eitaa logo
ابرار
231 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.3هزار ویدیو
12 فایل
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮ *ان الابرار لفی نعیم* کانال عمومی پیام رسان ایتا #ابرار @abrar40 ╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯ ارتباط با مدیر کانال: https://eitaa.com/AhmadRezaMoshiry
مشاهده در ایتا
دانلود
⚠. احمدی نژاد همصدا با رضا پهلوی با هدف سیاه نمایی و زمینه ایجاد فتنه در کشور ⚠ ◼ شاید احمدی نژاد نمیخواهند این را بپذیرند ، یا سیاسی و احساسی اونها نسبت به احمدی نژاد مانع دیدن این بشه که امروز احمدی نژاد و رضا پهلوی و ضدانقلاب باهم شدند !!!!!! ◼ هدف مشترک : سیاه نمایی !!!!!! 🔷 بازیگران سناریوی آمریکایی : ، ، ، سلطنت طلبها ، منو تو ، بی بی سی ، نیوز ، صدها و هزاران حساب توییتری و پیجهای اینستاگرام . ⚠ تماشاچیان : افراد و بی اطلاع که همیشه دروغ می شوند. ⚠ چرا احمدی نژاد ؟!!!!!! چون هم قدرت طلب است و دلش برای لک میزند و هم نیاز دارد این روزها در صدر خبرها باشد. حتی از افراد هم گدایی میکند تا حمایت شود. اوضاع آشفته این روزها هم برایش مثل باران طراوت آفرین است ، چون مردم بی پناه و تحت فشار هم گاهی صدا میزنند : احمدی برمیگرده!!!!! ◼ مردم عزیز ایران باشید ، را بشناسید ، بدانید کدام خاکریز را میزنند و چرا میزنند؟!!!! ساده لوح نباشید. برای بار هزارم میگویم دست از بردارید ، احمدی نژاد آلت دست آمریکاییها شده و برای آنها خدمت می کند ، چه بداند و چه نداند . ‌کانال بصیرت،پاسخ به شبهات و شایعات
⚠ احمدی نژاد تکمیل کننده پازل دشمن و ضدانقلاب در مسئله اخیر قرارداد راهبردی ایران و چین ⚠ 🔷. و ایران برای نظام یک نقشه بزرگ و حساب شده دارند که میتوان آن را شبیه یک پازل در نظر گرفت ، هر کدام از این قطعات را با نقشه و توسط عوامل خاص خود که میتواند ، ، خارجی و داخلی ، و برخی ساده لوح و ساده اندیش باشد تکمیل می کنند . 🔷 هدف اصلی آنها نابودی ایران است ، اما پازلها متفاوت هستند و هرکدام نقشه این حرکت را تکمیل می کنند. برای نمونه چند مثال ساده میزنم : ۱_ پازل کردن جامعه و اجتماعی زنان : توسط مدیریت و تکمیل میشود. ۲_ پازل در حوزه های علمیه و یارگیری از توسط نفوذیها و ساده لوح و عمامه بسرهای سیاه و سفید انجام میشه. ۳_ پازل نفوذ در با اساتید و بظاهر انجام میشه . و...... 🔷 متأسفانه با بررسی رفتارهای احمدی نژاد در سالهای پایانی ریاست جمهوری و پس از آن ، براحتی میتوان دریافت که دشمن بر عملکردهای احمدی نژاد و سخنرانیهایش حساب باز کرده : ( از در حرم شاه بوسیله باند مشایی و ، تجمع جلوی سفارت انگلیس ، جاروجنجال دادگاه ، و دادن رأی سفید در سال ۹۶ ، حمله گسترده به قوه قضاییه ، و اکنون پخش دروغ فروختن ایران به ) . همه اینها توسط احمدی نژاد و حامیان بی فکرش در راستای تکمیل پازل دشمنان انقلاب اسلامی انجام شده است!!!!! ⚠ قطعا بروی حساب ویژه باز کرده و از همین الان دنبال تحریک ایشان و حامیانش برای خراب کردن انتخابات ریاست جمهوری سال آینده در ۱۴۰۰ هستند. احمدی نژاد بطور قطع رد صلاحیت میشود ، اما میخواهند هزینه این را زیاد کنند شاید نظام عقب نشینی کند!!!!! ⚠. سیستم قهر کردن از رأی و دادن هم آخرین تیر احمدی نژاد و حامیانش در انتخابات ۱۴۰۰ است. امیدوارم جامعه به آن مرحله از سیاسی و اجتماعی لازم برسد که بتوان با کمترین هزینه از و گریهای آینده بسلامت رد شویم. کانال بصیرت،پاسخ به شبهات و شایعات
