ابرار
#به_نام_خدای_فاطمه_سلام_الله_علیها #گزارش_لحظه_به_لحظه_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #مرحله_هفت
#به_نام_خدای_فاطمه_سلام_الله_علیها #گزارش_لحظه_به_لحظه_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #مرحله_هفتم #شهادت #قسمت_چهارم
🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤
◀️سوگواری امیرالمومنین(علیه السلام)هنگام غسل
در اثنای غسل،ناگهان صدای امیرالمومنین(علیه السلام)به گریه بلند شد.اسماء عرض کرد:((یا علی،گریه برای این مصیبت عظیم و امتحان بزرگ حق توست.اما چرا ناگهان و بی اختیار گریستی))؟حضرت فرمود:
-اسماء کبودی سیمای فاطمه و اثر سیلی و سرخی و خونین شدن چشمان و ورم بازویش را دیدم.
دیدم که یکی از استخوان هایش شکسته و پیشانی اش سرخ شده است. او این ها را از من مخفی میکرد تا مرا محزون نکنند.
همچنین حضرت زینب(سلام الله علیها)که نظارهگر غسل مادر بود،سیاهی و کبودی در پهلوی حضرت زهرا(سلام الله علیها) دید و از پدر درباره آنها سوال کرد.امیرالمومنین (علیه السلام)فرمود:((اینها جای تازیانه هاست))!حضرت بعد از غسل،بدن مطهر حضرت زهرا(سلام الله علیها)را-با همان پارچه ای که بدن پیامبر(صلی الله علیه و آله)را خشک کرده بود-خشک کرد.
در این حال حسنین و زینبین(علیهما السلام)و فضه و اسماء که تنها افراد حاضر در خانه بودن،منتظر ماندند تا برای آخرین بار با حضرت زهرا)سلام الله علیها)وداع کنند.
◀️آخرین وداع
پس از غسل ،میرالمومنین(علیه السلام)بدن حضرت زهرا(سلام الله علیها)را در هفت پارچه بهشتی کفن نمود.حضرت قبل از بسته بندی های کفن رو به اهل خانه کرد و فرمود:
-ام کلثوم،زینب،فضه،حسن،حسین،بیایید و با مادرتان زهرا زدا کنید که اکنون هنگام فراق است و دیدار به بهشت می ماند.
حسنین(علیهما السلام)کنار جنازه آمدند در حالی که میگفتند:((وای از حسرتی که هرگز داغ آن سرد نمی شود؛حسرت از دست دادن پدر بزرگ مان محمد مصطفی و مادرمان زهرا.مادرجان،هرگاه جدمان را ملاقات کردی از ما به او سلام برسان و بگو:بعد از تو در این دنیای تیم ماندیم)).
در آن لحظه صدایی از سینه حضرت زهرا(سلام الله علیها)بلند شد و ناله ای کرد و دست هایش را از کفن بیرون آورده و آن دو را به سینه اش چسبانید.ناگهان هاتفی از آسمان ندا کرده:((یا ابالحسن،آن دو را بردار که به خدا سوگند ملائکه آسمان به گریه در آمدند)).
امیرالمومنین(علیه السلام)جلو آمد و حسنین(علیهما السلام)را از جنازه مادر جدا کرد.آنگاه درحالی که بندهای کفن را می بست این اشعار را زیر لب زمزمه می فرمود:
-فاطمه جان،فراق تو بزرگترین مسئله نزد من و از دست دادن تو سخت ترین مصیبت برای من است.از حسرت گریه خواهم کرد و از سوز نوحه سرایی می کنم برای دوستی که راه خود را پیمود و رفت.ای چشم،اشک بریز و مرا کمک کن که حزن من دائمی است و بر فراق یارم که گریه می کنم.
#ادامه_دارد
#محمدرضا_انصاری
#کپی_با_ذکر_منبع_بلا_مانع_است.
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
#ابرار
@abrar40
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
ابرار
#به_نام_خدای_فاطمه_سلام_الله_علیها #گزارش_لحظه_به_لحظه_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #مرحله_هفت
#به_نام_خدای_فاطمه_سلام_الله_علیها #گزارش_لحظه_به_لحظه_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #مرحله_هفتم #شهادت #قسمت_پنجم 🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤
◀️گریه امیرالمومنین(علیه السلام)پس از غسل
هنگامی که امیرالمومنین(علیه السلام)از محل غسل بیرون آمد اشک هایش قطع نمی شد،و به گونه ای با صدای بلند گریه می کرد که تا آن روز هیچ کس ندیده بود.
