eitaa logo
ابرار
231 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.3هزار ویدیو
12 فایل
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮ *ان الابرار لفی نعیم* کانال عمومی پیام رسان ایتا #ابرار @abrar40 ╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯ ارتباط با مدیر کانال: https://eitaa.com/AhmadRezaMoshiry
مشاهده در ایتا
دانلود
✴️ دوشنبه 👈 30 فروردین /حمل 1400 👈 6 رمضان 1442👈 19 آوریل 2021 🕌 مناسبت های دینی اسلامی . 💰ضرب سکه به نام امام رضا علیه السلام " 201هجری " . 🔘 نزول تورات موسی علیه السلام . 🌙⭐️ امور دینی و اسلامی . ❇️ روز مبارک و شایسته ای برای امور زیر است : ✅ امور زراعی و کشاورزی . ✅ درختکاری . ✅ رفتن به تفریحات سالم. ✅ اداء دین و طلب آن . ✅ صلح و اشتی دادن خوب است . 👶 زایمان مناسب و نوزاد خوش قدم و روزی دار و از بلاها به دور باشد.ان شاءالله 🤕 مریص ان خوب گردد. ان شاءالله ✈️ مسافرت خوب نیست و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد . 👩‍❤️‍👩حکم مباشرت امشب . مباشرت امشب (شب سه شنبه ) ، مباشرت خوب و فرزند دهانی خوشبو دارد و بسیار مهربان و نرم دل است .ان شاء الله باجستحوی کلمه "تقویم همسران"در تلگرام و ایتا به ما بپیوندید 🔭 احکام نجوم . 🌓 امروز:قمر در برج سرطان است و انجام امور زیر نیک است : ✳️ حمام رفتن . ✳️ سر تراشیدن. ✳️ امور زراعی و کشاورزی . ✳️ بذر افشانی . ✳️ درختکاری . ✳️ خرید و فروش کالا . ✳️ و لباس نو پوشیدن نیک است . ✳️برای پیوستن به کانال ما کلمه "تقویم همسران"را در تلگرام و ایتا جستجو فرمایید . 📛 برای امور ازدواج خوب نیست . 📛 بنایی خوب نیست . 💇‍♂ طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث بلای ناگهانی می شود.(اصلاح با تراشیدن فرق دارد) 🔴 یا در این روز از ماه قمری ، موجب رعشه اعضا می شود . 🔵 دوشنبه برای ، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد . 👕 دوشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود . ✴️️ وقت در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) ❇️️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد . 💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 😴تعبیر خواب شب سه شنبه اگر کسی خواب ببیند تعبیرش از آیه ی 7 سوره مبارکه " اعراف " است . و الوزن یومئذ الحق ..... و از مفهوم ان استفاده می شود که خواب بیننده انجام کاری از کارهای خود را به گروهی واگذارد بعضی در انجام آن تلاش کنند و باعث رفعت مقامشان شود و برخی نیز کوتاهی کنند و از چشم وی بیفتد . و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید . 🌸زندگیتون مهدوی🌸 📚 منبع مطالب ما تقویم همسران نوشته ی حبیب الله تقیان انتشارات حسنین علیهماالسلام قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24 تلفن 025 377 47 297 0912 353 2816 0903 251 6300 📛📛📛📛📛📛 @taghvimehamsaran ╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮ *ان الابرار لفی نعیم* کانال عمومی پیام رسان ایتا @abrar40 ╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
ابرار
#بخش7 #قسمت_پانزدهم #رویای_نیمه_شب #مظفر_سالاری نتوانست جلوی تعجبم را بگیرم. - چه می گوی پدربزرگ؟
