eitaa logo
آدم و حوا 🍎
43.3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
0 فایل
خاطره ها و دل نوشته های زیبای شما💕🥰 همسرداری خانه داری زندگی با عشق💕
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان زندگی❤️🍀 _نه به خدا رویا ..چه لجبازی... پشت دستم رو داغ کردم ..تا وقتی مجرد بودم فکر میکردم ازدواج کنم خوشبخت ترین میشم ..والا دوبار شوهر کردم غیر از عذاب هیچی نصیبم نشد .. رویا آهی کشید و گفت بمیرم برات...بالاخره که چی نمیتونی که همیشه مجرد بمونی.. موهام رو پشت گوشم گذاشتم و گفتم میشه ..خوبم میشه .. اینجوری خیلی خیلی راحتم ... رویا شونه اش رو بالا انداخت و گفت چی بگم .. چند روز گذشت و دیگه آقای کریمی رو ندیدم ..چند بار هم وقتی از سالن خارج میشدم با دیدنم وارد مغازه میشد .. خوشحال بودم که از طرف اون هم این مسئله تموم شده.. ولی اون شب همین که به خونه رسیدم رویا زنگ زد ..از صداش معلوم بود که هیجان داره .. با خنده گفت زهره بگو چی شد؟ پفی کشیدم و با لحن خودش گفتم چی شده؟؟ _غروب از سالن که در اومدم رفتم هندزفری بخرم .. تا اینو گفت صدام رو پایین آوردم و گفتم لابد از مغازه ی کریمی؟؟ رویا قهقهه ی بلندی زد و گفت خوشم میاد که باهوشی ...آره دیگه ..من مشتری ثابتشم ... کلافه گفتم خب؟ _خب به جمالت ..کلی زمینه چینی کرد و گفت میشه با همکارتون صحبت کنید و شماره اش رو بدید به من؟ من قصدم ازدواجه ..ولی میخوام یه مدتی با هم آشنا بشیم.. مضطرب گفتم رویا شماره مو که ندادی ؟ _معلومه که ندادم دیوونه... نفس راحتی کشیدم و گفتم دلم خوش بود که تمومش کرده .. _زهره ..تو رو خدا بزار شمارتو بدم نهایتش این که باهاش حرف میزنی و میگی نه .. میون حرفش پریدم و گفتم اصلا ..مبادا این کارو بکنی .. رویا گفت باشه ..ولی معلومه بدجور خاطر خواهت شده ..از تو حرف میزد صداش میلرزید .. +رویا نمیخواد واسه من فیلم بازی کنی دو دقیقه بگذره میگی گریه هم کرده از غم دوری من .. رویا دلخور گفت وااا مگه من دروغگو ام ..دست شما درد نکنه.. اصلا به من چه ..خداحافظ برو تو لاک تنهاییهات خوش باش .. تماس رو قطع کردم ولی تمام فکرم درگیر حرفهای رویا شده بود .... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ادامه دارد... •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام به همه ی اعضای محترم کانال 🥰 صحبتم با اون دختر خانم افغان هست که گفته بودن پسر برای ازدواج با دختر باید پول بده و این حرفا....😐 خواستم بگم من هم یک دختر افغان هستم و دو سال میشه ازدواج کردم.... ما اصلا همچین رسمی نداریم.... جهیزیه رو همسرم گرفت و وظیفه اش هم بود؛ 😊 خانواده من هم لطف کردن یه سری وسایل کوچیک آشپزخونه رو دادن هیچ پولی هم از همسرم نخواستن مهریه برام تعیین کردن... اینکه میگن افغانی ها دختر میفروشن کاملا اشتباهه 😡 قدیما و الانم بعضی جاها رسم بوده که مهریه رو تعیین میکردن اگر دختر خواست قبل از عروسی مهریه رو پسر میداد اگر نه بعد از عروسی یا هروقت دیگه ای که دختر بخواد پسر مهریه اش رو میداد... پس این رو بفهمید که این پول که پسر به خانواده عروس می‌داده پولِ خرید فرزندشون ( دخترشون) نبوده و مهریه اش بوده....