eitaa logo
ادمین یار نهضت(هر محب علی یک کانال)
2.3هزار دنبال‌کننده
986 عکس
42 ویدیو
2 فایل
آرشیو محتوای کانالهای پویش هر فرد یک کانال برای امیر المومنین علیه السلام شماره تماس :3174(025) شماره پیامک: 10003130313 ادمین و پشتیبانی: @nehzati04
مشاهده در ایتا
دانلود
شرح حکمت ۵۲ بخش ۲ ارزش عفو در هنگام قدرت.mp3
1.49M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 2⃣ ⭕️ ارزش عفو در هنگام قدرت 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 2 ) 🔹 ارزش عفو در هنگام قدرت 🔻 مولای ما در نامه ۵۳ ، به مالک اشتر می نویسد : « لَا تَنْدَمَنَّ عَلَى عَفْوٍ » ؛ " هرگز از اینکه مردم را می بخشی و عفو می کنی پشیمان نباش. " 🔻 خودشان هم در حکمت ۱۹۴ اینگونه مسأله را تبیین می کنند : « مَتَى أَشْفِيَ غَيْظِي إِذَا غَضِبْتُ؟ » وقتی غضب می کنم ، عصبانی می شوم ، چگونه غیض و غضبم را تخلیه کنم بهتر است ؟  « أَحِينَ أَعْجِزُ عَنِ الاِنْتِقَامِ » وقتی که اصلاً قدرت انتقام ندارم بگویم بخشیدم ، که در این صورت همه بگویند، «فَيُقَالُ لِي: لَوْ صَبَرْتَ؟» ؛ همه بگویند : دیگر چاره ای نیست . صبر کن . یا نه ، آنجایی ارزش دارد که عصبانیتم را فرو بخورم ، « أَمْ حِينَ أَقْدِرُ عَلَيْهِ » ؛ وقتی که قدرت دارم انتقام بگیرم ، عصبانیتم را فرو بخورم « فَيُقَالُ لِي: لَوْ عَفَوْتَ» که به من بگویند : کاش عفو می کردی. 🔻با این نگاه مولا علی (علیه الصلوه و السلام) در نامه ۲۹ نهج البلاغه ، خطاب به مردم بصره که با ناجوانمردی تمام همدست شدند با طلحه و زبیر و بصره را با آشوب کشیدند و جنگ جمل را پیش آوردند ، سخنرانی می کنند یا نامه می نویسند و می فرمایند : " شما از پیمان شکستن و دشمنی آشکارا با من آگاهید، با این همه من جرم شما را عفو کردم و شمشیر را از فراریان برداشتم و استقبال کنندگان را پذیرفتم و از گناه شما چشم پوشیدم." 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃 🌸🍃 👇شروع پستهایی که امروز شما ادمین های گرامی باید در کانال هایتان ارسال بفرمایید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(30).mp3
5.33M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم روز پنجاه و هشتم : نامه ۵۵ تا ۵۴ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
🌹سهم مطالعه نهج البلاغه از نامه ۵۵ تا نامه ۵۴ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به معاویه در سال٣٧ هجری پیش از نبرد صفین 🔹اندرز دادن به دشمن ♦️پس از ياد خدا و درود، همانا خداوند سبحان دنيا را برای آخرت قرار داده و مردم را در دنيا به آزمايش گذاشت، تا روشن شود كدام يك نيكوكارتر است، ما را برای دنيا نيافريده اند و تنها برای دنيا به تلاش فرمان داده نشديم، به دنيا آمديم تا در آن آزمايش گرديم. و همانا خداوند مرا به تو و تو را با من آزمود و يكی از ما را بر ديگری حجت قرار داد، تو با تفسير دروغين قرآن به دنيا روی آوردی و چيزی از من درخواست می كنی كه دست و زبانم هرگز به آن نيالود (قتل عثمان) تو و مردم شام، آن دروغ را ساختيد و به من تهمت زديد تا آگاهان شما مردم