eitaa logo
کانال ادبیات جامع دهم، یازدهم و دوازدهم
8.8هزار دنبال‌کننده
186 عکس
439 ویدیو
2.9هزار فایل
تحلیل کتب فارسی ،‌نگارش ،‌علوم و فنون ۱_۲_۳ ,پاسخ به خودارزیابی ها,نمونه سوالات مستمر و ترم https://eitaa.com/adabiyatjame1112 مدیر کانال : فرحناز حسینی @Fhossieni ادمین : @Zahraghadirian (فقط جهت ارسال مطلب برای کانال)
مشاهده در ایتا
دانلود
غز ل: نگارش دوازدهم درس اول خاطره "قل سیروا فی الارض" بگو در زمین سفر کنند.این آیه قرآنی که مقدمه ی یکی از درس های جغرافیا بود،پرنده ی خیال مرا با خود به گذشته های دور برد.گذشته ای پر از خاطرات تلخ و شیرین کودکی. روزهای خوش بهاری بود، درست به یاد ندارم اوایل اردیبهشت بود یا اواسط آن، آنقدر سرمست بازی های کودکانه ی خود بودم که زمان را به دست فراموشی سپرده بودم. صبح یکی از روزهای بهاری که پرتوهای خورشید، خرامان خرامان و با ناز و کرشمه بر زمین قدم می گذاشتند، پدرم با لبخند وارد خانه شد و با شور و شوقی وصف نشدنی رو به مادرم گفت:چند روزی از شرکت مرخصی گرفتم وسایل را جمع کنید قرار است به شیراز برویم. پدرم عاشق حافظ بود و اگر هر شب یکی از غزل های حافظ را نمی خواند تا صبح خواب به چشم هایش نمی آمد. خلاصه وسایل را جمع کرده و به دل جاده زدیم.در تمام طول راه پدرم از شیراز می گفت و ما را مشتاق شیراز و وضع بی مثالش می کرد. به شیراز رسیدیم، گویی تکه ای از بهشت بود، درختان سرو و نارنج در کنار پیاده رو مانند دو معشوق در آغوش هم فرو رفته بودند و منظره ای ساخته بود که هیچ وقت چشم آدمی را خسته نمی کرد. اما این فقط شروع آن سفر بیاد ماندنی بود، و آرامشی که به دلهایمان سرازیر شده بود فقط و فقط آرامشی بود قبل از طوفان. در روز سوم هیچ نقطه ای از شیرازنمانده بود که زیر پا نگذاشته باشیم، از شاهچراغ و آن حرم بینظیرش که کم از حرم برادرش امام رضا ع نداشت،تا آرامگاه سعدی و حافظ که زنده کننده ی حس غرور در دل هر ایرانی است. در راه بازگشت به خانه همه ی ما حس و حال عجیبی داشتیم و انگار در دلهایمان رخت می شستند. و همگی با نوعی شک و تردید به هم نگاه می کردیم و گویی می دانستیم این لحظه ها، لحظه های آخر بودن با پدر خانواده است. آخرین لحظه هایی که در کنارش و در هوایش نفس می کشیم و پدر قصد دل کندن از حافظی که یار قدیمی اش بود نداشت.و صدای ممتد بوق کامیون که از لاین خارج شده بود، این شک و دودلی را از دل همه ی ما ربود و پدر را با خود برد. با صدای خسته نباشید معلم به خود می آیم و از خاطرات جدا می شوم. به یاد متنی از کتاب کویر دکتر شریعتی می افتم:"همه طبقات آسمان را گشته ام، بر جاده ی کهکشان ها تاخته ام، صحرای ابدیت را در نور دیده ام، با خدایان،ایزدان، با همه ی ارواح جاوید که در آسمان خفته اند آشنا بوده ام، اما در هیچ کدام رنگ و بویی از تو نیافته ام!" پدر آن قصه ی شیرین اما کوتاه زندگی... 🌿🌿🌿🌿🌿 نویسنده:کوثر مرادی دوازدهم انسانی دبیرستان کوثر(داراب-فارس) نام دبیر:طیبه اقبال کانال جامع ادبیات یازدهم و دوازدهم @adabiyatjame1112
4_5940684938603923935.pdf
1.62M
خلاصه و جمع بتدی درس ،نمونه متن ، پاسخ فعالیتها و پاسخ مدرس: فرحناز حسینی،استان البرز (کرج) کانال ادبیات جامع دهم،یازدهم و دوازدهم 🔰🔰🔰 https://t.me/adabiyatjame1112
4_5940684938603923935.pdf
1.62M
خلاصه و جمع بتدی درس ،نمونه متن ، پاسخ فعالیتها و پاسخ مدرس: فرحناز حسینی،استان البرز (کرج) کانال ادبیات جامع دهم،یازدهم و دوازدهم 🔰🔰🔰 https://t.me/adabiyatjame1112
18920928860689.pdf
1.53M
📖خلاصه درس (درسنامه)+ به کارگاه نوشتن قالب محتوا:pdf فرحناز حسینی ،استان البرز (کرج) ❌توجه:این فایل ویژه ی کلاسهای مجازی نوشته شده است شما به جای ویس در کلاس حضوری، موارد را به دانش آموزان توضیح دهید ❌ @adabiyatjame1112