🔴 جنایت جدید علیه اقلیتها در کانادا
گروه بینالملل: در روزهایی که بومیان کانادایی با افشای راز نسلکشی سازمان یافته در مدارس مذهبی این کشور، خواستار پاسخگویی و عذرخواهی دولت و مقامات رسمی هستند، روز گذشته رسانهای شدن خبر مربوط به حمله عامدانه یک نژادپرست کانادایی به یک خانواده ۵ نفره مسلمان که منجر به کشته شدن ۴ نفر از اعضای این خانواده شد، سوالاتی جدی را درباره وضعیت حقوق بشر در کانادا و امنیت اقلیتهای دینی و نژادی در این کشور پدید آورده است.
* حمله عامدانه به یک خانواده مسلمان در کانادا
به گزارش «وطنامروز»، رسانههای کانادا بامداد دیروز (به وقت تهران) گزارش دادند عصر یکشنبه راننده یک کامیون عمدا با خودروی سنگین به ۵ عضو یک خانواده مسلمان حمله کرده و ۴ نفر از آنها را کشته است. وبگاه «سیبیسی» کانادا گزارش داد این خانواده هنگام عبور از خیابانی در شهر «لندن» واقع در استان «انتاریو» هدف حمله قرار گرفتند. ضارب با کامیون به این خانواده حمله کرد، ۴ نفر از آنها را کشت و از محل حادثه متواری شد
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
⭕️ غربالگری ، نقش اصلی عقل
🔽 عقل آن وقت براى انسان عقل است كه به شكل غربال در بيايد؛
يعنى هرچه را كه وارد مى شود سبک سنگين كند، غربال كند، آنهايى را كه به درد نمى خورد دور بريزد و به دردخورها را نگاه دارد.
🔽 حديثى هست كه ظاهرا از پيغمبر اكرم و ناظر به همين مطلب است و از اين احاديث زياد است؛ مى فرمايد:
براى جهالت انسان همين بس كه هر چه مى شنود نقل كند (خوش باورى)
🔽 عجيب اين است كه با اينكه ما در روايات خودمان داريم كه:
راوى بايد نقاد باشد و هرچه را كه مىشنود روايت نكند،
مع ذلك مى بينيم كه در ميان همين راويان و محدثان يا مورخان خودمان فراوان ديده مى شوند [افرادى كه اين اصل را رعايت نمى كنند.]
⭕️ «فبشر عباد. الذين يستمعون القول فيتبعون أحسنه أولئك الذين هداهم الله و أولئك هم أولوا الألباب»(زمر: ۱۸-۱۷ )
استناد مىفرمايد.
🔽 آيه عجيبى است: بشارت بده بندگان مرا، آنان كه سخن را استماع مى كنند.
بعد چه كار مىكنند؟ آيا هرچه را شنيدند همان را باور مىكنند و همان را به كار مىبندند يا همه را يكجا رد مىكنند؟
🔽 «فيتبعون أحسنه»: نقادى مىكنند، سبک سنگين مىكنند، ارزيابى مىكنند، آن را كه بهتر است انتخاب مىكنند و آن بهتر انتخاب شده را پيروى مىنمايند.
🔽 آن وقت مى فرمايد:
چنين كسانى هستند كه خدا آنها را هدايت كرده (يعنى هدايت الهى و استفاده از نيروى عقل اين است)
«و اولئك هم أولو الالباب»: اينها براستى صاحبان عقل هستند. اين، دعوت عجيبى است.
🔽 از اين آيه... كاملا پيداست كه يكى از بارزترين صفات عقل براى انسان همين تمييز و جدا كردن است؛
جدا كردن سخن راست از سخن دروغ،
سخن ضعيف از سخن قوى،
سخن منطقى از سخن غير منطقى،
و خلاصه غربال كردن.
📚 مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى(تعليم و تربيت در اسلام) ؛ جلد ۲۲ ؛ صفحه ۷۰۳-۷۰۱-با تلخیص و ویرایش
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
🔴 معیار قرار دادن اکثریت اشتباه است
🔽 حضرت امام موسی کاظم عليه السلام خطاب به هشام مىفرمايد:
قرآن، كثرت را مذمت كرده است آنجا كه مىفرمايد:
«و إن تطع أكثر من في الأرض يضلوك عن سبيل الله إن يتبعون إلا الظن و إن هم إلا يخرصون» (انعام ۱۱۶)
اگر اكثر مردم را پيروى كنى تو را گمراه مى كنند؛ چون اكثر مردم تابع عقل نيستند، تابع گمان و تخمينند، همين كه چيزى در خيالشان پيدا مىشود دنبالش مىروند.
چون اكثر اينجور هستند، پس به اكثر اعتماد نكن.
⏹ اين هم خودش نوعى ديگر استقلال بخشيدن به عقل است و دعوت به اينكه عقل بايد معيار باشد.
