#تمیزی_یا_گرفتن_اعتماد_به_نفس
یک روز بچم 🧒🏻گفت که میخوام جورابامو🧦 بشورم. منم که همان ذهنیت سابقی که هممون داریم را داشتم👈🏻وای الان کثیف میشوره، الان همه جا رو کفی میکنه جز جورابها، الان زندگیم کثیف میشه و غیره.😖
❌ این ذهنیت از همان دوران کودکی خودم تو ذهنم مونده بود. مادرم به خاطر حساسیتهای زیاد اجازه نمیداد که خودمون در سنین کودکی کارهای متناسب با سنمون انجام بدیم. بعد هم که بزرگتر شدیم بعد لباس شستنِ ما حتماً اونارو آب میکشید.
ولی دوست داشتم اگر یک روزی بچهدار بشم😌 هیچ وقت این کار را در حقش نکنم. چون اینطوری مادرم نشان میداد که به ما اعتماد نداره.
من هم در یک ظرف کوچک پلاستیکی🥣 یک قاشق پودر لباسشویی ریختم و دادم دستش. گفتم برو تو حیاط اینقدر هم آب بریزی بسه. بعد هم یک بند رخت کوچک پایینتر بستم تا قدش برسه و بتونه پهن کنه. رفت خوب بازی کرد و جورابارو هم شست و پهن کرد. هیچ جا را هم کفی نکرد.
بعد هم خوابید. آخه خسته شده بود😂
باور کنید رنگشون تغییر نکرده بود. رفتم و پنهانی جورابارو برای اینکه تمیز بشن دوباره شستم تا بعد از خشک شدن این حس بهش دست بده که تمیز کار کرده و همون جایی پهن کردم که خودش پهن کرده بود.
تا الان که ۱۵ سالشه مشکلی برای جوراب شستنها ندارم. دنبالش لازم نیست بدوم تا جوراباشو از گوشه کنار جمع کنه.
🌸 رشد اصل است. همه چیز باید حول محور رشدِ کودک شکل بگیرد.
نظافت مهم است ولی به خاطر نظافت به رشد آسیب نزنید.
مکان خاصی و شرایط خاصی را برای تجربه و دستورزی بچهها فراهم کنید.
#مادر_و_کودک_ادبستانی
#تجربه_مادری
#ادبستان_صدرا