یکی از اصحاب که بیرون از خانه منتظر حضرت بود عرض کرد:((چه چیزی باعث گریه شما شده است؟آیا از دوری حضرت زهرا(سلام الله علیها)اشک می ریزید))؟فرمود:
-باعث گریه من نشده مگر دیدن اثر تازیانه ها بر جسم فاطمه(سلام الله علیها)که همچون نیل سیاه شده بود.او همین گونه روز قیامت مبعوث میشود و خدا را ملاقات می کند.گریه من برای از دست دادن او نیست،بلکه به خاطر آثار لگد و تازیانه در پهلو و دستانش است!
◀️مراسم نماز بر بدن حضرت زهرا(سلام الله علیها)
امیرالمومنین(علیه السلام)بدن حضرت زهرا(سلام الله علیها)را در تابوتی که اسماء ساخته بود گذاشت و به امام حسن(علیه السلام)فرمود:((ابوذر را صدا بزن تا نزد من بیاید)).ابوذر آمد و با کمک حضرت تابوت را به مکانی که می خواستند نماز بخوانند بردند.
امیرالمومنین(علیه السلام)مقابل جنازه ایستاده،و از مردهای امام حسن(علیه السلام)،امام حسین(علیه السلام)،سلمان،ابوذر،مقداد،عمار و حذیفه؛و از زن ها حضرت زینب(علیها السلام)،ام کلثوم(علیه السلام)،فضه،اسماء،ام سلمه و ام ایمن برای نماز ایستادند.
آنگاه امیر المومنین(علیه السلام)نماز را شروع کرد،و با هر تکبیری که میگفت جبرئیل و ملائکه مقرب نیز تکبیر میگفتند.حضرت پنج مرتبه تکبیر گفت و نماز را به پایان برد.
◀️مراسم تشییع با شاخه نخل آتش زده
پس از نماز،امیرالمومنین(علیه السلام)دو رکعت نماز دیگر خواند و دستانش را به سوی آسمان بلند کرد و دعای خواند.سپس با همان چند نفر که در نماز حضور داشتند تابوت را برداشتند و به سوی قبر تشییع کردند؛در حالی که شاخهای از نخل را برای روشنایی آتش زده بودند و همراه تابوت حرکت میکردند تا به محل قبر رسیدند.
در هیچ یک از مراحل تجهیز و تشییع بدن مطهر،طبق وصیت صریح حضرت زهرا(سلام الله علیها)دشمنان حضور نیافتند و نتوانستند بر بدن دختر رسول خدا(صلی الله علیه و آله)نماز بخوانند.
#ادامه_دارد #محمدرضا_انصاری #کپی_با_ذکر_منبع_بلا_مانع_است.
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
#ابرار
@abrar40
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
ابرار
#به_نام_خدای_فاطمه_سلام_الله_علیها #گزارش_لحظه_به_لحظه_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #مرحله_هفت
#به_نام_خدای_فاطمه_سلام_الله_علیها #گزارش_لحظه_به_لحظه_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #مرحله_هفتم #شهادت #قسمت_ششم
🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤
◀️مراسم تدفین بدن مطهر حضرت زهرا(سلام الله علیها)
هنگامی که تشییع کنندگان به محل قبر رسیدند صدایی از گوشهای شنیدند که می فرمود:((نزد من بیاور.نزد من بیاور که تربت او از من است )).
امیرالمومنین(علیه السلام)و همراهیان به سوی صدا نگاهکردند و قبری آماده دیدند.
آنگاه تابوت را به سوی قبر بردند و بر زمین گذاشتند.هنگامی که حضرت جنازه را کنار قبر آورد و خواست بدن را وارد قبر کند،دستی از خاک بیرون آمد و بدن مطهر حضرت زهرا(سلام الله علیها)را تحویل گرفت.
امیرالمومنین(علیه السلام)عرض کرد:((یا رسول الله،این امانت شب ازدواج است که به سویت باز می گردانم)).در پاسخ حضرت از قبر این گونه صدا آمد:
-یا علی،در آن شب پهلویش شکسته و رویش کبود و چشمانش پر از خون نبود.
حضرت گریست و عرض کرد:((یا رسول الله،تو خود میدانی چه کسی این کارها را کرده است))!آنگاه در حالی که بدن را درون قبر میگذاشت فرمود:
بسم الله الرحمن الرحیم. بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله محمد بن عبدالله.ای صدیقه،تو را تسلیم کسی کردم که از من به تو سزاوار تر است و به آنچه خدا برایت رضایت دارد راضی هستم.
پس از آن امیرالمومنین(علیه السلام)سنگهای لحد را چید و روی قبر را پوشاند.سپس کمی آب بر روی قبر پاشیدند و پارچه ای بر روی آن انداختند.آنگاه حضرت کنار قبر نشست و فرمود:((ای زمین،امانتم را به تو سپردم.این دختر رسول خداست)).
در جواب امیرالمومنین(علیه السلام)،از زمین صدایی شنیده شد که عرض کرد:((یا علی،من از تو به اومهربانترم.برگرد و نگران مباش)).آنگاه محل قبر با زمین اطراف یکسان شد که تا روز قیامت هیچ کس نتواند قبر حضرت زهرا(سلام الله عليها)را پیدا کنند.
◀️درد دل امیرالمومنین(علیه السلام)با پیامبر(صلی الله علیه و آله)
همین که امیرالمومنین(علیه السلام)خاکسپاری حضرت زهرا(سلام الله علیها)را به انجام رساند و از اجرای دقیق وصیت آن بانوی پهلو شکسته اطمینان یافت تمام غم ها برقلبش هجوم آورد و اشک بر گونه هایش جاری شد.در این حال رو به قبر پیامبر(صلی الله علیه و آله)نمود و عرض کرد:
-یا رسول الله،از من بر تو سلام از طرف دخترت که به زیارت تو آمده و در جوارت آرمیده و در بقعه تو در خاک خوابیده،همان که زود به تو ملحق شد.
یا رسول الله،در مصیبت بانوی برگزیده تو صبر من کم شده و در غم بانوی بانوان جهان تحملم تمام شده است. اکنون امانت بازگردانده شد و ناگهان زهرا از دست من رفت.
یا رسول الله،چقدر آسمان و زمین بد منظر شده است.حزن من دائمی است و شبهای من به بیداری میگذرد،و غصه ای قلبم را گرفته که هرگز از آن پاک نمی شود مگر آنکه خداوند خانه آخرت را-که تو در آن مقیم هستی-برای من انتخاب کند.
من اندوهناکم و حزنی شدید دارم که دل را غمگین می کند،و غصه ای دارم که مرا رها نمیکند.چقدر زود بین ما فاصله افتاد.من در این مصیبت از خدا کمک میخواهم.
به زودی دخترت به تو خبر خواهد داد که شکستن حرمت او شده بودند از او بسیار سوال کن و قضایا را خبر بگیر
چه ناگفته هایی که در سینه اش جمع شده بود و راهی برای اظهار آن نداشت.به زودی برایت خواهد گفت و خدا حکم خواهد کرد که او بهترین حکم کنندگان است.این در حالی است که از رحلت تو زمان زیادی نگذشته و یاد تو فراموش نگردیده است.
آنگاه امیر المومنین(علیه السلام)با شکایت از اختناق سقیفه و برای وداع با پیامبر و حضرت زهرا(علیهما السلام)عرضه داشت:
-سلام بر شما دو عزیز،سلام کسی که مجبور به خداحافظی است،نه اینکه بخواهد سخنش را تمام کند یا که سیر شده باشد.اگر از کنار قبر شما میروم از خستگی نیست،و اگر بر سر قبر شما اقامت می کنم به خاطر ناباوری به آن چیزی نیست که خداوند به صابرین وعده داده است.آری،صبر بهتر و زیباتر است.
اگر نبود غلبه این حاکمین مسلط بر ما،ماندن کنار قبر تو و توقف در اینجا را بر خود لازم می کردم و بر آن مواظبت می نمودم، و بر عظمت این مصیبت همچون مادر فرزند از دست داده ناله سر می دادم.
در منظر پروردگار است که دختر تو پنهانی به خاک سپرده می شود و حق او از بین میرود و ارث او منع میشود در حالی که فاصله ما با تو زیاد نشده و یاد تو از بین نرفته است.