ناآگاه را و ايستادگان شما زمينگيرشدگان را بر ضدّ من تحريك می كنند. معاويه! از خدا بترس و با شيطانی كه مهار تو را می كشد، درآويز و به سوی آخرت كه راه من و تو است باز گرد و بترس از خدا كه به زودی با بلایی كوبنده ريشه ات را بركند و نسل تو را براندازد. همانا برای تو به خدا سوگند می خورم، سوگندی كه بر آن وفا دارم، اگر روزگار من و تو را در يكجا گرد آورد، هم چنان بر سر راه تو خواهم ماند. «تا خدا ميان ما داوری كند و او بهترين داوران است.» ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به طلحه و زبير 🔹پاسخ به ادعاهای سران جمل ♦️پس از ياد خدا و درود، شما می دانيد -گرچه پنهان می داريد- كه من برای حكومت در پی مردم نرفته، آنان به سوی من آمدند و من قول بيعت نداده تا آنكه آنان با من بيعت كردند و شما دو نفر از كسانی بوديد كه مرا خواستيد و بيعت كرديد. همانا بيعت عموم مردم با من نه از ترس قدرتی مسلّط بود و نه برای به دست آوردن متاع دنيا. اگر شما دو نفر از روی ميل و انتخاب بيعت كرديد تا ديرنشده (از راهی که پیش گرفته اید ) باز گرديد و در پيشگاه خدا توبه كنيد و اگر در دل با اكراه بيعت كرديد خود دانيد؛ زيرا اين شما بوديد كه مرا در حكومت بر خويش راه داديد، اطاعت از من را ظاهر و نافرمانی را پنهان داشتيد. به جانم سوگند، شما از ساير مهاجران سزاوارتر به پنهان داشتن عقيده و پنهان كاری نيستيد اگر در آغاز بيعت كنار می رفتيد (و بیعت نمی کردید ) آسان تر بود كه بيعت كنيد و سپس به بهانه سر باز زنيد. شما پنداشته ايد كه من كشنده عثمان می باشم؛ بياييد تا مردم مدينه بين من و شما داوری كنند، آنان كه نه از من طرفداری کرده نه به یاری شما برخاسته اند، سپس هر كدام به اندازه جرمی كه در آن حادثه داشته است مسؤوليت آن را پذيرا باشد. ای دو پيرمرد، از آن چه در انديشه داريد باز گرديد، هم اكنون بزرگترين مسئله شما عار است پيش از آنكه عار و آتش خشم پروردگار دامنگيرتان گردد. با درود. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
گزارش موضوعات مهم نامه ۵۵ تا ۵۴.mp3
5.01M
🔊 گزارش موضوعات مهم نامه ۵۵ تا ۵۴ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۵۷) 📚 انتشارات عهدمانا راننده پیچید توی محلهٔ حمراء ، جلوی آپارتمان ایستاد و رو به کشیش گفت : « رسیدیم ، آپارتمان آقای جرج جرداق این جاست. من این جا منتظر شما می مانم. » کشیش در ماشین را باز کرد و قبل از اینکه خارج شود ، گفت : « البته ممکن است کمی طول بکشد ... می خواهی برو ، کارم که تمام شد زنگ می زنم . » راننده گفت : « نه قربان ، آقای سرگئی گفتند چند ساعتی که کار دارید ، منتظر شما باشم . » کشیش از ماشین خارج شد ، نگاهی به ساختمان قدیمی انداخت و زنگ شمارهٔ دو را فشار داد . لحظه ای بعد در باز شد. جرج گفته بود پله ها را بگیر و بیا طبقهٔ دوم . وقتی چشمش به در رنگ و رو رفتهٔ واحد دو افتاد ، روی آخرین پله ایستاد تا نفسی تازه کند . در باز شد و جرج جرداق ، سرِ کم مویش را از لای آن بیرون آورد و گفت : « آه ، جناب میخائیل ! خوش آمدید ! بعد در را کاملاً گشود و از مقابل چارچوب آن