‍ 🔻ميان عاشق و معشوق هيچ حائل نيست تو خود حجاب خودي #حافظ از ميان برخيز ¹ 🔺وَاَنَّکَ لاٰ تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِکَ اِلّٰا اَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمٰالُ دُونَکَ و به یقین تو از مخلوقاتت دور نیستى مگر اینکه اعمال (بد) ایشان میان تو و آنها جدایى اندازد ² ۱-غزلیات حافظ، نسخه خطی، از کتاب‌خوان قائمیه ۲-بخشی از دعای ابو حمزۀ ثمالی، اپ مفاتیح نوین @adabkhani

‏﷽ ماه رمضان 🌙 #شهرِ خدا 🌃 🌱 مهمانان این #شهر گویا مقیم این خانه‌اند که احساس غریبی نمی‌کنند و آشنایی با زیر و روی شهر، از سر و رویشان می‌بارد. هر کدام برای خود جایی دارند و مقامی ... بعضی‌ها طبق معمول با خدا فاصله‌ای ندارند ولی بعضی‌ها چند کوچه آن طرف‌تر همسایه خدا هستند به هر حال در درون همه خانه‌ها، همیشه و بیش از همه اوقاتِ دنیا، حضور خدا احساس می‌شود. دست‌ها را به سوی خدا دراز می‌کنند ولی خدا را نزدیک‌تر از همیشه در آغوش مناجات خود می‌یابند و مدهوش ملاقاتش می‌شوند .... 🌱🌱 تشنگی و گرسنگی بر زیبایی نگاه پرتمنای دوستان خدا افزوده است حالت عاشقی و دلدادگی در دست به سوی سفره نان دراز نکردن مهمانان، و ضعف و بی‌رمقی بدن‌هایشان دیدنی است انگار همه عاشقند که آب در اختیار دارند ولی لب، تر نمی‌کنند و دیوانه‌اند که خوردنی در اختیار دارند ولی به روی خود نمی‌آورند همه از حال هم خبر دارند ولی در حالی که به هم عشق می‌ورزند و غمخوار یکدیگرند، روزها بر گرسنگی هم صبر می‌کنند اما شب‌ها بر اطعام یکدیگر سبقت می‌جویند 🌱🌱🌱 در #شهر خدا به مهمانان وعده داده شده است که اگر تا شام لب به آب و نان نزنند و جسم خود را از طعام و شراب خالی نگه دارند، خداوند جانِ آنان را از جامِ خود سیراب می‌کند و از جانب خود سیرشان می‌گرداند. ایشان هم حاضرند از گرسنگی و تشنگی بمیرند، اما جایِ خوانِ خدا را در جانشان خالی نگاه دارند، تا هنگامهٔ تحققِ وعدهٔ الهی را در اوج ضعف جسمانیِ روزه‌داریِ خود تجربه نمایند گویا از نور او نیرو می‌گیرند و از سِیر به سوی او سیراب می‌گردند ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ «از کتاب شهر خدا، علیرضا پناهیان، نشر بیان معنوی»

🌱🌱🌱🌱 در شب نشینی‌های شهر خدا رمزهای راز و نیاز گشوده می‌شود و سحرگاهان که قفل درهای بسته باز شده است ابواب نورانی لبخند خدا، آفتاب مغفرت را بر لب بام خانه‌ها می‌تاباند. آنجا شب‌ها از روز روشن‌تر است و روزها از شب آرامتر. خواب سبک شب، با آرامش سنگین روز هم‌بستر می‌شود؛ و رؤیاهای زیبای شبانه، روزها تعبیر می‌شوند. با آنکه از فرط قیمت، به جای شبانه‌روز لحظه‌ها شمرده می‌شوند، هیچ شتاب اشتیاقی با تعجیل تخریب نمی‌شود. 📚 شهر خدا، پناهیان، بیان معنوی،پانزدهم ۷۹، ص ۱۹

