eitaa logo
کاروان زیارتی آفاق گشت رباط کریم استان تهران
2.1هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
3.4هزار ویدیو
16 فایل
هدف از ایجاد کانال اطلاع رسانی از تورهای زیارتی ،سیاحتی ،نشر معارف اسلامی، مسابقات کتابخوانی با اهدا جوایز ارتباط با ادمین @yazahra_14125
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ تربیت رسانه ای نسل منتظر ۱۹ 🔶 اقتدار پدر و مادر در تربیت رسانه ای فرزندان 🔹 برشی از درسهای سواد رسانه ┅══❉♦️❉══┅
5.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. ‼️🤔 آستانهٔ برزخ ▪️قبر ▫️معمولا انسان‌ها دو قبر دارند 🎞️ مشاهدهٔ قسمت ۱ 📢 = صــــدقه جاریه 🌱
انسان شناسی 139.mp3
12.05M
۱۳۹ ـ تعریف شما از پدیده‌ای به نام "مرگ" چیست؟ ـ در لحظه‌ی وفات، برای انتقال انسان به جهانِ دیگر چه اتفاقاتی رخ می‌دهد؟ ـ آیا من بعد از مرگ هم، برای زندگی نیاز به بدن دارم؟ اگر پاسخ مثبت است، جنس آن بدن از چیست؟ اگر پاسخ منفی است، پس زندگیِ در آن جهان، چگونه ممکن است؟
سوخته: تاج سر من مادربزرگ با اون چشم های بی رمقش بهم نگاه می کرد ... وقتی چشمم به چشمش افتاد ... خیلی خجالت کشیدم... - ببخشید جلوی شما صدام رو بالا بردم ... دوباره حالتم جدی شد ... - ولی حقش بود ... نفهم و بی عقل هم خودش بود ... شما تاج سر منی ... بی بی هیچی نگفت ... شاید چون دید ... نوه 15 ساله اش... هنوز هم از اون دعوای جانانه ... ملتهب و بهم ریخته است ... رفتم در خونه همسایه مون ... و ازش خواستم کمک خواستم ... کاری نبود که خودم تنهایی بتونم انجام بدم ... خاله، شب اومد ... و با ندیدن اون خانم ... من کل ماجرا رو تعریف کردم ... هر چند خاله هم به شدت ناراحت شد ... و حق رو به من داد ... اما توی محاسبه نفس اون شب نوشتم... - امروز به شدت عصبانی شدم ... خستگی زیاد نگذاشت خشمم رو کنترل کنم ... نمی دونم ولی حس می کنم بهتر بود طور دیگه ای حرف می زدم ... اون شب پیش ما موند ... هر چند بهم گفت برم استراحت کنم ... اما دلم نمی خواست حتی یه نفر دیگه ... به خاطر اون بو و شرایط ... به اندازه یک اخم ساده ... یا گفتن کوچک ترین حرفی توی دلش ... حرمت مادربزرگ رو بشکنه ... حتی اگر دختر مادربزرگ باشه ... رفتم توی حمام ... و ملحفه و لباس ها رو شستم ... نیمه شب بود ... دیگه قدرت خشک کردن و اتو کردن شون رو نداشتم ... هوا چندان سرد نبود ... اما از شدت خستگی زیاد لرز کردم ... خاله بلافاصله تشت رو از دستم گرفت ... منم یه پتوی بزرگ پیچیدم دور خودم ... کنار حال، لوله شدم جلوی بخاری ... از شدت سرما ... فک و دندون هام محکم بهم می خورد ... حس می کردم استخوان هام از داخل داره ترک می خوره ... 3 ساعت بعد ... با صدای اذان صبح از خواب بیدار شدم ... دیدم خاله ... دو تا پتوی دیگه هم روم انداخته ... تا بالاخره لرزم قطع شده بود ... . .ادامه دارد... 🌸نويسنده:سيدطاها ايماني🌸 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 بامــــاهمـــراه باشــید🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹
حضرت هود.mp3
6.15M
🌺 حضرت هود 🌺 ✨ با اجرای نورالزینب جون 🌸با قرائت حنانه خانوم خلفی🌸 📚 قصه های پیامبران نویسنده : محمود پور وهاب 🛏🛏🛏🛏🛏🛏🛏🛏🛏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
52.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇵🇸سرباز کوچک 🇵🇸 داستان بچه های فلسطینیه که پدر و مادرشون رو اسرائیلی ها اسیر می کنند😞 اما اونها نمیترسن... ناامید نمیشن... ورویاهاشون رو می سازن🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. با تلاوت آیات نورانی قرآن، دل‌ها را روشن کنیم و از این سرچشمه‌ی رحمت و هدایت الهی بهره‌مند شویم✨📖 ▪️نعمت های بی مانند خداوند به انسان ▫️سوره مبارکهٔ طـه - آیات ۵۳ و ۵۴ 📢 = صــــدقه جاریه 🌱
🗓 امروز شنبه↯ ☀️ ۵       آبان     ۱۴۰۳ 🌙 ۲۲    ربیع الثانی   ۱۴۴۵ 🎄 ۲۶   اکتبر          ۲۰۲۴ روز زیارتی پیامبر مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله 🍃🌸 ☀️ حدیث روز 🌙 امام على عليه السلام: ✍ هر كس به چيزى كه مهم نيست بپردازد، آنچه را كه اهميت بيشترى دارد از دست مى دهد •┈—┈—┈✿┈—┈—┈•