✍️ حبیب الله یوسفی
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
⭕️ سرایت فساد از «خواص» به متن جامعه
🔻درستکاری و فساد طبقات اجتماع در يكديگر تأثير دارد. ممكن نيست كه ديوارى بين طبقات كشيده شود و طبقهاى از سرايت فساد يا درستکاری طبقه ديگر مصون يا بىبهره بماند...
🔻ولى معمولاً فساد از «خواص» شروع مىشود و به «عوام» سرايت مىكند
و درستکاری بر عكس از «عوام» و بيدارى آنها آغاز مىشود و اجبارا «خواص» را اصلاح میکند.
يعنى معمولاً فساد از بالا به پايين مىريزد و درستکاری از پايين به بالا سرايت مىكند.
🔻روى همين اصل است كه مى بينيم حضرت اميرالمؤمنين امام على عليه السلام در تعليمات عاليه خود، بعد از آنكه مردم را به دو طبقه «عامه» و «خاصه» تقسيم مى كند، نسبت به درستکاری و به راه آمدن خاصه اظهار يأس و نوميدى مىكند و تنها عامه مردم را مورد توجه قرار مىدهد.
🔻در دستور حكومتى كه به نام مالک اشتر نخعى مرقوم داشته مىنويسد:
«براى والى هيچ كس پرخرجتر در هنگام سستى، كم كمک تر در هنگام سختى، متنفرتر از عدالت و انصاف، پرتوقعتر، ناسپاستر، عذرناپذيرتر، كم طاقتتر در شدايد از«خواص» نيست.
همانا استوانه دين و نقطه مركزى مسلمين و مايه پيروزى بر دشمن «عامه» (توده مردم) مىباشند، پس توجه تو همواره به اين طبقه معطوف باشد.
📚 مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (داستان راستان) ؛ جلد ۱۸ ؛ صفحه ۱۸۹- با ویرایش
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
🔴 دو درس بسیار مهم از محضر حضرت امام جعفر صادق علیه السلام
🔽 حضرت امام جعفرصادق عليه السلام فرمود:
خداوند در قرآن بندگان خويش را با دو آيه اختصاص داد و تربیت کرد:
1️⃣ تا به چيزى علم پيدا نكردهاند تصديق نكنند (شتابزدگى در تصديق)
2️⃣ تا به چيزى علم پيدا نكردهاند، تا به مرحله علم و يقين نرسيدهاند، انکار نكنند (شتابزدگى در انكار)
🔽 خداوند در يک آيه فرمود:
«أَ لَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِمْ مِيثاقُ الْكِتابِ أَنْ لا يَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَ» ( اعراف/ ۱۶۹)
آيا از آنها در كتاب پيمان گرفته نشده كه جز آنچه حق است به خداوند نسبت ندهند؟
🔽 در آيه ديگر فرمود:
«بَلْ كَذَّبُوا بِما لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ» (يونس/ ۳۹)
انكار كردند و تكذيب كردند چيزى را كه به علم آن احاطه نداشتند (نمىشناختند)
✍️حبیب الله یوسفی
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
🔴 حضرت امام جعفر صادق علیه السلام، نماد وحدت اسلامی
🔻 تمام امامهاى اهل تسنن يا بدون واسطه و يا با واسطه شاگرد امام بوده و نزد امام شاگردى كرده اند. در رأس ائمه اهل تسنن، ابو حنيفه است،
🔻نوشته اند ابو حنيفه دو سال شاگرد امام بوده و اين جمله را ما در كتابهاى خود آنها مىخوانيم كه گفتهاند او گفت:
اگر آن دو سال نبود نعمان از بين رفته بود. (نعمان، اسم ابو حنيفه است)
🔻مالک بن انس كه امام ديگر اهل تسنن است نيز معاصر امام صادق است.
او هم نزد امام مى آمد و به شاگردى امام افتخار مىكرد.
همين مالک مى گويد:
چشمى نديده و گوشى نشنيده و به قلب بشر خطور نكرده مردى بافضيلت تر از جعفر بن محمد الصادق.
🔻شافعى در دوره بعد بوده ولى او شاگردى كرده شاگردان ابوحنيفه را و خود مالک بن انس را.
🔻احمد حنبل نيز سلسله نسبش در شاگردى در يک جهت به امام مى رسد. و همينطور ديگران.
🔻امروز خيلى از علما در دنيا هستند كه با اينكه با مذهب تشيع فوق العاده دشمن و مخالفند ولى براى شخص امام صادق كه اين مذهب به او منتسب است احترام قائلند.
📚 مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (سيرى در سيره ائمه اطهار عليهم السلام)، جلد ۱۸، صفحه: ۷۵-۷۳- با تلخیص و ویرایش