eitaa logo
کاروان زیارتی آفاق گشت رباط کریم استان تهران
2.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
2.8هزار ویدیو
15 فایل
هدف از ایجاد کانال اطلاع رسانی از تورهای زیارتی ،سیاحتی ،نشر معارف اسلامی، مسابقات کتابخوانی با اهدا جوایز ارتباط با ادمین @yazahra_14125
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺حدیث روز 🌺 🌺عن الامام الباقر علیه السلام: 《مُرُوا شِیعَتَنَا بِزِیَارَةِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ ع فَإِنَّ إِتْیَانَهُ یَزِیدُ فِی الرِّزْقِ وَ یَمُدُّ فِی الْعُمُرِ وَ یَدْفَعُ مَدَافِعَ السُّوءِ وَ إِتْیَانَهُ مُفْتَرَضٌ عَلَى کُلِّ مُؤْمِنٍ یُقِرُّ لَهُ بِالْإِمَامَةِ مِنَ اللَّهِ》 شیعیان ما را به زیارت امام حسین علیه السلام امرکنید، چرا که زیارتش روزی را افزون می‌کند و عمر را طولانی می‌گرداند و بلاها و بدی‌ها را دفع می‌کند و زیارت کردن امام حسین علیه السلام بر هر مومنی که اقرار به امامت او از جانب خدا داشته باشد،واجب است🌺 تهذیب الاحکام ، ج ۶ ص ۴۲ 📣📣📣ثبت نام کربلا 📣📣📣 📣📣 📣 تاریخ حرکت ۱۵ شهریور ماه📣📣📣 🔹جهت ثبت نام و اطلاعات بیشتر با شماره زیر تماس بگیرید 09383034903 لینک کانال جهت عضویت @afaggasht
🌺حدیث روز 🌺 ؟ 🌺عن الإمام الجواد عليه السلام: 《 لَمّا سَألَهُ عبدُ العَظيمِ الحَسَنيُّ عن ذي الكِفلِ ما اسمُهُ ؟ وهلَ كانَ مِن المُرسَلينَ ؟ ـ : بَعَثَ اللّه ُ تعالى جَلَّ ذِكرُهُ مِائةَ ألفِ نَبيٍّ وأربَعةً وعِشرينَ ألفَ نَبيٍّ ، المُرسَلونَ مِنهُم ثلاثُمِائةٍ وثلاثَةَ عَشَرَ رجُلاً ، وإنّ ذا الكِفلِ مِنهُم صلواتُ اللّه ِ علَيهِم . وكانَ بَعدَ سُليمانَ بنِ داوودَ عليه السلام ، وكانَ يَقضي بينَ النّاسِ كما كانَ يَقضي داوودُ ، ولَم يَغضَبْ إلّا للّه ِ عَزَّوجلَّ ، وكانَ اسمُهُ عُويديا ، وهُو الّذي ذَكرَهُ اللّه ُ تعالى جَلّت عظَمتُهُ في كِتابهِ حيثُ قالَ : (واذْكُرْ إسْماعيلَ واليَسَعَ وذا الكِفْلِ وكُلٌّ مِنَ الأخْيارِ) 》 امام علیه السلام در پاسخ به عبدالعظيم حسنى كه پرسيد نام ذوالكفل چه بود و آيا از پيامبران مرسل بوده است يا نه؟  فرمود: خداوند متعال يكصد و بيست و چهار هزار پيغمبر فرستاد كه سيصد و سيزده نفر آنان مرسل بودند و ذوالكفل يكى از آن مرسلين عليهم السلام مى باشد. او بعد از سليمان بن داوود عليه السلام مى زيست و در ميان مردم مانند داوود قضاوت مى كرد و جز براى خداوند عز و جل خشم نگرفت. نامش عويديا بود و او همان كسى است كه خداوند متعال در كتاب خود از وى نام برده است، آنجا كه مى فرمايد : «و ياد كن اسماعيل و يَسَع و ذوالكفل را كه همه از نيكانند🌺 قصص الأنبياء، ص ۲۱۳ •✾•🌿🌺🌿•✾ @afaggasht
انسان شناسی 81.mp3
11.63M
۸۱ ♨️ فکر شما از صبح تا شام، و حتی در خواب، نگران و مشغولِ کدام گزینه است؟ ـ مشکلات خانوادگی، مالی، اجتماعی، شغلی، ارتباطی و ... ـ تحلیل رفتارهای اشتباه دیگران ـ مقایسه‌ی موقیعت‌ها و موفقیت‌های دیگران با خودتان ـ نوع ارتباط‌تان با خدا، اهل بیت علیهم‌السلام، ملائکه‌الله و .... ـ رفع موانع رشد انسانی و قدرت باطنی‌تان ـ معیت و همراهی با امام زمان‌تان ✅ شما به اندازه‌ی دغدغه‌تان می‌ارزید. چگونه می‌توانیم سطح دغدغه‌ی واقعی و ارزش وجودی‌مان را بالا ببریم؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسمت سوم: حلما در ذهنش روزی را مرور می کرد که وحید با ماشین داداش حمید جلوی مدرسه به دنبال او آمد و وقتی که بقیهٔ همشاگردی هاش متوجه شدند اون پسرهٔ خوش تیپ که چشم همه را گرفته بود ،پزشک این مملکت هست و خواستگار حلما ، کلی بهش حسودی می کردند، قند در دلش آب می شد. درست یک هفته بعد از اون موضوع، ژینوس در حلقهٔ دوستان حلما در آمد و اینقدر رابطهٔ بین این دو دختر قوی شد که حلما، ژینوس را مثل خواهر نداشته اش دوست می داشت و کم کم طوری شد که ژینوس از تمام اسرار خانواده مرادی ، خبر داشت. پدر حلما مغز ریاضی بود و مادرش دبیر ادبیات و خانواده چهار نفرهٔ آنها ، خانواده ای گرم و مهربان بود که با ورود وحید به جمع آنها مهربان تر هم شد، وحید هم دانشگاهی داداش حمید بود ، داداش حمید داروسازی و وحید پزشکی می خوند والان هم که هر دوشون فارغ التحصیل شده بودند. حلما در همین افکار بود که زنگ گوشی اش اورا از عالم خود بیرون کشید . با دیدن اسم روی گوشی ، حلما نفسش را بیرون داد و تماس را وصل کرد: الو سلام ژینوس _: کجایی دختر؟! هم هستی و هم نیستی، پیام را باز می کنی و محل نمی دی...ده بار حرفم را تکرار می کنم ،بازم انگار نه انگار... خوب حالا بگو بینم ، هستی یا نه؟؟ حلما آه کوتاهی کشید و گفت : به نظرت جرأت دارم که نباشم؟! من چه موافق باشم و چه مخالف تو بالاخره حرف خودت را به کرسی مینشونی... ژینوس خنده بلندی کرد و گفت : این یعنی ببببببله...درسته؟ حلما سرش را تکان داد و گفت : برای اولین و آخرین بار باشه... ژینوس خنده اش بلندتر شد و گفت : تو عشقی حلما جوووونم....خبرش را بهت میدم و... ادامه دارد... 📝ط_حسینی 🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙قصه شب✨✨✨ 🖤 قصه‌ «حلما کوچولوی قهرمان» 🏴قسمت هفدهم ⚫️ هدف قصه: بیان ارزش‌های اخلاقی و اهداف حرکت امام حسین علیه‌السلام است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 🌺حدیث روز🌺 🌺عن الإمام الهادی عليه السلام: دَخَلَ على مَريضٍ من أصحابهِ و هو يَبكي و يَجزَعُ من المَوتِ ، فقالَ: يا عبدَ اللّه ِ، تَخافُ من المَوتِ لأنّكَ لا تَعرِفُهُ ، أ رأيتُكَ إذا اتَّسَختَ و تَقَذّرتَ و تَأذَّيتَ مِن كَثرَةِ القَذَرِ و الوَسَخِ علَيكَ و أصابَكَ قُروحٌ و جَرَبٌ و عَلِمتَ أنّ الغَسلَ في حَمّامٍ يُزيلُ ذلكَ كلَّهُ أ ما تُريدُ أن تَدخُلَهُ فَتَغسِلَ ذلكَ عنكَ؟ أ وَ ما تَكرَهُ أن لا تَدخُلَهُ فيَبقى ذلكَ علَيكَ ؟ قالَ : بلى يَا بنَ رسولِ اللّه ِ . قالَ : فذاكَ المَوتُ هو ذلكَ الحَمّامُ ، و هو آخِرُ ما بقِيَ علَيكَ مِن تَمحيصِ ذُنوبِكَ و تَنقِيَتِكَ مِن سَيّئاتِكَ ، فإذا أنتَ وَرَدتَ علَيهِ و جاوَزتَهُ فقد نَجَوتَ مِن كُلِّ غَمٍّ و هَمٍّ و أذىً ، و وصَلتَ إلى كُلِّ سُرورٍ و فَرَح ٍ، فسَكنَ الرّجُلُ و استَسلَمَ و نَشِطَ و غَمَّضَ عينَ نَفسهِ و مضى لِسَبيلهِ 》 امام عليه السلام نزد يكى از اصحاب خود كه بيمار بود رفت. او مى گريست و از مردن بيتابى مى كرد. حضرت به او فرمود : اى بنده خدا! تو از مرگ مى ترسى چون آن را نمى شناسى. اگر بدن تو چندان كثيف و چركين شود كه از شدّت چرك و كثافت ، آزرده شوى و بدنت پر از زخم شود و گال بگيرى و بدانى كه اگر در حمّامى خودت را بشويى همه آنها از بين مى رود، آيا دوست ندارى به آن حمّام بروى و چرك و كثافت ها را از خودت بشويى ؟ يا دوست دارى حمّام نروى و به همان حال باقى بمانى؟ عرض كرد : چرا، يا بن رسول اللّه [دوست دارم حمّام بروم]. فرمود : اين مرگ همان حمّام است و آخرين گناهان و بدى هاى وجود تو را پاك و تميز مى كند. پس، هرگاه وارد آن [حمّام روح ]شدى و از آن گذشتى از هر گونه غم و اندوه و رنجى رهايى مى يابى و به همه گونه خوشى و شادمانى مى رسى. در اين هنگام، آن مرد آرام گرفت و تن به مرگ سپرد و حالش جا آمد و چشم خود را بست و جان داد🌺 معانی‌الاخبار ، ج ۹ ص ۲۹۰ •✾•🌿🌺🌿•✾ @afaggasht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 📣📣📣ثبت نام کربلا 📣📣📣 📣📣 📣 تاریخ حرکت ۱۵ شهریور ماه📣📣📣 🔹جهت ثبت نام و اطلاعات بیشتر با شماره زیر تماس بگیرید 09383034903 لینک کانال جهت عضویت @afaggasht
انسان شناسی 82.mp3
11.63M
۸۲ باهوش‌ترین انسانها موفق‌ترین انسانها سنگین وزن‌ترین انسانها در نظام ابدی مورد اعتمادترین انسانها در نگاه خدا محبوب‌ترین انسانها در نگاه اهل بیت علیهم‌السلام و ... چه کسانی دارند؟ و چه ویژگی‌هایی دارند؟
مداحی_آنلاین_حال_و_هوای_مردم_آخرالزمان_آیت_الله_ناصری.mp3
5.22M
♨️حال و هوای مردم آخرالزمان 👌 بسیار شنیدنی 🎙آیت الله 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. 🔴بهترین های روز
مداحی آنلاین - نماهنگ زیارت کربلا - نریمانی.mp3
3.19M
میخواهم یه حرفایی بگم واجبه مستحبی که واسه من واجبه حسابش از تموم دنیا جداست واجب من زیارت کربلاست 🔊 🔄 تا 🏴 🎙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا❁﷽❁ا ✅هم درجه با 💠امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود: برای ما، غیبتی بسیار طولانی است؛ مثل اینکه در این زمان به‌ دنبال نعمت و سبزه‌‌زاران می‌گردند، ولی آن را نمی‌یابند. آگاه باشید که هرکس از شیعیان بر دین خویشتن استوار باشد و قلبش به‌دلیل آن حضرت سخت نشود، با من هم‌ درجه است. @afaggasht
قسمت چهارم: اتاقی سه در چهار که روی دیوارهایش پوشیده شده بود از تصویر حیوانات مختلف ، حیواناتی که شاید در واقعیت نمونه اش وجود نداشت و به نوعی از تخیلات نشأت می گرفت . تصاویری که اصلا معلوم نبود مربوط به حیوان باشد یا نه؟ اما آنقدر عجیب و غریب بود که نمیشد نام انسان را بر آنها گذاشت. تصاویری که انگار نگاه حیوان داخل قاب، تا عمق جان بیننده را می خواند. حلما نگاهی به اطرافش کرد و همانطور که دست ژینوس را که در دستش بود ، محکم فشار میداد گفت : ژینوس، من میترسم دختر، این چه جایی هست که منو آوردی؟! ژینوس لبخند شیطنت آمیزی زد و همانطور که اشاره به صندلی روبه رویش می کرد گفت : این حرفا چیه میزنی؟ این دفعه هم مثل دفعه قبل که اومدی ،چه اتفاقی برات افتاد؟ یه طالع بینی ساده بود ، منتها اتاقش فرق کرده همین... حلما نفسش را محکم بیرون داد و گفت : نه اونبار فرق می کرد ،حسم چیز دیگه ای بود ، اما الان واقعا میترسم اونم با وجود این اتاق ترسناک...وااای من به خودم قول دادم فقط یک بار این کار را کنم اما نمی دونم چی به خوردم دادی که الان دوباره اومدم اینجا... ژینوس همانطور که دستش را به میز شیشه ای پیش رویش تکیه میدادگفت : ببین تو خیلی روحت قوی بوده که زر زری اجازه داده بیای توی این اتاق ، خیلیا را میشناسم که مدتهاست مشتری زر زری هستند اما هنوز پاشون به اینجا باز نشده... حلما دهانش را باز کرد تا جواب ژینوس را بدهد ،در همین حین درب اتاق باز شد و... ادامه دارد 📝ط_حسینی 🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 3 چیز توی خونه ممنوعه! خدا حفظ کنه حاج آقا راشد یزدی رو که یک دانشگاه درس بود توی همین چند جمله که گفتند 👏👏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙قصه شب✨✨✨ 🖤 قصه‌ «حلما کوچولوی قهرمان» 🏴قسمت هجدهم ⚫️ هدف قصه: بیان ارزش‌های اخلاقی و اهداف حرکت امام حسین علیه‌السلام است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا