eitaa logo
کانون شعر و ادب پردیس الزهرا(س)
383 دنبال‌کننده
847 عکس
48 ویدیو
29 فایل
جاودان زی،‌ ای زبان دانش و فرزانگی تا به گیتی، نور بخشد آفتاب خاوری ✨🖋️ارتباط با دبیر مجموعه: @A_Jalalipour
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 ضرب المثل های ایرانی 🔹 ۱. مال یک جا می‌رود ایمان هزار جا این ضرب المثل در موقعیتی استفاده می‌شود که مالی از فردی دزدیده شود و مالباخته بدون اطمینان به همه کس شک و ظن داشته باشد و تهمت بزند. ✦✦ ۲. ماه پشت ابر نمی‌ماند. یعنی عاقبت حقیقت آشکار می‌شود. ✦✦ ۳. ﻣﺎﻫﯽ ﺍﺯ «سر» ﮔَﻨﺪﻩ ﮔﺮﺩﺩ ﻧﯽ ﺯ «ﺩُﻡ» ﻣﻔﺎﺳﺪ ﻭ ﮔﻤﺮﺍهی‌ها همیشه از کسانی سر می‌زند که در جامعه شناخته شده هستند و مسؤولیتی دارند. ✦✦ ۴. ﻣﺎﻫﯽ ﺭﺍ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺍﺯﺁﺏ ﺑﮕﯿﺮﯼ ﺗﺎﺯﻩ ﺍﺳﺖ. یعنی هر موقع که ﺳﻮﺩﯼ ﺑﻪ ﭼﻨﮓ ﺁﻭﺭﺩﯼ، آن را غنیمت بدان. ✦✦ ۵. ما پوستین ول کردیم، پوستین ما رو ول نمی‌کنه این مثل هنگامی استفاده می‌شود که فردی به امید سودی در کاری دخالت کند و در آن گرفتار شود و اگر کسی به او نصیحت کند که از خیر این کار بگذر برای دفاع از خود این مثل را استفاده می‌کند. ✦✦ @adabpardis
حالا انقدی که بوک‌مارک(نشانگر کتاب) می‌خرید کتاب هم می‌خونید یا اینم رفت تو لیست ادایی‌بازی‌هاتون؟😊 @adabpardis
ابن عمّاره از پدرش نقل می‌کند که گفت: از امام صادق (ع) پرسیدم: "چرا حضرت فاطمه (س) را زهرا نامیدند؟" حضرت فرمود: "برای این‌که هر گاه فاطمه (س) در محراب می‌ایستاد، نور او برای اهل آسمان می‌درخشید، همان‌طور که ستارگان برای اهل زمین می‌درخشند." •معانی‌الاخبار، ص ۶۴ | علل‌الشرایع، ج ۱، ص ۱۸۱ | بحارالأنوار، ج ۴۳، ص ۱۲• @adabpardis 🖤
🪵 چوب تو آستینت می‌کنم! زمان قاجار یکی از انواع تنبیه خلافکاران چوب در آستین وی کردن بوده است. ترتیب آن نیز چون این بود که دو دست محکوم را به شکل افقی نگاه می داشتند و سپس چوبی محکم و خم نشدنی را به موازات دستهای محکوم از یک آستین لباس او وارد کرده و از آستین دیگرش خارج می‌کردند. سپس مچ دست‌ها را با طنابی محکم به آن چوب می بستند تا محکوم دیگر نتواند دست هایش را به چپ و راست یا بالا و پایین حرکت دهد و یا آنها را خم کند. پس از آن، مدتی او را در جایی رو باز نگاه می‌داشتند تا پشه و مگس و دیگر حشرات مزاحم و چندش آور بر سر و صورتش بنشینند و او نتواند آن ها را از خود براند. دست های محکوم به دلیل بی حرکت ماندن پس از مدتی کرخت و بی‌حس می‌شد. 🤓 @adabpardis
