eitaa logo
آدم و حوا 🍎
40.5هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
3هزار ویدیو
0 فایل
خاطره ها و دل نوشته های زیبای شما💕🥰 همسرداری خانه داری زندگی با عشق💕
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ قشنگ‌تریــــــن مانتوهای و شده در ایــــــران😳 دیگه غُر نمیزنی مانتوم بی ریختو قیافَس😍 🇮🇷 ⭕️ تُــــــو از مانتوهای بازار ذِلّه شُــــــدی😭 چون این کانالو نداشتی😍بدو بزن رو لینک 👇 https://eitaa.com/joinchat/3275227378C17303040b4 ✅دوخت و تَمیزی کاراش مَعرِکس😌👆 ✅خرید حضوری دارن پس کاملا مطمئن .
✳️ و تغییر مثبت در زندگی🌹 دوست گلیا! اینکه به ما گفتن تو عقد رابطه کامل نداشته باشیم فقط و فقط برای و امنیت خودمون هست چون این دوران بیشتر برای شناخت هم است. من چند سال پیش با آقایی چند ماه عقد بودم و تو اون دوران متوجه شدم ایشون به درد من نمیخوره. فوق العاده دهن بین بود و مادرش برای زندگی ما تصمیم میگرفت با اینکه ازدواج بود ولی حکم صادر کردن که باید پسرش من رو طلاق بده و منم دیدم این زندگی آینده نداره. من کامل با آقا نداشتم و با خیال راحت ازش جدا شدم. مادرشون فکر میکردن من دیگه دختر نیستم می خواستن از این قضیه استفاده کنن و اذیتم کنن که خدا رو شکر نتونستن. ✍ پس از ازدواج پسر و دخترتان را به حال خود بگذارید. به انها اعتماد کنید و بگذارید سکان دار زندگی شان باشند. 🔴•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام ممنون از کانال خیلی خوبتون. کاش این آموزش ها چند سال پیش بود که آمار طلاق اینقدر بالا نره. خواستم از زندگیم بگم که باشه واسه بقیه دوستان. من تو یه خانواده خیلی و بزرگ شدم. چیزی به اسم دوره نامزدی نداشتم حتی تو عقد نمی تونستم با شوهرم تنها باشم. خیلی اهل مادیات نبودم فقط دوست داشتم شوهرم و باشه. وقتی اومد خواستگاری درباره کار و درآمدش حرفایی زد که بعد فهمیدم همش محضه ولی چون ازدواج کرده بودم گفتم بهش بدم هشت سال کردم روز به روز وضعمون بدتر شد و ایشون کرده بود به تنبلی و کار نکردن. دیگه اینقدر خانواده بهم کمک مالی کرده بودن که می‌کشیدم تو خانواده ما طلاق خیلی بده ولی با خودم فکر کردم اگه بعد بچه دار بشم بیشتر بشم. الان درگیر کارای طلاقم. خواستم از خانواده ها اینه اینقدر به دخترتون سخت نگیرید. دختر خانمای عزیز تو انتخاباتون بیشتر دقت کنید نگید بعد درست میشه بخدا فقط وقتتون تلف میشه. آقایون گرامی دختر مردم عزیز یه خانوادس با خون دل بزرگش کردن تو رو قرآن موقع خواستگاری دروغ نگید. بعد از ازدواج هم سعی و تلاش کنید که جلوی هردو خانواده باشید. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی 🌹 باعرض سلام و خسته نباشید خدمت ادمین محترم و خانمهای عزیز منم میخواستم تجربم رو از زندگی مشترک بگم من 31 و عشقم 37 سالشون هست 13ساله که ازدواج کردیم و مادر سه تا بچه هستم ما بود و از بس توی خوبی همسرم و مادرشون رو گفتن منم قبول کردم درصورتی که کاملا اشتباه کردم و اخلاقشون توی خونه با تعاریفی که ازشون شده بود بسیاربسیار متفاوت بود ما هنوز هم با مادرشوهرم توی یک ساختمان زندگی میکنیم همسرم بسیار مرد رفیق باز و بداخلاقی بودن طوری که هرشب تا پاسی از شب حتی بعضی موقع ها تا صبح اونم اکثرا با حال خراب میومدن خونه و من هیچ پناهی جز خدا نداشتم چون خانواده خودم ازش میترسیدن و به قولی اوباش بود ، خانواده خودشم از کارهاش حمایت میکردن علی الخصوص مادرشوهرم که همه جوره و با قدرت تمام توی زندگیمون دخالت که هیچ سلطنت داشت و جوری توی ذهن من کرده بودن انگار شوهرم از من بدش میاد که این کارها رو میکنه و منم دیگه باورم شده بود😒 درصورتی که من و شوهرم واقعا همدیگه رو دوست داشتیم اما خیلی ساده لوح بودیم همه راهها رو رفته بودم تا دست از رفیق بازی برداره اما امکان پذیر نبود تا یه روز با خودم خلوت کردم یه برداشتم و و خودم و همسرم رو گرفتم روی بیشتر کار کنم و ورزش باستانی رو به تدریج رفیق بازی کنم من شدم البته با و و زیاد دوستان ، اکثر مردها به ورزش باستانی علاقه دارن چون بهشون و میده من اینقدرحس قدرت به شوهرم دادم و محاسنش رو دادم که خود شوهرم الان دیگه دوست نداره بره و شده هفته ای یکبار اونم در حد سه چهار ساعت درضمن هیچ وقت هم همون موقع خطاهایش رو به روش نیاوردم حالا تازه خود شوهرم اعتراف میکنه که واقعا مادرشوهرم و اطرافیان به من شدیدا حسادت داشتن و کمر به نابودی زندگیم بسته بودن ولی با این همه اذیتی که از طرف خانواده شوهرم به من شد من بازم خوبی میکردم و احترامشون رو حفظ میکردم حالا شوهرم شده یکی از حامیان سرسخت من که دیگه مادرشوهرم هم جرأت دخالت نداره البته منم دیگه مثل کوزت اون موقع ها نیستم و برای قائلم و دیگه بیش از حد احترام نمیگذارم توی این دنیا فقط همسرتون براتون میمونه راستی برای زیاد شدن و روزیتون بعد از نمازصبح بخونید به شدت اثر داره و برای دوری از بعد از نمازصبح رو به قبله و ان یکاد ، بخونیدو به خودتون و عزیزاتون فوت کنید واسه منم دعاکنید که مستقل بشیم و بتونیم لذت خونه خودمون بودن •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی🌹 سلام. ممنون از کانال خوبتون میخواستم تجربه نامزدیمو بگم. اینکه اوایل نامزدیمون خیلی با هم نبودیم یعنی به روش با هم نامزد کردیم. منم چون از و ایشون مطمئن بودم پس جواب دادم. اوایل نامزدی خیلی برام سخت بود چون همش فکر میکردم ممکنه منو دوست نداشته باشه و این فکر منو آزار میداد. ولی خداروشکر بعد از گذشت چند وقت که رفت و آمدمون زیاد شد شدیدی بین ما بوجود اومد و خیالم راحت شد.😍😊 ولی مشکل من همیشه این بود که کم پیام می دادن و من میذاشتم پای کم توجهی و خیلی ناراحت میشدم. متاسفانه این موضوع رو با خانوادم در میون میذاشتم و اوناهم به روش خودشون راهنمایی میکردن که متاسفانه جواب نمیداد. تازه متلکم از خانواده می شنیدم.