eitaa logo
پرسمان اعتقادی
41.7هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
4.8هزار ویدیو
73 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
💠ادامه 👇👇👇 👌جالب اين‏كه در بسيارى از حوادث تاريخى مربوط به عصر ظهور انبيا مخصوصاً پيغمبر اسلام مى ‏خوانيم كه كفار بعد از مشاهده معجزات براى فرار از زير بار مسئوليت و عدم تسليم در مقابل آنها به بهانه «» متوسل مى‏ شدند، همان كارى كه فرعون و فرعونيان در برابر موسى داشتند كه حتى بعد از مشاهده غلبه موسى به‏ تنهايى بر آن همه ساحران ورزيده و ماهر و ايمان ساحران كه نشانه روشنى بود بر اعجاز موسى و اتكاى آن به نيروى الهى، باز دست از سخن خود برنداشتند و گفتند «او رييس شما ساحران است» و اينها همه يك توطئه است! انَّهُ لَكَبِيرُكُمْ الَّذِى عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ (طه 71) 👌و در آيه 25 انعام مى‏ فرمايد ؛ «آنها چنان لجوجند كه اگر هر نشانه و معجزه‏ اى را ببينند ايمان نمى‏ آورند» و نيز در آيه 51 عنكبوت در پاسخ تقاضاى آنها كه معجزات مختلفى را طلب مى‏ كردند با مى‏ گويد ؛ «آيا براى آنها كافى نيست كه اين كتاب آسمانى را بر تو نازل كرديم كه پيوسته بر آنها تلاوت مى‏ شود». ❕مفهوم اين سخن آن است كه معجزه بايد براى اثبات حقانيّت دعوت پيامبر باشد و اين كتاب آسمانى قرآن بهترين سند و آيت است، بنابراين چرا آنها اصرار براى معجزات پى در پى دارند. 2⃣مسلّماً معجزات در واقع كار خداست و پيامبران هر معجزه‏ اى داشته باشند به اذن و فرمان اوست، ولى گاه اين تصور براى گروهى از مردم پيدا مى ‏شده كه پيامبران در زمينه معجزات فعّال ما يشاء هستند و هرچه بخواهند انجام مى‏ دهند، اين امر زمينه غلوّ را درباره انبيا فراهم مى ‏ساخته، و اى بسا سبب مى‏ شده كه مردم آنها را همچون خدا بدانند، به همين دليل گاه و پيامبران الهى تسليم پيشنهاد معجزات نمى‏ شدند و مى‏ گفتند اين كار از ناحيه ما نيست، بلكه منوط به اذن و فرمان خداست و بايد ببينيم او چه اراده كرده است. 👌شاهد اين سخن آن‏كه در آيه 38 رعد مى ‏خوانيم ؛ «هيچ پيامبرى نمى ‏تواند آيت و معجزه ‏اى بياورد مگر به فرمان خدا». 🔸همين معنا به وضوح در سوره انعام آيه 109 نيز آمده است، مى‏ فرمايد: «آنها با نهايت اصرار سوگند به خدا ياد كردند كه اگر نشانه يا معجزه ‏اى براى آنها بيايد حتماً به آن ايمان مى ‏آورند، بگو معجزات از ناحيه خدا است (و در اختيار من نيست به علاوه) شما نمى ‏دانيد كه آنها پس از آمدن معجزات (باز) ايمان نمى‏ آورند». ❕اين آيه از يك سو آنها را در امر تقاضاى معجزات روشن مى‏ سازد، و از سوى ديگر وابستگى معجزات را به اراده مطلقه پروردگار. 📚پیام قرآن ج 7 ص 284 👌آخرين سخن در اين زمينه اين‏كه قرآن مجيد خارق عادات و معجزات فراوانى براى انبياى سلف بيان كرده است مسلماً پيامبر اسلام نمى‏ توانسته است اين معجزات را در كتاب آسمانيش ذكر كند و از طريق وحى الهى از آنها پرده بردارد بى ‏آن‏كه خودش چيزى از آنها را ارائه دهد، در حالى كه خود را به عنوان خاتم انبيا و بزرگترين آن‏ها به مردم معرفى مى‏ كند، و آيين خويش را آيين جاودانى و برترين آيين‏ها. ❔چگونه مردم قانع مى ‏شوند كه انبياى ديگر آن همه معجزات داشتند و پيامبر اسلام با آن همه مقام و معجزه ‏اى همچون آنها نداشته است. 🔹اين تحليل نشان مى ‏دهد كه پيامبر اسلام غير از قرآن مجيد معجزات چشمگير ديگرى كه بى ‏شباهت به معجزات انبياى سلف نبوده داشته است، آياتى از قرآن نيز گواه بر اين موضوع است . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔شبهه ای مطرح شده است که حضرت خدیجه در چهل سالگی با پیامبر ازدواج کرد و حدود 60 سالگی حضرت فاطمه را به دنیا آورده است در حالی که زن در آن سن یائسه است و نمی تواند فرزند آورد ❗️ 💠💠 👌ازدواج حضرت خدیجه سلام الله علیها با پیامبر گرامی پانزده سال قبل از بعثت بوده است ؛ 📚دلائل النبوه ج 2 ص 72_ البدایه و النهایه ج 2 ص 295 👌و تولد فاطمه صدیقه سلام الله علیها ، سال پنجم بعثت بوده است چنان که امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « فاطمه در سال بعد از بعثت پیامبر متولد شد» 📚الکافی ج1 ص457 🔶امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « فاطمه در بیستم جمادی الاخر سال پنجم بعثت گردید » 📚دلائل الامامه ص9 _ بحار الانوار ج43 ص 9 ❕مورخین متعددی ، سن حضرت خدیجه سلام الله علیها را هنگام ازدواج با پیامبر گرامی ، بیست و پنج سالگی دانسته اند ؛ 📚دلائل النبوة بيهقي _ ج 2 ص 71 _ البداية و النهاية ج 2 ص 294 و 295 _ محمد رسول اللّه، سيرته و أثره في الحضارة ص 45 _ السيرة النبوية ابن كثير ج 1 ص 265 و السيرة الحلبية ج 1 ص 140. 