ابورجح نبود. قوها روی آب بی حرکت بودند. مسرور توی اتاقک چوبی، داشت سکه ها را میشمرد. پرسیدم: «ابور اجح کجاست؟» شانه بالا انداخت. وانمود کرد اگر شمردن سکه ها را قطع کند، شماره شان از دستش درمی رود. صبر کردم کارش را تمام کند. ابوراجح که نبود، حمام انگار تاریک بود و روح نداشت. آخرین سکه را شمرد. با بی میلی به من نگاه کرد و ساکت ماند. – حالا بگو ابوراجح کجاست؟ سکه ها را با خونسردی توی کیسه ای چرمی ریخت و در صندوقچه کنارش گذاشت. - به من نگفت کجا میرود. لبۀ سکو نشستم. -پس صبر می کنم تا بازگردد. -شاید برای عبادت به مقام حضرت مهدی رفته باشد. خواستم بروم که گفت: «اینجا نیایی بهتر است.» به او نزدیک شدم. - چرا؟ طوری شده؟ -می دانی ابوراجح تحت نظر است - از کجا می دانی؟ نتوانست به چشمهایم نگاه کند. نگاهش را متوجه مردی کرد که رویسکو به فرزندش لباس میپوشاند. - خودت که بودی و دیدی وزیر با او چطور برخورد کرد. دارالحکومه از ابوراجع خوشش نمی آید. به نفع توست که از اوکناره بگیری. خود او هم راضی نیست که تو خودت را بی جهت گرفتار کنی. -پس چرا تو اینجا مانده ای؟ -قضیۀ من فرق می کند. همه می دانند سال هاست شاگردهستم. در هر شرایطی باید در حمام را باز نگه دارم. این سفارش خود ابوراجخ است. کنار پرده گفتم: «از این که به فکرمن هستی و نصیحتم کردی ممنونم، اما به نظرم جا داشت در مقابل وزیر از ابوراجح دفاع می کردی. هرچه باشد او ولی نعمت توست.)) -این خواست ابوراجح است که من دخالتی توی این کارها نداشته باشم. فرض کنیم او را گرفتند و به سیاه چال بردند، بهتر است من هم با او زندانی شوم یا اینجا بمانم و حمام را اداره کنم؟ از حمام بیرون آمدم. از راه کوچه پس کوچه ها به سمت مقام حضرت مهدی شروع به دویدن کردم. شیعیان معتقد بودند که آخرین پیشوای آنها به فرمان خدا از دید مردم پنهان شده و هروقت خدا بخواهد، ظهور می کند. قبرستان شیعیان، کنار آن مقام بود. معروف بود که پیشوای آنها در آن جا خود را نشان داده است. پدربزرگی میگفت: «چطور ممکن است یک انسان، صدها سال عمر کند؟» از زمان ناپدید شدن پیشوای آن ها، نزدیکی به پانصد سال میگذشت. از ابوراجح در تعجب بودم که باور داشت هنوز آن پیشوا زنده است. مقام، مسجد ساده ای بود . می گفتند مرجان صغیر تصمیم دارد آن جارا خراب کند. وارد مقام شدم. چند نفری مشغول عبادت بودند. یکی با اشک روان، برای آزادی کسانی که در سیاه چال های مرجان صغیربودند، دعا می کرد. ابوراجح آن جا نبود. وارد قبرستان که شدم، او را دیدم. کنار قبری نشسته بود و قرآن می خواند. پیش رفتم و کنارش نشستم، با دیدنم لبخند زد. چشمهایش قرمزشده بود. معلوم بود که پیش از این، در مقام، مشغول رازو نیاز بوده است. فاتحه ای خواندم. جای خلوت و خوبی بود. - این جا چه می کنی هاشم؟ چرا رنگ پریده ای؟ - حالم خوش نبود. پدربزرگ گفت که در خانه بمانم واستراحت کنم. او که رفت، نتوانستم در خانه بند شوم. خیلی دلم گرفته بود. با خودم گفتم بیایم کمی با شما حرف بزنم - حالا چطوری؟ -خیلی بهترم. دیشب خوام نمی برد. همه اش به فکر آن دختر شیعه ام.از وقتی گرفتارش شدم، برنامه هر شبم همین است. شب که می شود، وحشت می کنم. کاش می شد شب ها را مثل دانه های پلاسیده و تیرۀ یک خوشه انگور می کندم و دور میریختم! . ... ╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮ *ان الابرار لفی نعیم* کانال عمومی پیام رسان ایتا @abrar40 ╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
به نام حضرت عشق❤️❤️❤️ دوستان گرامی سلام... بابت غیبت این چند هفته و بدون هماهنگی صمیمانه عذر می خواهم.🌹🌹 تا حالا شده که یهوی از هر چی اینترنت و تکنولوژ بدتون بیاد و خسته بشید ، اعصاب گرفتن گوشی رو هم نداشته باشید ، دلتون یه آرامش قابل لمس بخواد..... من اینطوری شده بودم ... فقط بگم که خیلی سخت گذشت ولی برای شارژ مجدد نیاز به استراحت داشتم و فکر کردم حالا که واقعا به این استراحت نیاز دارم پس بهتره برم مرخصی😁😊😎🏖🏝 اونم توی یه جزیره دور افتاده که فقط خدا ی من باشه و من بنده اش.... البته بیشتر ترجیح می دادم برم زیارت تا این سوسول بازی ها ولی چه کنم که این کرونا نمی زاره😎 خوب القصه که تهش فکر کنم باید برگردم و اینکه دیگه بدون هماهنگی سفر نمی رم ... قول می دم....😉 ادامه رمان رو ان شاءالله از سر می گیرم. و اینکه از صبوری که تا حالا داشتید سپاس گذاریم..... . ╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮ *ان الابرار لفی نعیم* کانال عمومی پیام رسان ایتا @abrar40 ╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
ابرار
#بخش8 #رویای_نیمه_شب #مظفر_سالاری #قسمت_شانزدهم ابورجح نبود. قوها روی آب بی حرکت بودند. مسرور توی ا
خندید. -داری کم کم شاعر می شوی! گفتم: «چطور می توانید بخندید؟ با این اوضاع و احوالی که دارم، به زودی از دست می روم. دارم نابود می شوم. نمی توانم غذا بخورم. دست و دلم به کار نمی رود. چه کسی باید به داد من برسد؟» باز خندید. - خدا به دادت برسد! - شاید نمی خواهید کمکم کنید؟ فکر کنم به خاطر این که شیعه نیستم، از من بیزارید. - چه می گویی هاشم! _ یعنی خیلی برایتمان مهم نیست که من چه می کشم. سری به تأسف تکان داد. - من تو را مثل فرزند خودم، ریحانه، دوست دارم. چه فرق می کند؟ امروز در این مکان مقدس، برای تو هم دعا کردم. با شنیدن نام ریحانه، چشمانم سیاهی رفت. پرسیدم: «ریحانه خانم چطور است؟» - مدتی پیش به یک بیماری ناشناخته مبتلا شد. بی حال و بی رمق بود. بستری هم شد. دیگر نگذاشتم گلیم ببافد. یک هفته ای است که حالش بهتر است. - خدارا شکر! یاد دورۀ کودکی بخیر! هنوز ازدواج نکرده؟ -هنوز نه. دل به دریا زده بودم. - شنیده ام حافظ قرآن است و به خانم ها، احکام و تفسیر یاد می دهد. شما برای تربیتش خیلی زحمت کشیده اید. چنین دختری لابد خواستگاران زیادی هم داد. خدا حفظش کند! آن وقت ها که خیلی مهربان بود. پلک زدم تا اشک در چشمانم جمع نشود. -حق با توست. خواستگاران زیادی دارد. مسرور هم در این باره با من حرف زده. نزدیک بود بیهوش شوم. به دیواره کوتاه قبر تکیه دادم تا روی زمین پهن نشوم. - مسرور؟ چه جوابی داده اید؟ - ریحانه می گوید در خواب، شوهر آینده اش را به او نشان داده اند. می گوید تنها به خواستگاری او جواب مثبت می دهد. نفس راحتی کشیدم. _ چه جالب که در خواب، همسر آیندۀ کسی را معرفی کنند! خدا شانسی بدهد! - البته هنوز موضوع خواستگاری مسرور را به او نگفته ام. بعید نیست که خواب مسرور را دیده باشد، ولی رویش نمی شود بگوید. دلم به هم فشرده شد. انگار قبرستان با همه قبرها و نخل های اطرافش،دور سرم چرخید. -هرچه مادرش اصرار کرد بگوید، نگفت. شاید هم او را نمی شناسد. تنها گفته که آن جوان، دست او را در دست داشته و من هم هر دو را در آغوش داشته ام، در حالی که جوان و زیبا بوده ام. نمی دانم چنین خوابی رویای صادق است یا نه. به هر حال، یک سال به او فرصت دادم تا خوابش تعبیر شود. اگر خبری نشد، باید با خواستگار مناسبی ازدواج کند. - اوچه می گوید؟ - گفت اگر خوابش درست باشد و خدا بخواهد، آن جوان در این یک سال به خواستگاری اش می آید. - عجب قصه ای است! از آن یک سال، چقدر باقی مانده؟ - دو سه هفته. نم دهانم خشک شد. همه چیز علیه من بود. آرزو کردم کاش یازده ماه و سی روز باقی مانده بود! در این صورت، مدتی خیالم راحت بود. تردید نداشتم آن که ریحانه به خواب دیده بود، من نبودم. او چطور میتوانست به ازدواج با یک جوان غیرشیعه، امید داشته باشد! دیگر چیزی نپرسیدم. میترسیدم ابوراجح از رازی که در دل داشتم بویی ببرد. تنها امیدم آن بود که در آن لحظه، ام حباب پیش ریحانه باشد و بتواند خبرهای جالبی برایم بیاورد. برای آن که موضوع صحبت را عوض کنم، پرسیدم: «صاحب این قبر کیست؟» آهی کشید و گفت: «اسماعیل هرقلی» -اسمش به نظرم آشنا نیست. -دوسال پیش از دنیا رفت. این مرد، قصۀ عجیب و شیرینی دارد. می خواهی برایت تعریف کنم؟ ترجیح میدادم از ریحانه حرف بزند، اما کنجکاو شده بودم قصه را بشنوم. لابد قصه اش مهم بود که ابوراجح کنار قبرش نشسته بود و قرآن می خواند. در سایه نخل ها نشسته بودیم. خورشید میرفت که از بالای شاخه ها، خود را به ما نشان دهد. افسوس خوردم که چرا لقمه ای صبحانه نخورده ام! ضعف کرده بودم. . . . ... ╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮ *ان الابرار لفی نعیم* کانال عمومی پیام رسان ایتا @abrar40 ╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿🌺﷽🌿🌺 🤔 به یک چیزی دقت کردین؟ اینکه ما آدمها معمولا با غمگین بودن و افسرده شدن و غصه خوردن و در سطح زندگی کردن، خیلی راحت تر هستیم، تا شاد بودن، آرامش داشتن، مثبت نگاه کردن و عمیق زندگی کردن میدونید چرا ؟ 👇🏻👇🏼👇 بزرگی خیلی زیبا بهش پاسخ داده، میگه: ✅تموم اون حالتهای اول به نوعی، سقوط محسوب میشن و سقوط همیشه آسونه و نیاز به صرف هیچ انرژی ای نداره. اما حالتهای بعدی؛ ✳️از نوع صعود هستند و صعود همیشه سخت تره و نیاز داره که انرژی زیادی رو براش صرف کنی.🏃🏽‍♂🏔 ╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮ *ان الابرار لفی نعیم* کانال عمومی پیام رسان ایتا @abrar40 ╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
✴️ سه شنبه 👈 31 فروردین /حمل 1400 👈 7 رمضان 1442👈 20 آوریل 2021 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی . 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی . ❇️ امروز روز مبارک و مختاری است برای امور زیر : ✅ شروع به کار و آغاز شغل جدید. ✅ امور زراعی و کشاورزی . ✅ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن . ✅ شکار صید و دام گذاری . ✅ و آغاز نویسندگی و نگارش کتاب و مقاله و پایان نامه نیک است . 👶 زایمان خوب و نوزاد آن خوب تربیت شود و رزقش زیاد و خوش قدم و ستاره اقبالش سبک است . ان شاءالله 🤕 بیمار امروز نیز زود خوب شود . 🚘 مسافرت : سفر خوب و مفید و سودمند است . با جستجوی کلمه" تقویم همسران"درتلگرام و ایتا به کانال ما بپیوندید . 🔭 احکام نجوم . 🌓 امروز قمر در برج اسد است و برای امور زیر نیک است : ✳️ جابجایی و نقل و انتقال . ✳️ ورود به خانه نو . ✳️ جهیزیه بردن . ✳️ خرید ملک و خانه . ✳️ خواستگاری و عقد و ازدواج . ✳️ شروع به درمان و جراحی . ✳️ خرید حیوان و چار پایان . ✳️ کندن چاه و کانال و قنات. ✳️ و عهد نامه نوشتن با رقیب نیک است . 💑 حکم مباشرت امشب(شب چهارشنبه ) ، مباشرت و زفاف عروس کراهت دارد . 