eitaa logo
کاروان زیارتی آفاق گشت رباط کریم استان تهران
2هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
4هزار ویدیو
30 فایل
هدف از ایجاد کانال اطلاع رسانی از تورهای زیارتی ،سیاحتی ،نشر معارف اسلامی، مسابقات کتابخوانی با اهدا جوایز ارتباط با ادمین @yazahra_14125
مشاهده در ایتا
دانلود
📌ادرار و فضله پرندگان حرام گوشت ✍🏻 پرسش: آیا ادرار و فضله پرندگان حرام گوشت پاک است؟! 💬 پاسخ : ادرار و فضله پرندگان حرام گوشت مثل کلاغ و عقاب و خفّاش و مانند آن، پاک است هرچند بهتر است از آنها پرهیز گردد. 💯احکام ساده و روان
💬 فضله پرندگان حرام گوشت ✍🏻 پرسش: آيا فضله پرندگان حرام گوشت؛ مانند کلاغ و زاغ و عقاب نجس است؟ 💯احکام سا‌ده و روان
🕌رمـــــان 🕌قسمٺ تمام تنم از ترس سِر شده بود،..😨😭 مادر مصطفی دستم را محکم گرفته و به خدا التماس میکرد این را حفظ کند...🤲😥 سیدحسن به سرعت دنده عقب گرفت.. و آنها نمیخواستند این به همین راحتی از دستشان برود که هر چهار چرخ را به گلوله بستند...😱😰😭 ماشین به ضرب کف آسفالت خیابان خورد و قلب من از جا کنده شد که دیگر پای فرارمان بسته شده بود... 😰😰😭😭😭 چشمم به مردان مسلّحی که به سمتمان میآمدند، مانده و فقط ناله مادر مصطفی را میشنیدم که خدا را صدا میزد.. و سیدحسن وحشتزده سفارش میکرد _خواهرم! فقط صحبت نکنید، از لهجهتون میفهمن سوری نیستید!😥 و دیگر فرصت نشد را تمام کند که یکی با اسلحه به شیشه سمت سیدحسن کوبید..😰 و دیگری وحشیانه در را باز کرد.😰😰😰😰 نگاه مهربانش از آینه التماسم میکرد حرفی نزنم.. و آنها طوری پیراهنش را کشیدند که تا روی شانه پاره شده و با صورت زمین خورد...😰😰😭😭😭😭 دیگر او را نمیدیدم و فقط لگد وحشیانه تکفیری ها را میدیدم که به پیکرش می کوبیدند. و او حتی به اندازه یک نفس، ناله نمیزد... من در آغوش مادر مصطفی نفسم بند آمده😰😰😰😰 و رحمی به دل این نبود که با عربده درِ عقب را باز کردند،.. بازویش را با تمام قدرت کشیدند و نمیدیدند زانوانش حریف سرعت آنها نمیشود.. که روی زمین بدن سنگینش را میکشیدند و او از درد و وحشت ضجه میزد....😰😰😭😭😭 کار دلم از وحشت گذشته بود.. که مرگم را به چشم میدیدم و حس میکردم قلبم از شدت تپش در حال متالشی شدن است... وحشت زده خودم را به سمت دیگر ماشین میکشیدم و باورم نمیشد این تروریست ها شده باشم...😱😱😰😰😰😰 که تمام تنم... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