eitaa logo
⌟ دختران‌آسمٰاݩ ⌜
1.2هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
419 ویدیو
316 فایل
یھ‌محفل‌شگف‌آور💌 ـ ــ ـ ♡' : گالری‌تصاویر‌‌دخترونھ‌یِ‌باحجآب🌱 ∞↻ منبعِ‌دلنوشته‌هاے‌آرامش‌بخش🌻 ∞↻ بویِ‌بابونھ‌و‌ریحون‌میدھد🌿 ∞↻ حوالیِ‌دخترانگی‌ھایم(; 💛 ∞↻ منبع عکس های رنگی و مذهبی گونہ🍊
مشاهده در ایتا
دانلود
🧡 پدر گفت:« آلمایی به این نازنینی حتما چند بار حسابی پری رو اذیت کرده. وگرنه پری که دیوونه نیست همچین کاری بکنه.» شیدا گفت:« اما خیلی کینه ایه. از این خصلتش حالم به هم میخوره.» ساده تأیید کرد:« شیدا راست میگه. درسته که آلما هم پری رو ناراحت کرده بود اما کار پری خیلی وحشتناک تر بود. تازه آلما خیلی سعی کرد از دل پری دربیاره. خودش روی خوش نشون نداد.» شیدا گفت:« اصلا چطوره به این پری دیوونه زنگ بزنی و مجبورش کنی همه چیزو بگه.» ساده گفت:« با من قهره.» سهراب گفت:« قهر باشه الان موضوع....» زنگ تلفن حرف سهراب را قطع کرد. همه ی نگاه ها رو به ساده رفت. گوشی را برداشت. همه با اشاره از او پرسیدند کیه؟ ساده بیصدا جوابشان را داد. همه لب خوانی کردند: آلما. آلما گفت برای این زنگ زده که خیال ساده رو راحت کنه و بگه خوبه اما ساده خیالش راحت نشد:« حالا واقعا حالت خوبه؟» _آره خوبم ساده. مطمئن باش. مامانم یه راست بردم بیمارستان. _چرا؟ تو که مریض نبودی. _ولی اونجا آمپولی به من زدن که حالمو خیلی بهتر کرد. تا الان خواب بودم. _قضیه چی بود آلما. ........ کپی فقط با نام نویسنده و ایدی کانال🍂 بھ ما بپیوندید دختــــ♡آسماݩ♡ــــࢪاݩ ╔═══🌈🌻════╗ @adinezohour ╚═══💕🌿════╝