😞 تا گرفتم ناراحیتمو با زدن با آقایی در میون بذارم. خیلی خوبم جواب داد. دیگه اجازه به دیگران رو ندادم.😊 و یه پیشنهاد به آقایون محترم اینکه که در دوران نامزدی خیلی به همسرتون کنین. باور کنین کوچیکترین بی توجهی تون باعث میشه دلشون بشکنه ولی به روتون نیارن. خانوما خیلی دوست دارن به علاقه شما اطمینان پیدا کنن بعد با خیال راحت ازدواج کنن.😊 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام خدمت همه اعضا و ادمین محترم که این دورهمی گرم رو بوجود آورده😊👏 میخواستم خطاب به اون خانومی که گفتن با کسی ازدواج کرده که خانوادش راضی نبودن بگم: عزیزم من هم دقیقا شرایط تو رو داشتم بعد دو سال اصرار بالاخره باهاش کردم. خانوادم راضی نبودن و اصلا فرهنگمون بهم نمیخورد😔 چشمتون روز بد نبینه! بعد چه بلاها که سرم نیاورد😔 که به خونوادم نمی شد بگم. خلاصه سر بعضی مسائل طلاق گرفتم.😕 یکسال افسرده بودم بعد بصورت با کسی ازدواج کردم ک اونم مطلقه بود. اوایل نداشتم ولی با محبتاش عاشقش شدم، الانم 3 سال از ازدواج مون میگذره و یه پسر 1ساله دارم.😍 میخواستم ب اون خواهر گلم بگم: امیدوار باش به آینده روشن😍 هیچوقت برای زندگی کردن دیر نیست. مجردای گروه برای ازدواج تصمیم بگیرید نه عاشقانه. ✍ عاقلانه انتخاب کنید عاشقانه زندگی کنید •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی🌹 سلام خدمت دوستان گل🌹. ممنون که تجربه هاتون رو با ما درمیون میذارید.😘 من و آقایی یه ساله کردیم ولی فعلا تو .😊 ما ازدواج کردیم و شناختی از هم نداشتیم. آقاییم تو یه شهر دیگه کار میکرد و ما از هم دور بودیم😔. یه مشکلی ما داشتیم که همسرم خیلییی بود. توی شیش ماه اول عقدمون روابطمون سرد بود و رسمی😕😳 منم خجالتی بودم و ما هر روز سردتر می شدیم. 😭 تا اینکه من خودم رو دادم. تغییر گفتار، محبت بیشتر و... کردم . وقتی اقاییم میومد خونمون با دیدنم شاد میشد . کم کم از اون روز زندگیمون از این رو به اون رو شد به طوری که آقاییم طاقت یه روز دوریمو نداره.😄 ✍ این خانم با ایجاد محبت زندگیش رو گرم و شیرین کرد. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام❤️ ممنون از کانال خوبتون🌹 و تشکر از دوستان که ایده ها و تجربه هاشون رو در اختیار همدیگه قرار میدن🙏 من ۲۲ و همسری 28 سالشونه، پنج ماهه عروسی کردیم ، یکسال هم نامزد بودیم. ما کاملا بود، برای خواستگاری یه مسائلی پیش اومد که برادرام مخالف ازدواجمون شدن ، پدرم هم چند ساله که فوت کرده ، بخاطر همین نظر برادرام برام شرط بود، خلاصه همسرم ثابت کرد که میتونه مرد زندگی باشه، اینو بگم که چون برادرام زیاد با همسرم موافق نبودن و مادرم هم از روی ایجاد کرد ، عقد و عروسیم با مشکلات خیلیییییییی زیادی برگذار شد 😔 علتش هم این بود که زیاد نمیکردن ، مغرور بودن و یه جورایی خودشون رو نشون نمیدادن تو چطور برگذار شدن مراسم و این باعث شد که من خیلی ضربه بخورم و خانواده شوهرم سواستفاده کنن و مخصوصا شب عروسیم بشه تلخ ترین شب زندگیم، 😣چون خواستم از خودم پیش مادر شوهر و پدر شوهرم کنم ولی اونا اولین بار بود که میدیدن من سکوت نکردم و حرفمو زدم بهشون بر خورد☹️ منو پیش شوهرم بد کردن 😢 و حمایت شوهرمو ازم گرفتن ، جوری که شب عروسی خانواده ی شوهرم بهم بی محلی کردن و اونقد خانواده اش حتی شب عروسی به شوهرم فشار روحی وارد کردن که باعث بدخلقی شوهرم شده بود و خلاصه بگم شب عروسیم فقط گریه میکردم 😞 چون اگه هر کس بهم بی احترامی میکرد ولی درعوض شوهرم ازم میکرد هیچوقت بهم نمیریختم، منم هر وقت یادش می افتم ناراحت میشم. 😔 اوایل زندگی گاهی سخت میشد چون بودم و بی تجربه،😓 ولی خدا رو شکر با استفاده از مطالب کانال تون، سعی کردم رو خودم کار کنم و سعی کنم بی خیال گذشته بشم و زندگیمو از نو بسازم، از ایده دوستان استفاده میکنم، منو همسرم همدیگه رو دوست داریم، و من دیگه اون دختر ناپخته ی دیروز نیستم، و سعی میکنم از سیاست هایی که دوستان میگن استفاده کنم، الان پیش خانواده ی شوهرم احترام دارم، چون میدونم چطور رفتار کنم، و اونا به خودشون اجازه نمیدن هر حرفی رو بزنن . به دوستان پیشنهاد میکنم مظلوم نباشین و از حق تون دفاع کنید البته با رعایت ، طوری رفتار نکنین که و لطفتون بشه ، زیاد صمیمی نشین، اینم بگم بین خانواده هاتون ، چون همسرتون متوجه میشه و ممکنه ناراحت بشه، من سعی میکنم صبور باشم، احترام شوهرتون رو همیشه حفظ کنین خواهرای گلم این خیلی مهمه و چون گاهی نمیتونیم تو عصبانیت خودمون رو کنترل کنیم، پس بهتره رو خودمون کار کنیم ، که اگه حرمت شکنی بشه، دیگه اون احترام قبل رو پیش شوهرتون ندارین، هیچوقت گذشته هارو یاد آوری نکنین، و اجازه ندین خاطره های تلخ حالتون رو خراب کنه ، رابطه منو شوهرم خدا رو شکر خیلی خوبه😘 و کدورتارو فراموش کردم. اینم بگم قبل از اینکه منتظر این باشید که شوهرتون باعث شادی و خوشبختی شما بشه، خودتون باعث خوشبختی خودتون بشین، اونقد صبور و قوی باشید که چیزی نتونه روحیه تون رو خراب کنه، حتی بد اخلاقی همسر رو با لبخند جواب بدین بجای اینکه حرص بخورین، من که واقعا تاثیرشو دیدم، چون روحیه ام خیلی عوض شده، و شوهرم هم تحت تاثیر رفتارم قرار گرفته، قهر و لجبازی و گریه رو از زندگیم حذف کردم، چون دیدم فقط خودمم که دارم داغون میشم🙄 و همسرم هم سرد میشه.😑 در پایان هم از خانواده ها خواهش میکنم🙏🙏🙏🙏 هیچ وقت بچه هاتون رو، تو مهمترین وقایع زندگیشونو تنها نذارین و ازشون حمایت کنید و غرور و تعصب بیجا رو خواهشا بذارین کنار، حمایت رو با دخالت اشتباه نکنین، و به داماد و عروستون احترام بذارین، تا بچه هاتون مث من چوب تنهایی رو نخورن، من واقعا تنهام ولی روحیه مو حفظ کردم و سعی کردم به خودم متکی باشم😊 چون خانواده ام تو یه شهر دیگه زندگی میکنن، و سعی میکنم در کنار شوهرم با آرامش زندگی کنم و از زندگیم مث یه گلدون مراقبت کنم و همیشه هواشو داشته باشم🌹 التماس دعا🙏 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•