قرآن کریم چه جایگاهی برای انسان قائل است؟
قرآن کریم، انسان را تکریم کرده و گرامی داشته و بر دیگر موجودات برتری داده است. انسان آزاد و مختار است که راه خوب و بد را خود برگزیند و قرآن که کتاب ذکر است با بشارت و انذار او را راهنمایی کرده است. طبق گفته قرآن تمام زمین و آسمان و مخلوقات برای انسان آفریده شده است و انسان نقش محوری و اصلی در میان مخلوقات دارد. مخاطبِ قرآن انسان است و این کتاب از اول تا پایان راهنمایی است برای او.
آیه ۳۱ سوره بقره که یکی از آیات مهم قرآن است تصریح دارد که خداوند به انسان علم اسماء را آموخته است که به حقایق هستی، و کیفیت موجودات و... تفسیر شده است. طبق آیه ۳۰ سوره بقره خداوند انسان را خلیفه خود بر زمین قرار داده است.
یکی از آیات مهم قرآن درباره تکریم انسان آیه ۷۰ سوره اسراء است: «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی آدَمَ؛ و به راستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم.» (اسراء:۷۰) در تفسیر این آیه گفتهاند: «روح انسان علاوه بر امتیازات جسمی مجموعهای است از استعدادهای عالی و توانایی بسیار برای پیمودن مسیر تکامل بطور نامحدود.» بعضی دلیل این تکریم را اعطای قوه عقل و نطق و استعدادهای مختلف و آزادی اراده میدانند.
در مورد فضیلت انسان بر سایر موجودات در آیه ﴿وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَیٰ کَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا؛ و آنها را بر بسیاری از آفریدههای خود برتری آشکار دادیم.﴾(اسراء:۷۰) مباحث مختلفی گفته شده است. علامه طباطبایی میفرماید: «انسان در میان سایر موجودات عالم خصوصیتی دارد که در دیگران نیست، و آن داشتن نعمت عقل است. و معنای تفضیل انسان بر سایر موجودات این است که در غیر عقل از سایر خصوصیات و صفات هم انسان بر دیگران برتری داشته و هر کمالی که در سایر موجودات هست حد اعلای آن در انسان وجود دارد.»
(ویکی پاسخ)
https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
و اما تأسّفبارتر از همه، موضع گیری عدّه ای اندک از افراد صاحب فکر و اندیشه است که هنوز به ضرورت سر و سامان دادن به این فضای مشوّش و آشفته واقف نشدهاند وبه اشتباه، خیال میکنند چنانچه پرچم عدالت و رفاه و به گمان گروهی دیگر، خویشتنداری برافراشته باشد دیگر نیازی به تنظیم و مدیریت فضای مجازی نیست. علت خطای محاسباتی آنها این است که هنوز به عمق فاجعه پی نبردهاند و ندانسته اند خسارتهایی که مردم و نظام از رهاشدگی فضای مجازی متحمّل میشوند، بسیار فراتر از آن چیزی است که تصور می کنند. ایشان می پندارند هدف از اجرای این طرح، ایجاد محدودیت در آزادی های اجتماعی و جلوگیری از اعتراض های مدنی است و یا فکر می کنند می توان با کسب مهارت های حفظ پاکدامنی و خویشتن داری فردی، همگان را بی هیچ دغدغه ای در میدان هولناک بازیِ دشمن رها کرد. این دوستان، باید بدانند اولاً در هیچ کجای دنیا حتی در کشورهای مدّعی آزادی و دموکراسی، فضای مجازی بدون مدیریت رها نمی شود. شاهد این مدّعا وجود قوانینی همچون CDA، COPA و بخشهایی از قانون PATRIOT در ایالات متحده، قانون LSQ در فرانسه، فیلترینگ مسائل پورنوگرافی کودکان، نژادپرستی و موضوعات تروریستی در انگلیس و ایتالیا و قوانین مشابه در استرالیا، سنگاپور، ترکیه، ویتنام، چین و بسیاری کشورهای دیگر است. به تعبیر آیت الله العظمی خامنهای، «همهی کشورهای دنیا، روی فضای مجازی خود اِعمال مدیریت میکنند؛ در حالی که ما افتخار میکنیم به اینکه فضای مجازی را ول کرده ایم؛ این افتخار ندارد. فضای مجازی را بایستی مدیریت کرد.» (سخنرانی نوروزی خطاب به مردم، 1/1/1400) ، ثانیاً از مهمترین وظایفی که اسلام بر دوش حکومت اسلامی گذارده، پاسداشت امنیت اخلاقی و اعتقادی مردم است. چگونه میتوان فرد را از سویی به حفظ تقوا و پاکدامنی دعوت کرد و از سویی دیگر، او را برلبهی «لغزشگاه» و در معرکهی «قتلگاه»، بیپناه به حال خود واگذاشت؟!