دام دگر نهاده‌ام تا که مگر بگیرمش آنک بجست از کفم بار دگر بگیرمش آنک به دل اسیرمش در دل و جان پذیرمش گر چه گذشت عمر من باز ز سر بگیرمش دل بگداخت چون شکر بازفسرد چون جگر باز روان شد از بصر تا به نظر بگیرمش راه برم به سوی او شب به چراغ روی او چون برسم به کوی او حلقه در بگیرمش درد دلم بتر شده چهره من چو زر شده تا ز رخم چو زر برد بر سر زر بگیرمش گر چه کمر شدم چه شد هر چه بتر شدم چه شد زیر و زبر شدم چه شد زیر و زبر بگیرمش تا به سحر بپایمش همچو شکر بخایمش بند قبا گشایمش بند کمر بگیرمش خواب شدست نرگسش زود درآیم از پسش کرد سفر به خواب خوش راه سفر بگیرمش @adabpardis
💫 مولانا ▪️زاده : ۱۵ مهر ۵۸۶ هجری خورشیدی بلخ یا وخش ▫️درگذشت : ۴ دی ۶۲۵ هجری خورشیدی قونیه ▪️آرامگاه : قونیه، ترکیه ▫️محل زندگی : ایران ، افغانستان ، تاجیکستان ، ترکیه کنونی ▪️ملیت : ایرانی ▫️پیشه : شاعر و صوفی ▪️ آثار: مثنوی معنوی دیوان شمس فیه ما فیه مکتوبات مجالس سبعه ▫️سبک : مثنوی ، رباعی ، غزل ،نثر ▪️لقب : مولانا ، مولوی ، خمش ▫️دوره: خوارزمشاهیان (بلخ: ۱۲۰۷–۱۲۱۲، ۱۲۱۳–۱۲۱۷؛ سمرقند: ۱۲۱۲–۱۲۱۳) سلجوقیان روم (ملطیه: ۱۲۱۷–۱۲۱۹؛ آق‌شهر: ۱۲۱۹–۱۲۲۲؛ قرامان: ۱۲۲۲–۱۲۲۸؛ قونیه: ۱۲۲۸–۱۲۷۳) ▪️مکتب : تصوف @adabpardis
🔸احترام امام زاده با متولی آن است🔸 معنی: احترام هر کس را باید نزدیکان او حفظ نمایند. 🔹از خر شیطان پیاده شدن🔹 معنی: لج بازی نکردن 🔸اسب راگم کردن و پی نعلش گشتن🔸 معنی: اصل را از دست دادن و به دنبال فرع آن گشتن 🔹جهان ای برادر نماند بر کس دل اندر جهان آفرین بند و بس🔹 معنی: دوری از دل بستن به دنیا(نزدیک شدن به خدا) 🔸آهسته بیا آهسته برو تا گربه شاخت نزند🔸 معنی: پنهان کردن مطلب، بی سر و صدا انجام دادن کاری @adabpardis
🔰داستان های مثنوی معنوی🔰 ✿⁠ ~ تشنه بر سر دیوار~⁦✿⁠  در باغی چشمه‌ای‌بود و دیوارهای بلند گرداگرد آن باغ , تشنه‌ای دردمند , بالای دیوار با حسرت به آب نگاه می‌کرد. ناگهان , خشتی از دیوار کند و در چشمه افکند. صدای آب, مثل صدای یار شیرین و زیبا به گوشش آمد, آب در نظرش, شراب بود. مرد آنقدر از صدای آب لذت می‌برد که تند تند خشت‌ها را می‌کند و در آب می‌افکند. آب فریاد زد: های, چرا خشت می‌زنی؟ از این خشت زدن بر من چه فایده‌ای می‌بری؟ تشنه گفت: ای آب شیرین! در این کار دو فایده است. اول اینکه شنیدن صدای آب برای تشنه مثل شنیدن صدای موسیقی رُباب است. نوای آن حیات بخش است, مرده را زنده می‌کند. مثل صدای رعد و برق بهاری برای باغ سبزه و سنبل می‌آورد. صدای آب مثل هدیه برای فقیر است. پیام آزادی برای زندانی است, بوی خداست که از یمن به محمد رسید , بوی یوسف لطیف و زیباست که از پیراهنِ یوسف به پدرش یعقوب می‌رسید فایده دوم اینکه: من هر خشتی که برکنم به آب شیرین نزدیکتر می‌شوم, دیوار کوتاهتر می‌شود. خم شدن و سجده در برابر خدا, مثل کندن خشت است. هر بار که خشتی از غرور خود بکنی, دیوار غرور تو کوتاهتر می‌شود و به آب حیات و حقیقت نزدیکتر می‌شوی. هر که تشنه‌تر باشد تندتر خشت‌ها را می‌کند. هر که آواز آب را عاشق‌تر باشد. خشت‌های بزرگتری برمی‌دارد. @adabpardis