یا رسول الله،به درگاه خدا شکایت میبرم و یاد تو بالاترین تسلیت برای من است.صلوات و رضوان خدا بر تو و او باد.
#ادامه_دارد #محمدرضا_انصاری #کپی_با_ذکر_منبع_بلا_مانع_است.
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
#ابرار
@abrar40
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
هدایت شده از ابرار
به تو از دور سلام، دعوت به ثبت نام زيارت نيابتی
با ورود به لينك زير در طرح زيارت به نيابت ثبت نام كنيد تا خادمان حرم مطهر رضوي به نيابت از شما زيارت كنند.
https://tv.razavi.ir/fa/ziyarat
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
#ابرار
@abrar40
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
ابرار
به تو از دور سلام، دعوت به ثبت نام زيارت نيابتی با ورود به لينك زير در طرح زيارت به نيابت ثبت نام
🌺 به تو از دور سلام 🌺
امروز دلم بد جو هوای حرمت رو کرده بود ، بین خودمون باشه ناراحت هم بودم که جواب زیارت نیابتی بقیه اومده بود ولی من نه😢😭 تا اینکه ....
ابرار
به تو از دور سلام، دعوت به ثبت نام زيارت نيابتی با ورود به لينك زير در طرح زيارت به نيابت ثبت نام
ابرار
#به_نام_خدای_فاطمه_سلام_الله_علیها #گزارش_لحظه_به_لحظه_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #مرحله_هفت
#به_نام_خدای_فاطمه_سلام_الله_علیها #گزارش_لحظه_به_لحظه_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #مرحله_هفتم #شهادت #قسمت_هفتم
🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤
◀️مرثیه امیرالمومنین(علیه السلام)کنار قبر
آنگاه امیر المومنین(علیه السلام)بر سر قبر همسرش ایستاد و عرض کرد:
-خدایا،من از دختر پیامبرت راضی هستم.خدایا،او اکنون در تنهایی است پس مونس او باش.خدایا،اکنون در هجران است پس با او وصل باش.خدایا،به او ظلم شده است پس برای او حکم کن که تو بهترین حکم کنندگان هستی.
سپس حضرت در سوگ فاطمه(سلام الله علیها)مرثیه خواند.در آن هنگام هاتفی در جواب سوگواری امیرالمومنین(علیه السلام)،آن حضرت را تسلی داد.
آنگاه امیر المومنین(علیه السلام)در کنار قبر همسرش نشست و آنقدر گریه کرد که عباس جلو آمد و دست حضرت را گرفت و با کمک دیگران او را از کنار قبر بردند.
◀️چهل قبر جدید در بقیع!
همان شب به دستور امیرالمومنین(علیه السلام)برای مخفی ماندن قبر حضرت زهرا(سلام الله علیها)،چهل صورت قبر در بقیع ساخته شد؛و بر روی همه آنها آب پاشیدند برای آنکه هیچ کس نتواند قبر فاطمه(سلام الله علیها)را پیدا کند.
اکنون امیرالمومنین(علیه السلام)وصیت همسرش را به طور کامل انجام داده بود و هیچ کس از دشمنان متوجه نشده بودند.حضرت هنگامی که به خانه بازگشت احساس تنهایی کرد و از مصیبت حضرت زهرا(سلام الله علیها)اشک ریخت که در فراق او مرثیه خواند.
#ادامه_دارد #محمدرضا_انصاری #کپی_با_ذکر_منبع_بلا_مانع_است.
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
#ابرار
@abrar40
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
ابرار
#به_نام_خدای_فاطمه_سلام_الله_علیها #گزارش_لحظه_به_لحظه_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #مرحله_هفت
#به_نام_خدای_فاطمه_سلام_الله_علیها #گزارش_لحظه_به_لحظه_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #مرحله_هشتم #بقیع #قسمت_اول
🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤
بدن مطهر تنها یادگار پیامبر(صلی الله علیه و آله) شبانه و مخفیانه به دفن شد و تا روز قیامت هرگز نشانی از آن به دست نخواهد آمد.اما مردم مدینه به خصوص غاصبین خلافت می دانستند آشکار نبودن قبر حضرت زهرا(سلام الله علیها)برای همیشه سندی زنده بر جنایات آنان خواهد بود.