[2]. اکنون کارزاری سخت و پرهزینه، برای باز پس گرفتن کلید پادشاهیِ اقلیم مجازی از دشمن، در حال شکل گرفتن است. در چنین میدان نبردی است که عیار «انقلابی» و «انقلابیگریِ» مسئولان و صاحبان فکر و قلم سنجیده می شود. ایشان باید تصمیمی سرنوشتساز اتخاذ کنند؛ یا در جبهه ای قرار بگیرند که دشمن و ایادی آنها، سرسختانه و بی وقفه، می کوشند مانع ساماندهی فضای «ولنگار» و «بی در و پیکر» مجازی شوند تا بتوانند همچون گذشته به تاخت و تاز خویش در این جولانگاه، ادامه دهند یا با حمایت از نهادهای قانون گذار و مجری و نیز کمک به اقناع افکار عمومی و صد البته نقدهای دلسوزانه و منصفانه، به هرچه بهتر شدن ساختار این طرح و ساماندهی و تنظیم واقعی فضای مجازی به نفع مردم و نظام یاری رسانند. روزهای پیش رو، صحنهی نمایش عمل پراهمیتی برای همگان خواهد بود. وَالسلامُ عَلی منِ اتّبعِ الهُدی
https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
فضای مجازی؛ میدان کشاکشِ دو پادشاه طاهره سیدی
[1]. با گسترش فضای مجازی و کارکردهای گوناگونِ آن، اکنون این عرصه به بخش غیر قابل انکار در زندگیِ حقیقی مردم تبدیل شده است. بی گمان، فضای مجازی به خودیِ خود، نه «تهدیدِ محض» است و نه «فرصتِ محض»؛ اما به دلیل عدم مدیریتِ این عرصه و رها شدن آن، به معضلی تهدیدآمیز برای امنیت اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مردم بدل گشته است.در این میان، دشمنان قسم خوردهی انقلاب نیز نهایت استفاده از «فضای ولنگار مجازیِ» کشور را برده اند و آن را تحت اختیار و زیرِ کلید خویش قرار دادهاند طوری که تحولات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی را به واسطه¬ی آن در جهت دلخواه خویش، رقم میزنند. در چنین اوضاع نابهنجاری که به هیچ عنوان با عزّت، حکمت و مصلحت ملت و نظام توجیهپذیر نیست، کلیات طرح «حمایت از حقوق کاربران در فضای مجازی و سامان دهی پیام رسان های اجتماعی»، پس از کش و قوس های فراوان، طبق اختیاری که نمایندگان مجلس، بنا بر اصل 85 قانون اساسی، در تاریخ 6/5/1400 به «کمیسیون مشترک حمایت از کاربران در فضای مجازی» داده بودند، در این کمیسیون تصویب شد اما بلافاصله آماج حملات و هجمه های بی امان از سوی جبهه های مختلف قرار گرفت. مخالفانِ عمده¬ی این طرح را می توان به چند دسته تقسیم کرد:
دسته ی اول، دشمنان و بدخواهان خارجیِ نظام جمهوری اسلامی و عوامل داخلی آنها که بابتِ از دست دادن فضای بازِ توطئه چینیِ خود، نگران و خشمناک هستند. به قول سعدیِ شیرین سخن: «دَه درویش در گلیمی بخُسبند و دو پادشاه در اقلیمی نگُنجند». حالا حکایت ما و «فضای مجازی رها»ی کشورمان چنین شده! حاکمیت میخواهد فضای مجازیِ سرزمینش را مطابق با منفعت مردم و نظام، تنظیم و ساماندهی کند اما دشمنانش که تاکنون در این فضای «بی مهار»، پادشاهی می¬کردهاند، حکومت و قلمروی عملِ خویش را در خطر از دسترفتن میبینند و تمام تلاش خود را برای حفظ حاکمیت بیچون و چرای خویش به کار می گیرند.
دسته ی دوم، سیاسیونِ بریده از انقلاب و غربگراهایی هستند که در فضای «بی مهارِ» مجازی، به اعتقادات و باورهای دینی و انقلابی می تاختند و افکار عمومی را به سمت و سوی دلخواه خویش، هدایت می کردند؛ به ویژه افراد «کم مایه و پرمدّعایی» که مبانی و اصول انقلاب را به واسطه ی شبکه های اجتماعیِ بیگانه، به آسانی و بدون مزاحمت زیر سؤال می بردند و از این طریق، محبوبیت و شهرت کسب نموده بودند.
دسته ی سوم، صاحبان قدرت و پادوهای وابسته به ایشان که برخی از آنها در پشت نقابِ اصولگرایی و عناوین دهن پر کنِ ارزشی، از این فضای رها، در جهت هدایت جریان های اجتماعی و تأثیرگذاری بر فضای فکری مردم، در جهت کسب قدرت و حفظ آن سود می بردند.
دسته ی چهارم، شرکت ها و برخی اپراتورهای داخلی که تاکنون بازار فروش پهنای باند اینترنت و خدماترسانی فضای مجازی را بدون هیچ بازخواست، حسابرسی و مسؤلیت پذیری، در اختیار داشتند و سودهای کلانی را از این طریق کسب نمودهاند.
دسته ی پنجم، باندهای فساد و افراد تبهکاری که در سایهی بیپناهیِ کاربران در فضای مجازی و بسته بودن دست قانون در رسیدگی به پروندههای فساد و فحشا و نیز تخلّف و کلاهبرداری بهویژه در شبکههای اجتماعیِ بیگانه، سودهای هنگفتی به جیب میزدند.
دسته ی ششم، عدّه ی معدودی از کارشناسانِ معتقد به مبانی دینی و انقلابی که انتقاداتی را نسبت به جزئیات طرح وارد نمودهاند و به عدم اقناع کافیِ مردم پیش از تصویب آن، ایراد گرفتهاند؛ که البته برخی از این ایرادها به دلیل عملکرد ناقص و نامناسب طراحان و تصویبکنندگان، در پاسخگویی به ابهامات و رفع نگرانیهای بحق مردم، بهجا و پذیرفته است؛ اما چنانچه سود و زیان حاصل از اجرای این طرح را در دو کفهی ترازو قرار دهیم، به تصریح کارشناسان، کفهی منافع مردم، بسیار وزینتر از کفهی ضرر و زیان ناشی از اجرای کنونی طرح خواهد بود؛ به بیان دیگر، ضرورت و فوریت ساماندهی فضای مجازی از آن چنان اهمیت شایانی برخوردار است که ایرادات این چنینی، در نظر عقل سلیم، نمیتواند مانع از تحقّق این امر مهم گردد.
https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
بیانیه جمعیت فعالانِ فرهنگ، هنر و رسانه انقلاب اسلامی در محکومیت اعدام ها در عربستان
جمعیت فعالانِ فرهنگ، هنر و رسانه انقلاب اسلامی، جنایت آل سعود در به شهادت رساندن جمعی از شیعیان و مسلمانان در این کشور را محکوم کرد.
https://eitaa.com/farhang_honar_rasaneh
«بسم الله الرحمن الرحیم
«وَ لَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ ۚ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ الْأَبْصَارُ» (ابراهیم، ۴۲)
«و خدا را از آنچه ستمکاران انجام می دهند، بی خبر مپندار؛ مسلماً [کیفر] آنان را برای روزی که چشم ها در آن خیره می شود، به تأخیر می اندازد.»
در روزهای منتهی به میلادِ منجی موعود و صلح گسترِ جهانی که با ظهورش، عدالت، برکت، صلح و آرامش را در جهان بر پا خواهد نمود، متاسفانه خبر دردناکِ اعدام بیش از ۸۰ نفر از مردم مسلمان عربستان، قلب مؤمنان و مردم آزادی خواه جهان را به درد آورد.