😐😄 من کاملا از رسم و رسوم هایی که داریم راضی هستم و همسرمم همینطور😍 مخصوصا اینکه جهیزیه رو داماد میاره ضمنا از لحاظ شرعی جهیزیه ای که داماد میگیره مالِ زن هست و اختیارش رو زن داره‌... حالا چه از خونه پدرش بیاره چه شوهرش بگیره در هر صورت مالِ زن هست .... دوست تون دارم مرسی از کانال قشنگتون ۰ خواهش میکنم پیامم رو داخل کانال بزارید من خیلی وقته باهاتونم ولی تا الان خواننده خاموش بودم 😉🥰 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
يه بار بچه بودم مهمون سرزده برامون اومد نزديك شام .مامانم اينا ازشون رودربايستي داشتن ديگه مامانم گفت هر چي درست كردم همونو ميارم بعد سر شام هي ميگفت تو روخدا تعارف نكنيد كلي غذا تو قابلمه هست، بعد يهو خواهر كوچيكم كه اون موقع ٧سالش بود رفت قابلمه ي خالي رو اورد سر سفره جلوي مهمونا ،گفت مامان نگاه كن بخدا هيچي توش نيست تموم شده😂😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
بچه بودم پسر داییم اومد خونمون تازه نامزد کرده بودن اومدن دو دقیقه بشینن برن.من گیر دادم نه اگه برین من گریه میکنم و اه و ناله خلاصه شب موندن منم ورشون داشتم بردم پارک دم خونه حالا سو استفاده نکن کی استفاده کن.تا میدیدم اینا میخان بشینن رو ی نیمکت میگفتم من اینو میخام بخر.من اونو میخام هر چی بابام نخریده بود رو تلافی کردم تا بدمینتون گیر دادم میخام اون موقع از این کیک بستنی ها تازه مد شده بود  از اونم برداشتم بنده خدا دوماد که پسر داییم بود میخاس ی تو دهنی بزنه روش نمیشد از اونورم میخاس کلاس کار رو حفظ کنه جلو نامزده😋😋😋😋الان ۱۵ سال گذشته هر وقت منو میبینن میگن یادش بخیر چ پارکی رفتیم😢😢😢😢😂😂😂😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 ســلــامـ ـ🙌 مــنــم مــیــخــواســتــم تــجــربــم تــوے زنــدگــے مــشــتــرڪــمــو بــهتــون بــگــمــ.. مــن ۲۴ســالــمــه ۱۰ســالــه ازدواج ڪــردمــ. زنــدگــیــم فــرازونــشــیــب هاے زیــادے داشــتــه... چــون تــو ســن ڪــم ازدواج ڪــرده بــودم اوایــل ڪــه ڪــنــار مــادرشــوهر ایــنــا زنــدگــے مــیــڪــردیــم زیــاد نــمــیــ‌تــونــســتــم آشــپــزے ایــنــا بــڪــنــم ... خــب اونــام هرچــے بــاشــه از عــروســشــون تــوقــعــاتــے دارن و مــثــلــا دوســداشــتــن دســپــتــخــت عــروشــون رو بــخــورن ... اوایــل غــذا درســت مــیــڪــردم بــراشــون ولــے بــا اســتــرس ڪــه خــب خــوب ازاب درنــمــیــومــد مــثــلــا ڪــبــاب ڪ مــیــپــخــتــم ڪــامــل مــیــچــســبــیــد بــه تــه مــاهیــتــابــه 😅 ولــے اونــا اصــلــا نــاراحــت نــمــیــشــدن و ب روم نــمــیــاوردن و فــقــط مــیــخــنــدیــدن تــا مــن خــجــالــت نــڪــشــمــ.. مــادرشــوهرم خــیــلــے زن خــوبــیــه و خــیــلــے آمــوزش ها ازش یــاد گــرفــتــم ازشــون مــمــنــونــم ڪ بــاصــبــورے مــســایــل زنــدگــے رو بــهم یــاددادنــ.❤️ ✍ بیش باد از این مادرشوهرهای مهربون 😃 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام چند روز قبل یه مشتری امد خرید کرد من داشتم جنساشو جعبه میذاشتم پشتم بهش بود گوشیش زنگ زد گفت سلام مامان منم گفتم سلام بفرمایید 😑 فک کردم مشتری در مغازس🤦‍♂🤦‍♂ خواهر مشتری ک یه لبخند ریزی زد و خودشو نگه داشت منم خودمو زدم کوچه علی چپ😜😂 یه پیر مرد تو مغازم بود گفت تو مگه مامانش هستی ک جواب میدی 😑 با خاک یکسانم کرد یبارم رفتم مغازه پسر عمم تو پاساژ یکی گفت حامد منم سرم بالا کردم پسر عمم نگام کرد گفت تو توقع اینجا کسی تورو بشناسه تو خودتو چی فرض کردی چرا این فکرو کردی 😑 خدا هیچ کسیو اینجوری ضایع نکنه امین🤲 حامد شونم •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
هدایت شده از آدم و حوا 🍎
⛔️ هشدار جدی مهم برای کل ایران ⛔️ خداحافظی با دیابت در ۹۰ روز ✅ زیر نظر حکیم سیفی♻️ با مجوز:غذا و دارو-سیب سلامت-GMP✅ جهت دریافت سریع از طریق لینک زیر فرم مشاوره رو پر کنین 👇 https://survey.porsline.ir/s/KJIfXXU2 https://survey.porsline.ir/s/KJIfXXU2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ســ🌺لام روزتون پراز خیر و برکت🍃🌱 🗓 امروز دوشنبه ☀️  ۱۰ اردیبهشت  ١۴٠۳ ه.ش 🌙 ۲۰ شوال  ١۴۴۵  ه.ق 🌲   ۲۹ آپریل ٢۰۲۴  ميلادی •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
من یک دوستی دارم اوایل ازدواجش تولد مادر شوهرش بوده زمان برگشتن مادر شوهرش بهش میگه عزیزم خیلی زحمت کشیدی اونم هول میشه میگه خواهش میکنم انشالا ١٠٠سال سیاه زنده باشید😂😂😂😂😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
یک بار که اوایل آشنایی با شوهرم بودم خواستگارای دیگمم و حتی پسر ناظم دبیرستان بهم زنگ میزد مونده بودم از کجا شمارمو میارن، اخه تعریف نباشه از دوستام سر بودم چه ظاهر چه درسی، یک شب اونقدر گیج شده بودم وقتی شوشوم که زنگ زد بجای اینکه مثلا بگم هومن جان سلام اسم همه خواستگارا رو گفتمممم جز اون، اخر سر وقتی فهمیدم اونه کلی گریه کردم😂😂😂😂😂😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
داستان زندگی🌸🍀 صبح به محض پارک کردن ماشین ، به طرف مغازه آقای کریمی رفتم .. با دیدنم دستپاچه شد و گفت خوش اومدید .. به صندلی چرم کنار مغازه اشاره کرد و گفت بفرمایید .. شالم رو کمی جلو کشیدم و گفتم ممنون ..زیاد وقتتون رو نمیگیرم .. مثل اینکه شما با جواب خودم مجاب نشدید و از همکارم شماره ام رو خواستید ..من دلیل اینهمه اصرارتون رو نمیفهمم ولی فکر کنم اگر بدونید که من ..دو بار ازدواج کردم و جدا شدم و کلی تو زندگیم بابت هر کدوم ضربه دیدم نظرتون تغییر کنه.. آقای کریمی دستهاش رو روی سینه اش قفل کرد و گفت خب ...چرا باید نظرم عوض بشه؟ هر کسی ممکنه تو زندگیش شکست بخوره ...ولی قرار نیست چون شکست خوردیم از زندگی و خواستهامون دست برداریم .. منتظر بودم با شنیدن حرفهام جا بخوره ولی حالت صورتش اصلا تغییر نکرد .. بند کیفم رو تو دستم فشردم و گفتم من انتخابم رو کردم و خوشحال میشم شما هم این رو درک کنید... آقای کریمی بدون توجه به حرف من ، در حالیکه زل زده بود به بندی که تو دستم فشار میدادم و گفت وقتی زنم و پسر دو سالم تو تصادف مردند ، برای مدتی دست از زندگی کشیدم ..ولی آدمیزاد به همه چی عادت میکنه ..حتی به نبودن عزیزانش...فکر میکردم هیچ وقت ..هیچ وقت دلم دوباره ، وقت و بی وقت نلرزه...اما دله دیگه ..اختیارش دست آدم نیست ..دل من ... نگاهش رو بالا آورد و زل زد تو چشمهام و ادامه داد با دیدن شما دوباره لرزید ..دوباره جوون شد .. دوباره مثل پسر بچهای عاشق یواشکی و از ویترین مغازه شما رو دید زد .. حالا هم میخوام یه کم بهم فکر کنید..یه کم باهم آشنا بشیم .. با تک تک کلماتی که میگفت خون زیر پوستم میدوید ...حس کردم صورتم گر گرفته ..برای اولین بار بود این حرفها رو میشنیدم ..مثل تمام اون حرفهایی که تو داستانها میخوندم و آرزوی شنیدنش رو داشتم ..همیشه آرزو داشتم قبل از ازدواج ، همسرم عاشقم بشه و حالا .. سریع عقلم بر احساساتم غلبه کرد و با تک سرفه ای گفتم من دوبار ازدواج کردم ..این موضوع شاید برای شما ، الان ، چیز مهمی نباشه ولی حتما خانوادتون .. مادرتون .. زیاد از این موضوع خوششون نیاد... آقای کریمی لبخندی زد و گفت من سی و هشت سالمه..سیزده ساله مستقل زندگی میکنم ..لزومی هم نمیبینم موضوعی که برای خود شما اینقدر مهمه رو به همه بگم .. هر چند بازم میگم که از نظر من چیز خاصی نیست کمی سکوت کرد و گفت اینقدر خانواده ام اصرار دارند من ازدواج کنم که مادرم هربار تماس میگیره به جای احوالپرسی میگه مصطفی کی زن میگیری؟ خودش خندید و منم لبخند کمرنگی زدم. یه کم جلوتر اومد و گفت حالا از خودتون میپرسم شمارتون رو میدید واسه آشنایی؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ادامه دارد... •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 باسلام خدمت همه دوستان عزیزو دوست داشتنی. درمورد شغل وکارکردن بیرون از منزل نظرهمه دوستان محترمه به هرحال هرکسی شرایط و اعتقادات خاص خودش رو دارد اما تجربه من: من ازوقتی ازدواج کردم همیشه کارت حقوق شوهرم دستم بودچون شوهرم معتقدبود من مدیریت مالیم بهترو خودش کمی ولخرج بودو هیچ وقت نمی پرسید چقدرداریم چقدرخرج کردم چی چند گرفتم یا اگر کادویی برا خانوادم یا دوستانم می گرفتم همیشه اصرارداشت که بهترین بگیرم و... ولی من همیشه دوست داشتم خودم شاغل باشم ودرآمد مستقل داشته باشم الان چندسال خودم معلم شدم و درآمد مستقل دارم خیلی احساس رضایتم از زندگی بیشترشده هم به بچه وخانه داریم می رسم هم خودم سرگرم تدریسم و این برام خیلی لذت بخش هم زندگیم از یکنواختی دراومده هم اینکه وقتی میخوام کادویی بخرم یا خرج اضافه ای دارم دستم نمی لرزه و الان هم مثل گذشته اصلا باشوهرم درآمد من وتو نداریم و بیشتر مواقع کارت شوهرم دست من وقتی حقوق ها واریزمیشه و پیامک براش میاد بهم خبرمیده. ولی نظر من به شخصه اینه خانم های عزیز اگر میتونید شغلی انتخاب کنید که از لحاظ جسمی و روحی با شرایط تون متناسب باش شاغل بودن خوب و باعث نشاط و انرژی میشه و آدم احساس ارزشمندی بیشتری می کنه بازهم میگم دوستای خوبم این فقط نظرشخصی من هست دوستون دارم ❤️ برای هم دیگه آرزوی بهترین ها رو داشته باشیم💐 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
کنکور ارشد که داشتیم. دم در ورودی همه رو تفتیش میکردن.ما که رسیدیم خانومه داشت یه دختره رو که خیلی لاغر بود می گشت...یه هو خانومه به دختره با تحکم گفت: ((این چیه؟چی همرات داری؟)) دختره با تعجب گفت: ((کدوم؟)) ....خانومه دستشو گذاشت روی یه قسمت از مانتوی دختره و گفت((این!...چی زیر مانتوت گذاشتی؟؟؟؟)) یهو دختره داد زد:((خانوم استخونه لگنمه،میخوای بذارمش دم در بعد بیام تو؟؟؟)) ط😂😂😂😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
❣ حال و روز بدمو که دید هیچی نگفت، می دونست حرف زدن بهترم نمیکنه. چندتا آهنگو رد کرد تا برسه به صدای چاووشی و بعد صداشو زیاد کرد تا آخر و انداخت توی مسیر فرعی و چندتا خیابون راهشو دورتر کرد تا از تونل زیرگذرِ تاریک که کم طولانیم نبود بگذره‌‌ و همون اوایلش شیشه ی پنجره ی سمت منو داد پائین و با مهربونی خاص خودش گفت: "اینجا هرچقدر دلت بخواد میتونی داد بزنی و به هیچی هم فکر نکنی، فقط یادت باشه من همیشه کنارتم و هرچی هم که بشه باز با تموم جون و توانم پشتت وایمیستم." تونل که تموم شد چشمام خیس بود و دلم گرم و گلوم زخم و دیگه هیچ خبری از حال بدم نبود و فقط عشق بود و عشق... یعنی میخوام بگم زیاد نیستن آدمایی که بدونن تاریکی تونل و چراغ های گاه به گاهش و جیغ زدن مثل دیوونه ها از اول تا آخرش میتونه بهترت کنه... کمن آدمایی که حال بدتو می فهمن و می دونن چطوری می تونن خوب کنن حالتو، خیلی کمن... یعنی می خوام بگم اینارو قدرشونو باید حسابی دونست، اگه از دست برن ممکنه دیگه هیچوقت مثلشونو نشه پیدا کرد! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لازانیا فوووری😋 یه غذای راحت و خوشمزه😋 مواد لازم : قارچ، سیر ادویه لازانیا رب گوجه فرنگی گوشت چرخ کرده لازانیا نصف بسته نمک، فلفل سیاه فلفل دلمه‌ای پنیر پیتزا زردچوبه •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 😂 رفته بودیم مشهد مسافرت بعد ساعتای دو شب بود تو ایوان خونه نسشته بودیم بعد یه درخت انجیر بزرگ بود 🌳 خاله خانوم منم برداشت به مامانم گفت منیژه چرا این درخت پیاز داده 😳 من که با دختر خاله جان در عالم خاب بودیم یه دفعه متوجه سوتی خالم شدیم و اینقد خندیدیم که بقیه بیدار شدن میگفتن چی شده تازه نکته جالب این که خالم متوجه سوتی خودش نشده بود همش میگفت چی شده بعد خنده توضیح دادیم خودش این شکلی