کنار رفت. کشیش کفشش را درآورد ، دست جرج را که برای احوال پرسی دراز شده بود گرفت و فشرد و گفت : « چقدر پیر و فرتوت شده ای جرج ! » جرج خندید و گفت : « البته خوب است نگاهی به خودت در آیینه بیندازی که هیچ تناسبی بین آن سر كم مو و ریش بلند دیده نمی شود ! » بعد دست هایش را باز کرد و کشیش را در آغوش گرفت و گفت : « بیا تو . بیا بنشین پدر ایوان . خوش آمدی . » کشیش قبل از اینکه قدمی به جلو بردارد ، نگاهی از تعجّب به سالن انداخت که بیشتر به یک انبار کتاب شبیه بود . دو طرف از دیوارها ، از کف تا نزدیک سقف کتاب چیده شده بود . روی طاقچهٔ پنجره ، کف سالن ، روی کاناپه و روی میز عسلی چوبی ، پر از کتاب بود . جرج که کشیش را متعجّب و خیره دید گفت : « نگران نباش پدر ! جایی برای نشستن ما دو پیرمرد پیدا می شود. » بعد خودش روی صندلی پایه ی فلزی چرمی نشست و صندلی چوبی لهستانی را به کشیش نشان داد و گفت : « قبل از اینکه بیایی ، صندلی ات را مرتّب کردم و کتابها را از رویش برداشتم ... بیا بنشین ، بیا پدر » ...کشیش روی صندلی نشست . ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔵 شناخت خوبی ها و بدی ها 💠 خيری كه در پی آن آتش باشد، خير نخواهد بود و شرّی كه در پی آن بهشت است شر نخواهد بود و هر نعمتی بی بهشت ناچيز است و هر بلایی بی جهنّم، عافيت است. 📒 ، حکمت ۳۸۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۵۳ بخش ۱ جایگاه سخاوت و ایثارگری.mp3
1.94M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 1⃣ ⭕️ جایگاه سخاوت و ایثارگری 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 1 ) 🔹جایگاه سخاوت و ایثارگری 💠 السَّخَاءُ مَا كَانَ ابْتِدَاءً؛ [فَإِذَا] فَأَمَّا مَا كَانَ عَنْ مَسْأَلَةٍ، فَحَيَاءٌ وَ تَذَمُّمٌ.   🔰 در حکمت ۵۳ نهج‌البلاغه، امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند: " سخاوت آن است که پیش از درخواست سائل، عطا کنی؛ والّا آنچه که بعد از درخواست سائل عطا می شود، یا از روی خجالت است یا از ترس مذمّت مردم." 🔰 برای توضیح این حکمت، کافیست به دو نکته توجه بفرمایید: 1⃣ نکته اول اینکه نیازمندان دو دسته اند: یا نیازشان را ابراز و درخواست می کنند؛ که این ها سائل هستند. 2⃣ یا نیاز خودشان را به جهت عزت نفس بالایی که دارند، هرگز ابراز نمی کنند؛ اینها غیر سائل اند. 🔹 سائل ها هم دو دسته اند : 1⃣ یکی سائلانی که با اصرار و اِلحاف، خواهش خودشان و درخواست خودشان را تکرار می کنند؛ مثل عمروعاص در خطبه ۸۴ که مولا علی (علیه السلام) در وصف او می فرمایند: " او وقتی درخواستی دارد، الحاف می کند. (یعنی خیلی پافشاری می کند.) " 2⃣ یا نه؛ سائلی است که الحاف نمی کند؛ در قرآن کریم می فرماید: « لَا يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا » ؛ " فقرای باکرامت، با اصرار از مردم چیزی درخواست نمی کنند." 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃 🌸🍃 👇شروع پستهایی که امروز شما ادمین های گرامی باید در کانال هایتان ارسال بفرمایید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(31).mp3