👌بر این اساس سن حضرت خدیجه درهنگام تولد فاطمه سلام الله علیهما چهل سال بوده است . ❕مورخین متعدد دیگری معتقدند سن ایشان در هنگام ازدواج بیست و هشت سال بوده است . 📚شذرات الذهب ج 1 ص 14 _ بهجة المحافل ج 1 ص 48 _ أنساب الأشراف (قسم حياة النبي ) ص 98 _ تهذيب تاريخ دمشق ج 1 ص 303 _ سير اعلام النبلاء ج 2 ص 111 _ مختصر تاريخ دمشق ج 2 ص 275 _ البحار ج 16 ص 12 مستدرك الحاكم ج 3 ص 82 ❕بر این اساس سن ایشان هنگام تولد فاطمه صدیقه چهل و سه سال بوده است . 👌به فرض هم که بگوییم سن ایشان هنگام ازدواج با پیامبر گرامی چهل سال بوده است ، هنگام تولد فاطمه سلام الله علیها شصت ساله بوده است و هیچ مانعی ندارد که ایشان در هنگام پیری با عنایت الهی حامله شده باشند ، چنان که ساره همسر ابراهیم نبی در سن پیری حامله شد ، آنگاه که خداوند نقل می کند ؛ « همسر ( ابراهیم )ايستاده بود خنديد ، او را بشارت به اسحاق و پس از او يعقوب داديم_ گفت: اى واى بر من! آيا من فرزند مى‏ آورم در حالى كه پير زنم و اين شوهرم پير مردى است اين راستى چيز عجيبى است- گفتند از فرمان خدا تعجب مى ‏كنى اين رحمت خدا و بركاتش بر شما خانواده است چرا كه او حميد و مجيد است » ( هود 71 _ 73) ❕طبق گفته مفسران و سفر تكوين تورات ، ساره نود سال يا بيشتر داشت و همسرش ابراهيم حدود يكصد سال يا بيشتر. 📚تفسیر نمونه ج 9 ص 172 👌از سوی دیگر سن یائسگی در زنان قریشی که حضرت خدیجه سلام الله علیها هم از آن دسته است ، بر اساس روایات متعدد شصت سالگی است ؛ 📚وسائل الشیعه ج 2 ص 335 باب 31 ❕هیچ مانعی ندارد که حضرت خدیجه ، فاطمه را به دنیا آورده باشد ، آنگاه وارد سن یائسگی شده باشند . 👌گذشته از آنکه ما امروزه می بینیم که زنانی در سنین بیشتر از شصت سالگی ، یعنی هفتاد و چند سالگی فرزند به دنیا آورده اند . ❕بی بی سی فارسی از زنی هندی خبر می دهد که در هفتاد و چند سالگی دارای فرزند شد ؛ 🌐https://www.bbc.com/persian/science/2016/05/160511_l03_inidan_woman_birth ❕و یا پیر زن هندی در هفتاد و سه سالگی ، دو قلو زایید ؛ 🌐http://www.pana.ir/news/952405 👌بنابراین تولد فاطمه از خدیجه سلام الله علیهما در شصت سالگی خدیجه ، مطلبی غیر قابل قبول نمی باشد . ❕در مورد تاریخ تولد فاطمه صدیقه سلام الله علیها هم عده ای چون شیخ مفید ، بیان کرده اند که سال دوم بعثت به دنیا آمده است ؛ 📚مسار الشیعه ص 31_ منتهی الامال ج 1 ص 317 ❕بر اساس ملاک قرار دادن سن چهل سالگی ازدواج حضرت خدیجه ، ایشان در پنجاه و هفت سالگی ، فاطمه را به دنیا آورده اند که هنوز به سن یائسگی نرسیده بوده اند . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔به تمامى روحانيون و مراجع شيعه در كل فضاى مجازى ميكنيم كه: فقط و فقط يكى از كتابهاى را براى اثبات دانشمند بودن ايشان، معرفى كنند ❗️ 💠💠 👌علم و دانش وافر و بی نظیر امام صادق علیه السلام مطلبی است که مورد تاکید و تصریح همگان قرار گرفته است تا جایی که خود امام صادق علیه السلام همواره می فرمود ؛ « از من سؤال كنيد پيش از آنكه مرا از دست بدهيد. بدرستى‏ كه پس از من، كسى مانند حديث مرا به شما نخواهد گفت » 📚تاریخ الاسلام ذهبی ج 6 ص 45_ تذکره الحفاظ ، ج 1 ص 157_ تهذیب الکمال ج 5 ص 79 👌و می فرمود ؛ « به خدا سوگند كه من آنچنان به خدا از اوّل تا آخرش آگاهى دارم كه گويا كتاب خدا در ميان مشت من است كه در آن اخبار آسمان، اخبار زمين، اخبار هر آنچه واقع شده، و اخبار آنچه تا قيامت واقع خواهد شد، آمده است كه خداوند متعال خود فرموده است در آن روشنگرى براى هر چيز است‏ » 📚الکافی ج 1 ص 229 👌و می فرمود ؛ « خداوند بزرگتر از آن است که امامی را برای بندگان خودش قرار دهد ، اما چیزی از اسرار آسمانها و زمین را از او بدارد » 📚بحار الانوار ج 26 ص 110 👌و می فرمود ؛ « به خداوند سوگند من عالم به اسرار آسمانها و زمین و بهشت و دوزخ هستم و عالم به هر آنچه در گذشته بوده و تا روز خواهد بود هستم » 📚همان مدرک ص 111 👌شیخ می نویسد ؛ «آن قدر مردمان از علوم امام صادق علیه السلام نقل كرده‏ اند كه به تمام بلاد و شهرها منتشر گشته و اصقاع عالم را فرا گرفته، و نقل نشده از احدى از علماى اهل بيت آنچه از آن حضرت نقل شده است ، همانا اصحاب حديث جمع كرده ‏اند اصحاب راويان از آن جناب را از ثقات با اختلاف‏شان در آراء و مقالات، عددشان به چهار هزار رسيده، و آن قدر دلائل واضحه بر امامت آن حضرت ظاهر شده كه دل‏ها را روشن نموده و زبان مخالف را گنگ كرده از طعن زدن در آن دلائل به ايراد شبهات » 📚الارشاد ج 2 ص 179 👌مالک بن انس امام مالکی ها درمورد امام علیه السلام می گوید: «برتر و بالاتر از جعفر بن محمد را در علم وعبادت و پرهیزگاری، نه چشمی دیده ونه گوشی شنیده ونه به ذهن بشری خطور کرده است» 📚تهذیب التهذیب،ج2 ص104 🗯محمد بن طلحه شافعی درمورد امام علیه السلام می گوید ؛ «او دارای دانشی سرشار، عبادتی بسیار، پارسایی آشکار وهمیشه درحال ذکر بود... گروه بسیاری از بزرگان دین از او نقل روایت کرده واز دانش او بهره برده اند وبر شاگردی او افتخار کرده اند...