✨سعدی ✨ تواضع گرچه محبوب‌ست و فضل بیکران دارد ‏نباید کرد بیش از حد که هیبت را زیان دارد @adabpardis
🌻زندگینامه سعدی ⬅️ ✏️نام اصلی: لقب: مُشرِف‌الدین • کنیه: ابومحمد • نام کوچک: مُصلِح • تخلص شعری: سعدی • نسبت: شیرازی ✏️زاده:بین ۵۸۵ تا ۶۱۵ هجری قمری شیراز، ایران ✏️محل زندگی :شیراز، بغداد ✏️درگذشت :بین ۶۹۰ تا ۶۹۵شیراز، ایران ✏️آرامگاه: سعدیه، شیراز ✏️تخلص:سعدی ✏️پیشه:خطیب شاعرنویسنده ✏️تحصیلات:دانش‌آموختهٔ مدرسه نظامیه بغداد ✏️دوره: اتابکان فارس، عباسیان، خوارزمشاهیان، ایلخانان ✏️سبک نوشتاری : سبک عراقی ✏️کتاب ها: گلستان، بوستان، غزلیات سعدی ✏️دیوان اشعار: کلیات سعدی ✏️تأثیرپذیرفته از:محمد (پیامبر اسلام)، محمد غزالی، سنایی، فردوسی، انوری ✏️تأثیرگذاشته بر: حافظ شیرازی، امیرخسرو دهلوی، ولتر، گوته @adabpardis
📚🌼 حکایت فریدون فرخ و خیمه پادشاهی: فریدون شاه باستانی که بر ضحاک ستمگر پیروز شد و خود به جای او نشست؛ دستور داد خیمه بزرگ شاهی برای او در زمینی وسیع ساختند. پس از آنکه آن سراپرده زیبا و عالی تکمیل شد، به نقاشان دستور داد تا این را در اطراف آن خیمه با خط زیبا و درشت چنین بنویسند و رنگ آمیزی کنند: ای خردمند! با بدکاران به نیکی رفتار کن، تا به پیروی از تو راه نیکان را برگزینند. فریدون گفت نقاشان چین را که پیرامون خرگاهش بدوزندبدان را نیک دار، ای مرد هشیار که نیکان خود بزرگ و نیک روزند @adabpardis
🌻ضرب المثل🌻 . . یک دست صدا نداره معنی : باید با دیگران متحد بود ✨ یک چشم گریان و یک خندان معنی : در مورد کسی گویند که دو گانه عمل می کند. ✨ یار دیرینه ‌مرا گونه ‌زبان توبه مده که مرا تو به ‌شمشیری نخواهد بودن معنی : سرسختی @adabpardis
چرا دانش‌آموزان ادبیات فارسی را دوست ندارند؟ 👓 بهتر است به سراغ این پرسش برویم که چرا دانش‌آموزان ما کلاس ادبیات و کلاً درس ادبیات را دوست ندارند. این احساس دانش‌آموزان در درجه اول به عملکرد معلم و مدرسه در ارائه این درس و بعد به نقش خانواده‌ها در علاقه‌مند کردن فرزندانشان به این مبحث برمی‌گردد. ✍🏻درس ادبیات در مدرسه معمولاً به شکل خشکی تدریس می‌شود. متنی پر از کلمات دشوار با معانی و املای جدید مقابل دانش‌آموز قرار می‌گیرد و او چنان درگیر حفظ معنی کلمات، شکل املا، ساختار جمله و صنایع ادبی می‌شود که فراموش می‌کند می‌تواند از متن درس لذت ببرد و از تعالیم آن در زندگی‌اش استفاده کند.🤦🏻‍♀️ 😔 اصولاً در کلاس ادبیات، قصد نویسنده از خلق اثر نادیده گرفته می‌شود و فقط ظاهر و لفظ آن آموزش داده می‌شود. اهمیت به ادبیات در حدی که دانش‌آموز باید آن را پاس کند و نمره خوبی بگیرد به ارزشمندی و لذت‌بخشی این درس آسیب می‌زند. @adabpardis
✨در قرار است به چند روش مناسب برای یادگیری زبان فارسی در مدارس بپردازیم.✨ پس با ما همراه باشید...
