eitaa logo
آدم و حوا 🍎
43.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
0 فایل
خاطره ها و دل نوشته های زیبای شما💕🥰 همسرداری خانه داری زندگی با عشق💕
مشاهده در ایتا
دانلود
✳ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام خسته نباشید میخواستم منم حرفی بزنمو یه درددلی بکنم. اون خانمی ک گفته بودن پدرشون سه ساله خونشون نیومده. مامانوبابای منم همینطوری هستن. البته فقط با من با بقیه آبجیامو داداشم رفت و آمد میکنن. وضعیت مالیه مامانوبابام خیلی خیلی خوبه. ولی نه بابام نه مامانم سالی یه دفعه هم ب من زنگ نمیزنن. خیلی دلم گرفته ازشون. ولی خدا بهم یه شوهرنمونه داده فرشته ای هست که خدا از آسمون برام فرستاده. مامانو بابام خیلی خیلی باهاش بدرفتاری کردن اما نه خودش به خانوادش چیزی گفت و نه اجازه داد من با کسی در این مورد چیزی بگم. همیشه جلوی خونوادش از مامانوبابام تعریف میکنه اینقدر تعریف میکنه که مادرشوهر و پدرشوهرم خیلی خیلی بهم احترام میذارن. من بچه دارنمیشم اما تا الان بهم هیچی نگفته تازه رفتم دکتر، دکتربهم گفت صاحب بچه نمیشی گریه میکردم بهم گفت وجود خودت برام مهم هست تو برام سالم باشی. ما تقریبا وضعیت مالیمون خوب هست برا بقیه آبجیام خونه گرفتن برای داداشم خونه و مغازه ماشین گرفتن. اما من برای اینکه خونه دار بشیم بهشون گفتم قرض بدین بهتون برمیگردونیم گفتن نداریم ولی برای آبجی دیگم خونه گرفتن همونموقع. آقاییه من همیشه خودش منو در طول هفته دوسه دفعه میبره خونه مامانو بابام دیدن یا اینکه میگه شام درست کن میام که باهم شام بخوریم. میگه اگه مادروپدر کتکتم بزنن میبرمت خونشون چون حق مادرپدری دارن گردنت اون دنیا پدرومادرت به خدا شکایت نمیکنن که دخترم نمیومد دیدنمون. دوسال پیش بدجورمریض شدم شب رفتم خونه مامانو بابا که حالم خیلی خراب شدو رفتم اورژانس... بابا اصرارکردکه بعدازدکتر بیان اینجا. شوهرم نمیخواست منوببره ولی گفتم بریم منتظرن و آقاییم منو برد خونه بابام... من اینقدردرد داشتم که فقط گریه میکردم. هیچ کدومشون نیومدن بگن چیکارت شده بعد نمازصبح یه ساعت دعاهاشونو خوندن اما نیومدن پیشم... شوهرم منو از خونه مامانو بابام آورد. وقتی رسیدیم خونه منو بغلش کرد گفت خودم پرستاریتو میکنم. نمیذارم آب تو دلت تکون بخوره. من خیلی گریه کردم تو بغلش که مامانو بابام منو تحویل نگرفت. حتی همین الانم که دارم براتون مینویسم اشکام داره میریزه البته ی چیزی هم بگم من برای خانواده شوهرم کم نمیذارم. اگر مشهد میریم به آقام میگم به مادروپدرتم بگو که با ما بیان. درطول سفرهم نذاشتم خودشون خرجی کنن. تا مادرشوهرم میخواست پول بده خودم یا شوهرم حساب میکردیم. وقتی رسیدیم شهرمون شوهرم تو خونمون ازم تشکرکرد دستمو بوسید. این کارش برام دنیادنیا ارزش داشت. یه هفته به خاطر موضوعی باعث شد که برم شهرستان. تو این یه هفته آقام وقتی میومد خونه دم در بهم زنگ میزد میگفت خونه که نیستی حداقل وقتی وارد خونه میشم با صدات درخونه رو بازکنم. وقتی اومدم خونمون اداره بود ، گفتم من رسیدم خونه نفسم ، هنوز ده دقیقه ای نشد که گفت دروبازکن. باورم نمیشد اومد خونه بغلم کردو منو بوسید رو مبل نشست گفت برام یه لیوان آب بیار. آخه تو خونه نمیذارم برای لیوان آب بلندشه میگم به من بگو تا برات بیارم که ثواب داره لیوان آب به دست همسر بدی. یه لیوان آبو خوردو خداحافظی کرد رفت اداره. خلاصه خانما شما اگه با آقاتون خوب باشیدو با خانوادش رابطه صمیمی داشته باشین پیش آقاتون عزیزه عزیز هستید. از پدرومادرهای عزیز هم تقاضامیکنم که فرقی نذارن بین بچه هاشون. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹 من و همسرم دوسال دوست بودیم و بعد 4 ساله ازدواج کردیم. اوایل من خیلی رفتار بچگانه داشتم.🙈 همش و ناراحتی! هرشب گریه! همسرم مردی صبوره و از همه لحاظ خوب اما کم محبت و بی توجه. یک ساله با این کانال آشنا شدم. واقعا الان خوشبختم چون فهمیدم تو هر زندگی مشکلی هست. من با تغییر رفتار خودم دیدم همسرم هم تغییر میکنه 😳 🌺 من از گریه و شکایت و نارضایتی تبدیل شدم به یه دختر شر و شیطون. آروم و متین به حرف همسرم گوش میدم. بهش میزارم متقابلا صدبرابر ازش دریافت میکنم. 😍 🌼 گاهی به چشم دیدم رفتارهای خودم رو بهم پس میده. 😅 بهش میکنم. 😘 حس قدرت و مردانگی بهش میدم. 💪 🌺 دیگه شکایت نمیکنم که اینو برام نمی خری! تولدم یادت شده! بهم نمیکنی! همشو ریختم بیرون. بجاش وقتی گفت دوسم داره و محبت کرد کردم. میزاشتم با چشماش نظاره گر خوشحالیم باشه. 🌼 قبل تولد از هزار شوخی استفاده میکنم. چیزایی که دوست دارم برام اتفاق بیفته بهش غالب میکنم. 😜 🌺 وقتی ساکت بود محبت نمی کرد از ایده دوستای گلم استفاده میکردم می گفتم جان؟ دوسم داری؟ الهی قربونت بشم. منم دوستت دارم. اون حرفی نمی زد. من از زبون خودم بچگانه کلی قربون صدقه خودم میشدم. جواب من یه لبخند بود اما کم کم جواب داد .. الان اون آقای کم محبت جوریه که هرلحظه محبت میکنه و رفتار خودمو به خودم برمیگردونه. 🙃 حالا زندگی من شده بهشتی که خودم خواستم. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با دو روش قیچیت رو تیز کن✂️ ‌‌•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
بچه ها مادر شوهر من خیلی ساده س تازه ازدواج کرده بودیم خانواده ی شوهر فقط حلقه بهم دادن دریغ از یه تیکه طلا.هر چند خودم مجردی کلی طلا داشتمو مامانو بابام سر عروسی سرویس بهم دادن ولی چون خانواده ی شوهر بهم ندادن خیلی ناراحت شدم ........خلاصه این مادر شوهر با هوش ما فردای عروسی بهم گفت شبنم مادر جون من می خواستم واست طلا بخرم آبجیت( منظورش خواهر شوهرمه.خانم میگه باید بهش بگی آبجی) اومد گریه کرد گفت نخر!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!(با یه لحن مظلومانه گفت انگار داره دخترشو پیشم عزیزتر میکنه)منم یهو گفتم خدا خیر بده آبجیمو چه لطفی داشته به من!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!پیرزن تازه فهمید چه سوتی داده بعد کلی چرت گفت که ماست مالیش کنه😂😂😂😂😂😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فالوده شیرازی😋 مواد برای شربت : رشته فالوده ۱ بسته آب ولرم ۱ لیتر گلاب ½ لیوان شکر ۷۰۰ گرم •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام خدمت شما خواستم منم تجربه را خدمت خانم ها بگم منم مثل تموم خانم ها روی شوهرم و کاراش بودم یعنی همیشه میکردم شوهرم میخواد بهم کنه برای همین گوشیش را یواشکی چک میکردم و تماس هاش ، پیام هاش حتی مخاطبینش را ... شوهرم بارها فهمید و به روم نیورد اما گاهی هم از کوره در میرفت و باهام دعوا میکرد زندگی را برای خودم و آقایی جهنم کرده بودم😔 خیلی وقت ها پیامک های مشکوک میدیم ولی بعد میفهمیدم اشتباه کردم تا اینکه یه روز دیگه آقایی باهام قهر کرد من هیچ کاری نمیتونستم انجام بدم و به پناه بردم هنگام خوندن قرآن به رسیدم همونجا بین خودم و خدا عهد کردم که دیگه تو کارهایی همسرم نکنم از اون موقع تا حالا به زندگی ما برگشته خانم ها خواهش میکنم بی دلیل توی ذهنتون هزار و یک فکر ناجور در مورد همسرانتون نداشته باشین اول از همه خودتون ضربه میخورین🌸 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
💕 دعـاۍ بخــت گشایۍ و ازدواج سریـع 💕 ❤️❣ برای ازدواج سریع دختر خانمها، به اذن خداوند تبارک و تعالی دعای ذیل را بر روی کاغذ بدون خط ترجیحا با گلاب و زعفران بنویسد و در جیب خود به همراه داشته باشد. ان شاء الله پس از چهل روز در صورتی که مانعی مثل سحر یا بستگی وجود نداشته باشد ازدواج خواهد نمود. متن دعا👇👇👇❤️ https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 خیلیا ازش حاجت گرفتن👆💯⭕️
⭕️اهل شدن فرزند سرکش⭕️ از حضرت امام صادق (ع) نقل است که اگر فرزندتان سرکش شده اخلاق و رفتارش تغییر کرده و به حرف شما گوش نمیدهد با اعتقاد تام و باور کامل ، این سوره مبارکه را(107) مرتبه با نیت خالص و توجه به خدا بخواند فرزندان وی مطیع و فرمان بردار آنها میشوند👇👇💯 https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 کمتر از۲۴ساعت اثرشو میبینید😳👆خیلیا باهاش حاجت گرفتن🤲
امروز غم انگیز ترین روز عمرم بود با اینکه هر روز خانومای باردار زیادی بهم مراجعه میکردن ولی امروز یه مورد عجیب داشتم .آخر وقت کاریم بود که زنی حدودا سی‌ساله با حال نزار که دونفر زیر بغلش را گرفته بودند آمد تو. شش‌ماهه باردار بود. دو روز پیش درِ آهنی افتاده بود روی پسر پنج‌ساله‌اش و طفلک فوت كرده بود. حالا آمده بود چون بچه‌ ش تکان نمی‌خورد. گفت: «سر خاک بچه‌م بودم که احساس کردم بچه‌ی توی شکمم تکون نمی‌خوره. بهم شربت و نبات‌داغ دادن ولی باز هم حسش نکردم.»خیلی دلم براش سوخت گفتم بخواب ببینمت...رفتم قلب بچه را پیدا کنم خوشبختانه یه صدای ضعیفی رو حس کردم اما یه دفه دیدم چشمای اون زن ....👇😔🔴 https://eitaa.com/joinchat/3078488073C9f200627db چقدر صبر داری خدا😭👆
🔴سربه راه شدن فرزند یا همسر نااهل🔴 اگر در خانه جوان نااهل یا همسری دارید که به حرف شما گوش نمیدهد و از نماز و دعا فاصله گرفته و شب دیر وقت به خانه میآید و باعث پریشانی و آزار شما شده است ،برای اصلاح شدن و تغییر رفتارش به طوری که مطیع شما شود و حرف شما را گوش بدهد تنها یک راه قطعی و موثر وجود دارد.در یک اتاق تنها بنشینید و بدون اینکه با کسی حرف بزنید ۳۶۰ مرتبه این دعا را بخوانید....👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3078488073C9f200627db خیلیا با این دعا سربه راه شدن😍👆
❌⚠️❌⚠️❌⚠️❌⚠️ ⛔هشدار جدی برای تمام آقایان 🚧مشکلات و اختلالات آقایان زمینه ساز 80% طلاق ها و 90% خیانت ها در ایران🚧 ✅ لطفا برای درمان ناتوانی‌های جسمی(اختلالات آقایان) حتما لینک پایین را مشاهده نمایید🙏👇 https://eitaa.com/joinchat/3553821470Cc06910be65 ➖➖➖➖➖➖➖➖ با پر کردن فرم ویزیت زیر میتوانید در عرض 12 ساعت مشکل خود را مطرح نمایید👇 https://formafzar.com/form/mu9um
  💜اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ💚                        💚آلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ💜 ❤️اللّهُمَّ ✨💙صَلِّ ✨💛عَلَی ✨✨💚مُحَمَّد ✨✨✨💗وَ آلِ ✨✨✨✨💜مُحَمَّد ✨✨✨💗وَ عَجّلْ ✨✨💚فَرجَهُمْ ✨💛وَ اَهْلِکْ 💙اَعْدَائَهُمْ 💜️اجمعین  💖اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و💚                          💖َآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ💚 💜اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ💚                        💚آلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ💜 ❤️اللّهُمَّ ✨💙صَلِّ ✨💛عَلَی ✨✨💚مُحَمَّد ✨✨✨💗وَ آلِ ✨✨✨✨💜مُحَمَّد ✨✨✨💗وَ عَجّلْ ✨✨💚فَرجَهُمْ ✨💛وَ اَهْلِکْ 💙اَعْدَائَهُمْ 💜️اجمعین  💖اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و💚                          💖َآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ💚 💜اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ💚                        💚آلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ💜 ❤️اللّهُمَّ ✨💙صَلِّ ✨💛عَلَی ✨✨💚مُحَمَّد ✨✨✨💗وَ آلِ ✨✨✨✨💜مُحَمَّد ✨✨✨💗وَ عَجّلْ ✨✨💚فَرجَهُمْ ✨💛وَ اَهْلِکْ 💙اَعْدَائَهُمْ 💜️اجمعین  💖اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و💚                          💖َآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّ 🕊🕊🌾🌸🌾
✳ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام من خانومی ۲۷ ساله هستم و همسرم ۳۲ سالشونه و دوساله ازدواج کردیم و یه پسر یک ساله داریم . تجربه من برای بازی های ساده و درعین حال بامزس که همسرم خیلی دوست داره و با همین بازی ها دقت و توجهش به من و خونمون خیلی بیشتر شده . بازی که ماانجام میدیم اینه که اگر تغییری تو خودمون و یا خونه انجام دادیم همسر باید اونو زود تشخیص بده. مثلا امروز من تمام عکسای روی یخچالو که با آهنربا چسبونده بودم ، برداشتم چون پسرم همش دستشو دراز میکنه میگیره میخورشون، شب که شوهرم اومد بااینکه دیرهم از سرکار میاد و خستس بهش گفتم چیزی تو آشپزخونه تغییر نکرده؟ اونم فوری ازجاش پاشد و اومد اونور اوپن وایساد و یه نگاه کرد و چشمش خورد به یخچال و بالبخند گفت عکساروبرداشتی؟😊 منم گفتم آفرین و خیلی از باهوش بودنش تعریف کردم . یه چیز دیگم که هست وقتی من لباس جدید میپوشم یا تغییری تو ظاهرم میدم حتما باید بگه مبارک باشه 😂😂😂 وگرنه ازخجالتش درمیام (باشوخی) •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
داستان زندگی🍀 بعداز سه روز که اومد نگهش داشت روپا بچه ی 3روزه رو بعدگفت خداروشکر بچه ی بعدیت پسره بعداز اون دیگه دخترمم خواست انگار مادرم اومده بود برای مراقبت ازمن وبچم که هی مادرشوهرم وخواهرشوهرم میرفتن ومی اومدن میگفتن چقد تنبلی پاشو خودت کاراتو کن مادرت گناه داره اذیت شد مادرمم گفت منکه برای مهمونی نیومدم اومدم کارای دخترمو بکنم تازه زایمان کرده عه خودم باید ازش مراقبت کنم تا خوب بشه هربار اونا میگفتن مادرمم همین جوابو میداد تا آخرش یه بار تند شد که من دلم دردنمیکرده کارو زندگی مو گذاشتم اومدم اینجا تا به بچم برسم وبا خودش گوشت یه لاشه ی کامل گوسفند رو آورده بود چیزی که توبارداری آرزوی خوردنش رو داشتم ولی نبود با خودش کلی میوه خریده بود روغن زرد گاوی آورده بودو حسابی بهم رسیدگی کرد و12روز بعداز زایمانم مادرم رفت خونه ی خودشون من موندم با بچه ی کوچیک دوباره بی محلی هاشون شروع شد میخواستم کهنه های بچه رو بشورم بچه روکمکم نگه نمی‌داشتن میخواستم نون بپزم نگه نمی‌داشتن منم میخوابوندمشو هول هولی به کارام می‌رسیدم خیلی وقتا وسط کارام صدای بچه می اومد مجبور میشدم کارمو نصفه رها کنم. برگردم بیام سراغ بچه حالا با اومدن بچه یه نفر به لیست نجس ها اضافه شده بود وقتی رفتم کهنه ی بچمو بخاطر سردی هوا وبرف وبارون برم توحموم بشورم نذاشتن وگفتن لباس‌های بچت نجسه توحموم نشور حمومون نجس میشه مجبوربودم با شیرآب سرد تو اون وضیعت تواون هوا توحیاط بشورم نمیذاشتن بچه روپوشک کنم میگفتن بچه مریض میشه نمیدونم پول حروم میکنی ونمیذاشتن شوهرمم به حرفشون بود تواین موارد چون آگاهی نداشت میگفت شاید راست میگن وپوشک بچه رو مریض میکنه بچم گریه میکرد میگفتن چرا گریه میکنه چکارش میکنی نکنه بیشکونش میگیری، آخه آدم بچه کوچولو رو مگه بیشکون میگیره یا اگه می‌خوابید میگفتن چرا خوابه نکنه داروی خواب آور بهش میدی خلاصه همه جوره دردسر داشتم ولی خداروشکر از اونجا رفتم ولی قبل از رفتنم تویکی از دعواهای مادرشوهرم بهش گفتم الهی دیگه هیچ وقت عروس مظلوم گیرت نیاد که دیگه بعداز من عروس ها حسابی ازخجالتش دراومدن ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ادامه دارد... •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 😂 دیدم بابام داره رو یسری کاغذ چیزی می نویسه پرسیدم اینا چیه 🤔 گفت دارم اسم هممونو رو این کاغذا می نویسم که هرموقع دلار ۲۵ هزار تومن شد قرعه کشی کنیم تا یکنفر از بینمون خدافظی کنه نصفه شب رفتم کاغذا رو دونه دونه باز کردم دیدم رو همش اسم منه 😐😂😁 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
من یه سوتی دادم که اصلا خنده دارنیست ولی کلی ضایع شدم بابتش موقع بله برون خواهرم خانواده داماد سرمهریه هی چونه میزدن.اعصابمونو خورد کرده بودن اساسی.بالاخره قبول کردن.موقع نوشتنش،به من گفتن بنویس.منم برای این که دلم خنک بشه نوشتم فلان عدد سکه طرح قدیم(فکرمیکردم طرح قدیم گرون تره واین جوری میچزن) توو محضرم همینو نوشتن.بعدا فهمیدیم طرح قدیم از طرح جدید ارزون تره😂😂😂😂😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانوما یه ترفند عالی برای پوست کندن سیر👌😃 ‌‌ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
۵ کلید طلایی برای حل اختلافات زندگی مشترک سکوت نکنید‎ 1⃣ اگه اتفاق یا مسأله‌ای ذهنتون رو مشغول کرده، حتماً اونو با شریک زندگی‌تون درمیون بذارین و مشکل‌تون رو با هم حل کنید‌‎.‎ ‏تهاجمی برخورد نکنید‎ 2⃣ با تفاوت‌های هم کنار بیایید. موقع مشاجره همدیگر رو سرزنش نکنید و احساساتتون رو برای طرف مقابل‌تون با زبون و لحن دوستانه بیان کنید. ‏بدگویی نکنید‎ 3⃣ درمیان گذاشتن مشکلات زندگی شخصی با دیگران و علنی کردن اونا در فضای مجازی باعث تحقیر روابط همسران میشه. یادتون باشه بعد از مدتی شما مشکلاتتون رو فراموش می‌کنید، اما افرادی که باهاشون صحبت کردید اصلا فراموش نمی‌کنند‌‎.‎ محرم اسرارتون رو درست انتخاب کنید‎ 4⃣ مطمئن بشید کسی که باهاش درد دل می‌کنید و مشاوره می‌گیرید شما رو به‌خوبی می‌شناسه، واقعا نگران شماست، بی‌طرفه و واقعیت رو به شما میگه‎.‎ ‏واکنش منطقی داشته باشید 5⃣ هنگام مشاجره واختلاف‌نظر با همسرتون، به جای واکنش‌های احساسی و مخرب روی حل مشکلتون تمرکز کنید و ازهمسرتون دور نشید. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹 تجربه من درمورد کساییه که نسبت به همسرشون فقط بدیاشو میبینن یا همش ناامیدی و بی میلی به هرکاری رو دارن... منم چند وقتی همینطوری بودم که با یه ایده ی عالی اکثرا حالم خوبه و بیشتر از همیشه خوبی همسرمو میبینم. ✅ من یه سررسید برداشتم و هر روز 3تا اتفاق خوشایند که زیاد یا کم باعث خوشحالی من شده یا حداقل لبخند رو لبم اورده رو مینویسم. و روزی 3تا از خوب همسرمو... هر موقع هم ک حالم بده یا از همسرم ناراحتم دفترم رو مرور میکنم. واقعا حالمو خوب میکنه و باعث میشه خوبیای همسرمو ببینم و اتفاقای خوب هر روز یادم بمونه. در ضمن من همیشه خیلی به پر و پای شوهرم میپیچیدم و از سرکار که میرسید کنارش بودم تا صبح ک میرفت همشم درحال . میفهمیدم ک کلافس از دستم... الان چند وقته کمتر به پروپاش میپیچیم. وقتی میاد یکم کنارش میشینم و بعدش سرمو به کاری بند میکنم تا خودش میاد طرفم. کمتر صحبت میکنم تا خودش سر صحبت رو باز کنه... حالا همش تو دسترس نیستم تا حواسش جمع من شه...😊 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام یه بار که خانواده شوهرم و خواهر شوهر و خونواده برادرشوهر و جاری خونمون دعوت بودن... در حال آماده کردن وسایل کباب بودیم که برادر شوهرم بدون این که حتی یک بار بگه یا اجازه بگیره یهو گوشی رو برداشت و به مادر خانمش تلفن کرد که شما و خانواده خواهر خانم و برادرخانم ، بیاین خونه داداشم که کباب دارن😐 سر سفره ناهار ، دختر خواهر جاریم چون بچه بود نتونست کبابهاش رو تموم کنه. جاریم بلند شد از آشپزخونه ظرف یک بار مصرف آورد داد به خواهرش که آبجی بچه چند دقیقه دیگه گشنه اش میشه ، این کباب ها سهمشه بردار ببر 😐 فکر کنم باید دنبال یه لقب برای این قوم بگردم😅 -------------------------------------------------------- •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 😂 من زمان دانشجویی توی خوابگاه یه هم اتاقی داشتم که نامزد بود ولی خانوادش خیلی متعصب بودند... خلاصه نامزدش به خانوادش میگفته میرم ماموریت و هفته یک بار اون همه راه از اصفهان میومد یزد و اون دوتا میرفتند بیرون 😍 بلافاصله مادرش زنگ میزد که با فیروزه کار دارم اون موقع کسی موبایل نداشت تلفن عمومی بود ما هم میگفتیم رفته حمام 😜 یه روز مادرش شک داشت سه چهار بار زنگ زد و هر بار یکی از بچه ها میرفت جواب میداد و همه هم گفتیم فیروزه تو حمامه 😆 آخر سر مادرش عصبانی میشه میگه یکیتون برین در حموم اون تو نمرده باشه دخترم از صبح تا حالا تو حمام چه میکنه 😫 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام بزرگواران😊🖐 اکثر اوقات که با کسی از خانواده و دوستان بحث لفظی داشتم فقط به این فکر میکردم که یه جوابی بدم یا نهایت نیش و کنایه که بشنوه و حرفی برای گفتن نداشته باشه🙈 این حرف دیگران که به طرف مقابلم میگفتن ولش کن بچس درک نداره 😡 آتیشم میزد ولی حالا به حرفشون رسیدم من بی تجربه بودم خوشحالم که تو همین سن کم یک شبه (مدت کم) به اندازه سالها تجربه کسب کردم البته که بازم جای یادگیری و تعامل دارم☺️🌹 به همتون توصیه میکنم شرکت کنید چون خیلی از ضعف ها و ناکامی هاتون رفع میشه زندگی می ارزه که براش سرمایه گذاری کنیم و آرامشش از آن ما بشه خیلی از رفاقت های چندین ساله خراب میشه از بلد نبودن ها و زدن ی حرف که شاید از نظرخودمون اصلا اشتباه نیست ولی دل طرف حسابی بدرد میاد و لازمه ی انسانیت ، همدلیه❤️ پایدار و برقرار باشید🌾🌲🌹 ✍•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام تازه عروسي کرده بودیم همش ميترسيدم خواب بمونم نتونم به همسری صبحانه بدم بيدارشدم ديدم ساعت اتاق شش هست رفتم دستشويي و صبحانه آماده‌ كردم و بيدارش كردم اومد صبحانه خورديم تازه ميگفت چطور ساعتم زنگ نزده ، لباساشو پوشيد و حالا زمستونم بود صدتا لباس پوشيد نظاميه ، لباس نظاميشو پوشيد پوتين پوشيد بعد يهو نگاه به ساعت حال كرد شروع كرد منو دنبال كردن بعلهههه 🙈🙈ساعت سه نصف شب بود و تازه ساعت اتاق باطريش تموم شده بوده 😂😂😂 --------------------------------------------------------- •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام مامان من خیلی تمیز و وسواسیه... تقریبا ۲۰ سال قبل یکی از دخترعمه های بابام که یکم هم شیرین میزنه اومد خونمون مهمونی، یه هفته ای اونجا بود و بماند که چقد اون چن وقت رو اعصاب مامانم بود دوش نمیگرفت و نظافت و رعایت نمیکرد ، حالا نمیشد هم تو روش بگیم دوش بگیر بو میدی😅، خلاصه روزای آخر که داشت میرفت مامانم از ما پرسید چرا مسواک من خیسه؟😱 دخترم عمه ام بلند گفت من با اون مسواک میزنم....حالا جالبش اینه ک تو عمرش مسواک نزده بودا....قیافه مامانم طفلی دیدنی بود😂😂😂.... مامانم میگفت فک کنین من صب با این مسواک میزدم دختره شب🤮.... آخرم که بابام برد برسونش به بابام کرایه آژانس و تعارف کرده بود😂😂😂😂.... بابام گفت تا خونه میخندیدم... لامصب یه ماه خونمونی چرا کرایه میدی خب😂 -------------------------------------------------------•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام سوتی دوست شوهرم..... ۷ یا ۸ سال پیش که دخترم یک سالش بودو ما کرج زندگی میکردیم یه روز دوست شوهرم که خیلی هم باهاش رودرواسی داشتیم از تهران اومد و با شوهرم رفتن تا یه کاری انجام بدن ‌و چون ادامه کارشون موند برای فرداش قرارشد شب بمونه خونه ما و منم رفتم خونه مامانم تا اونا راحت باشن چون خیلی خجالتی و معذب بودن فرداصبح برگشتم خونه و براشون ناهار درست کردم ‌ وقتی کارشون تموم شد اومدن خونه ‌و ناهار خوردن و بعد از ظهر دیگه میخواست برگرده ، من دخترمو بغل کردم و باشوهرم رفتیم پایین تا بدرقش کنیم اسم من مهساست وقتی دوست شوهرم ماشینشو از‌ پارکینگ آورد بیرون پیاده شد تا خداحافظی کنه بعد از کلی تعارف و تشکر مثلا میخاست با دخترم بای بای کنه و با لحن بچگونه و در حالی که دست تکون میداد گفت:خدافظ مهسا کوچولو... منو شوهرم یه لحظه هنگ کردیم و تعجب کردیم😳😳 که این چرا داره با من اینطوری حرف می‌زنه که یهو دوزاریمون افتاد که اسم من و دخترمو اشتباه گفته همزمان خودشم متوجه اشتباه خودش شدو از خجالت سریع معذرت خواهی کردو پرید توی ماشین و گاز داد رفت😝 بعد رفتنش منو شوهرم از خنده زمینو گاز میزدیم و شوهرم هی اداشو درمی آورد ولی خدایی خیلی جلوی خودمونو گرفتیم که جلوش نخندیم😂😂😂بعدا برای زنش تعریف کردم کلی خندید.🤣🤣🤣 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•