این بود که هر راهی را برای پیدا کردن قبر فاطمه(سلام الله علیها)طی کردند،و امیرالمومنین(علیه السلام)هم در این باره به مقابله شدید با آنان پرداخت تا وصیت همسرش در مخفی بودن قبر عملی شود.
◀️خبر دشمنان از دفن مخفیانه
صبح روز پنج شنبه چهارم جمادی الثانی سال یازدهم هجری فرا رسید.هنگام اذان صبح،ابوبکر نماز را خواند و سپس رو به مردم حاضر در مسجد کرد و اعلان عمومی داد و گفت:((برای تشییع جنازه دختر پیامبر حاضر شوید که دیشب از دنیا رفته است)).
آنگاه همراه عمر و عده ای از مردم به سمت خانه امیر المومنین (علیه السلام)آمدند در حالی که قصد داشتندبر بدن حضرت زهرا(سلام الله علیها)نماز بخوانند و در مراسم تشیع و تدفین حاضر باشند.
در بین راه مقداد را دیدند.او با دیدن ابوبکر و عمر به افراد همراهشان گفت:((ما دیشب فاطمه(سلام الله علیها)را دفن کردیم)). عمر با شنیدن این خبر به ابوبکر نگاه کرد و گفت: آیا به تو نگفتم اینان بدن فاطمه را شبانه و زود دفن میکنند که ما حاضر نباشیم؟
◀️ضرب و شتم مقداد توسط عمر
عباس که آنجا حاضر بود گفت:((او خود وصیت کرده بود که شما بر او نماز نخوانید)).مقداد نیز گفت:((فاطمه(سلام الله علیها)وصیت کرده بود که شما دو نفر بر جنازه او نماز نخوانید)).
عمر که فکر نمی کرد با این مسئله مواجه شود عصبانی شد و به مقداد حمله کرد و آنقدر بر سر و صورت او زد که خسته شد و کسانی که آنجا بودند مقداد را از دست او رها کردند. مقداد برخاست و به عمر گفت:
-دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله)از دنیا رفت در حالی که از هردو پهلویش خون جاری بود،از ضرباتی که تو با شمشیر و تازیانه بر او زدی.پس بدان که من برای کتک خوردن نزد تو از علی و فاطمه(سلام الله علیهما)بسیار کم ارزش تر هستم،که این مرا اینگونه میزنی.
◀️ازدحام مردم مقابل خانه حضرت
ابوبکر و عمر و افراد همراهشان با سخنان مقداد و عباس از تصمیم خود منصرف نشدند؛و نزد امیر المومنین(علیه السلام)آمدند و دیدند حضرت کنار در خانه نشسته است.نخست عدهای گفتند:((ای برادر رسول خدا!دستور بده تا سراغ کارهای تجهیز و تکفین و آماده کردن قبر برویم))!!
اما امیرالمومنین(علیه السلام)پاسخ داد:((فاطمه(سلام الله علیها)دفن شد و به پدرش ملحق گردید)).
عدهای گفتند:((انا لله و انا الیه راجعون! آیا دختر پیامبرمان محمد از دنیا رفت و در بین ما فرزند دیگری از او باقی نماند و بر بدن او نماز نخواندیم؟! این سخنی بسیار عظیم است)).
#ادامه_دارد #محمدرضا_انصاری
#کپی_با_ذکر_منبع_بلا_مانع_است.
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
#ابرار
@abrar40
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
📚داستان واقعی روضه خوانِ تبریزی
دردناکترین روضه از نظر امام زمان عج
✍حاج ملا سلطان علی روضه خوان تبریزی که از جمله عباد و زهاد بود، نقل کرد:
« در عالم رؤیا به حضور حضرت بقیة الله ارواحنا فداه مشرف شدم و خدمت ایشان عرض کردم: مولای من، آنچه در زیارت ناحیه مقدسه ذکر شده است که می فرمایید
«:صبح و شام در مصیبت تو گریه می کنم و اگر اشک چشم هایم خشک شود خون گریه می کنم»
فرمودند: بلی صحیح است.
عرض کردم: آن مصیبتی که در آن بجای اشک خون گریه می کنید، کدام است؟ آیا مصیبت حضرت علی اکبر است؟
فرمودند: نه، اگر علی اکبر زنده بود، در این مصیبت او هم خون گریه می کرد.
