#پویش_شعر_شهید_جمهور
#شاعران_قم
دگر عمامه ات را از سرت بردار ابراهیم
رسید از آسمانها مژده ی دیدار ابراهیم
جهان این شرک ناموزون پرتکرار را گم کن
که پیدا گشته ای در بطن این تکرار ابراهیم
تو را از لابلای ابر از آغوش آن جنگل
که بالا برده؟ ای درخواب هم هشیار ابراهیم
چگونه از تو بار خستگی ها را جدا کردند
که بنشینی کمی هم با خودت یکبار ابراهیم
پر از زخم زبان و طعنه ی تلخ رقیبانی
بخواب آرام و دردت را به ما بسپار ابراهیم
نخوابیدی و جنگیدی تمام فصل هایت را
چقدر آخر..! تبر را بر زمین بگذار ابراهیم
صدیقه سادات علوی
@adabqom
#پویش_شعر_شهید_جمهور
#شاعران_قم
ابراهیم درآتش...
سبک پریدی و پرواز در هوایت ماند
صدف شکستی و در گرانبهایت ماند
برای سامریانی که مار می بافند
لهیب معجزه در جادوی عصایت ماند
چه مومنانه به خدمت گماشتی خود را
چه عاشقانه دلم بر سر وفایت ماند
به قتلگاه رسیدی، کجاست پس گودال
هوای قله نشینی به کربلایت ماند
فقط دل است که می میرد و برایت مرد
فقط صداست که می ماند و صدایت ماند
اگر چه شهرت و فامیلی ات رییسی بود
چراغ تاول خدمت به زیر پایت ماند
تو در میانه ی طوفان بگو چه می کردی؟
گره گشایی و خدمت؟ همین برایت ماند
خلیل بت شکن روزگار،ابراهیم
مسیر روشن و ... بر شعله رد پایت ماند .
علیرضا اطلاقی
@adabqom
#پویش_شعر_شهید_جمهور
#شاعران_قم
این همه سیل که از ابر خراسان میریخت
اشک بودهاست که در اصل ز چشمان میریخت
پس عجب نیست که اینبار به روی مشهد
غصه بیش از همهی خطهی ایران میریخت
با خبر بود «رضا» صحن که میشد لبریز
حزنِ انبوه که در هیکل باران میریخت
آخرش درشب میلاد عجب قیمت یافت
گوهری دیده که در محضر سلطان میریخت
خاطرت هست که بر گونه فشاندی هربار؟
بعد از بین محاسن که به دامان میریخت
به گمانم که در آغوش «علی» افتاده ست
قطعه های بدن خسته که از جان میریخت
سید اعلا امیری - شاعر افغانستانی
@adabqom
#پویش_شعر_شهید_جمهور
#شاعران_قم
قطعه ای تقدیم به پیکر قطعه قطعه تو ای ابراهیم !
.....خدا می خواست تقدیرت چنان باشد چنین باشد
به هر تقدیر تسلیمی، شدی تسلیم در آتش
یقین دارم که آتش را گلستان کرد اعجازش
نمی سوزد کسی از نسل ابراهیم در آتش
گلستانی فراهم شد بهشتی زیر سر داری
کنار سلسبیل و کوثر و تسنیم در آتش
ببین ققنوس بی بال و پرم را بال و پر دادی
که با دست کریمت می شود تکریم در آتش
شب شعر تو را باید شب شام غریبان کرد
مصمم کن دل ما را به این تصمیم : در آتش _
شبیه شمع سرتاپا همه از شعله سرشاریم
برای حس همدردی غزل گفتیم در آتش
تب دلسوزی ام بالاست و پایین نمی آید
گرفتم در دلم یک مجلس ترحیم در آتش
رضا یزدانی صابونی
@adabqom
📣 آفرینشهای ادبی حوزه هنری استان قم برگزار میکند:
✒️ فراخوان پذیرش دومین دوره
《مدرسه شعرسرآغاز》
🔹دورهی یکسالهی تربیت شاعر
شامل:
۱. چهارگام سه ماهه آموزش و تمرین
۲. سه اردوی آموزشی و تفریحی
۳.گام همراهی و دورههای تکمیلی
🔹با تدریس: اساتید مطرح شعر کشور
📆مهلت ثبت نام: تا بیستم خردادماه ۱۴۰۳
⏰شروع کارگاه: سوم تیرماه ۱۴۰۳
🔸لازم به ذکر است این مرحله از ثبت نام فقط به عنوان پیشثبت نام است و پذیرش نهایی بعد از مصاحبه استعدادسنجی انجام خواهد شد.
هزینه ثبت نام هرگام از دوره به شکل جداگانه دریافت میشود.
🔸هزینه گام اول: شامل ۲۰ ساعت کارگاه آموزشی و یک اردوی آموزشی و تفریحی: ۱/۰۰۰/۰۰۰ تومان
🔗علاقهمندان میتوانند برای ثبت نام به سایت سرمشق به نشانی www.sarmashq.ir مراجعه کنند.
🔸در صورت سوال در خصوص ثبت نام می توانید به ادمین کانال ادبیات قم در ایتا به نشانی
🆔@adabqomadmin
مراجعه کنید.
و یا با شماره تماس ۳۷۷۴۷۷۰۰ داخلی ۱۰۳ در ساعت اداری تماس بگیرید.