‌ 🌱🌱🌱🌱🌱 [ اهالی این شهر ] در هر نماز، گویا آخرین راز و نیازشان است و دارند با سجّاده خداحافظی می‌کنند و برای آخرین بار با خدا حرف می‌زنند. و هر بار که توفیق مناجات دیگر می‌یابند انگار برای اولین بار است که به محضر خدا می‌رسند و هرگز به یاد نمی‌آورند که تاکنون بارها از خدا عذرخواهی کرده‌اند هر بار که صدای گریه‌شان را می‌شنوی احساس می‌کنی انگار خدا به آنها گفته است که نه دیگر هرگز نمی‌بخشمتان. و بعد آنقدر ناله‌های جگر سوز سر می‌دهند تا او را راضی کنند در حالی که وقتی خوب نگاه می‌کنی خدا دارد آنها را گرم در آغوش قُربِ خود می‌فشارد و نوازششان می‌کند (کتاب شهر خدا، علیرضا پناهیان، نشر بیان معنوی، پانزدهم۷۹)

🏠 #پنجره | بیت شعری که شب گذشته رهبر انقلاب در دیدار شاعران خواندند 🔹️در لگد کوب حوادث جان دیگر یافتم 🔹️چون غبار از زیر پای کاروان برخاستم 💻 Farsi.Khamenei.ir

🌱🌱🌱🌱🌱 بعضی‌ها وقتی که به عبادات می‌رسند مثلاً نماز می‌خوانند دیگر اصلاً نگرانی ندارند که آیا این نماز مورد پسند خدا واقع خواهد شد یا نه؟ روزه این [ماه] رمضان مورد پسند قرار خواهد گرفت یا نه؟ در حالی که برای بسیاری از امور دیگر زندگی این گونه نگرانی‌ها را دارند خیلی ببخشید، انگار از خدا طلبکارند و حرف زور شنیده‌اند که مجبور به این عبادات شده‌اند و همین مقدار ناچیز را هم از سر آنها که دستور داده‌اند زیاد می‌دانند نمی‌دانند خدا اول به حسِ بندگان خود نگاه می‌کند و اگر کسی نگران قبولی عملش نباشد گویی دارد اعمالش را با کراهت انجام می‌دهد دیگر چنین اعمالی نزد خدا چه ارزشی دارد؟ اینجاست که بعضی‌ها از روزه [ماه] رمضان چیزی جز یک ماه گرسنگی و تشنگی عایدشان نمی‌شود خدایی که قبل از عمل و بعد از عمل و در متن عمل خودِ بنده‌اش و اقبال او و دل عاشق او را می‌خواهد وقتی بنده‌اش را ببیند که عباداتش را با بی‌اعتنایی به سوی خدا رها می‌کند و نگران رسیدن آنها به مقصود و قبولی آنها در نزد معبود نیست دیگر این عبادات چه ارزشی پیش خدا خواهد داشت ؟ (کتاب شهر خدا 🌙، علیرضا پناهیان، نشر بیان معنوی)

داشتم کتاب‌های فراکتاب رو مرور میکردم که چشمم خورد به این 👆 چاپ چهلم!! واقعاً حیف وقت و عمر که صرف چنین کتاب‌هایی بشه یا اون یکی صد سال تنهایی یا ... یا ... خدا بیامرز بیهقی اگر زنده بود به خاطر اون جمله معروفش دو دستی به سرش می‌کوبید! حتماً شنیدید، جمله‌ای به این مضمون که: هیچ نبشته نیست که به یک بار خواندن نیرزد @adabkhani

‏﷽ از آنجایی که احساس کردم صحبت‌های غیر ادبیاتی‌ام زیاد شده(!) و از طرفی شاید مخاطبین این کانال صرفاً پیگیر موضوع مخصوص همین کانال باشند و حوصله و علاقه بحث‌های متفرقه رو نداشته باشند کانال دیگری زدم جهت ارسال پست‌های مذهبی، سیاسی، تبیینی، معلمی و مطالبه‌گری و ... به نام « حَرب خوانی » با این شناسه: @harbkhani در تلگرام، ایتا و بله لطفاً عضو بشید و به دیگران معرفی کنید چون همون‌طور که مطلعید در عضوگیری استعداد ندارم 😁

‏﷽ سید بن طاووس و شب قدر سید بن طاووس کسی است که می‌فرماید من به دو دلیل، شب قدر را از غیر شب قدر می‌شناسم. عجب! افرادی هستند که شب قدر را شناسایی کنند؟ آری سید بن طاووس و نظایر او. فرمود دلیل نخستش این است که من در شب قدر نگاه می‌کنم به آسمان و زمین، از سر شب تا به صبح می‌بینم فوج فوج و دسته دسته فرشتگان به زمین می‌آیند و بر امام زمان(عج) نازل می‌شوند که در طول سال هیچگاه چنین شبی و چنین نزول فرشتگانی را ندیده‌ام؛ از این رو می‌فهمم امشب شب قدر است [...] فرمود علامت دوم شب قدر که به وسیله آن می‌فهمم شب قدر است، این است که در شب قدر، نسیم خوش و معطری شروع به وزیدن می‌کند که من، آن نسیم معطر و خوش را در هیچ سحری از سحرها در طول سال ندیده‌ام (معلوم می‌شود سید سحرها همیشه بیدار است، حواسش هم جمع است) من می‌بینم یک شب است که فقط آن نسیم می‌وزد می‌فهمم آن شب شب قدر است. ... منبع: چهارده گفتار پیرامون ارتباط معنوی با حضرت مهدی(عج)، حسین گنجی، نشر جمکران @adabkhani / @harbkhani

«حافظ و شب قدر» ▫️آن شب قدري كه گويند اهل خلوت امشب است يا رب اين تأثير دولت در كدامين كوكب است ▫️شب قدري چنين عزيز و شريف با تو تا روز خفتنم هوس است ▫️چه مبارك سحري بود و چه فرخنده شبي آن شب قدر كه اين تازه براتم دادند ▫️ در شب قدر ار صبوحي كرده‌ام عيبم مكن سرخوش آمد يار و جامي بر كنار طاق بود ▫️شب وصل است و طي شد نامه هجر سلام فيه حتي مطلع الفجر منبع: دیوان حافظ - نسخه خطی - کتابخوان قائمیه www.ghbook.ir/Book/3629

‏﷽ از کتاب‌های ضروری برای معرفی به نوجوانان، زندگی پروفسور محمود حسابی است. به نظرم برای بچه‌های پایه نهم به بعد اگر اهل مطالعه باشند مناسبه. این کتاب، توأمان، کلاس درس تلاش، صبر، ادب، عشق، میهن دوستی و ... است. برای ایجاد انگیزه و امید، مخصوصاً با توجه به روحیه تأثیرپذیری بالای نوجوانان، گزینه خوبی است اگر موارد مشابهی می‌شناسید خوشحال میشم معرفی کنید «استاد عشق در پاتوق کتاب » @harbkhani / @adabkhani

بیا به شام غریبان و آب دیده من بین به‌سان باده صافی در آبگینه شامی¹ #حافظ سوالی از خوانندگان: این بیت از حافظ خیلی نظرم رو جلب کرد، و سوالی که ذهنمو مشغول کرد اینه که آیا در ادبیات فارسی «شام غریبان» مختص واقعه کربلا استفاده می‌شه یا یک اصطلاح عمومیه؟ کسی از عزیزان می‌دونه؟ ¹دیوان حافظ، تصحیح رفیعی،انتشارات قدیانی

در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رود

‌ ‌ گلعُذاری ز گلستان جهان ما را بس زین چمن سایه آن سرو روان ما را من و هم صحبتی اهل ریا! دورم باد از گرانان جهان رطل گران ما را بس قصر فردوس به پاداش عمل می‌بخشند ما که رندیم و گدا دیر مغان ما را بس بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین وین اشارت ز جهان گذران ما را بس نقد بازار جهان بنگر و آزار جهان گر شما را نه بس این سود و زیان ما را بس یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم دولت صحبت آن مونس جان ما را بس از در خویش خدا را به بهشتم مفرست که سر کوی تو از کون و مکان ما را بس حافظ از مشرب قسمت گله بی‌انصافی‌ست طبع چون آب و غزل‌های روان ما را بس 🖋 دیوان حافظ تصحیح سید علی محمد رفیعی انتشارات قدیانی،دهم۹۶ @adabkhani