مناقب او چنان زیاد است که کسی را یارای شمارش آن نبوده... » 📚مطالب السوول،ج 2 ص 56 ❔حال پرسش اینجاست که آیا امام علیه السلام از خود کتابی به یادگار نهادند یا خیر ❕ 👌پاسخ آن است که با توجه به وجود اصحاب و شاگردانی که علوم و سخنان امام علیه السلام را مینوشتند و سینه به سینه و نسل به نسل منتقل می کردند ، ضرورتی نبود که خود امام علیه السلام دست به شود . ❕گذشته از آنکه جو تقیه و فشاری که از ناحیه دستگاه خلافت و مخالفان بر امام علیه السلام وارد شده بود ، آزادی را از ایشان جهت نوشتن کتب مختلف گرفته بود . 👌و از سوی سوم بسیاری از علومی که امام علیه السلام در مورد اسرار و قوانین عالم و آسمانها و زمین از آن آگاه بود ، برای مردمان آن زمان قابل فهم و درک نبود، و کتاب نوشتن از سوی امام را از آنها حل نمی کرد ، و بیشتر آنها را حیران می کرد . ❕ لذا تمام تمرکز و توجه امام معطوف به هدایت معنوی انسان ها و آشنا ساختن آنها با مسیر سعادت بوده است ، که این علوم امام از طریق شاگردان و اصحاب ایشان به ما است . 🔸با این وجود ابن قتیبه از علمای اهل سنت كتابی به نام کتاب جفر را به امام صادق عليه السّلام اسناد می داد و می گفت در آن است آنچه مردم به دانستن آن احتياج دارند تا روز ؛ 📚اخبار الدول ج 1 ص 334 🔸در پایان نقل این کلام شیخ عباس قمی خالی از نیست که می نویسد ؛ «بالجمله نقل نشده از احدى آنچه نقل شده از آن امام صادق از علوم، و با آن كه چهار هزار نفر از آن جناب روايت كرده ‏اند و بطون كتب و اسفار دينيّه از احاديث و علوم آن حضرت مملوّ است، هنوز عشرى از اعشار علم آن حضرت نمايان نشده، بلكه قطره‏ اى ماند كه از دريا برداشته شده، و گفته شده كه بعضى از علماى عامّه از تلامذه و از خدّام و اتباع آن جناب بوده‏ اند و از آن اخذ كرده ‏اند. مانند ابو حنيفه، و محمّد بن حسن، و ابو يزيد طيفور سقّاء آن حضرت را خدمت كرده و سقايت نموده، و ابراهيم بن ادهم و مالك بن دينار از غلامان آن حضرت بوده ‏اند.» 📚منتهی الامال ج 2 ص 1341 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤔 ❔چرا ما شیعیان را شیعه جعفری می گویند ❗️آیا امام صادق مذهب شیعه را به وجود آورده اند ❕یعنی تا قبل از امام شیعه نبوده است ❕❕ 💠💠 👌شیعه به معنای کسانی که معتقد به امامت و ولایت علی علیه السلام و یازده فرزند معصومش هستند در زمان پیامبر گرامی وجود داشتند و خود پیامبر گرامی واژه « » را بر این گروه اطلاق کردند . ❕در تفسير «الدر المنثور» كه از منابع معروف اهل سنت است در ذيل آيه شريفه « اوْلئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَريَّة » ( بینه 7) از جابربن عبداللَّه انصارى چنين نقل شده است كه مى‏ گويد ؛ «ما نزد پيامبر بوديم كه على عليه السلام به سوى ما آمد، پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اين و شيعيانش در روز قيامت رستگارانند، و در اين هنگام آيه شريفه إِنَّ الَّذينَ آَمَنُوا وَ عَمِلُو الصّالِحاتِ أولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند بهترين خلق خدا هستند ، نازل گرديد». 📚الدر المنثور ج 6 ص 379 👌حاكم كه او نيز از دانشمندان معروف اهل سنت در قرن پنجم هجرى است اين مضمون را در كتاب معروفش «شواهد التنزيل» از طرق مختلف از پيغمبر اكرم نقل مى ‏كند و تعداد رواياتش از بيست روايت تجاوز مى‏ كند. 🔹از جمله از ابن عباس نقل مى‏ كند هنگامى كه آيه إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ نازل شد، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به على عليه السلام فرمود: «هُو انْتَ وَ شِيْعَتُكَ ...»: «منظور از اين آيه تو و شيعيانت هستيد» 📚شواهد التنزیل ج 2 ص 357 ❕بسيارى ديگر از علماى اسلام و دانشمندان اهل سنت مانند ابن حجر در كتاب صواعق و محمد شبلنجى در نور الابصار، اين را ذكر كرده‏ اند. 📚الصواعق ص 96_ نور الابصار ص 70 👌بنابراين به شهادت اين روايات نام و عنوان شيعه را پيامبر اسلام براى پيروان راه على عليه السلام و طرفداران او برگزيده است، و تاريخچه پيدايش شيعه نه بعد از رحلت و شهادت پيامبر اسلام بلكه به يك معنى در حيات خود آن حضرت بوده است، و اين واژه را به ياران و پيروان على عليه السلام اطلاق فرموده، و تمام كسانى كه پيامبر اسلام را به عنوان رسول خدا مى‏ شناسند، مى دانند كه او سخنى از روى هوى و نمى ‏گفت ؛ «و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى گويد.- آنچه مى گويد چيزى جز وحى (الهى) كه بر او القا شده نيست.» ( نجم 3_4) و اگر فرموده است تو و پيروانت فائزان و رستگاران در قيامت هستيد. يك واقعيت است‏. 