🎬سینما کلاس! با پخش فیلم در کلاس می‌توان دانش‌آموزان را با فیلمنامه نویسی، نقد فیلم و بازآفرینی و اقتباس آشنا کرد. 📖 بعضی فیلم‌ها از روی یک رمان یا ماجرای واقعی ساخته شده‌اند. ما می‌توانیم فیلم را به شکل نیمه پخش کنیم و از دانش‌آموزان بخواهیم ادامه آن را از روی کتاب یا سایر منابع دنبال کنند و خلاصه و نظرشان را درباره آن بنویسد. اینکه فیلم ساخته‌شده چقدر از داستان اصلی پیروی کرده؟ یا مثلاً سازنده فیلم چرا و چگونه پایان داستان را تغییر داده؟ و یا اگر دانش‌آموز ما نویسنده این داستان یا فیلمنامه بود آن را چگونه تمام می‌کرد؟ @adabpardis
کاربردِ ویرگول و نقطه‌ویرگول به زبان ساده هرکجا مکثِ کوتهی باشد ویرگولی نهَم در آن‌جا من مکث اگر زآن بلندتر باشد نقطه‌ویرگول بخواهد آن حتماً ✍🏻بهروز صفرزاده @adabpardis
مدیون‌اید اگر به جای چای لیپتون چای نپتون بخورید. فقط فضانوردان می‌توانند در نپتون چای بخورند. 😁 @adabpardis
exir 1402.pdf
12.02M
📣 بسیج دانشجویی پردیس الزهرا (س) منتشر می‌کند: ⚜️ هشتمین شماره نشریه فرهنگی_اجتماعی « اکسیر » پاییز ۱۴۰۲ 🍂 🖊️مدیرمسئول: منیره اکبری نسب 🖋️سردبیر: منیره اکبری نسب 💫 در این شماره می‌خوانیم: ✧⁩ مصاحبه اولی‌های دوست‌داشتنی ✧⁩ کلاس ترسناک دوم الف ✧⁩ به نام صبر ✧⁩ آموزش دیوارکوب یلدایی و... 📎کانال تلگرام: @basijfarhangiansemnan 📎کانال ایتا: @bdf_semnan
اشک هایم را کجا خواهی نوشت؟!🚶‍♀ @adabpardis
📌زاده: ۳۰ شهریور ۱۳۰۵تهران 📌محل زندگی: تهران، مشهد 📌درگذشته: ۳ آبان ۱۳۷۹ (۷۴ سال) تهران 📌آرامگاه: قطعه هنرمندان بهشت زهرا 📌پیشه: شاعر، روزنامه‌نگار 📌زمینه کاری: شعر فارسی 📌همسر(ها):اقبال اخوان «از این همسر صاحب دو فرزند» ✨آثار: تشنه طوفان/ گناه دریا / نایافته / ابر / ابر وکوچه / بهار را باور کن / پرواز با خورشید/ از خاموشی/ برگزیده شعرها/ گزینه اشعار/ مروارید مهر/ آه باران/ سه دفتر/ از دیار آشتی/ با پنج سخن‌سرا/ لحظه‌ها و احساس/ آواز آن پرنده غمگین/ تا صبح تابناک اهورایی/ نوایی هماهنگ باران/ از دریچه ماه @adabpardis