🔲 این اختیارات یک سوم مطالب سررسید تقویم همسران است مطالب بیشتر را در کتاب تقویم همسران مطالعه بفرمایید . 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات،(سروصورت)دراین روز از ماه قمری ، باعث دولت می شود . 💉💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن 🔴 یا در این روز از ماه قمری ، موجب مرگ ناگهانی می شود . ✂️ ناخن گرفتن سه شنبه برای ، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید برهلاکت خود بترسد . 👕👚 دوخت و دوز. سه شنبه برای بریدن،و دوختن روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد) ✅ وقت در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن) 😴😴 تعبیر خواب تعبیر خوابی که شب " چهار شنبه " دیده شود طبق ایه ی 8 سوره مبارکه " انفال " است . لیحق الحق و یبطل الباطل .... و از معنای آن استفاده می شود که میان خواب بیننده و دیگری اختلافی پیش آید و دعوا را نزد قاضی یا حَکَم برند و معلوم شود حق با خواب بیننده بوده است . ان شاءالله و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. ❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه که موجب رسیدن به آرزوها میگردد . 💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به و و سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد . 🚀 با جستجوی " تقویم همسران" در تلگرام و ایتا و سروش به ما بپیوندید . 🌸 زندگیتون مهدوی 🌸 📚 منابع ما👇 تقویم همسران تالیف:حبیب الله تقیان انتشارات حسنین علیهما السلام قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24 تلفن : 025 377 47 297 0912 353 2816 0903 252 6300 📛📛📛📛📛📛📛📛📛 مطلب تخصصی و مفید تقویم همسران را هر شب در 👇‌اینجا👇دریافت کنید 👇عضو شوید👇 لینک کانال در ایتا و سروش @taghvimehamsaran ╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮ *ان الابرار لفی نعیم* کانال عمومی پیام رسان ایتا @abrar40 ╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋اگه امروز بتونے یک تفاوت ڪوچک در زندگیت ایجاد ڪنے، امروز تبدیل به یڪے از متفاوت‌ترین روزهاے عمرت میشه ...✌️🏻 🌸ےڪ ذره مهربون‌تر باشی، 🌸ےڪ ذره آروم‌تر باشی 🌸یا یک ذره بیشتر به خداوند اعتماد ڪنی 🌸یا یک ذره بیشتر قدر خودت رو بدونی 🌸ِیا یک ذره تر باشی امروز خیلے ساده و صمیمے به خدا بگو:🤲🏻❤️🤲🏻❤️🤲🏻 خداےا امروز بهم انرژے و عشق بده میخوام تا شب به چند تا از بنده‌هات ڪمک ڪنم و دل چند نفر رو تا شب شاد ڪنم بگو :🤲🏻🌸🤲🏻 خداےا ممنونم ڪه امروز هم لیاقت زندگے ڪردن رو به من هدیه ڪردے ... ڪمکم ڪن تا حضور دلنشینت رو احساس ڪنم ♡ 😊سلام امروز بندگیتانبخیر و نیکی.... ╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮ *ان الابرار لفی نعیم* کانال عمومی پیام رسان ایتا @abrar40 ╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