📚پیام قرآن ج 9 ص 24 ❕اما اين‏كه مذهب شيعه را مذهب جعفرى مى‏ گويند براى اين است كه تا زمان حضرت امام صادق عليه‏ السلام به واسطه تسلط سياستمداران و زمامداران ستمگر، فرصت نشر علوم و معارف اسلام و تربيت ، آن‏طور كه براى ايشان فراهم شد، براى‏ امامان قبل از ايشان فراهم نگرديد 👌شیخ می نویسد ؛ «آن قدر مردمان از علوم امام صادق علیه السلام نقل كرده‏ اند كه به تمام بلاد و شهرها منتشر گشته و اصقاع عالم را فرا گرفته، و نقل نشده از احدى از علماى اهل بيت آنچه از آن حضرت نقل شده است ، همانا اصحاب حديث جمع كرده ‏اند اصحاب راويان از آن جناب را از ثقات با اختلاف‏شان در آراء و مقالات، عددشان به چهار هزار رسيده، و آن قدر دلائل واضحه بر امامت آن حضرت ظاهر شده كه دل‏ها را روشن نموده و زبان مخالف را گنگ كرده از طعن زدن در آن دلائل به ايراد شبهات » 📚الارشاد ج 2 ص 179 👌بنابر اين ايشان از موقعيت و فرصت، حداكثر استفاده را فرموده، علوم و معارف اسلام را تعليم و تدريس فرمودند و شاگردان بزرگى تربيت كردند كه هر كدام از علماى بزرگ اسلام به شمار مى ‏روند؛ از آن ، شيعه و پيروان آن حضرت را جعفرى گفتند و بعد هم اين لقب بر شيعه باقى ماند و امامان بعد هم آن را منع نفرمودند چرا كه غرض همه، ترويج دين و هدايت مردم بود؛ همه راستگو بودند و همه مردم را به يك راه كه يگانه راه راست است هدايت فرمودند. 📚معارف دین ج 3 ص 144 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔چرا به امام صادق ، می گویند ❗️مگر بقیه امامان معاذ الله کاذب بوده اند که ایشان صادق شده اند ❕❕ 💠💠 👌از آنجایی که تمام امامان ما نور واحدی هستند ، ویژگی ها و صفاتی که لازمه امامت است ، از یکدیگر ارث می برند و همه آنان حائر یکدیگر هستند . ❕پیامبر گرامی فرمود: ٌ« تمام امامان در فضل و نزد خداوند یکسان هستند » 📚اثباه الهداه ج 2 ص237 🔹و فرمود ؛ « اولین ما مانند اخرین ما و اخرین ما مانند اولین ما هستند » 📚بحار الانوار ج 25 ص360 ❕اگر هر یک از امامان به لقبی خاص خوانده می شوند ، به این معنا نیست که سایر امامان ، از آن صفت و لقب بی بهره بوده اند ، بلکه این نامگذاری ها از آن جهت است که صفتی خاص از میان صفات یکی از امامان در جامعه ظهور و بروز خاصی داشته است و جامعه را تحت تاثیر قرار داده است لذا آن امام به همان صفت خوانده می شده است ، اگر چه بقیه امامان نیز آن صفت را به نحو کامل دارا بوده اند . ❕در رابطه با لقب امام ششم به صادق علیه السلام نیز همین بوده است . 🔹ابن خلكان از علمای مطرح اهل سنت می نویسد ؛ « جعفر بن محمد صادق يكى از امامان دوازده ‏گانه مذهب شيعه است، او از بزرگان اهل بيت عليهم السّلام بوده و از جهت راستى در ملقب به صادق گرديده است » 📚وفیات الاعیان ج 1 ص 327 ❕گفته شده است كه منصور دوانيقى كه خود از كينه ‏توزترين دشمنان امام صادق عليه السّلام است، اين لقب را به او نسبت داده است. در بيان سبب اين مطلب آورده ‏اند كه ابو خراسانى از امام صادق عليه السّلام خواست كه او را به قبر جدّش امير المؤمنين عليه السّلام كه در آن زمان مخفى بود، راهنمايى كند. امّا امام صادق عليه السّلام از اين كار خوددارى كرده و به او خبر داد كه قبر امام امير المؤمنين عليه السّلام در ايّام حكومت مردى كه او را ابو جعفر منصور مى‏ نامند ظاهر خواهد شد. 👌ابو مسلم به منصور اين خبر را در ايّام حكومتش داد. در آن زمان منصور در رصّافه بغداد ساكن بود. او از شنيدن اين خبر شد و گفت ، اين همان شخص راستگوست‏ . 📚موسوعه الامام الصادق ج 1 ص 22 ❕بلکه اساسا این لقب توسط پیامبر گرامی به امام ششم علیه السلام اطلاق گردیده است . 🔹از حضرت امام زين العابدين عليه السّلام پرسيدند كه امام بعد از تو كيست؟ فرمود: محمّد باقر كه علم را مى ‏شكافد شكافتنى. پرسيدند كه: بعد از او امام كه خواهد بود؟ فرمود: جعفر كه نام او نزد اهل آسمان‏ها صادق است. ❔گفتند: چرا به خصوص او را مى ‏نامند و حال آن كه همه شماها صادق و راستگوييد؟ 🔹فرمود ؛ « خبر داد مرا پدرم از پدرش رسول خدا كه آن حضرت فرمود ؛ « چون متولّد شود فرزند من جعفر بن محمّد بن علىّ بن الحسين عليهم السّلام او را صادق ناميد، زيرا كه پنجم از فرزندان او جعفر نام خواهد داشت و دعوى امامت خواهد كرد به دروغ از روى افتراء، و او نزد خدا كذّاب افتراكننده بر خدا است، پس حضرت امام زين العابدين عليه السّلام گريست و فرمود كه: گويا مى ‏بينم جعفر كذّاب را كه برانگيخته است خليفه جور زمان خود را بر تفتيش و تفحّص امام پنهان » 📚دلائل الامامه ص 112_ بحار الانوار ج 46 ص 230 ❕شیخ صدوق نیز در معانی الاخبار چنین می آورد ؛ « او به صادق نامیده شد تا از جعفر کذاب که به دروغ ادعای امامت می کند شود» 📚معانی الاخبار ص65 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔روحانی امروز می گفت که امام صادق نسبت به تمام زبان ها و حتی زبان حیوانات هم آگاه بوده است ❗️آیا در این مستندی هم است ❕ 💠💠 👌امام صادق عليه السّلام ، دانا به تمام زبان‏هاى دنيا بوده است و با اهل هر زبانى با زبان خود او سخن مى ‏گفته است. اينك به رواياتى در اين زمينه توجّه كنيد ؛ 1⃣ ابو بصير روايت مى‏ كند كه نزد ابو عبد اللّه امام جعفر صادق عليه السّلام بودم و ديدم كه مردى نزد آن حضرت است و آن حضرت با او به زبانى كه من نمى‏ فهمم صحبت مى ‏كند آن زبان فارسى بود. 