📢 متن کامل سروده‌ی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که یک بیت از آن را در آستانه عملیات وعده صادق در جلسه‌ای خواندند ✍ دِلا! ز معرکه‌ی محنت و بلا مگریز چو گِردباد به هم پیچ و چون صبا مگریز تو را است معجزه در کف، ز ساحران مهراس عصا بیفکن و از بیم اژدها مگریز تو موج غیرت و عزمی، ز بحر بیم مدار حذر ز غرش طوفان مکن ز جا مگریز ز سست عهدی ایام دلشکسته مشو نشانه باش چو پرچم، ز بادها مگریز چو صخره باش و مکن تکیه جز به دامن کوه به حق سپار دل خویش و از دعا مگریز تو از تبار دلیران خیبر و بدری چو ذوالفقار و چو حیدر بزن صلا مگریز به نوشخند منافق ز ره کناره مگیر به زهرخند معاند به انزوا مگریز چو ره به قبله‌ی امن است پایمردی کن خطا مکن، ز توهم به ناکجا مگریز چو تیر راه هدف گیر و بر هدف بنشین ز کجروی به حذر باش و از خدا مگریز «امین» خلق و امانت‌گزار یزدان باش به صدق کوش و خطر کن ز مدعا مگریز 💻 Farsi.Khamenei.ir

انصافاً زیباست ❤️ 👆

‌ ‏﷽. 👆👆👆 نقد بازار جهان بنگر و آزار جهان گر شما را نه بس این سود و زیان ما را بس 🔸نقد بازار جهان چیست؟ همان چیزی که شاعر در جای دیگری می‌گوید: «نقد عمرت ببرد غصه دنیا به گزاف» آنچه در حال حاضر از نعمت عمر داری؛ سرمایه نقدی که در کف توست؛ همین «امروز» و «اکنون». غنیمت شمردن لحظه لحظه زندگی و استفاده درست از آن؛ این همان بازاری‌ست که می‌توانیم در آن سود کنیم 🔸آزار جهان چیست؟ حسرت‌های منفی که از زمان گذشته باقی مانده*، و غم‌ها و اضطراب‌های آینده**، دو قیچی برای بریدن صفحه زیبای «حال»است 🔸🔸🔸 *زمانی هست که از آنچه -به ظاهر- کمبودهای گذشته بوده تجربه آموخته‌ایم، یا از اشتباهات پشیمان شده و در صدد جبران برآمدیم که این استفاده درست از گذشته است اما دائم غم نداشته‌ها را خوردن یا توقف و ناامیدی در خطاهای گذشته، سرمایه اکنون را از بین می‌برد ** دوراندیشی، تدبیر و برنامه‌ریزی همراه با توکل از افکار مثبت آینده است اما غم روزی فردا را خوردن و اضطراب آنچه نیامده باز هم سرمایه اکنون را به خطر می‌اندازد

یادآوریِ چند عنوان کتاب خوب! اینا رو مدت‌ها قبل در کانال معرفی کرده بودم اگه بچه کوچیک دارید حتماً تهیه کنید عناوین دیگر کتاب‌های مبتکران رو در سایتشون ببینید: michkapub.com

https://michkapub.com/product-category/subject/kids-stories-books/ اینم کتاب خوب دیگری از مبتکران 👆 ❗️ چند صفحه از هر کتاب رو در سایتشون میتونید مطالعه کنید

مأمون از امام پرسید: آیا شعر می‌سرایی؟ امام فرمود: «بسیار در خاطر دارم» خلیفه گفت: بهترین شعری که درباره بردباری به یادداری، بیان کن. امام ابیات زیبایی را خواند که برگردان فارسی‌اش چنین است: «اگر به نادانی پایین‌تر از خود گرفتار شوم مانع از آن می‌شوم که نفسم با نادانی پاسخ دهد و اگر با همتای خود در خردمندی روبه‌رو گردم بردباری پیشه می‌کنم تا از همانندم، برتر باشم و اگر با بالاتر از خویش در دانش و خرد روبه‌رو شوم برای او حق پیشتازی و فضیلت قائلم» مأمون گفت: چه شعر زیبایی! شاعرش کیست؟ حضرت فرمود: «یکی از جوانان ما» منبع: امام رضا(ع) و زندگی، مهدی غلامعلی،به نشر @behnashr ، ص۲۳ به نقل از عیون اخبارالرضا،ص۱۸۷،ح۱ @adabkhani 📜

مرتبط 👆👇