✴️ چهارشنبه 👈 1 اردیبهشت / ثور 1400 👈 8 رمضان 1442 👈 21 آوریل 2021 🏛 مناسبت های دینی و اسلامی . 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی . ❇️ امروز روز مبارک و مختاری است برای امور زیر : ✅ملاقات با قاضی پیگیری امور قضایی. ✅ شروع به کار و آغاز شغل. ✅ و رفتن نزد رؤسا نیک است . 👶 مناسب زایمان و نوزاد عمری طولانی دارد و ولادتش خوب و متوسط الحال است . ان شاءالله 🚘مسافرت : اصلا خوب نیست و درصورت ضرورت همراه صدقه باشد . 🔭 احکام نجوم. 🌗 این روز قمر در برج اسد و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است : ✳️ خرید حیوانات چارپایان . ✳️ شروع به شغل و کار . ✳️ کندن چاه و کانال . ✳️ نقل و انتقالات و جابجایی . ✳️ ورود به خانه نو و شهر جدید. ✳️ جهیزیه بردن . ✳️ شروع به معالجه و درمان . ✳️ و عهد و پیمان نوشتن با رقیب خوب است . ✳️ برای مطالب بیشتر باجستجوی کلمه" تقویم همسران" به کانال ما درتلگرام و ایتا بپیوندید . 👩‍❤️‍👨 حکم مباشرت امشب ( شب پنج شنبه ) ، مباشرت برای سلامتی نیک است و فرزند عالمی از عالمان یا حاکمی از حاکمان خواهد شد .ان شاالله 💉💉 حجامت خون دادن فصد باعث درد سر می شود. 💇‍♂💇 اصلاح سر وصورت باعث بیماری می شود.باجستجوی کلمه"تقویم همسران"به کانال ما درتلگرام و ایتا بپیوندید. 😴🙄 تعبیر خواب خوابی که (شب پنجشنبه) دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 9 سوره مبارکه " توبه " است . اشتروا بایات الله ثمنا قلیلا ... و مفهوم آن این است که دو نفر برای قطع معامله یا توافقی نزد خواب بیننده بیایند.و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. ✂️ ناخن گرفتن 🔵 چهارشنبه برای ، روز مناسبی نیست و باعث بداخلاقی میشود. 👕👚 دوخت ودوز چهارشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود.ان شاالله ✴️️ وقت در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) ❇️️ روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه که موجب عزّت در دین میگردد 💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_رضا_علیه السلام_ و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد . شما میتوانید با جستجوی کلمه" تقویم همسران" در تلگرام ایتا و سروش به کانال ما بپیوندید. 📚 منابع مطالب ما: 📔تقویم همسران نوشته ی حبیب الله تقیان قم:انتشارات حسنین علیهما السلام ادرس: پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24 تلفن: 09032516300 0912 353 2816 025 377 47 297 📛📛📛📛 لینِک کانال در ایتا و سروش 👇 @taghvimehamsaran 🌸زندگیتون مهدوی ان شاالله🌸
🌸چه روز مبارکی است امروز ... 🌺باور کردنی نیست که امروز تولد 64 سالگی توست زیرا تو تا ابد برای ما همان قهرمان رشید و دلاور 25 ساله ای که خود را برای رساندن قطره آبی به دوستان تشنه کامت به آب و آتش زده ای و ما آن ناتوان عمر از کف داده در انتظار قطره ای آب.🌹 🌹 تو زنده ای تا ابد و ما مرده ایم اگر چه زنده ایم.🌹 ╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮ *ان الابرار لفی نعیم* کانال عمومی پیام رسان ایتا @abrar40 ╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
ابرار
#بخش8 #رویای_نیمه_شب #مظفر_سالاری #قسمت_هفدهم خندید. -داری کم کم شاعر می شوی! گفتم: «چطور می توانی
من این ماجرا را از پسر اسماعیل هرقلی شنیدم. خدا او را بیامرزد! مرد زحمتکش و درست کاری بود. این ماجرا به قدری مشهور است که بسیاری از مردم حله و بغداد، آن را به یاد دارند. پدربزرگت هم باید آن را شنیده باشد. - یادم نمی آید چیزی در این باره به من گفته باشد. - زمانی که اسماعیل جوان بود، دملی در ران پای چپش بیرون می آید، به بزرگی کف دست. ھر سال، فصل بهار این دُمل می ترکیده و مرتب از آن چرک و خون می آمده. فکرش را بکن. بیچاره دیگر نمی توانسته به کار و زندگی اش برسد. می دانی که روستای «هرقل» نزدیک حله