📚الاختصاص ص 183 2⃣همچنين روايت مى‏ كند كه گروهى از اهل به ديدار امام صادق عليه السّلام آمدند. امام صادق به آن‏ها فرمودند: «من جمع مالا يحرسه عذّبه اللّه على‏ مقداره». آن‏ها به زبان فارسى به امام صادق عرض كردند: ما عربى نمى‏ دانيم. و امام عليه السّلام به زبان به آنان فرمودند: «هركه درم اندوزد، جزايش دوزخ باشد» 📚الخرائج و الجرائح ج 2 ص 753 3⃣ ابان بن تغلب روايت مى ‏كند كه از منزل خود در مدينه خارج شدم و مى‏ خواستم به ديدار امام صادق عليه السّلام بروم. هنگامى كه به در خانه آن حضرت رسيدم، ديدم گروهى نزد آن هستند و من آن‏ها را نمى ‏شناختم و تاكنون كسانى را خوش‏ چهره ‏تر و خوش‏رفتارتر از آن‏ها نديده بودم كه در نهايت آرامش و طمأنينه بودند؛ امام صادق عليه السّلام حديث مى‏ فرمود و در آن مجلس پانزده نفر از زبان‏هاى مختلف را به حديث خود تفهيم كرد كه در ميان آن‏ها عرب، فارس، نبطى، حبشى و صقلبى بودند. عرب مى ‏گفت حديث عربى بگو. فارسى مى ‏گفت به فارسى بگو. حبشى مى‏ گفت به حبشى بگو و صقلبى آن حضرت را به سخن گفتن به زبان خود مى‏ خواند. امام صادق عليه السّلام به يكى از اصحاب خود فرمودند: يك حديث است كه من براى هر آن را به زبان آن گروه بيان كردم. 📚بحار الانوار ج 47 ص 99 4⃣ بين امام عليه السّلام و عمّار ساباطى، گفت‏ وگويى به زبان نبطى درگرفت. عمّار ساباطى مبهوت شد و همچنان كه مى‏ رفت، مى‏ گفت نديدم كسى فصيحتر از شما به زبان نبطى سخن بگويد. امام صادق عليه السّلام به او فرمودند: «اى عمّار، و به زبان‏ها» 📚همان مدرک ص 81 5⃣روايت دیگر است از صفوان بن يحيى، از جابر كه گفت ، نزد حضرت صادق عليه السّلام بودم، پس بيرون شديم با آن جناب كه ناگاه ديديم مردى بزغاله ‏اى را خوابانيده كه ذبح كند، آن بزغاله چون حضرت را ديد كشيد، حضرت فرمود به آن مرد كه قيمت اين بزغاله چيست؟ گفت: چهار درهم. 👌حضرت از كيسه خود چهار درهم در آورد و به او داد و فرمود بزغاله را رها كن براى خودش، پس گذشتيم. ناگاه برخورديم به شاهينى كه عقب درّاجى را گرفته صيد كند، آن درّاج صيحه كشيد، حضرت صادق عليه السّلام اشاره كرد به آن شاهين با آستين خود، آن شاهين از درّاج گذشت و برگشت. ❕من گفتم: ما امرى عجيب ديديم از شما. فرمود: بلى همانا آن بزغاله كه آن شخص او را خوابانيده بود ذبح كند چون نظرش بر من افتاد گفت: استجير باللّه و بكم اهل البيت، ممّا يراد منّى طلب مى ‏كنم از خدا و شما اهل بيت كه مرا رهايى دهيد از كشتن، و درّاج نيز همين را گفت، و اگر شيعيان استقامت داشتند هرآينه مى‏ شنوانيدم به شما منطق طير را » 📚الخرائج ج 2 ص 216_ منتهی الامال ج 2 ص 1383 6⃣ابو يزيد فرقد گوید خدمت حضرت صادق علیه السلام بودم غلامى اعجمى را فرستاد از پى كارى غلام برگشت و شروع به تغيير كرد ،نميتوانست خوب‏ توضيح دهد بطورى كه من خيال كردم امام عصبانى خواهد شد فرمود ،« با هر زبانى كه مايلى صحبت كن من ميفهمم چه ميگوئى » 📚بصائر الدرجات ج 1 ص 338 ❕این مضمون در روایات دیگری نیز وارد شده است که جهت آگاهی رجوع شود ؛ 📚بحار الانوار ج 47 ص 63 باب 5 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آیا این که افرادی که با کرونا از دنیا رفتند غسل میت داده نشوند در سرنوشت اخروی آنان موثر است ❗️برخی به این دلیل مرگ با کرونا را ناپسند می دانند چون مثلا غسل و کفن نمی شوند ❕❕ 💠💠 👌غسل میت از غسل های واجب و لازمی است که باید در قبال اموات صورت گیرد ، چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « غسل میت واجب است » 📚الکافی ج 3 ص 40 ❕اسلام برای انسان ارزشی قوق العاده قائل است و ارزش او را با وسائل و بیانات گوناگون بالا برده است حتی این موضوع شامل حال پس از مرگ هم می شود و از نظر قوانین اسلام هیچ کس مجاز نیست به مرده مسلمان اهانت کند حتی نمی تواند به قبر او نیز اهانت نماید .موضوع غسل و کفن و دفن نیز یک نوع احترام به مقام انسان است . احترامی که جنبه خرافی ندارد. ❗️علاوه بر این چون از نظر اسلام مرگ پایان زندگی نیست بلکه دروازه ای نسبت به جهان و زندگی دیگر و نزول در جوار رحمت الهی است از این جهت دستور می دهد که بایستی مردگان را نظیف و پاکیزه کنند و با لباسی ساده و پاک به خاک بسپارند تا این عمل رمز بقای حقیقی و امتداد زندگی باشد .