شد🤦‍♀ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با این روش دیگه هیچوقت قارچ هات سیاه نمیشه توی پخت هم دیگه آب نمیندازه ✌🏻 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سس مایونز خونگی😍 خوشمزه، ارزون و خیلی راحت مواد لازم : تخم مرغ سرکه سفید روغن مایع کمی نمک •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 😂 ‏رفته بودیم خرید عروس ، مد بود اون موقع ها چند نفر میرفتن و همه چی برای عروس میخریدن 😍 دست هر کدوممون چند تا کیسه از خریدا بود 👌 گذاشتیم زمین خستگی در کنیم یهو مادر داماد خیلی بلند گفت بچه ها چیزاتونو بگیرید دستتون راه بیفتید ... کل پاساژ ترکید 😂🤦 ✍ سوتی ها فقط برای خنده نیست ، بلکه تلنگری است تا درست حرف زدن را یاد بگیریم •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام عزیزانم❤️ خسته نباشید میگم به همه ی کسانی که تلاش میکنند برای بیشتر شدن علم زندگیمون❤️ یه ایده دلبری دارم که مخصوص خانم دلبرای رمان های داغه 😍 با اقایی بودیم تو خونه باغمون و اقاییم بود تو باغ منم بودم تو اتاقو داشتم نون رو بستبندی میکردم واس تو فریزر ، بسته ها رو گذاشتم تو کشو فریزر وقتی خاستم درشو ببندم در برمیگشت و بسته نمیشد منم کلیسر و کله زدم با کشو هاش که اگه بد جا گذاشتم درست شه خلاصه نشد که نشد تکیه دادم به در یخچال تا اقام بیاد ، بعد نیم ساعت اومد همونجور که بیرون بود صدام زد ☆دلبر چطوری الان میام .... منم تو دلم کلی استرس که وای الان بیاد چی میگه ، بلند گفتم اقایی بازم خرابکاری کردم که اقاییم گفت فدای سرت هرچی که شد اومد ببینا چیشده براش تعریف کردم بهم گف فدای سرت تو برو بشین درستش میکنم بعد نشست و کشو ها رو جا به جا میکرد یهو برگشت سمتم با اخم کوچولو و گفت دیگه نشنوم بگی خرابکاری کردم اصلا دیگه این کلمه رو به زبون نیار اینام فدای سرت اصلا این اتاقو اتیش بزن همش مال خودته دیگ ناراحت نباش بعد متوجه شد ی تیکه سیم نازک سیم پنگه گه پام خورد بش رف لای در یخچال اونم برش داشت و خوب شد 😍 اینم بگم که ما این یخچال تازه دوماه خریدیم یخچال قبلیمون خیلی یخ میبست و اقایی با چکش زد به یخها و سوراخ کرد یخچالو من که بعد چند روز تازه برگشتم خونه باغمون دیدم اقایی ناراحته برام که تعریف کرد همش گفتم فدای سرت عزیزم ناراحت نباش، نکته دلبریشم این بود وقتی اقاییم اومد که ببینه یخچال چیشده من سرمو انداختم پایین با لبای غنچه شده صدایی ضعیف حرف زدن که دل اقایی رف واس مظلومیتم و کلی نازم کرد 😍❤️ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نان ساندویچی بولکی🥖 یه نوستالوژی خوشمزه برای پولیش : آرد فانتزی ۱۱۰ گرم خمیرمایه‌ی فوری ۱ گرم آب حدود ۱۱۰ گرم برای خمیر اصلی : آرد قوی نان ۲۵۰ گرم خمیرمایه‌ی فوری ۱ گرم نمک ۶ گرم، آب ۱۴۰ گرم •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تهچین مرغ و بادمجون😍 این تهچین با این رسپی بنظرم جز کامل‌ترین رسپی تهچینه و فقط چند تا نکته داره که باید رعایت بشه مواد لازم : برنج ۳ پیمانه ماست ۱ پیمانه تخم مرغ ۴ عدد مرغ ریش شده ۲ پیمانه دارچین و چوب دارچین زعفران به میزان لازم خلال پسته و بادام پیاز داغ ½ پیمانه روغن ¾ پیمانه نمک، فلفل سیاه بادمجان ۳ عدد زرشک ۲۰۰ گرم کره ۵۰ گرم •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 ✋ سلام دوستان و مشاورای عزیز کانال راستش دیدم یه عده میان درد دل میکنن ... منم به سرم زد یه درد دلی باهاتون داشته باشم من 23سالمه و دانشجوی ترم آخر رشته کارشناسی حسابداری تو بچگیم بچه شیطونی بودم.... یه روز با پسر همسایمون که هم بازی هم بودیم تصمیم گرفتیم پیر زن همسایمون رو بترسونم خیلی پیر بود بنده خدا.. ما روی سرمون ملحفه های سفید گذاشتیمو دم غروبی رفتیمو اون پیر زن رو زابرا کردیم و خوشحال خندان از موفقیت کار هر کدوم رفتیم سمت خونه هامون تا... تا فردای اون روز مادرم رفت که یه سری به پیر زن بزنه این پیر زنم هرچی گله گی بدی بود به من نسبت داد... باید بگم مادرم خیلی این پیر زن رو قبول داشت هر حرفی که اون میزدو باور میکرد وقبول میکرد تا اینجا رو داشته باشین تو همون بچگی مادرم از دست من یروز اعصبانی میشه و یه جمله به ظاهر ساده میگه( پیرزنه حق داره یچی میدونه که میگه دیگه تو رو دیده میگه این بزرگ بشه هیچی نمیشه هیچی ولی خواهرتو دیده میگه اون حتما به یه جایی میرسه اون آینده داره سر بلندت میکنه) اون زمان که اینارو میگفت 7یا 8 شایدم 9سالم بود و خواهرم از من 5سال کوچیکتره ااا الان اون پیر زن سالهاست که فوت کرده ... ولی جمله ایی رو که به مادرم گفت رو هنوز از دهن مادرم نیفتاده... سر هرچیزی که باهام بحث مینکه باید این جمله رو بگه سالهاست که این جمله شده یک چاقو یک چیز تیز که روح منو روان منو هربار یک خط میندازه ... خطایی که با اشک و بغض توی تنهایی همرااه میشن... من مادرم رو دوسش دارم جونمم براش میدم زن زحمت کش مهربونیه... ولی ای کاش بجای اون جمله منو کتکم میزد ولی هیچ وقت نمیگفت.... من آرزوی اینو دارم که مادرم یک بار منو بغلم کنه نوازشم کنه بچه هاتون اگه صد سالشونم شده یه تشر الکی بهشون برید تا بشه یه بهونه واسه یه بغل پر محبت یه نوازش بی منت🌺 ✍ توصیه میکنم یه فاتحه و دعا برای اون پیرزن بفرستی و ازش طلب بخشش کنی اون وقت میبینی سبک شدی و مادرت دیگه اون حرف نمیزنه •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
🔴دعای وفاداری ، دعایی برای زن دوم نگرفتن همسر 🔴 فردی که نمیخواهد شوهرش همسر دوم اختیار کند و میخواهد که زندگی اش از دوام و استحکام بهتری برخوردار باشد، و مهر و محبت شوهرش هم نسبت به او بیشتر شود. اگر دعای شریفه ی زیر را با گلاب و زعفران در سه برگه نوشته، اولی را به همسر بنوشاند. برگه دوم را داخل بالش او بگذارد و برگه سوم را با خود همراه داشته باشد ،ان شاء الله به خواست خود خواهد رسید...👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 انقدر قویه این دعا که یک روزه اثرشو میبینید😳👆