است. اسماعیل آن جا زندگی می کرده. -بله، می دانم کجاست. در سفر دوسال پیش، کاروان ما کنار آن روستا منزل کرد. -اسماعیل به حله می آید. سراغ عالم بزرگ حله را می گیرد، مردم نشانی خانه ((سید بن طاووس)) را به او می دهند و می گوییند: ((او از بزرگ ترین و پرهیز کارترین دانش مند روزگار است و شیعه و سنی برای حل مشکلات شان به سراغش می روند)). اسماعیل می رود پیش «سیدبن طاووس». جراحت پایش را نشان می دهد. سیدبن طاووس با خوشرویی قول می دهد که برای بهبودی اش کمک کند.. -چیزهایی از بزرگواری و دانش او شنیده ام. -سید، جراحان حله را حاضر می کند تا دمل را معاینه و معالجه کنند. آنها می گویند دمل، روی رگ حساسی قرار گرفته و علاج آن تنها در بریدن و برداشتن است. سید می گوید اگر چارۀ دیگری ندارد این کار را بکنید. می گویند: امکان زیادی دارد موقع جراحی، به آن رگ حساس صدمه بخورد و اسماعیل بمیرد. سید، اسماعیل را به بغداد میبرد. آن جا هم دمل را به زبده ترین جراحان آن شهرنشان می دهد. آنها همان حرف جراحان حله را میزنند. سید می خواسته به حله برگردد. اسماعیل می گوید حالا که تا بغداد آمده ام، بهتراست به زیارت تربت امامان سامرا بروم. در سامرا، مرقد امام علی النقی و امام حسن عسکری را که امامان دهم و یازدهم ما هستند، زیارت می کند. بعد به «سرداب مقدس» می رود و امام زمان را نزد خدا، شفیع خود قرار می دهد تا از آن گرفتاری نجات پیدا کند. - سرداب مقدس کجاست؟ - محلی است که امام زمان از آن جا ناپدید شد و غیبت خود با شروع کرد. بسیاری، در آن سرداب، خدمت آن حضرت رسیده اند. اسماعیل چند روزی را سامرا می ماند. در آن مدت، کارش راز و نیاز با پروردگار و توسل به امامان بوده. روز پنج شنبه ای، بیرون شهر، در دجله غسل می کند. لباس پاکیزه ای می پوشد تا برای آخرین بار به زیارت قبر امامان و سرداب مقدس برود. وقتی به حصار شهر می رسد. چهار اسب سوار در مقابل خود می بیند. سه نفرشان جوان و چهارمی، یک پیرمرد بوده.یکی از مردان جوان، هیبت و وقار بیشتری داشته. آن ها به او سلام می کنند. فکر می کند که آنها از بزرگان و دامداران آن ناحیه اند. مردی که وقار و هیبت فراوانی داشته از او میپرسد: «فردا باز می گردی؟» اسماعیل جواب می دهد. «بله، فردا به حله برمی گردم.» آن مرد میگوید: «پیش بیا تا آن چیزی که تو را به رنج و درد مبتلا کرده ببینم.» اسماعیل مایل نبوده که آن مرد به دمل پایش دست بزند. میترسیده دوباره خون و چرک بیرون بیاید و لباسش را آلوده کند و او نتواند با خیال راحت به زیارت برود. با این حال، تحت تأثیر هیبت آن مرد قرار می گیرد و پیش می رود. آن مرد، روی اسب خم می شود. دست راستش را روی شانه اسماعیل تکیه می دهد، دست دیگرش را روی زخم میگذارد و فشار می دهد. اسماعیل اندکی احساس درد می کند. بعد آن مرد روی اسب راست می نشیند. پیرمردی که همراه آنها بوده می گوید: «رستگار شدی، اسماعیل !» تعجب می کند اسم او را از کجا می دانند. پیرمرد می گوید: «ایشان امام زمان تو هستند.» اسماعیل هیجان زده و خوش حال پیش می رود و پای امامش را میبوسد. آن حضرت اسب خود را به حرکت درمی آورد. اسماعیل هم دوان دوان با آنها حرکت می کند. امام به او می فرماید: «برگرد!» . ... ╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮ *ان الابرار لفی نعیم* کانال عمومی پیام رسان ایتا @abrar40 ╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯ ...