eitaa logo
آدم و حوا 🍎
43.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
0 فایل
خاطره ها و دل نوشته های زیبای شما💕🥰 همسرداری خانه داری زندگی با عشق💕
مشاهده در ایتا
دانلود
✳ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام من خانومی ۲۷ ساله هستم و همسرم ۳۲ سالشونه و دوساله ازدواج کردیم و یه پسر یک ساله داریم . تجربه من برای بازی های ساده و درعین حال بامزس که همسرم خیلی دوست داره و با همین بازی ها دقت و توجهش به من و خونمون خیلی بیشتر شده . بازی که ماانجام میدیم اینه که اگر تغییری تو خودمون و یا خونه انجام دادیم همسر باید اونو زود تشخیص بده. مثلا امروز من تمام عکسای روی یخچالو که با آهنربا چسبونده بودم ، برداشتم چون پسرم همش دستشو دراز میکنه میگیره میخورشون، شب که شوهرم اومد بااینکه دیرهم از سرکار میاد و خستس بهش گفتم چیزی تو آشپزخونه تغییر نکرده؟ اونم فوری ازجاش پاشد و اومد اونور اوپن وایساد و یه نگاه کرد و چشمش خورد به یخچال و بالبخند گفت عکساروبرداشتی؟😊 منم گفتم آفرین و خیلی از باهوش بودنش تعریف کردم . یه چیز دیگم که هست وقتی من لباس جدید میپوشم یا تغییری تو ظاهرم میدم حتما باید بگه مبارک باشه 😂😂😂 وگرنه ازخجالتش درمیام (باشوخی) •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
داستان زندگی🍀 بعداز سه روز که اومد نگهش داشت روپا بچه ی 3روزه رو بعدگفت خداروشکر بچه ی بعدیت پسره بعداز اون دیگه دخترمم خواست انگار مادرم اومده بود برای مراقبت ازمن وبچم که هی مادرشوهرم وخواهرشوهرم میرفتن ومی اومدن میگفتن چقد تنبلی پاشو خودت کاراتو کن مادرت گناه داره اذیت شد مادرمم گفت منکه برای مهمونی نیومدم اومدم کارای دخترمو بکنم تازه زایمان کرده عه خودم باید ازش مراقبت کنم تا خوب بشه هربار اونا میگفتن مادرمم همین جوابو میداد تا آخرش یه بار تند شد که من دلم دردنمیکرده کارو زندگی مو گذاشتم اومدم اینجا تا به بچم برسم وبا خودش گوشت یه لاشه ی کامل گوسفند رو آورده بود چیزی که توبارداری آرزوی خوردنش رو داشتم ولی نبود با خودش کلی میوه خریده بود روغن زرد گاوی آورده بودو حسابی بهم رسیدگی کرد و12روز بعداز زایمانم مادرم رفت خونه ی خودشون من موندم با بچه ی کوچیک دوباره بی محلی هاشون شروع شد میخواستم کهنه های بچه رو بشورم بچه روکمکم نگه نمی‌داشتن میخواستم نون بپزم نگه نمی‌داشتن منم میخوابوندمشو هول هولی به کارام می‌رسیدم خیلی وقتا وسط کارام صدای بچه می اومد مجبور میشدم کارمو نصفه رها کنم. برگردم بیام سراغ بچه حالا با اومدن بچه یه نفر به لیست نجس ها اضافه شده بود وقتی رفتم کهنه ی بچمو بخاطر سردی هوا وبرف وبارون برم توحموم بشورم نذاشتن وگفتن لباس‌های بچت نجسه توحموم نشور حمومون نجس میشه مجبوربودم با شیرآب سرد تو اون وضیعت تواون هوا توحیاط بشورم نمیذاشتن بچه روپوشک کنم میگفتن بچه مریض میشه نمیدونم پول حروم میکنی ونمیذاشتن شوهرمم به حرفشون بود تواین موارد چون آگاهی نداشت میگفت شاید راست میگن وپوشک بچه رو مریض میکنه بچم گریه میکرد میگفتن چرا گریه میکنه چکارش میکنی نکنه بیشکونش میگیری، آخه آدم بچه کوچولو رو مگه بیشکون میگیره یا اگه می‌خوابید میگفتن چرا خوابه نکنه داروی خواب آور بهش میدی خلاصه همه جوره دردسر داشتم ولی خداروشکر از اونجا رفتم ولی قبل از رفتنم تویکی از دعواهای مادرشوهرم بهش گفتم الهی دیگه هیچ وقت عروس مظلوم گیرت نیاد که دیگه بعداز من عروس ها حسابی ازخجالتش دراومدن ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ادامه دارد... •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 😂 دیدم بابام داره رو یسری کاغذ چیزی می نویسه پرسیدم اینا چیه 🤔 گفت دارم اسم هممونو رو این کاغذا می نویسم که هرموقع دلار ۲۵ هزار تومن شد قرعه کشی کنیم تا یکنفر از بینمون خدافظی کنه نصفه شب رفتم کاغذا رو دونه دونه باز کردم دیدم رو همش اسم منه 😐😂😁 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
من یه سوتی دادم که اصلا خنده دارنیست ولی کلی ضایع شدم بابتش موقع بله برون خواهرم خانواده داماد سرمهریه هی چونه میزدن.اعصابمونو خورد کرده بودن اساسی.بالاخره قبول کردن.موقع نوشتنش،به من گفتن بنویس.منم برای این که دلم خنک بشه نوشتم فلان عدد سکه طرح قدیم(فکرمیکردم طرح قدیم گرون تره واین جوری میچزن) توو محضرم همینو نوشتن.بعدا فهمیدیم طرح قدیم از طرح جدید ارزون تره😂😂😂😂😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانوما یه ترفند عالی برای پوست کندن سیر👌😃 ‌‌ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
۵ کلید طلایی برای حل اختلافات زندگی مشترک سکوت نکنید‎ 1⃣ اگه اتفاق یا مسأله‌ای ذهنتون رو مشغول کرده، حتماً اونو با شریک زندگی‌تون درمیون بذارین و مشکل‌تون رو با هم حل کنید‌‎.‎ ‏تهاجمی برخورد نکنید‎ 2⃣ با تفاوت‌های هم کنار بیایید. موقع مشاجره همدیگر رو سرزنش نکنید و احساساتتون رو برای طرف مقابل‌تون با زبون و لحن دوستانه بیان کنید. ‏بدگویی نکنید‎ 3⃣ درمیان گذاشتن مشکلات زندگی شخصی با دیگران و علنی کردن اونا در فضای مجازی باعث تحقیر روابط همسران میشه. یادتون باشه بعد از مدتی شما مشکلاتتون رو فراموش می‌کنید، اما افرادی که باهاشون صحبت کردید اصلا فراموش نمی‌کنند‌‎.‎ محرم اسرارتون رو درست انتخاب کنید‎ 4⃣ مطمئن بشید کسی که باهاش درد دل می‌کنید و مشاوره می‌گیرید شما رو به‌خوبی می‌شناسه، واقعا نگران شماست، بی‌طرفه و واقعیت رو به شما میگه‎.‎ ‏واکنش منطقی داشته باشید 5⃣ هنگام مشاجره واختلاف‌نظر با همسرتون، به جای واکنش‌های احساسی و مخرب روی حل مشکلتون تمرکز کنید و ازهمسرتون دور نشید. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹 تجربه من درمورد کساییه که نسبت به همسرشون فقط بدیاشو میبینن یا همش ناامیدی و بی میلی به هرکاری رو دارن... منم چند وقتی همینطوری بودم که با یه ایده ی عالی اکثرا حالم خوبه و بیشتر از همیشه خوبی همسرمو میبینم. ✅ من یه سررسید برداشتم و هر روز 3تا اتفاق خوشایند که زیاد یا کم باعث خوشحالی من شده یا حداقل لبخند رو لبم اورده رو مینویسم. و روزی 3تا از خوب همسرمو... هر موقع هم ک حالم بده یا از همسرم ناراحتم دفترم رو مرور میکنم. واقعا حالمو خوب میکنه و باعث میشه خوبیای همسرمو ببینم و اتفاقای خوب هر روز یادم بمونه. در ضمن من همیشه خیلی به پر و پای شوهرم میپیچیدم و از سرکار که میرسید کنارش بودم تا صبح ک میرفت همشم درحال . میفهمیدم ک کلافس از دستم... الان چند وقته کمتر به پروپاش میپیچیم. وقتی میاد یکم کنارش میشینم و بعدش سرمو به کاری بند میکنم تا خودش میاد طرفم. کمتر صحبت میکنم تا خودش سر صحبت رو باز کنه... حالا همش تو دسترس نیستم تا حواسش جمع من شه...