🔴حلول خداوند در #حسینعلی #نوری!
در پیام تصویری که در کانالهای وابسته به #تشکیلات #بهائیت به انتشار درآمد؛ مبلّغ بهائی در پاسخ به #تناقض #خاتمیت #پیامبر اسلام با ادعای پیامبری حسینعلی نوری، پا را از ادعای پیامبری وی فراتر نهاده و از حسینعلی نوری به ظهور خداوند تعبیر نمود؛ همچنان که میخوانیم: «حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله) آخرین منذر و آخرین خبرآور راجع به روز ظهور خدا بودند (!!!)
🔰اما در پاسخ به این گزافه گوییهای مبلّغان بهائیت میگوییم:
اولاً: تشبیه تکلم خداوند با حضرت موسی (علیه السلام) به ظهور خدا در کالبد حسینعلی نوری (فرزند میرزاعباس)، کاملاً خطا و قیاس باطلی است. چرا که نحوهی تکلم خداوند با حضرت موسی (علیه السلام)، به وسیلهی ایجاد صدا در میان درخت بود، نه اینکه خداوند در درخت تجلی کند: «فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِي مِن شَاطِئِ الْوَادِي الْأَيْمَنِ فِي الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَن يَا مُوسَى إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ [قصص/30]؛ هنگامی که به سراغ آتش آمد، از کرانه راست درّه، در آن سرزمین پر برکت، از میان یک درخت ندا داده شد که: ای موسی! منم خداوند، پروردگار جهانیان». لذا این نوع از ارتباط، یکی از راههای انزال وحی است که در قرآن به آن اشاره شده است.[2]
ثانیاً: حلول به معناى قيام موجودى به موجود ديگر در اصل وجود (همانند قيام اثر به مؤثر) براى ذات پروردگار محال است؛ چون مستلزم آن است كه ذات حق تعالی، معلول شيئى ديگر باشد (یعنی ذات پرودرگار معلول و محدود بشری قرار گیرد) و حال آنكه واجب الوجود، مؤثر حقیقی است و نه متأثر و نه معلول. لذاست که شیعیان معتقدند چنین پنداری از اساس محال است و امکان وقوع ندارد.[3]
📁پینوشت:
[1]. به نقل از کانالهای تلگرامی وابسته به تشکیلات بهائیت.
[2]. «وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا... [شوری/51]؛ و
[3]. دانشنامهی جهان اسلام، بنیاد دائرهًْ المعارف اسلامی، شماره 6472.
🔴نقد وبررسی بهائیت
♨️ @n_bahaiat
🔴آخرین اخبار فرق، ادیان و مذاهب
♨️ @adyannet 👈
✍پاسخ به شبههی #بهائیت پیرامون معنای "#خاتم"
🔻 مبلّغان بهائی در راستای انکار #خاتمیت حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله)، مدعی میشوند که لفظ "خاتم" در آیهی 40 سورهی احزاب، به معنای انگشتر و زینتبخش و نه پایان دهنده پیامبران است؛ همچنان که میخوانیم: «خاتِم به کسر تاء به معنای پایان دهنده و خاتَم به فتح تاء و نیز خَتم و خاتم آنچه که با آن مهر نهند و نیز زیب انگشت که انگشتر حلقه و نگیندار میباشد.
🔰اما در پاسخ به اشکال مبلّغان #بهائی پیرامون لفظ خاتم (برای انکار #خاتمیت #پیامبر #اسلام)، لازم است تا نظر صاحبان فن لغت را در خصوص این واژه بررسی کنیم:
1⃣اول: ابن فارس، از صاحبنظران علم لغت گفته است: «الخاء و التاء و المیم اصلٌ واحد و هو بلوغ آخر الشیء... [2]؛ معنای اصلی ختم، رسیدن به آخر است. میگویند: "ختمتُ العمل" یعنی کار را به پایان رساندم و نیز میگویند: "ختم القاریء السوره" یعنی قاری سوره را به پایان رساند. اما "ختم" به معنی مهر زدن بر چیزی است، پس آن هم از همین باب (به پایان رسیدن) است؛ زیرا مُهر زدن حرزها واقع نمیشود مگر بعد از رسیدن آن به پایان خود. و لفظ خاتم هم از آن مشتق است، زیرا به وسیلهی آن، ختم و پایان انجام میشود و از همینرو، خاتِم خوانده میشود».
2⃣دوم: راغب اصفهانی در ذیل لغت خاتم آورده است: «"ختمتُ القرآن" یعنی قرآن را به آخر رساندم و تا پایان آن خواندم و به رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) خاتم النبیین گفته میشود، چون آن حضرت، نبوت را ختم کرد؛ یعنی با آمدن خود، رشتهی نبوت را به آخر رسانید».[3]
✅بنابراین، واژهی "خاتم" در این آیه، چه به صورت اسم فاعل (خاتم به معنای ختم کننده)، چه بر وزن عالَم (خاتم به معنی آخرین)، چه به معنی وسیلهی مهر کردن اسناد و نامهها و چه به فتح تاء و میم به صورت فعل ماضی (به معنای پایان داد و تمام کرد)؛ حکایت از پایان بخشیدن به یک امر دارد. لذا با این وصف، مفاد آیه اینست که حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله)، آخرین پیامبران و پایانبخش آنهاست.
📚پینوشت:
[1]. فاضل مازندرانی، اسرارالآثار، 128 بدیع، ج 3، ص 163.
[2]. ابن فارس زکریا، معجم المقاییس اللغة، 1404 ق، ج 2، ص 245.
[3]. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، دوم، 1404 ق، ص 142.
نقد وبررسی بهائیت
♨️ @n_bahaiat
آخرین اخبار فرق، ادیان و مذاهب
♨️ @adyannet