🔻 آفرینشهای ادبی حوزه هنری استان قم در شبکه های اجتماعی🔻
🔗 کانال ایتا
🔗اینستاگرام
🔺🔺🔺
May 11
#پویش_شعر_شهید_جمهور
#شاعران_قم
خبر و بیخبری بود و امید و بیمی
کوه بر دامن خود بُرد سرِ تسلیمی
بوی پاییز دمید از نفس صبحِ بهار
در کفِ باد ورق خورده مگر تقویمی
بارها رفت و از این راهِ خطر بازنگشت
ملتی ماند در آوارِ چنین تصمیمی
دل من کنده شد و پاره شد از درد فراق
نیمی افتاده در اینجا و در آنجا نیمی
آتشی را به گلستانه بدل کرد ولی
در گلستانه هم آتشزده ابراهیمی
از تو محرومم اگر سید محرومانی
شانهام خم شده از بار چنین تحریمی
#مهتا_صانعی
@adabqom
#پویش_شعر_شهید_جمهور
#شاعران_قم
خبر داری که با این دل، دل عاشق چهها کردی؟
میان بُهتِ اندوه فراوانت رها کردی
اگرچه باورش سخت است از تو اینچنین کاری
ولی باور کن عید مردم ما را عزا کردی
دل مستضعفین در جای جای این جهان شد گرم
همین که کفشهای آهنینت را به پا کردی
گره افتاده بود از رنجها در کار محرومان
تو اما بی کلید آن قفلهای بسته وا کردی
اگرچه دردهای کهنه جا خوش کرد بر دوشت
ولی تو خستگیهای جهان را نخنما کردی
همه امروز از همراهی با تو سخن گویند
چه رندانه نفاق عدهای را برملا کردی
گرفتی از امام مهربانت اجر خدمت را
کنار مضجعش از بس همیشه گریهها کردی
شهید، این واژۀ زخمی برای تو برازندهست
چه زیبا این صفت را در خبرها مبتدا کردی
بهشتی در بهشت آماده و مشتاق دیدار است
که در اردیبهشت خود به او خوب اقتدا کردی
تویی که فکر و ذکرت خندهای از مقتدایت بود
خبر داری که او را با غم خود آشنا کردی؟
نبودم لحظههای آخرت اما یقین دارم
میان نمنم باران برای او دعا کردی
نبودم لحظههای آخرت اما یقین دارم
رفیقت حاج قاسم را میان مه صدا کردی
#رضا_خورشیدیفرد
@adabqom
#پویش_شعر_شهید_جمهور
#شاعران_قم
رود بود و بی قرار، خستگی نمی،شناخت
اهل کار بود و کار، خستگی نمیشناخت
مرد بود و دائما در نبرد تن به تن
در میان کارزار، خستگی نمیشناخت
او زپا نمی نشست، تا که کم شود غمِ
مردمان این دیار، خستگی نمیشناخت
آبشار و سر به زیر مثلِ چشمه ها زلال
کوه بود و استوار، خستگی نمیشناخت
در هجوم هجمه ها در کمین کینه ها
همچنان امیدوار، خستگی نمیشناخت
گرچه جاده غرقِ مه یا که راه پر گره
یا که جاده پر غبار، خستگی نمیشناخت
رهبرت نوشته است که رییسی عزیز
این دلیرِ سربه دار، خستگی نمیشناخت
سیدعلی نقیب
@adabqom
#پویش_شعر_شهید_جمهور
#شاعران_قم
تویی که مبدأ صلحی، زمانه بر سر جنگ است
بلند شو که نبینیم حرف، حرف تفنگ است
بلند شو که عبایت پناه هرچه قناریست
بلند شو که زمین مملو از تهاجم سنگ است
بگو که دغدغه هایت به وسعت همه دنیاست
بلند شو به وزیران بگو که وقت چه تنگ است
به قدس، وعدهی صادق بده که جشن بگیرد
بگو که جنگ تمام است، غزه گوش به زنگ است
برس به داد سکوت قنات و غربت چشمه
به روستا برس آخر که لنگ بیل و کلنگ است
مباد چشم بدوزد کسی به خاک شهیدان
بگو به گرگ که این نقشه گربه نیست، پلنگ است
دلم خوش است شهیدا، تو رفتهای که بیایی
که رجعت تو میان سپاه نور، قشنگ است
عاطفه جوشقانیان
@adabqom
#پویش_شعر_شهید_جمهور
#شاعران_قم
غروب است و غمآوازی رسا در باد میپیچد
پریشانمویهای در گوش عشقآباد میپیچد
صدا میآید از عمق ارسباران بارانخیز
صدا در غزه، در بیروت، در بغداد میپیچد
«چرا رفتی؟ چرا؟» از چشمها اندوه میبارد
«کجا رفتی؟ کجا؟» در کوهها فریاد میپیچد
و در کابوس دره، بین مه، در ازدحام سنگ
فقط پژواکی از «ای داد، ای بیداد» میپیچد
چه رنجی میتواند کوه را از پا بیندازد؟
چه زنجیری به پای مرد طوفانزاد میپیچد؟
***
به دنبال کسی میگردم و بین شلوغیها
صدای گریهام در صحن گوهرشاد میپیچد
عجب صوت خوشی از دور میآید به استقبال
عجب عطر خوشی در خلوت میعاد میپیچد
#فاطمه_عارفنژاد
@adabqom
#پویش_شعر_شهید_جمهور
#شاعران_قم
کشانده ای دل یک شهر را به همراهت
سفر بخیر و سلامت! خدا به همراهت
عبای ساده تو سایه سار مردم بود
برو که سایه آل عبا به همراهت
چه کرده ای مگر ای مرد با دل این قوم؟
که هست اینهمه دست دعا به همراهت
به روی شانه تو بار درد امت بود
بگو که میبری اش تا کجا به همراهت؟!
کبوتر حرمی! رو به آسمان رفتی
دعای خیر امام رضا به همراهت
دلم گرفته از این روزگار رنج آلود
ببر به شهر شهیدان مرا به همراهت
#عاطفه_خرّمی
@adabqom