الکافی ج3 ص201 👌و فرمود ؛ « با تلقین دو مرتبه پس از دفن ، میت از پاسخگویی به سوالات نکیر و منکر بر می آید » 📚وسائل الشیعه ج3 ص202 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