زندگی شاد غیر ممکن است، بهترین زندگی که بشر میتواند به دست آورد، زندگی شجاعانه است.
از دست دادن کسی که با جان کندن به دست آورده بود را تماشا میکرد و کاری نمیتوانست بکند. این بدترین نوع رنج کشیدن بود.
گاهی مرا انسان صبوری به شمار میآوردند و من با یادآوری تمام لحظاتی که چارهای جز صبوری نداشتم، دچار تهوع میشدم.
بغض راهِ گلویش را گرفته بود
نمیدانست از کجا نشأت گرفته،حتی نمی دانست به کدامین علت اینگونه
پریشان حال،به سقف اتاق خیره شده
همه چیز برایش گنگ و نامفهوم بود
به طرز فجیعی احساساتش دگرگون شده بود،چیزی را نه میتوانست احساس کند و نه میتوانست بیان کند
تمام بدنش کرخت شده بود،نمیتوانست حرکت کند،سعی میکرد نفس بکشد و آن هم برایش دشوار و دشوارتر میشد
زنده زنده جان میداد
و کسی نبود که او را نجات دهد...
خودش را نمیشناخت
نمیدانست کسی که در آیینه به او خیره شده کیست
با او غریبه ای بیش نبود..
خودِ قبلیش را میخواست
این آدمی که روز ها را شب میکرد و لحظه ها را فقط میگذراند را نمیخواست
او در گذشته با وجود همهء مشکلات زندگی،زندگی را دوست داشت
اما اکنون همه چیز در چشمانش خاکستری شده بود،خاکستری از سوختنِ خودِ واقعیِ او..
May 11
https://harfeto.timefriend.net/16989992134424
با فیدات صحبت کردید ولی با من نه
بیاید یکم اختلاط کنیم
ممنون میشم از کانالم حمایت کنید تازه تاسیسش کردم👣🫠 https://eitaa.com/golbonosahra
___
جوون تازه تاسیس