❂◆◈○•--------﴾﷽﴿--------❂◆◈○• 💞 💞 💠قسمت رویا آب قندی به دست سمانه داد؛ ــ بیا بخور ضعف کردی سمانه تشکری کرد و کمی از آن را خورد وبا عصبانیت گفت ــ فقط میخوام بدونم کی این برنامه رو ریخته..؟؟ 😠 ــ کار هرکسی میشه باشه😕 ــ الان میدونی چقدر وجه بسیج و سپاه میشه😠 اشاره ای به لپ تاب کرد و گفت: ــ بفرما ،این اونور آب و ببین چه تیترایی زدن عصبی مشتی بر میز کوبید و گفت: ــ اصلا میخوام بدونم،این همه نیرو داشتیم تو دانشگاه چرا باید من و تو و چندتا از آقای تشکلات اون وسط دانشجوها رو جمع کنیم،اصلا آقای سهرابی و نیروهاش کجا بودن؟؟میدونی اگه بودن ،میتونستیم قبل از رسیدن نیرو انتظامی و یگان ویژه ،بچه هارو متفرق کنیم،اصلا بشیری چرا یدفعه ای غیبش زد😑😠 ــ کم حرص بخور،صورتت سرخ شد ،نگا دستات میلرزن ــ چی میگی رویا،میدونی چه اتفاقی افتاد،دانشجوهای بسیج دانشگاه ما کل اوضاع کشورو بهم ریختن، داره بازتاب میکنه فیلم وعکسای تظاهراتو ــ پاشو برو خونه الانشم دیر وقته ،فردا همه چیز معلوم میشه سمانه خداحافظی کرد، و از دانشگاه خارج شد ،هوا تاریک شده بود،با دیدن پوسترها روی زمین و مردمی که بی توجه، پا روی آرم بسیج و سپاه می گذاشتند،بر روی زمین خم شد و چندتا از پوسترها را برداشت و روی سکو گذاشت، به دیوار تکیه داد و چشمانش را بست و زیر لب زمزمه کرد: ـ کار کی میتونه باشه خدا...😢😞 ☕️📑📑📑☕️☕️📑☕️ ــ سمانه،سمانه،با تو ام سمانه کلافه برگشت: ــ جانم مامان ــ کجا میری ،امشب خواستگاریته میدونی؟؟😐 ــ بله میدونم ـــ پس کجا داری میری ساعت۹ میان ــ من دو ساعت دیگه خونم .خداحافظ سریع از خانه خارج شد، و سوار اولین تاکسی شد. از دیشب مادرش بر سرش غر زده بود که بیخیال این رشته شود،آخرش برایش دردسر میشود، اما او فقط سکوت کرد، صغری هم زنگ زد اما سمانه خیلی خسته بود و از او خواست حضوری برایش توضیح دهد. کنار دانشگاه پیاده شد، و سریع وارد دانشگاه شد‌،دفتر خیلی شلوغ بود، رویا به سمتش آمد _سلام ،بدو ،جلسه فوری برگزار شده کلی مسئول اومده الان تو اتاق سهرابی نشستن ــ باشه الان میام سمانه به اتاقش رفت، کیفش را در کمد گذاشت ،در زده شد قبل از اینکه اجازه ورود بدهد،خانمی چادر و بعد آقای کت و شلواری وارد اتاق شدند، سمانه با تعجب به آن ها خیره شد، نمی توانستند که ارباب رجوع باشند و مطمئن بود دانشجو هم نیستند. ــ بفرمایید ــ خانم سمانه حسینی؟ ــ بله خودم هستم ! ــ شما باید با ما بیاید سمانه خیره به کارتی که جلوی صورتش قرار گرفت، لرزی بر تنش نشست و فقط توانست آرام زیر لب زمزمه کند: ــ نیروی امنیتی😰 ادامه دارد.. 💠نویسنده؛ بانو فاطمه امیری زاده . https://eitaa.com/joinchat/301924376C79a9740ad3