این است فلسفه غسل میت 📚پاسخ به پرسشهای مذهبی ، مکارم شیرازی و سبحانی تبریزی ، ص315 👌امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « علت غسل دادن میت این است که به این وسیله طاهر و نظیف شده و از آلودگی های امراض و آنچه در هنگام بیماری به او رسیده پاکیزه می گردد چه آنکه انسان بعد از مرگ با فرشتگان و اهل آخرت ملاقات می کند لذا مستحب است وقتی بر خداوند و اهل طهارت وارد می شود و نظیف بوده و به واسطه طهارت به خداوند توجه کند و از او خواسته خود را خواسته و بخواهد که شفاعت شفعاء را در حق او بپذیرد.» 📚علل الشرائع ج1 ص 300 ❕حال اگر امکان غسل میت کرونایی به خاطر ترس سرایت کرونا نبود ، تیمم جایگزین آن می شود و اگر امکان تیمم هم به خاطر ترس از سرایت کرونا نبود ، تکلیفی نیست ، و لزومی ندارد که در هر صورتی میت کرونایی غسل و کفن یا تیمم بشود ، شریعت آسان اسلام در همچنین مواقعی تکلیف غسل و تیمم را برداشته است چنان که خداوند می فرماید ؛ « در دین برای شما حرج و سختی قرار داده نشده است» 📓حج 78 ❗️پیامبر گرامی فرمود ؛ « من برای شریعت سهل و اسان مبعوث شده ام» 📚وسائل الشیعه ج8 ص116 ❕ امام صادق عليه السلام فرمود ؛ « هيچ حرامى الهى نيست مگر اين كه خداوند آن را براى كسى كه مضطر شده است حلال فرموده‏ است » 📚بحار الانوار ج 72 ص 411 👌ترک غسل و کفن و تیمم میت در حالت عادی حرام است ، اما در حالت اضطرار و ترس از سرایت کرونا بی اشکال است . ❕مومنینی که با کرونا می میرند و احیانا غسل و تیمم و کفن نمی شوند ، نباید نگرانی از این بابت داشته باشند از چند جهت ؛ 1⃣آنان قصد و نیت این را داشته اند که در صورت مرگ ، غسل و کفن شوند تا با حالتی پاکیزه وارد سرای برزخی شوند ، اما به علت کرونا این امر در مورد آنان محقق نشده است ، مطابق روایات متعددی ، خداوند آنچه را که در نیت و قصدشان بوده برایشان اجرایی می کند و آنان را پاک و پاکیزه وارد سرای برزخ می کند . ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « بنده مؤمن فقير مى ‏گويد ، اى پروردگار من! به من [مال و ثروت‏] روزى كن تا فلان احسان و بهمان كار خير را انجام دهم. پس، اگر خداوند عزّوجلّ بداند كه اين سخن را از صدق نيّت مى‏ گويد، همان اجرى را براى او مى ‏نويسد كه اگر آن كارهاى خير را انجام مى‏ داد برايش مى‏ نوشت. خداوند گشاينده بخشنده است.» 📚الکافی ج 2 ص 85 ❕پیامبر گرامی در مورد برخی افراد که توفیق نیافتند در جنگ ها در رکاب ایشان باشند می فرمود ؛ « افرادى را در مدينه باقى گذاشتيم كه هيچ وادى‏ اى را نپيموديم و بر هيچ تپه‏ اى بالا نرفتيم و در هيچ سراشيبى قدم نگذاشتيم، مگر اينكه آنان نيز با ما بودند. عرض كردند: چگونه با ما هستند، در حالى كه حضور پيدا نكردند؟ فرمود: نيّت ‏هايشان [با ماست‏].» 📚میزان الحکمه ج 12 ص 519 👌و فرمود ؛ « هر كس به بستر خود رود و نيّتش اين باشد كه نماز شب بخواند، امّا خوابش ببرد تا صبح شود، آنچه در نيّتش بوده براى او نوشته شود و خوابش صدقه‏ اى از جانب پروردگارش براى او باشد. » 📚الترغیب و الترهیب ج 1 ص 60 ❕امام على عليه السلام به مردى كه دوست داشت برادرش نيز مى ‏بود تا پيروزى خدا بر دشمنانش را در جنگ جمل ببيند فرمود ؛ « آيا دل برادرت با ماست؟ عرض كرد: آرى. حضرت فرمود ، پس، او با ما بوده است. هر آينه در اين سپاه ما افرادى حضور داشته ‏اند كه هنوز در پشت پدران و زهدان مادرانند. به زودى روزگار آنان را به جهان هستى آورد و با وجود آنها [جبهه‏] ايمان نيرو گيرد » 📚نهج البلاغه ، خطبه 12 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 2⃣در روایاتی مرگ افرادی که با بیماری مسری از دنیا می روند ، مرگ شهادت گونه دانسته اند ، چنان که پیامبر گرامی فرمود ؛ « مرگ با طاعون برای هر مسلمانی شهادت است » 📚میزان الحکمه ج 6 ص 70 👌 در لغت عربی به هر گونه بیماری مسری ، طاعون می گویند چنان که در کتاب قاموس المحیط آمده است ؛ « وبا یا طاعون هر بيمارىِ واگيردارِ ديگرى است » 📚القاموس المحيط ج 1 ص 31 ❕بنابراین چنین افرادی که گرفتار بیماری مسری می شوند و افراد احیانا آنان را ترک می کنند، به خاطر سختی و حقارتی که تحمل می کنند و می میرند ، شهید گونه مرده اند و به عنوان شهید و پاکیزه ، پا به عرصه برزخ می گذارند ، اگر چه غسل و کفن مثلا نشده باشند . 