گفتم: آیا مصیبت حضرت عباس است؟ فرمود: نه؛ بلکه اگر حضرت عباس علیه السلام در حیات بود، او هم در این مصیبت خون گریه می کرد.
عرض کردم: لابد مصیبت حضرت سید الشهداء علیه السلام است. فرمود: نه، حضرت سید الشهداء علیه السلام هم اگر در حیات بود، در این مصیبت، خون گریه می کرد.
«عرض کردم: پس این کدام مصیبت است که من نمی دانم؟ فرمودند: آن مصیبت، مصیبت اسیری حضرت زینب علیها سلام است.»
زینب همان کسی ست که در راه عفتش
عباس می دهد نخِ معجر نمی دهد
📚شیفتگان حضرت مهدی (عج)
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
#ابرار
@abrar40
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
آدم دلش پاره میشه..!
یبار ازشون پرسیدم چرا همیشه از پنجره به بیرون نگاه میکنین!
یکیشون گفت منتظر پدر مادرمون هستیم بیاد دنبالمون بریم خونه....
به باور بنده ،
توجه به ایتام نظر به وجه الله و ته همه عاشقی هاست...
🔗الف
پ.ن
کمک هر چند کم ماهیانه به ایتام برکت مال میاره✅
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
#ابرار
@abrar40
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
🔻جذب حداکثری جوانان، سیره شهید سلیمانی و همرزمانش
🔸شهید حاج قاسم سلیمانی روایت میکرد: من روزی از هواپیما پیاده میشدم، جوانی را دیدم که از این شلوارهای مد جدید که معمولا بخشی از این شلوار پاره هست، از این شلوارهای جین پاش بود، به من گفت که من میتونم مدافع حرم بشم؟ من تعجب کردم، گفت میدونم من را نمیپذیرید اما میدانی من دوست کی هستم؟ گفتم نه، گفت من دوست سید ابراهیمم.
🔹(سید ابراهیم از بهترین فرماندهان ما بود، فرماندهان فاطمیون که خودش را به عنوان افغانی جا زد و وارد جبهه شد، بعد جبهه او را گرفت، نگه داشت، نگذاشت برود و روز تاسوعای سه سال قبل به شهادت رسید) من تعجب کردم که گفت من دوست سید ابراهیم هستم.
🔸شهیدی که یکی از خصوصیاتش ترسیم راه بود. یک تحرک عظیمی، یک معنویت جدیدی و یک دگرگونی جدیدی در جامعه ما در جوانان ما در سطوح گوناگون فرهنگ، این مدافع حرم ایجاد کرد.
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
#ابرار
@abrar40
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
ابرار
#به_نام_خدای_فاطمه_سلام_الله_علیها #گزارش_لحظه_به_لحظه_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #مرحله_هشت
#به_نام_خدای_فاطمه_سلام_الله_علیها #گزارش_لحظه_به_لحظه_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #مرحله_هشتم #بقیع #قسمت_دوم
🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤
◀️اعلام وصیت فاطمه(سلام الله علیها)درباره قبر مخفی
در این حال به ابوبکر و عمر خبر رسید که در قبرستان بقیع چهل قبر تازه دیده میشود.اینجا بود که هردو جلو آمدند و گفتند:
-ای پسر ابوطالب!درباره دختر محمد چه کردی؟آیا او را دفن کرده ای؟آیا دشمنی خود را با ما هنوز ترک نکرده ای؟چه چیز باعث شد که او را شبانه دفن کنی و نگذاریم ما در نماز و تشییع او حاضر باشیم؟!
حضرت فرمود:((این عهدی بود که او با من داشت و دستور دفن شبانه را داده بود.اگر باز نگردید شما را مفتضح خواهم کرد))!
آنها گفتند:((این نیز مانند همان کارتو بود که به تنهایی رسول خدا را غسل داد ای))! حضرت فرمود:((به خدا قسم،فاطمه(سلام الله علیها)به من وصیت کرده بود که شما دو نفر بر بدنش نماز نخوانید)).ابوبکر و عمر گفتند:
-به خدا قسم،تو هیچ چیزی که بر علیه ما باشد و ما را ناراحت کند ترک نمیکنی و این نیست مگر به خاطر کینه ای که از ما به دل داری.
حضرت در پاسخ عمر،سخنان حضرت زهرا(سلام الله علیها)را در روز عیادت را یادآور شد و فرمود:
-فاطمه همان بانوی بود که برایتان از او اجازه عیادت گرفتم و دیدید که چه سخنانی به شما دو نفر گفت.
به خدا قسم،به من وصیت کرده بود که شما دو نفر بر سر جنازه اش حاضر نباشید و بر بدن او نماز نخوانید.من هرگز نمی توانستم با دستور او مخالفت کنم و وصیت او را درباره شما انجام ندهم.
◀️پاسخ عقیل به عمر
عمر که نمیخواست قبول کند حضرت زهرا(سلام الله علیها)درباره منع حضور او و ابوبکر به خصوص وصیت کرده،دوباره گفت:
ای پسر ابوطالب،آیا حسد قدیمی خود را هنوز ترک نکرده ای!رسول خدا را به تنهایی غسل دادی و بدون حضور ما بر جنازه فاطمه نماز خواندی.
امیرالمومنین(علیه السلام)دیگر پاسخ او را نداد و به جای آن حضرت برادرش عقیل گفت:
-به خدا قسم،شما حسود ترین و دشمن ترین مردم نسبت به رسول خدا و اهل بیت او هستید.شما فاطمه را زدید و از دنیا رفت در حالی که پهلویش هنوز خون آلود بود و از شما دونفر راضی نبود.
◀️خطاب امیر المومنین(علیه السلام)به مردم
اکنون باید مردمی توبیخ میشدند که آن روزها جنایات سقیفه را تماشا کردند تا فاطمه(سلام الله علیها)به شهادت رسید و امروز برای تشییع اصرار می ورزیدند.
حضرت خطاب به کسانی که برای تشییع آمده بودند فرمود:
-بس است آن جنایاتی که در حق خدا و رسول و اهل بیتش انجام دادید.
به خدا قسم،من هرگز درباره وصیت فاطمه(سلام الله علیها)عصیان وی را نخواهم کرد که وصیت کرده بودید هیچ یک از شما بر بدنش نماز نخوانید.
◀️تصمیم بر نبش قبر حضرت زهرا(سلام الله علیها)
با این عکس العمل های امیرالمومنین(علیه السلام)،ابوبکر ساکت شد؛اما عمر که هنوز در فکر چاره بود گفت:
-این کار در اثر کینه ای است که در دل داری.این سخنان بیفایده را رها کن.ای بنی هاشم،به خدا قسم،شما هرگز حسادت قدیمی خویش را با ما فراموش نمی کنید.
به خدا قسم،قصد کرده ام قبر فاطمه را نبش کنم و بر بدنش نماز بخوانم!اکنون قبر فاطمه را نبش میکنم و بر جنازه اش نماز می خوانم!!
#ادامه_دارد #محمدرضا_انصاری
#کپی_با_ذکر_منبع_بلا_مانع_است.
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
#ابرار
@abrar40
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
ابرار
#به_نام_خدای_فاطمه_سلام_الله_علیها #گزارش_لحظه_به_لحظه_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #مرحله_هشت
#به_نام_خدای_فاطمه_سلام_الله_علیها #گزارش_لحظه_به_لحظه_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #مرحله_هشتم #بقیع #قسمت_سوم
🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤
◀️عکس العمل امیرالمومنین(علیه السلام)به سخنان عمر
ناگهان امیرالمومنین(علیه السلام)از گستاخی عمر غضبناک شد و لباس او را گرفت و به طرف خود کشید به گونه ای که قادر به عکس العملی نبود.حضرت در آن حال فرمود:
-به خدا قسم،مادامی که قلبم درون سینه ام می تپد و ذوالفقار در دستان من است هرگز نمی توانی قبر او را نبش کنی.
ای پسر صهاک،اگر چنین قصدی نمایی دستت را به سویت باز می گردانم.به خدا قسم،اگر شمشیرم را بیرون کشم آن را غلاف نخواهم کرد مگر با گرفتن جان تو!اگر میتوانی قصدت را عملی کن.
به خدا قسم،اگر قصد داشته باشی ذرهای از این تصمیم خود را عملی کنی-و خوب میدانی که هرگز نمی توانی مگر آنکه آنچه چشمانت را در آن است از تنت جدا شود-بدان که من با تو به غیر از شمشیر معامله نخواهم کرد قبل از آنکه به چنین هدفی دست پیدا کنی.