🏷دیدگاه ارسطو درباره‌ی ماهیت شعر‌‌و عملکرد شاعر : ✅در میان منطق‌دانان و فلاسفهٔ قدیم، کسی که به‌طور مدوّن و مشروح به شعرشناسی منطقی پرداخته، ارسطو است. ❕✨«کار شاعر آن نیست که امور را آن چنان‌که روی داده‌است به دقت نقل کند، بلکه کار او این است که امور را به روشی که ممکن است اتفاق افتاده باشد، روایت کند. تفاوت شاعر و مورخ در این نیست که یکی روایت خود را در قالب شعر درآورده است و آن دیگری در قالب نثر، زیرا ممکن است تاریخ هرودت به رشته نظم درآید. اما همچنان تاریخ خواهد بود. شعر، فلسفی‌تر از تاریخ است و بیشتر از امر کلی حکایت می‌کند؛ در صورتی که تاریخ از امر جزئی حکایت می‌کند. مقصود از امر کلی در شعر این است که شخص چنین و چنان فلان کار یا فلان کار دیگر را به حکم احتمال یا بر حسب ضرورت در شرایط و احوالی خاص انجام دهد. در تاریخ هدف همین است اما امر جزیی، مثلاً کاری که شخص معینی چون الکیبیادس کرده‌است یا ماجرایی برای او اتفاق افتاده‌است» @adabpardis
🧠✍ این اثر هنری را چگونه توصیف می کنید؟ دیدگاه خود را با ما (@A_Jalalipour) به اشتراک بگذارید. @adabpardis
یکی از نظرات و تحلیل های جالب در ارتباط با آثار هنری که در کانال قرار دادیم. شما چه تحلیلی از تصویر دارید ؟! آیا با این نظر موافقید؟ 🤔✍ @adabpardis
🍉 یلدا 🍉 ☃️این شب در نیم‌کره شمالی با انقلاب زمستانی مصادف است و به همین دلیل از آن زمان به بعد طول روز بیش‌تر و طول شب کوتاه‌تر می‌شود. 🌥واژه «یلدا» به معنای «زایش زادروز» و تولد است. ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر می‌شوند و تابش نور ایزدی افزونی می‌یابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید می‌خواندند و برای آن جشن بزرگی برپا می‌کردند از این رو به دهمین ماه سال دی (دی در دین زرتشتی به معنی دادار و آفریننده) می‌گفتند که ماه تولد خورشید بود. یلدا و جشن‌هایی که در این شب برگزار می‌شود، یک سنت باستانی است. مردم روزگاران دور و گذشته، که کشاورزی، بنیان زندگی آنان را تشکیل می‌داد و در طول سال با سپری شدن فصل‌ها و تضادهای طبیعی خوی داشتند، بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیت‌های خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان تنظیم کنند. 🌞آنان ملاحظه می‌کردند که در بعضی ایام و فصول روزها بسیار بلند می‌شود و در نتیجه در آن روزها، از روشنی و نور خورشید بیشتر می‌توانستند استفاده کنند. @adabpardis
تفأل (divination) تفأل به دیوانِ حافظ برای ما ایرانیان کاملاً آشناست. حالا جالب است بدانید که اروپایی‌ها هم از دیرباز تفأل به آثارِ ویرژیل را داشته‌اند، و آن را با اصطلاحِ لاتینی‌اش یعنی Sortes Vergilianae بیان می‌کنند. ویرژیل شاعرِ نام‌دارِ رومی در قرنِ اولِ پیش از میلاد بود. @adabpardis