eitaa logo
خ حسینی(آداب شریعت)
231 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
144 فایل
مبلغ تخصصی خانواده (دفتر تبلیغات) کارشناس ارشداخلاق وتربیت اسلامی اسم کانال: خ حسینی( آداب شریعت) https://eitaa.com/joinchat/499122230C68179ab99d ارتباط با مدیر: @SadatHoseine
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴پسر فاطمه از گرفتگی حال و هوای دنیا معلوم است که این روزها عجیب دلت گرفته. رعد و برق‌هایی که در آسمان می‌زند صدای بغض‌های شکستۀ توست که در ماتم مادر از حنجرۀ ماتم گرفته‌ات بیرون می‌زند. این روزها اگر کسی توفیق سخن گفتن با تو را بیابد باید دست به دامان خدا شود تا از غصّۀ صدای تو نمیرد. صدای غم گرفتۀ تو قامت کوه را می‌شکند ما که جای خود داریم آقا! تو تنها زائر مزار پنهان مادری و مدینه این روزها بوی تو را می‌گیرد. وقتی به روز شهادت مادرت نزدیک می‌شویم باید در مدینه کوچه به کوچه دنبال تو بگردیم. کاش فاطمیۀ امسالمان بهانۀ فاطمی شدن حالمان شود. چه قدر فاطمیه آمد و رفت ولی حال دلمان فاطمی نشد و فاطمیه رفت و شرمندگی ما در برابر تو به جا ماند. ما با مادر تو زندگی نکردیم که آب و هوای شب و روزمان پاییزی است. کاش فاطمیه‌ای که در زمستان برپا می‌شود دلمان را برای همیشه بهاری کند! آقای غریب! امسال بیا مددکارمان شو تا بر نفْس خویش پیروز شویم و بندۀ حلقه به گوش مادرت شویم. دیگر از این همه آزادی خسته‌ایم ما را اسیر مادرت کن! شبت بخیر پسر فاطمه! @abbasivaladi
🍃دلدار من . به هر کسی که دل بستم دشمنم شد و در مقابلم ایستاد تنها کسی که بی آن که به او دل ببندم همیشه پشتیبانم بوده، تویی محبوبم! دارم فکر می‌کنم به این که اگر به تو دل ببندم چند آسمان را در برابرم به زانو در می‌آوری؟ می‌خواهم فقط به تو دل ببندم. دلم را از هر کسی جز خودت بکَن آقا! شبت بخیر دلدار من!
🍃مالک محترم توبه کردن را دوست دارم هر چه قدر هم که سخت باشد باز هم چون توبه از عشقِ غیرِ توست شیرین است و زیبا. دلم خوش است که تو توبه‌پذیری! با این دل‌خوشی چرا توبه برایم شیرین نباشد؟ از وقتی که بنا گذاشته‌ام از عشقِ غیرِ توبه کنم آداب و آثار توبه برایم رنگ و بوی دیگری گرفته. شنیده‌ام وقتی کسی توبه می‌کند فرشته‌ها یک صدا می‌شوند برای طلب آمرزش او. یقین دارم هر چه گناهی که از آن توبه می‌شود بزرگ‌تر باشد صدای فرشته‌ها به استغفار، بلند و بلندتر می‌شود. دارم می‌گردم دنبال گناهی بزرگ‌تر از دل بستن به غیر تو. نه، پیدا نمی‌شود. هر چه قدر بگردم، بی‌فایده است. خدا دل را آفرید تا مِلک تو باشد. تو محترم‌ترین مالک روی زمینی من به مملوک تو تعرّض کردم و دلم را بستم به کسی غیر از تو. چه گناهی بالاتر از این؟! حالا آمده‌ام به توبه با سری خم شده از شرم و اشکی جاری