#شعر ۸۷
مثنوی شاه و درویش
دُر دریای سَرمدست علی
جانشین محمدست علی
اسداللهِ سرور غالب
شاه مردان علی ابوطالب
هر که با شیر حق زند پنجه
پنجهٔ خویشتن کند رنجه
ساقی شیرگیر سرمستان
زیر دستش همه زَبَردستان
در کف، انگشت او کلیدی بود
درِ خیبر به آن کلید گشود
وز سر ذوالفقار آن فیاض
رشتهٔ کفر را شده مقراض
زیب این گلشن از جمال علیست
گل این باغ، رنگ آل علیست
بود عمزاده رسول خدا
چون رسول از خدا نبود جدا
پدران در نسب برابر هم
پسران در حسب برابر هم
گه سر خصم را جدا کرده
گه سر خویش را فدا کرده
هر شهی وقت بزم زر بخشد
شاه ما روز رزم سر بخشد
کرم خلق بخشش دِرَمست
گر کسی سر فدا کند کرمست
همه سرها فدای او بادا
همه شاهان گدای او بادا
بدرالدین هلالی استرآبادی
#هِلالی_جُغتایی
(اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم)
@adabkhane📙
هدایت شده از مهرواره امام حاضر
20.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدایت شده از کتیبه تاک
هوا بدون تو این روزها نفسگیر است
هنوز بیتو از این زندگی دلم سیر است
چقدر بیتو به تقویم کهنه زل بزنم
به خود دروغ بگویم، که دست تقدیر است
به دانه دانۀ تسبیح مادرم سوگند
غروب جمعه پس از تو همیشه دلگیر است
که گفته: سر به سر افسانه است آمدنت
که گفته: نام تو در دفتر اساطیر است
که گفته: صبح ظهور تو جنگ و خونریزی است
که گفته: صبح ظهور تو عصر شمشیر است
به ما نگاه نکن صبح جمعه بیداریم
به ما نگاه نکن اشکمان سرازیر است
کسی به آمدنت عاشقانه فکر نکرد
که کار مردم وامانده رأی و تفسیر است
بگو به من که چرا جادهها نمیفهمند؟
تو هر زمان که بیایی از این سفر دیر است
#علی_اصغر_شیری
#نیمه_شعبان
هدایت شده از شمس (ساقی)
(ألسّلامُ عَلَيكَ يا بقيةاللهِ فی أرضه)
#مدح
#میلاد
#امام_زمان
#شعر_انتظار
#مهدی_موعود
(شهسوار معدلت)
در سماوات ولایت، اختری شد جلوهگر
کز فروغش شد مشعشع، اختر و شمس و قمر
عرشيان، مات رخ خورشید آن فرخندهروی
فرشیان، در حسرت دیدار آن نیکو سِیَر
عامل حکم الهی، مصدر احکام حق
کز عدالت نیست مانندش به عالم سر به سر
کیست این مولود کز فرّ جمالش کائنات
در تب و تابند تا بینند او را یک نظر ؟
نوگل نرجس بُوَد، کز گلسِتان حیدری
عِطر جانبخشاش کند سرمست، اَبنای بشر
وارثِ دیهیم احمد، شهسوار معدلت
خاتم انگشتری عدل ـ امامِ دادگر
مَهدی آل محمّد، حجة بن العسکری
منجی خلق جهان ـ آن پادشاه منتظَر
شد تولّد نیمهی شعبان که تا کامل شود
آسمان شیعه، با منظومهی ثانی عشَر
لیک پنهان است پشت ابرِ هجران آن امام
هست عصر غیبت و عالم فتاده در خطر
ای امید شیعیان! جانها ز غم بر لب رسید
رفته طاقت، از تن درماندگان خونجگر
خیز و بشتاب و بزن از پردهی غیبت برون
با فروغ روی خود کن شام هجران را سحر
(ساقی) میخانهی جودی و احسان و کرم
میکنی سرمست، عالم را چو گردی جلوهگر
سید محمدرضا شمس (ساقی)
#شمس_ساقی
eitaa.com/shamssaghi