3⃣گرفتار بیماری شدن موجب پاکسازی روح و جان و قرب بیشتر به خداوند می گردد ، و افرادی که با بیماری می میرند ، به پاداش های والایی دست پیدا می کنند ، چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ «بلاهای بزرگ پاداش های بزرگ را در پی دارد وخداوند هیچ گروهی را دوست نمی‌دارد مگر آنکه آنان را گرفتار می کند» 📚الکافی،ج 2 ص 252 ❕و فرمود ؛ «همانا در بهشت، مقامى است كه هيچ بنده‏ اى به آن نمى‏ رسد، مگر به وسيله مبتلا شدن در بدنش » 📚الکافی ج 2 ص 255 _ بحار الانوار ج 67 ص 212 4⃣چنین افرادی در قیامت نیز با کفن و پوشیده و پاکیزه محشور می شوند ، اگر چه در دنیا کفن نشده باشند ، چنان که امام صادق علیه السلام درباره کیفیت حشر مومنان فرمود ؛ « آنان در کفن هایشان محشور می شوند و کسی که بدون کفن از دنیا رفته باشد به وسیله الهی محشور می شود» 📚الاحتجاج ج2 ص350 🔶در روایت دیگر پیامبر گرامی فرمود ؛ « مومن به حالت پوشیده محشور می شود و کافر به حالت عریان محشور می شود» 📚بحار الانوار ج7 ص111 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❓خداوند در سوره زمر می گوید که تمام گناهان را می بخشد اما در سوره دیگری می گوید گناه شرک را نمی ورزد ❕آیا این تناقض نیست ❗️❗️ 💠پاسخ💠 🔶خداوند می فرماید: « بگو ای بندگان من که بر خود ستم و اسراف کرده اید از رحمت خدا نومید نشوید که خدا همه گناهان را می آمرزد» 🔷زمر 53 ❕این آیه از گسترده ترین آیات قرآن است که شمول آن هر گونه گناه را در بر می گیرد و به همین دلیل از امید بخش ترین آیات قرآن محسوب می شود . 🔶مورد اشکال آیه 48 نساء می باشد که می فرماید: « خداوند شرک را نمی بخشد اما کمتر از آن را برای هر کس که بخواهد می بخشد» 🗯اما باید توجه داشت که این دو آیه با یکدیگر در تعارض نیستند . 🔷آیه اول به صورت عمومی اعلام می کند که خداوند هر گناهی را خواهد بخشید حتی گناه شرک را در صورتی که صاحب آن توبه کند . ❗️آیه دوم که گناه شرک را استثناء می کند در مورد کسانی است که از شرک توبه نکنند و با حالت شرک بمیرند . 🔶اینان دیگر مشمول عفو پروردگار نمی شوند زیرا خداوند در روز قیامت بسیاری از افراد را بدون توبه کردن مورد بخشش قرار می دهد چنان که امام صادق علیه السلام فرمود: « زمانی که قیامت شود رحمت خداوند چنان همه جا را فرا می گیرد که حتی شیطان نیز طمع در بخشیده شدن می کند» 📚بحار الانوار ج7 ص287 ❕در این حالت و زمان مشرکینی که بدون توبه از دنیا رفته اند دیگر مشمول عفو و رحمت الهی واقع نمی شوند و به غیر از این گروه خداوند هر کسی را که بخواهد در روز قیامت مورد عفو و رحمت خودش قرار می دهد . 📝پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❓چرا خداوند فرعون را که در آخرین لحظات ایمان آورد نبخشید ولی قوم حضرت یونس رو در آخرین لحظات که عذاب خیلی نزدیک شده بود واگر دستشان را دراز میکردن به ابرهای تیره حامل عذاب میخورد،بخشید وفرصت دوباره داد؟ 💠پاسخ💠 👌توبه مخصوص به گناه یا گناهان خاصی نیست و شخص و اشخاص معینی را شامل نمی شود و زمان محدودی ندارد . ❗️تنها استثنایی که در قبول توبه وجود دارد و در قرآن به آن اشاره شده است این است که اگر انسان زمانی به سراغ توبه رود که در آستانه برزخ قرار گرفته و مقدمات انتقال او از دنیا فراهم شده است و یا عذاب الهی فرا رسیده باشد پذیرفته نمی شود و در آن زمان درهای توبه بسته خواهد شد زیرا اگر کسی در آن حال توبه کند توبه او اضطراری است نه اختیاری و توام با میل و رغبت . 👌قرآن می گوید: « توبه کسانی که کارهای بد انجام می دهند و هنگامی که مرگ یکی از آنها فرا رسد بگوید الان توبه کردم پذیرفته نیست » 🔶نساء 18 👌در داستان فرعون می خوانیم که هنگامی که فرعون و لشگریانش وارد مسیر خشکی داخل دریا شدند و ناگهان آبها فرو ریختند و فرعون در حال غرق شدن بود و گفت : « من ایمان آوردم که هیچ معبودی جز آن کسی که بنی اسرائیل به او ایمان آورده اند نیست و من از مسلمین هستم» 🔷یونس 90 👌ولی بلافاصله جواب شنید: « الان ایمان می آوری در حالی که قبلا عصیان کردی و از مفسدان بودی » 🔶یونس 91 👌و در مورد امت هایی که در هنگام نزول عذاب توبه می کردند می فرماید: « هنگامی که عذاب ما را مشاهده کردند ایمانشان برای آنها سودی نداشت » 🔶غافر84 👌بنابراین توبه در یک مورد پذیرفته نیست و آن جائی است که مساله از شکل اختیاری بودن بیرون رود و شکل اضطراری و اجباری به خود بگیرد. 📚اخلاق در قرآن ج1 ص224 ❕ایمان قوم حضرت یونس قبل از نزول عذاب بود لذا مورد پذیرش خداوند واقع شد . 🔷خداوند می فرماید: « چرا هیچیک از شهرها و آبادی ها ایمان نیاوردند که ( ایمانشان به موقع باشد و ) مفید به حالشان افتد مگر قوم یونس ، به هنگامی که ایمان آوردند عذاب رسوا کننده را در زندگی دنیا از آنان برطرف ساختیم و تا مدت معینی ( پایان زندگی و اجلشان ) آنها را بهره مند ساختیم» 🔶یونس 98 👌در تفسیر نمونه چنین آمده است ؛ ❕ ماجرای آنها به این قرار بود که در تواریخ آمده است هنگامی که یونس از ایمان آوردن قوم خود که در سرزمین نینوا در عراق زندگی می کردند مایوس شد، به پیشنهاد عابدی که در میان آنها می زیست نفرین کرد در حالی که عالم و دانشمندی نیز در میان آن گروه بود که به یونس پیشنهاد می کرد باز هم درباره آنان دعا کند و باز هم به ارشاد بیشتر بپردازد و مایوس نگردد. 