7.83M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم روز پنجاه و نهم : نامه ۵۳ بند ۱ تا ۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
🌹 سهم : نامه ۵۳ بند ۱ تا بند ۳ ┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄ 📜 : (نامه به مالك اشتر، در سال ۳۸ هجری هنگامی كه او را به فرمانداری مصر برگزيد، آن هنگام كه اوضاع محمّد بن ابی بكر متزلزل شد و از طولانی ترين نامه هاست كه زيباييهای تمام نامه ها را دارد) {قسمت_اول} ♦️به نام خداوند بخشنده و مهربان، اين فرمان بنده خدا علی اميرمؤمنان به مالك اشتر پسر حارث است، در عهدی كه با او دارد، هنگامی كه او را به فرمانداری مصر بر می گزيند تا خراج آن ديار را جمع آورد و با دشمنانش نبرد كند، كار مردم را اصلاح و شهرهای مصر را آباد سازد. 1⃣ ضرورت خود سازی ♦️او را به ترس از خدا فرمان می دهد و اينكه اطاعت خدا را بر ديگر كارها مقدّم دارد و آنچه در كتاب خدا آمده، از واجبات و سنّتها را پيروی كند، دستوراتی كه جز با پيروی آن رستگار نخواهد شد و جز با نشناختن و ضايع كردن آن جنايتكار نخواهد گرديد. به او فرمان ميدهد كه خدا را با دل و دست و زبان ياری كند، زيرا خداوند پيروزی كسی را تضمين كند كه او را ياری دهد، و بزرگ دارد آن كس را كه او را بزرگ شمارد و به او فرمان ميدهد تا نفس خود را از پيروی آرزوها باز دارد و به هنگام سركشی رامش كند كه: «همانا نفس همواره به بدی وا ميدارد جز آن كه خدا رحمت آورد»، پس ای مالك! بدان من تو را به سوی شهرهایی فرستادم كه پيش از تو دولتهای عادل يا ستمگری بر آن حكم راندند و مردم در كارهای تو چنان می نگرند كه تو در كارهای حاكمان پيش از خود می نگری و درباره تو آن می گويند كه تو نسبت به زمامداران گذشته میگویی و همانا نيكوكاران را به نام نيكی توان شناخت كه خدا از آنان بر زبان بندگانش جاری ساخت. پس نيكوترين اندوخته تو بايد اعمال صالح و درست باشد، هوای نفس را در اختيار گير و از آنچه حلال نيست خويشتن داری كن، زيرا بخل ورزيدن به نفس خويش، آن است كه در آنچه دوست دارد يا برای او ناخوشايند است راه انصاف پيمایی. 2⃣ اخلاق رهبری (روش برخورد با مردم) ♦️مهربانی با مردم را پوشش دل خويش قرار ده و با همه دوست و مهربان باش. مبادا هرگز چونان حيوان شكاری باشی كه خوردن آنان را غنيمت دانی زيرا مردم دو دسته اند، دسته ای برادر دينی تو و دسته ديگر همانند تو در آفرينش می باشند. اگر گناهی از آنان سر می زند يا علّتهایی بر آنان عارض می شود يا خواسته و ناخواسته اشتباهی مرتكب می گردند آنان را ببخشای و بر آنان آسان گير، آنگونه كه دوست داری خدا تو را ببخشايد و بر تو آسان گيرد. همانا تو از آنان برتر و امام تو از تو برتر و خدا بر آن كس كه تو را فرمانداری مصر داد والاتر است، كه انجام امور مردم مصر را به تو واگذارده و آنان را وسيله آزمودن تو قرار داده است. هرگز با خدا مستيز كه تو را از كيفر او نجاتی نيست و از بخشش و رحمت او بی نياز نخواهی بود. بر بخشش ديگران پشيمان مباش و از كيفر كردن شادی مكن و از خشمی كه توانی از آن رها گردی شتاب نداشته باش. به مردم نگو به من فرمان دادند و من نيز فرمان می دهم، پس بايد اطاعت شود كه اين گونه خود بزرگ بينی دل را فاسد و دين را پژمرده و موجب زوال نعمتهاست. و اگر با مقام و قدرتی كه داری، دچار تكبّر يا خود بزرگ بينی شدی به بزرگی حكومت پروردگار كه برتر از تو است بنگر كه تو را از آن سركشی نجات می دهد و تند روی تو را فرو می نشاند و عقل و انديشه ات را به جايگاه اصلی باز می گرداند. 