آنگاه امیرالمومنین(علیه السلام)عمررا رها کرد و او که قدرت حرکت نداشت ساکت شد.ابوبکر عمر را نزد خود کشید و گفت:((من که تو را از مقابله با او بر حذر داشتم.او از ما به این کار سزاوارتر است))!!
اینجا بود که عدهای از مردم بازگشتند در حالی که ابوبکر و عمر و همراهیانشان همچنان قصد داشتم به قبرستان بقیع بروند و هدف خود را عملی کنند،هرچند از سخن امیرالمومنین(علیه السلام)در هراس بودند.
◀️ماجرای قبرستان بقیع
مردمی که همراه ابوبکر و عمر مانده بودند به سوی بقیع رفتند و وارد قبرستان شدند و کنار چهل قبر تازه ایستادند.آنان که نمیدانستند قبر اصلی کدام است به یکدیگر میگفتند:
-از پیامبر مان یک دختر باقی مانده بود که در وفاتش حاضر نشدیم و بر او نماز نخوانده ایم و در دفنش نبودیم.اکنون نیز مکان قبرش را نمی دانیم تا زیارتش کنیم!!
ابوبکر با آنکه سخنان امیرالمومنین(علیه السلام)را درباره بقیع و نبش قبر حضرت زهرا(سلام الله علیها)شنیده بود،اما گفت:
-از زنان مسلمان افراد مورد اطمینانی را بیاورید تا این قبرها را نبش کنند و جنازه فاطمه را پیدا کنیم و از قبر بیرون بیاوریم و بر آن نماز بخوانیم و بار دیگر او را به خاک بسپاریم تا بتوانیم در آینده قبرش را زیارت کنیم!!!
◀️غضب امیرالمومنین(علیه السلام)از نبش قبر
هنگامی که این سخن ابوبکر را به امیرالمومنین(علیه السلام)اطلاع دادند،حضرت لباس زرد رنگی را که در جنگ ها می پوشید بر تن کرد و شمشیر ذوالفقار را بر کمر بست از خانه خارج شد،در حالی که چهرهاش سرخ شده از شدت غضب خون در رگ هایش به جوش آمده بود.
حضرت در حالی که به طرف بقیع میآمد فرمود:((اگر از این قبرها یک سنگ جا به جا شود شمشیر را بر شما مسلط خواهم کرد)).شخصی دوان دوان نزد مردمی که در بقیع بودند آمد و گفت:
-این علی است که می آید.او به خدا سوگند یاد کرده که اگر حتی یک سنگ از این قبرها جا به جا شود شمشیر را بر گردن دستور دهندگان به این امر فرود می آورد.
بسیاری از مردم با این سخن از بقیع رفتند،اما ابوبکر و عمر و عده ای از همراهیانشان ایستاده بودند که حضرت وارد بقیع شد و خطاب به آنها فرمود:((اگر یکی از این قبرها را نبش کنید،شمشیر در میان شما می نهم)).
عمر جلو آمد و گفت:((یا ابالحسن،تو را چه شده است؟!به خدا قسم،قبرش را نبش می کنیم و بر بدن او نماز میخوانیم))!!امیرالمومنین(علیه السلام)لباس عمر را گرفت و او را تکانی داد و بر زمین زد و فرمود:
-حق خود را رها کردم از ترس آنکه مردم از دین برگردند.اما قبر فاطمه،قسم به آنکه جان علی به دست اوست اگر یک سنگ از آن جا به جا شود زمین را از خون شما سیراب می کنم.
اکنون اگر میخواهی اقدام کن.من اگر شمشیر بکشم آن را غلاف نمیکنم مگر با گرفتن جان تو!
ابوبکر جلو آمد و گفت:((یا ابالحسن،به حق رسول خدا و فاطمه از او دست بردار که ما آنچه تو را خوش نیاید انجام نمی دهیم)).
حضرت نیز عمر را رها کرد آن دو همراه مردمی که در قبرستان بقیع جمع شده بودند به سرعت متفرق شدند و برای همیشه پیدا کردن قبر فاطمه(سلام الله علیها)را از یاد بردند.
#ادامه_دارد #محمدرضا_انصاری #کپی_با_ذکر_منبع_بلا_مانع_است.
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
#ابرار
@abrar40
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