🔶ولی یونس پس از این ماجرا از میان قوم خود بیرون رفت قوم او که صدق گفتارش را بارها آزموده بودند گرد مرد دانشمند اجتماع کردند، هنوز فرمان قطعی عذاب فرا نرسیده بود، ولی نشانه های آن کم و بیش به چشم می خورد، آنها موقع را غنیمت شمرده و به رهبری عالم از شهر بیرون ریختند، در حالی که دست به دعا و تضرع برداشته و اظهار ایمان و توبه کردند و برای اینکه انقلاب و توجه بیشتری در روح و جان آنها پیدا شود، مادران را از فرزندان جدا ساختند و لباسهای درشت و خشن و کم اهمیت در تن کردند، و به جستجوی پیامبر خویش برخاستند اما اثری از او ندیدند. ❗️ولی این توبه و ایمان و بازگشت به سوی پروردگار که به موقع انجام یافته بود، و با آگاهی و اخلاص توام بود کار خود را کرد، نشانه های عذاب بر طرف شد و آرامش به سوی آنها بازگشت، و هنگامی که یونس پس از ماجرای طولانیش به میان قوم خود بازگشت، او را از جان و دل پذیرا گشتند. 👌یادآوری این نکته نیز لازم است که قوم یونس هرگز در برابر مجازات قطعی قرار نگرفته بودند و گرنه توبه آنان نیز پذیرفته نمی شد، بلکه اخطارها و هشدارهائی که معمولا قبل از مجازات نهائی می آید برای آنها به قدر کافی بیدار کننده بود، در حالی که مثلا فرعونیان بارها این اخطارها را دیده بودند، (همانند ماجرای طوفان و ملخ خوراکی و دگرگونی شدید آب نیل و امثال آن) ولی هیچگاه این اخطارها را جدی نگرفتند، و تنها از موسی خواستند که ناراحتی را خداوند از آنان بر طرف سازند تا ایمان بیاورند، اما هرگز ایمان نیاوردند. 📚تفسیر نمونه ج8 ص387 📝پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❓در قرآن و اسلام موارد متعددی است که خداوند در ابتدا یک حکمی میدهد و پس از گذشت مدتی حکم دیگری جایگزین آن میشود و حکم اول نسخ می شود❕آیا این تغییر احکام نشان دهنده ناگاهی خداوند نمیباشد❔ 💠پاسخ💠 👌نسخ از نظر لغت به معنی از بین بردن و زائل نمودن است و در منطق شرع، تغییر دادن حکمی و جانشین ساختن حکمی دیگر بجای آن است ؛ ❗️ به عنوان مثال ؛ 1⃣مسلمانان بعد از هجرت به مدینه مدت شانزده ماه به سوی بیت المقدس نماز می خواندند، پس از آن دستور تغییر قبله صادر شد، و موظف شدند هنگام نماز رو به سوی کعبه کنند 2⃣در سوره نساء آیه 15 درباره مجازات زنان زناکار دستور داده شده که در صورت شهادت چهار شاهد، آنها را در خانه حبس کنند تا زمانی که مرگشان فرا رسد، یا خداوند راه دیگری برای آنان مقرر دارد. 👌این آیه بوسیله آیه 2 سوره نور نسخ شد و در آن آیه مجازاتشان تبدیل به یکصد تازیانه شده است . 🤔در اینجا ایراد معروفی است که به این صورت مطرح می شود: ❓ اگر حکم اول دارای مصلحتی بوده پس چرا نسخ شده ؟ و اگر نبوده چرا از آغاز تشریع گردیده ؟ و به تعبیر دیگر: چه می شد از آغاز حکم چنان تشریع می گشت که احتیاجی به نسخ و تغییر نداشت ؟ 🗯پاسخ این سؤال را دانشمندان اسلام از قدیم در کتب خود آورده اند و حاصل آن با توضیحی از ما چنین است؛ ❕می دانیم نیازهای انسان گاه با تغییر زمان و شرائط محیط دگرگون می شود و گاه ثابت و بر قرار است . 🔷 یک روز برنامهای ضامن سعادت او است ولی روز دیگر ممکن است بر اثر دگرگونی شرائط همان برنامه سنگ راه او باشد. 🔶یک روز داروئی برای بیمار فوق العاده مفید است و طبیب به آن دستور می دهد اما روز دیگر به خاطر بهبودی نسبی بیمار ممکن است این دارو حتی زیانبار باشد لذا دستور قطع آن و جانشین ساختن داروی دیگر را می دهد. ❗️ممکن است درسی امسال برای دانش آموزی سازنده باشد اما همین درس برای سال آینده بی فایده باشد، معلم آگاه باید برنامه را آنچنان تنظیم کند که سال به سال دروس مورد نیاز شاگردان تدریس شود. 👌این مساله مخصوصا با توجه به قانون تکامل انسان و جامعه ها روشنتر می گردد که در روند تکاملی انسانها گاه برنامهای مفید و سازنده است و گاه زیانبار و لازم التغییر به خصوص ‍ در هنگام شروع انقلابهای اجتماعی و عقیدتی، لزوم دگرگونی برنامه ها در مقطعهای مختلف زمانی روشنتر به نظر می رسد. ❕البته نباید فراموش کرد که اصول احکام الهی که پایه های اساسی را تشکیل می دهد در همه جا یکسان است هرگز اصل توحید یا عدالت اجتماعی و صدها حکم مانند آن دگرگون نمی شود، تغییر در مسائل کوچکتر و دست دوم است . ❕با توجه به این نکات روشن می شود که نسخ به هیچ عنوان مستلزم ناگاهی واضع از قوانین نمی باشد بلکه بر اساس تغییر شرایط و مصالح احکامی تغییر می کند. 📚تفسیر نمونه ج1 ص390 📝پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