😊 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام یه بار که خانواده شوهرم و خواهر شوهر و خونواده برادرشوهر و جاری خونمون دعوت بودن... در حال آماده کردن وسایل کباب بودیم که برادر شوهرم بدون این که حتی یک بار بگه یا اجازه بگیره یهو گوشی رو برداشت و به مادر خانمش تلفن کرد که شما و خانواده خواهر خانم و برادرخانم ، بیاین خونه داداشم که کباب دارن😐 سر سفره ناهار ، دختر خواهر جاریم چون بچه بود نتونست کبابهاش رو تموم کنه. جاریم بلند شد از آشپزخونه ظرف یک بار مصرف آورد داد به خواهرش که آبجی بچه چند دقیقه دیگه گشنه اش میشه ، این کباب ها سهمشه بردار ببر 😐 فکر کنم باید دنبال یه لقب برای این قوم بگردم😅 -------------------------------------------------------- •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 😂 من زمان دانشجویی توی خوابگاه یه هم اتاقی داشتم که نامزد بود ولی خانوادش خیلی متعصب بودند... خلاصه نامزدش به خانوادش میگفته میرم ماموریت و هفته یک بار اون همه راه از اصفهان میومد یزد و اون دوتا میرفتند بیرون 😍 بلافاصله مادرش زنگ میزد که با فیروزه کار دارم اون موقع کسی موبایل نداشت تلفن عمومی بود ما هم میگفتیم رفته حمام 😜 یه روز مادرش شک داشت سه چهار بار زنگ زد و هر بار یکی از بچه ها میرفت جواب میداد و همه هم گفتیم فیروزه تو حمامه 😆 آخر سر مادرش عصبانی میشه میگه یکیتون برین در حموم اون تو نمرده باشه دخترم از صبح تا حالا تو حمام چه میکنه 😫 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام بزرگواران😊🖐 اکثر اوقات که با کسی از خانواده و دوستان بحث لفظی داشتم فقط به این فکر میکردم که یه جوابی بدم یا نهایت نیش و کنایه که بشنوه و حرفی برای گفتن نداشته باشه🙈 این حرف دیگران که به طرف مقابلم میگفتن ولش کن بچس درک نداره 😡 آتیشم میزد ولی حالا به حرفشون رسیدم من بی تجربه بودم خوشحالم که تو همین سن کم یک شبه (مدت کم) به اندازه سالها تجربه کسب کردم البته که بازم جای یادگیری و تعامل دارم☺️🌹 به همتون توصیه میکنم شرکت کنید چون خیلی از ضعف ها و ناکامی هاتون رفع میشه زندگی می ارزه که براش سرمایه گذاری کنیم و آرامشش از آن ما بشه خیلی از رفاقت های چندین ساله خراب میشه از بلد نبودن ها و زدن ی حرف که شاید از نظرخودمون اصلا اشتباه نیست ولی دل طرف حسابی بدرد میاد و لازمه ی انسانیت ، همدلیه❤️ پایدار و برقرار باشید🌾🌲🌹 ✍•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام تازه عروسي کرده بودیم همش ميترسيدم خواب بمونم نتونم به همسری صبحانه بدم بيدارشدم ديدم ساعت اتاق شش هست رفتم دستشويي و صبحانه آماده‌ كردم و بيدارش كردم اومد صبحانه خورديم تازه ميگفت چطور ساعتم زنگ نزده ، لباساشو پوشيد و حالا زمستونم بود صدتا لباس پوشيد نظاميه ، لباس نظاميشو پوشيد پوتين پوشيد بعد يهو نگاه به ساعت حال كرد شروع كرد منو دنبال كردن بعلهههه 🙈🙈ساعت سه نصف شب بود و تازه ساعت اتاق باطريش تموم شده بوده 😂😂😂 --------------------------------------------------------- •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام مامان من خیلی تمیز و وسواسیه... تقریبا ۲۰ سال قبل یکی از دخترعمه های بابام که یکم هم شیرین میزنه اومد خونمون مهمونی، یه هفته ای اونجا بود و بماند که چقد اون چن وقت رو اعصاب مامانم بود دوش نمیگرفت و نظافت و رعایت نمیکرد ، حالا نمیشد هم تو روش بگیم دوش بگیر بو میدی😅، خلاصه روزای آخر که داشت میرفت مامانم از ما پرسید چرا مسواک من خیسه؟