3⃣ پرهيز از غرور و خود پسندی ♦️ بپرهيز كه خود را در بزرگی همانند خداوند پنداری و در شكوه خداوندی همانند او دانی زيرا خداوند هر سركشی را خوار می سازد و هر خود پسندی را بی ارزش می كند. با خدا و با مردم و با خويشاوندان نزديك و با افرادی از رعيّت خود كه آنان را دوست داری انصاف را رعايت كن كه اگر چنين نكنی ستم روا داشتی و كسی كه به بندگان خدا ستم روا دارد خدا به جای بندگانش دشمن او خواهد بود و آن را كه خدا دشمن شود دليل او را نپذيرد كه با خدا سر جنگ دارد، تا آنگاه كه باز گردد يا توبه كند و چيزی چون ستمكاری نعمت خدا را دگرگون نمی كند و كيفر او را نزديك نمی سازد كه خدا دعای ستمديدگان را می شنود و در كمين ستمكاران است. ┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄
گزارش موضوعات مهم نامه ۵۳ بند ۱ تا ۳.mp3
4.19M
🔊 گزارش موضوعات مهم نامه ۵۳ بند ۱ تا ۳ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۵۸) 📚 انتشارات عهدمانا جرج گفت: چند روز پیش که از مسکو زنگ زدی و گفتی یک کتاب قدیمی پیدا کرده ای ، کنجکاو بودم آن را ببینم . به خصوص که گفتی موضوعش دربارهٔ علی است . حالا حرف بزن که از چای و پذیرایی هم خبری نیست . جرج ادامه داد : « حضرت ایوانف ، همان امام علی که تو برای صحبت درباره اش پیش من آمده ای در سخنانی به ما می گوید : "چون نشانه های نعمت پروردگار آشکار شد ، با ناسپاسی نعمت ها را از خود دور نسازید " ، این کتابها نعمت های پروردگارند ، پدر» کشیش گفت : « چه جملهٔ زیبایی بود این کلام علی ... و چه قدر هم شبیه یکی از جملات عیسی مسیح است . » جرج گفت : « کلام همهٔ پیامبران و عدالت خواهان جهان ، شبیه کلام امام على است . برای همین است که من نام کتابم را گذاشته ام : امام علی ، صدای عدالت انسان . » کشیش گفت : « برای همین امروز پیش تو هستم ؛ تا دربارهٔ علی بیشتر بدانم . » جرج گفت : « برای شناخت علی ، باید به وجدان خودت مراجعه کنی پدر و تعصّب مسیحیت را از خودت دور کنی . علی را با هیچ کس قیاس نکنی مگر با خودش . » کشیش به چشم های جرج خیره شد و پرسید : « اول به من بگویید چگونه با علی آشنا شدید و چه شد که دربارهٔ او کتاب ها نوشتید ؟ در حالی که شما یک مسیحی هستید ؟ » جرج لبخندی زد و پاسخ داد : « می دانستم این سؤال را خواهی پرسید ؛ مثل همهٔ مسیحی ها و نیز مسلمانان که اولین سؤالشان همین است . من در نوجوانی با علی آشنا شدم ؛ اول به واسطهٔ برادرم فؤاد که شاعر و زبان شناس بزرگی بود . جالب است بدانی که پدرِ سنگ تراشم روی سر در خانه مان سنگ نوشته ای نصب کرده بود که روی آن نوشته شده بود : « لافتی الا علی ، لاسیف الا ذوالفقار » . ↩️ ادامه دارد...