از خجالت. فرشته‌ها دارند دل پشیمانم را می‌بینند و چه قدر صدایشان بلند است برای طلب بخشش من از خدا. آقا! مرا ببخش که دلی را که برای تو بود به کسی دیگر دادم. دلم را آورده‌ام. مملوکت را بگیر مالک محترم! وقتی که غصبش کردم و بردم، ‌تمیز بود و سفید. ببخش که آلوده و سیاه آوردمَش. توبه‌ام را اگر قبول کنی، در دم پاک می‌شود و سفید. توبه‌ام قبول است آقا؟! شبت بخیر مالک محترم! http://chat.whatsapp.com/GVK4zGIyuDSL3tNXVcSB64 https://eitaa.com/joinchat/499122230C68179ab99d
🍃سرمایۀ طهارت زمین آدم که توبه می‌کند، خیلی باید مراقب شیطان باشد. هم برای این که نکند دوباره به آغوش گناه برگردد و هم این که نکند شیطان او را وسوسه کند وسوسه به این که تو دیگر آن کسی که باید،‌ نمی‌شوی. من دل خوش کرده‌ام به «التائب من الذنب کمن لا ذنب له». اگر اشتباه است بگو دل خوش نکنم. دلی که به غیر تو بسته می‌شود،‌ به قدری سیاه و آلوده می‌شود که آب هیچ دریایی توان پاک کردنش را ندارد. من وقتی به غیر تو دل بستم سیاهی و آلودگی دلم را با چشمان خودم دیدم. وقتی که توبه کردم، می‌خواستم دلم را زیر خروارها خاک دفن کنم ولی تا به یاد «التائب من الذنب کمن لا ذنب له» افتادم دلم را روی دست گرفتم و آوردم پیش تو. سیاهی‌اش را به سفیدی دل خودت ببخش و از آلودگی‌اش به پاکی وجودت چشم بپوشان. آقا! خودم تاب دیدن این دل سیاه و آلوده را ندارم مرا ببخش که چنین دلی را به دستان تو می‌سپارم. قصدم خیانت نبود؛ ولی قبول دارم که در امانت خیانت کردم. دلم تا وقتی پیش تو بود، سفیدتر از برف بود و پاک‌تر از دریا. حالا که آوردمش، ... چشمانم را می‌بندم. دیگر حتّی برای لحظه‌ای دلم را نگاه نمی‌کنم. هر وقت دلم سفید و پاک شد خبرم کن به یاد روزهای دل بستگی به تو با تماشای دلم جانی دوباره بگیرم. می‌ترسم سؤال کنم؛ امّا هر چه باداباد، می‌پرسم: به این دل سیاه و آلوده، امیدی هست؟ و با این همه سیاهی باز هم توبه‌ام قبول است آقا؟! شبت بخیر سرمایۀ طهارت زمین! @abbasivaladi
🌸روز مادر فردا روز میلاد مادر توست. ما نام این روز را گذاشته‌ایم: روز مادر. در این روز به مادرهایمان هدیه می‌دهیم. هر کسی به وسع خودش چیزی برای مادرش می‌خرد که دوستش داشته باشد. مادر تو مادر ما هم هست. نیست؟ نگو نیست که همۀ دلخوشی ما در دنیا همین است: مادر تو مادر ما هم هست. تو چه می‌خواهی به مادرت بدهی آقا! بگو که ما نیز همان را به رسم هدیه بگیریم و به مادرت بدهیم. خواستم بگویم تو دلت را هدیه می‌کنی به مادرت دیدم از همان اوّل دلت را داده‌ای به مادر. فکر کردم و فکر کردم تا این که به ذهنم رسید نکند اشکت را هدیه می‌کنی به مادرت؟ آری؟ اشکت را؟ می‌شود به من بگویی کدام قطره از قطرات اشکت را هدیه می‌کنی به مادرت؟ شبت بخیر عزیزِ مادر!
🍃 حضرت دوست با آدم‌ها باید بنشینیم و بلند شویم تا بیشتر قدر تو را بدانیم. ما خودمان را با هیچ کس مقایسه نمی‌کنیم ولی همه را با تو قیاس می‌کنیم. عیبی که ندارد، دارد؟ وقتی حرف می‌زنیم و از حرفمان بد برداشت می‌کنند می‌گوییم اگر تو بودی حرفمان را حمل می‌کردی به بهترین‌ها. وقتی از میان جمع می‌رویم و پشت سرمان حرف می‌زنند می‌گوییم اگر تو بودی از جمع که بیرون می‌رفتیم، خیرمان را می‌گفتی. وقتی نیاز پیدا می‌کنیم به این که دیگران راه بیایند با ما ولی بی آن که درکمان کنند، می‌تازند به ما می‌گوییم اگر تو بودی، حتماً مدارا می‌کردی. وقتی اشتباهی می‌کنیم و چوب سرزنش می‌خورد به سرمان می‌گوییم اگر تو بودی، اغماض می‌کردی. وقتی به کمک نیاز پیدا می‌کنیم و هر کسی به بهانه‌ای از کنارمان بی‌اعتنا عبور می‌کند می‌گوییم اگر تو بودی دستمان را می‌گرفتی. این «اگر تو بودی»ها با دیگران نشستن را برایمان سخت کرده. این تویی که طاقتمان را زیاد کرده‌ای و گرنه سال به سال هم میل دیدن هم را نداشتیم. شبت بخیر حضرت دوست!
🍃اربابم آرام کردن مصیبت‌زده، کار آسانی نیست. به اندازه‌ای که مصیبت سنگین است، آرام کردن مصیبت زده سخت است. وقتی کسی عزیزش را از دست می‌دهد، می‌گویند هر چه را که او را به یاد عزیزش می‌اندازد، از مدار نگاهش خارج کنید. دیدن نشانه‌ها داغ عزیز را تازه می‌کند. از دست دادن فقط با مرگ نیست. به عاشق‌هایی که از معشوقشان دور افتاده‌اند یا معشوقشان آنها را دور انداخته است، همین سفارش را می‌کنند؛ ولی به گمانم نسخۀ اشتباهی است. وقتی که عزیز نیست، چرا باید نشانه‌اش را از مدار نگاهمان خارج کنیم. همین حالا اگر یک تار موی تو پیش من بود، می‌شد با آن یک روزگار داغ فراقت را خنک کرد. اگر عبایت را داشتم یا روی سجاده‌ات نماز می‌خواندم یا مهری به یادگار از تو پیشم بود، دوری‌ات این اندازه آزار دهنده نبود. اینها را از زبان کسی نوشتم که عاشق توست. یک روز هم می‌رسد که از زبان خودم می‌نویسم: رسم است بین عشّاق اهدای یادگاری، یک تار موی خود را کن هدیه بر غلامت. شبت بخیر اربابم!
🍃پدر ترینم پدرتر از تو برای من کسی زیر این گنبد کبود پیدا نمی‌شود و ناخلف‌تر از من آیا فرزندی برای تو پیدا می‌شود؟ فرزندهای ناخلف هر چه قدر هم که بد باشند، پدرشان را دوست دارند و این دوستی همان رشته‌ای است که می‌شود حتی در میان پلی که از روی جهنم رد می‌شود به آن دل خوش کرد. من دوستت دارم پدر! بیشتر از آن که واژه‌ها توان بیانش را داشته باشند و خجلت زده‌ام از تو بیشتر از آن که بشود بار آن را تاب آورد. هدیه‌ای برای روز پدر ندارم؛ جز قول شکسته‌ای که بارها و بارها آن را به رسم هدیه به تو دادم و بعد از آن شکستم؛‌ ولی به قدری کریمی که می‌دانم قول چند بار شکسته را هم به رسم هدیه می‌پذیری. قول می‌دهم آدم شوم پدر! شبت بخیر پدرترینم! ═🍃🇵🇸═════                                                     🇮🇷آداب‌شریعت   https://zil.ink/az_sadat53      ═════🍃🇵🇸═