😱 دخترم عمه ام بلند گفت من با اون مسواک میزنم....حالا جالبش اینه ک تو عمرش مسواک نزده بودا....قیافه مامانم طفلی دیدنی بود😂😂😂.... مامانم میگفت فک کنین من صب با این مسواک میزدم دختره شب🤮.... آخرم که بابام برد برسونش به بابام کرایه آژانس و تعارف کرده بود😂😂😂😂.... بابام گفت تا خونه میخندیدم... لامصب یه ماه خونمونی چرا کرایه میدی خب😂 -------------------------------------------------------•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام سوتی دوست شوهرم..... ۷ یا ۸ سال پیش که دخترم یک سالش بودو ما کرج زندگی میکردیم یه روز دوست شوهرم که خیلی هم باهاش رودرواسی داشتیم از تهران اومد و با شوهرم رفتن تا یه کاری انجام بدن ‌و چون ادامه کارشون موند برای فرداش قرارشد شب بمونه خونه ما و منم رفتم خونه مامانم تا اونا راحت باشن چون خیلی خجالتی و معذب بودن فرداصبح برگشتم خونه و براشون ناهار درست کردم ‌ وقتی کارشون تموم شد اومدن خونه ‌و ناهار خوردن و بعد از ظهر دیگه میخواست برگرده ، من دخترمو بغل کردم و باشوهرم رفتیم پایین تا بدرقش کنیم اسم من مهساست وقتی دوست شوهرم ماشینشو از‌ پارکینگ آورد بیرون پیاده شد تا خداحافظی کنه بعد از کلی تعارف و تشکر مثلا میخاست با دخترم بای بای کنه و با لحن بچگونه و در حالی که دست تکون میداد گفت:خدافظ مهسا کوچولو... منو شوهرم یه لحظه هنگ کردیم و تعجب کردیم😳😳 که این چرا داره با من اینطوری حرف می‌زنه که یهو دوزاریمون افتاد که اسم من و دخترمو اشتباه گفته همزمان خودشم متوجه اشتباه خودش شدو از خجالت سریع معذرت خواهی کردو پرید توی ماشین و گاز داد رفت😝 بعد رفتنش منو شوهرم از خنده زمینو گاز میزدیم و شوهرم هی اداشو درمی آورد ولی خدایی خیلی جلوی خودمونو گرفتیم که جلوش نخندیم😂😂😂بعدا برای زنش تعریف کردم کلی خندید.🤣🤣🤣 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از اون ترفند خوباست که همیشه به کارت میاد 😻 ‌‌ 💝ترفند •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سوسن هستم. ی تجربه دارم ، برای اینکه بتونید درخواستتون رو بصورت غیر مستقیم به همسرتون بگین. از وقتی برادرم ازدواج کرد، پدرم تنها شد. آخه مادرم فوت شده. دوست داشتم هرروز بهش سر بزنم. اگه مستقیم می گفتم، حتما همسرم حالت تدافعی می گرفت. ی راه حل به ذهنم رسید. وقتی با همسرم تو ماشین بودیم و پسرم خوابیده بود( پسرم نمیذاره با موبایل حرف بزنم،از دستم میگیره) گوشیمو رو سایلنت گذاشتم. بعد صدای زنگ تلفنو باز کردم که مثلا داره زنگ می خوره و الکی با دوستم حرف زدم. باهاش درد دل کردم. گفتم پدرم تنهاست و دلم خیلی براش می سوزه و خیلی ناراحتم. درسته خواهر و برادر دارم، اما دل خودم چی.؟؟! اگه اتفاقی براش بیفته، بعدا چه جوابی دارم به خودم بدم!!!! مثلا بهش جواب دادم که خدا شوهرمو حفظ کنه، بهم گفته که هروقت دلم خواست بهش سر بزنم.( شوهرمم با اینکه رانندگی می کرد، اما گوشش بامن بود). از ته دلم هم گریه می کردم. چون واقعا برای پدرم ناراحت بودم. وقتی تلفنو قطع کردم، شوهرم بیشتر از من ناراحت بود. بهم گفت هروقت خواستی، بهش سر بزن. منم فرداش بدون اینکه بهش بگم، به خانواده ش سر زدم. وقتی فهمید خیلی خوشحال شد. یک روز درمیان به پدرم و خانواده همسرم سر زدم.( بمدت یک هفته) الان هر روز به پدرم سر می زنم. از همسرم هم خیلی تشکر می کنم. محبتم هم نسبت به همسرم بیشتر شده. به همسرم گفتم شاید پدرم از تنهاییش ناراحت نباشه،اما من غصه می خورم. گفتم اگه ی مدت بزاری بهش سر بزنم،کم کم تنها موندن پدرم برام عادی می شه. که خدارو شکر دیگه الان غصه نمی خورم. ولی اگه همسرم نمیذاشت برم،ته دلم همیشه غصه می خوردم و ناراحت بودم. واقعا ازش ممنونم که درکم کرد. دوستون دارم. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هنوز مخلوط کن رو اینجوری میشوری؟ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام ❤ ممنون بابت کانال خوبت دفعه اول سوتی میزارم امیدوارم بزاری ذوق مرگم کنی،.. سال ۸۳ که مجرد بودم و همیشه مامان بنده خدای من اساس با کلاسی پیش همسایه ها میکرد.یه شب زمستونی که همه خواب بودیم یک دفعه با صدای انفجار همه از خواب پاشدیم سراسیمه رفتیم پشت بوم که ببینیم چه خبره همه همسایه ها هم اومده بودن پشت بوم مامانم بنده خدا خیلی ترسیده بود و هم هوا خیلی سرد بود داشت میلرزید همش هر همسایه ای میومد پشت بوم از مامانم میپرسیدن کبری خانم چی شده چه خبره مامانم که زبونش بند اومده بود عوض اینکه بگه گاز ترکیده گفت گاز پاااااخ کرده🤣🤣🤣🤣🤣😅😅😅😅😅 ما خواهرها که مرده بودیم از خنده همسایه هم حال مامانمو دید نتونس جلو خندشو بگیره ،خنده و ترس با هم قاطی کرده بود نمیدونست چیکار کنه ....که از قضا همین خانم که از مامانم پرسید چی شده شد مادر شوهر بنده .... هنوز که هنوزه تا میخوایم از مامانمون در مورد خبر ناگواری بپرسیم میگیم گاز پااااخ کرده؟؟🤣🤣🤣🤣 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
💕 دعـاۍ بخــت گشایۍ و ازدواج سریـع 💕 ❤️❣ برای ازدواج سریع دختر خانمها، به اذن خداوند تبارک و تعالی دعای ذیل را بر روی کاغذ بدون خط ترجیحا با گلاب و زعفران بنویسد و در جیب خود به همراه داشته باشد. ان شاء الله پس از چهل روز در صورتی که مانعی مثل سحر یا بستگی وجود نداشته باشد ازدواج خواهد نمود. متن دعا👇👇👇❤️ https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 خیلیا ازش حاجت گرفتن👆💯⭕️
⭕️اهل شدن فرزند سرکش⭕️ از حضرت امام صادق (ع) نقل است که اگر فرزندتان سرکش شده اخلاق و رفتارش تغییر کرده و به حرف شما گوش نمیدهد با اعتقاد تام و باور کامل ، این سوره مبارکه را(107) مرتبه با نیت خالص و توجه به خدا بخواند فرزندان وی مطیع و فرمان بردار آنها میشوند👇👇💯 https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 کمتر از۲۴ساعت اثرشو میبینید😳👆خیلیا باهاش حاجت گرفتن🤲
9 سالم بود بابامو تشویقی از اداره فرستادن مکه کل فامیل و دوستا اومدن بریم فرودگاه بدرقش کنیم موقع رفتن کلی جمعیت بود و همه چی قر و قاتی، عجله داشتیم هممون بریم بابزرگم دم در ، ازکی در به در دنبال گیوه هاش میگشت، نبود که نبود رفتیم فرودگاه،همه ام بودن ، اومدن عکس بگیرن، من حس قهرمانی داشتم، فرزند ارشد بابام رفتم کنارش با ابهت و غرور عکس بگیرن ازم ،که یهو همه نگاشون افتاد ب پاهام.... بله گیوه ها پای من بود در آن واحد سوسک شدم ، تازه ام قیافه فلسفی اشکی از فراغ پدر گرفته بودم....فکرکنید با گیوه از دلقکا بدتر شده بودم، غم روشنفکرانه بخوره تو سرم...ملت نمیدونستن چطوری بخندن •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
داستان زندگی🌸 بعدازرفتن من از اونجا دیگه خوشی ندیدن گاواشونو فروختن، تراکتور وتریلی شونو فروختن، انبارهاشون که پراز کاه سفیدو سبز بود خالی شد انبار گندمشون دیگه پر نشد دیگه هیچ وقت گونی های نخود لوبیااز در حیاط تو نرفت دیگه هیچ وقت انبار سیب زمینی شون پرنشد کلا همه چیزشون رفت، یه روزهم مادرشوهرم زنگ زد گفت خوب پدرشوهر مادرشوهر تو جمع کردی انگارمن باید اونارو هم تروخشک میکردم همیشه طلبکار بود بعداز چند سال هم پدرشوهرم خدابیامرز از دنیا رفت، خواهرشوهرم ازدواج کرد اما بچه دارنشد، جاری که خیلی دوسش داشتن چندبار به حسابشون رسید الانم که باخواهر شوهرم توقهرن، الان مادرشوهرم تنها زندگی میکنه خیلی بدبخت وندارشده دل منم طاقت نمیاره وبه همسرم میگم گاهی به مادرت کمک مالی کن گناه داره اما یه بار یه عروسش شوهرشو یعنی برادرشوهرمو پرکرد انداخت به جونش برادرشوهرم مادرشو کتک زد که خیلی کار بدی کرد همه مون ناراحت شدیم ولی زمین عجیب گرده یه روز ی اون باعث شد من کتکم بخورم حالا کسی دیگه باعث شد این بنده ی خدا کتک بخوره البته دست شوهرم دیگه رو من عادت کرد برای کتک وچند بار دیگه کتک خوردم که آخرش به بابام گفتم اونم تهدیدش کرد ونمیدونم چی بهش گفت که دیگه خداروشکر این عادت زشتش رو زمین گذاشت ولی باعث وبانی ش مادرش شد که تو گوش دخترش خوند اونم توگوش شوهرم خوند سرقضیه ی قفل نکردن در اتاقمم که نمیدونم کدوم ازخدابی خبری دعا توخونمون گذاشت وپیداش کردم یه روز هم که مادرشوهرم سراغ یه پیاله اصتیل روازم میگرفت که گم شده وتو ندیدی شو توبرنداشتی وتواتاقت نیست گفتم تو که همه جا روگشتی ولی بیا بازم کمکت کنم بگرد هرچی پیدا کردی ببر فقط 12تا پیاله اصتیل توجهازم هست اگه میخوای همشو ببر جای یدونه ت (آخه 17سال پیش سرویس استیلم میدادن به عروس)والا دزدمم کردن 😬 درضمن اصلا اهل نمازم نبودن که براشون نجس بودن یا نبودن مهم باشه فقط میخواستن منو اذیت کنن که هیچ وقتم اینکارا رو با عروسهای بعدی نکردن چون اونا زبون داشتن همسرپشتیبان داشتن ولی من هیچ کدومو نداشتم ببخشید که سرتونو به درد آوردم میخواستم بگم مادرشوهر ها فکرنکنین حالا شما با پسرتون یا دخترتون راجبه عروستون حرف میزنین همینطوری میگذره نه یه وقتهای یه زخم های درست میشه که آثارش همینطور ادامه داره بهتره توکار بچه هاتون دخالت نکنین ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ پایان •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سوتی که برادخترمه که کلاس اوله چند روز پیش ازمدرسه اومد ناهارشوکه خورد گفتم برو سر درس ومشق هات گفت مامان امروز مشق نداریم فقط خانم معلم مون گفتع سوره ی برعکس رو حفظ کنید😂😂😂😂 من اصلا تعجب کردم خدایا سوره ی برعکس کدوم سوره میشه هرچی فکرکردم به نتیجه نرسیدم به خانمش هم پیام دادم دیدم نتش خاموشه گفتم تا معلمش جواب مو میده بزنم تو گوگل ببینم سوره ی برعکس کدوم سوره س دیدم اصلا گوگلم بالانمیاد فکرکنم هنگ کرده بود می دونس میخام چی بپرسم ازش🤣🤣🤣 خلاصه دوباره رفتم سروقت معلمش که دیدم کلی اموجی یه خنده فرستاده🤣🤣🤣🤣 گفت سوره ی برعکس هنوز نازل نشده ولی سوره ی والعصر واگه میشه حفظ کنه😂😂😂 خلاصه دخترمن به سوره والعصر میگه سوره ی برعکس •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام من وکیلم و توی ایتا یک گروه دارم که همه وکیل وقاضی و بعضی از دانشجوهام هم عضون و یک گروه هم طب اسلامیه که اونجام هم عضوم ☺️ یک روز خواهرم اومده بوده خونه ما گفت اسهال شدید دارم چند روزه ، به گروه طب اسلامی پیام بده ببین درمانش چیه.... منم پیام نوشتم اشتباهی فرستادم گروه وکلا😱😱 وای تا متوجه شدم خواستم پاک کنم دیدم پیامم سین خورده اونقد با خواهرم دعوا کردم که به خاطرتو آبروم رفت فرداش که رفتم سرکار ، منشی دفترم که اونم وکیله گف خدا بد نده حالتون بهتر شد 😬 اون لحظه خواستم زمین دهن باز کنه برم زمین😤 -------------------------------------------------------- •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام عرض میکنم خدمت دوستان و ادمین محترم من میخوام به چند نکته ساده اما کلیدی اشاره بکنم * اول بگم از آقایون محترمی که توو کانال عضو هستن حتما حتما اگه متاهل هستند از خانومشون بخوان که عضو شن . چون ممکنه تجربیات یا ایده های دوستان رو بخونن . دوست داشته باشن تجربش کنن 🤩 پس بهتر اینه که خانومتونم در جریان باشه . * یه رازی هم راجع به مردا بگم (ناگفته نمونه توو این کانال یاد گرفتم ) اینکه مردا عاشق اقتدار .حاکم بودن .یه جورایی بزرگشون بکنی .بهشون بها بدی از کلمه چشم غافل نشید واقعا معجزه میکنه.😅 و خوتونو بیشتر از همه دوست داشته باشین اگه مریض شدین نگین بیخیال با یه دمنوش خوب میشم حتما برین دکتر به خودتون اهمیت بدین تا بهتون اهمیت بدن من الان خودم هر کاری بخوام میکنم هر چیزی بخوام میخرم هر جا بخوام میرم ولی در حد تعادل نه افراط نه تفریط . نظر همسرمم میپرسم اما یجوری که نه نشنوم . خودمو براش لوس میکنم بهش قولهای خوب میدم (ما بهش میگیم قولهای زیر پتویی)😍 اگه از دست کسی توو خانوادش ناراحت باشم یا کینه ای توو دلم باشه اصلا اصلا به همسری ربطش نمیدم این بیچاره چه گناهی کرده که تاوان دیگرانو بده زندگیمو سرپا نگه میدارم آروم آروم نرمک نرمک حق خودمو از شون میگیرم البته با سیاست حالت جنگ نرم که نه سیخ بسوزه نه کباب 😎 مطمئن باشین اگه یه ذره کسی بهتون ظلم بکنه و بیگناه باشین خداوند مهربان چنان حق تونو ازش میگیره که خودتون باورتون نمیشه ولی باید صبر داشته باشین . امید وارم زندگیتون پر از امید باشه 😍 با آرزوی بهترینا برا همه مخصوصا ادمین محترم که مث یه مادر مهربون یه پدر فداکار همه رو به نیک راهنمایی میکنن 😘دوستتان دارم چون شماها باعث و بانی آرامش در زندگی منین😍 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاربرد های جالب وازلین ‌‌•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•