نه در سینه مسیر آه را می‌بندند از هر طرف تو راه را می‌بندند تاریکی محض‌اند که حتی در روز بر نیزه گلوی ماه را می‌بندند #محمدحسن_بیات_لو #سفینه_النجاه #نذر_شعر @adabiatqom

ده هستم اگر چه کوفه و از یار بی‌نصیب شوق نگاه توست مرا کرده ناشکیب ترسی به دل ندارم از این دشمنان دین من مسلمم که در صف پیکار بی‌رقیب دیروز بوده‌ام سر دستان کوفیان امروز بین این همه ماندم ولی غریب زین همرهان سست عناصر دلم گرفت در حیرتم از این همه دنیای پرفریب شد تکیه‌گاه من در و دیوار خانه‌ها در کوچه‌های خلوت این شهر نانجیب مولای من حسین نیا کوفه بی‌وفاست ای کاش می‌رسید به تو زودتر حبیب #سید_موسی_حسینی_کاشانی #سفینه_النجاه #نذر_شعر @adabiatqom

یازده درکوفه مهمان بود و اما جا ندارد حرمت برایِ کوفیان معنا ندارد دارالعماره آخر مهمان نوازیست جایی برایِ عترتِ طاها ندارد #ص_اسدی #سفینه_النجاه #نذر_شعر @adabiatqom

دوازده در کوفه نبود غیر هانی مردی ای کاش زن و بچه نمی‌آوردی من با سرم آمدم دم دروازه تا بلکه مرا ببینی و برگردی #علی_سلیمیان #سفینه_النجاه #نذر_شعر @adabiatqom

سیزده نکرده است به عهدش کسی وفا مسلم رسیده ای به سرانجام ماجرا مسلم علی ندیده وفا از اهالی این شهر نشسته‌ای به امید وفا چرا مسلم؟ نماز مغرب اگر صدهزارتا باشند دوباره یک نفری موقع عشا مسلم دوچشم مردم این شهر کور خواهد شد اگر اشاره کند برقی از طلا مسلم ببین که مردتر از مردهاست پیرزنی امید نیست به این قوم بی‌حیا مسلم شب نجات تو از دست شبه مردان است هزار شکر که دیگر شدی رها مسلم رسیده‌ای به سرانجام و حیله‌ی کوفی ببین خیال تو را برده تا کجا مسلم اگر چه از سر دارالاماره می افتی سرت نمی‌رود اما به نیزه‌ها مسلم هزار شکر خدا را دگر نمی ماند تن تو روی زمین زیر دست و پا مسلم ولی قرار شده تشنه لب شهید شوی به احترام لب شاه کربلا مسلم #مجتبی_خرسندی #سفینه_النجاه #نذر_شعر @adabiatqom

چهارده آه از دل سنگ و آه از مردم پست از آدمیان کافر پول پرست دستی که نوشته بود تا کوفه بیا امروز به خون مسلمت آلوده‌ست #سید_رسول_بابامیری #سفینه_النجاه #نذر_شعر @adabiatqom

پانزده این قوم همه کافر در دین هستند با آل علی دشمن دیرین هستند لب‌های پر از خنده مسلم‌کش‌ها گوینده‌ی اشهد دروغین هستند #سید_رسول_بابامیری #سفینه_النجاه #نذر_شعر @adabiatqom

شانزده در کوفه فقط شور و شری بود که رفت با مسلم سردار سری بود که رفت افسوس که از بام رهایش کردند او سرخ‌ترین کبوتری بود که رفت #دادیار_حامدی #سفینه_النجاه #نذر_شعر @adabiatqom

هفده کوفیان خورشید را از روی بام انداختند روز روشن را به شب‌های خیانت باختند روضه‌ی مسلم گریزی بی‌نهایت تلخ داشت اسب ها بر پیکر خون خدا می‌تاختند #طاهره_ابراهیم_نژاد_آکردی #سفینه_النجاه #نذر_شعر @adabiatqom

هجده این نامه اگر بدون مقصد بشود پیمان‌شکنی وفور و بی‌حد بشود یک شهر کمر به کشتنت گر بستند ای عشق! برو هرآنچه باید بشود #سمیه_صالحی #سفینه_النجاه #نذر_شعر @adabiatqom

نوزده در کوفه کسی کاش که مهمان نشود آواره‌ی کوچه و خیابان نشود ای کاش کسی شبیه مسلم اینقدر درگیر غم عذاب وجدان نشود #محمدحسین_یادگاری #سفینه_النجاه #نذر_شعر @adabiatqom

بیست در شهر هزار فتنه جریان دارد این شهر گمان مبر که انسان دارد پهن است بساط کینه و نامردی انگار که کوفه باز مهمان دارد #ماهرخ_درستی #سفینه_النجاه #نذر_شعر @adabiatqom