جمعیت فعالان فرهنگ، هنر و رسانه انقلاب اسلامی، علاوه بر محکومیت این اقدام وحشیانه، جامعه جهانی را به چند نکته مهم در این باره توجه میدهد:
اولین و مهمترین مسئله مرتبط با این واقعه دردناک، سکوت تأمل برانگیز دُوَل غربی و سازمانها و رسانههای وابسته به آنهاست که بر خلاف ادعاهای به ظاهر زیبای خود مبنی بر رعایت حقوق بشر و احترام به اندیشه و تفکر آزاد، در این اتفاق ناپاکِ ضد بشری، سکوت محض اختیار کردهاند.
اگرچه سنگینی این حرکت ضد بشری به حدی بود که سکوت رسانه های نظام امپریالیستی غرب نیز نتوانست مانع نشر آن گردد؛ ولی جهان اسلام، سکوت دولتها، سازمانها و رسانههای فریبکار غربی را چه در این حادثه و چه در حوادث و جنایات دلخراش دیگری همچون جنایات رژیم صهیونیستی و عمّال منطقه ای آنان، علیه مردم مسلمان فلسطین، یمن، بحرین، میانمار و … را فراموش نخواهد کرد.
همچنین به ما یادآوری میکند که باید با خود باوری و بیداری اسلامی، قوای سیاسی و رسانهای خویش را جمع نموده و در کنار همه رسانه ها و فعالان رسانه ای جهان اسلام، با همتی مجاهدانه و عالمانه، سپهر رسانه ای جهان را به زیر بال و پر کشیده و افکار عمومی جهانیان را به دست بگیریم تا ابرهای سیاه فریب و خدعه سردمداران رسانهای غرب را کنار زده و نور حقیقت را بر دیدهها و اندیشهها بتابانیم.
دومین مسئله مهم، تصویر دهشتناکی است که از این واقعه به نام اسلام و مسلمانی منتشر میشود. داستان غم انگیزی که همچون خروج داعش و دیگر جریانهای تکفیری، بر اساس طراحی و سناریوهای غربی و با هدف تخریب چهره نورانی اسلام صورت گرفته و امتداد آن نیز با تحرک هژمونی رسانهای کفر و الحاد علیه اسلام کامل میشود.
جمعیت فعالانِ فرهنگ، هنر و رسانه انقلاب اسلامی، بر خود لازم می داند به نمایندگی از جمع کثیرِ هنرمندان مسلمان و اهالی رسانه های انقلاب اسلامی اعلام کند اسلام دین عدالت، عقلانیت، صلح و نوع دوستی است. از این رو خشونت، توحش و اعتقادات تکفیری که در مکاتب تمام انبیاء الهی، هیچ جایی ندارد یا ریشه در کج فهمی های دینی داشته و یا برآمده از نقشه های شوم مستکبران و کافران برای تخیب چهره زیبای اسلام دارد. و همچنین اظهار می داریم که اسلام آن چیزی نیست که توسط غرب با رسانه هایش و حکومت صعودی و امثال ذلک با این دست اقداماتشان به دنیا معرفی می گردد؛ چراکه ما مسلمانان معتقدیم پیامبر ما، نبی رحمت و مهربانی است و برای احیای اخلاق و انسانیت مبعوث شده است.
بدون شک، این مسئله نیز، مسئولیت اهالی فرهنگ و رسانه جهان اسلام را دو چندان می کند تا همچنان با بهره گیری از تمام ظرفیتهای هنری و رسانه ای، چهره حقیقی اسلام را که سیمایی سراسر زیبایی و روشنی است به ملتهای جهان نشان دهند.
و اما مسئله سوم، اتمام حجتی با حاکمان مرتجعی است که غاصبانه و اغلب با حمایت بیگانگان و مستکبرین بر مسند خلافت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نشسته و تکیه دو روزه خویش بر اریکه قدرت را ابزاری برای تحمیل ستم و استبداد بر ملتهای مسلمان قرار داده اند.
ادامه👇
جامعه هنری و رسانه ای جهان اسلام، هیچ ستمی را علیه نفس مسلمان روا نمی داند و در برابر این قبیل قبیله گرایی ها و وحشی گری ها، روشنگری و اقدام عاجل رسانه ای را بر خود واجب میداند. چرا که نگاه ما به اعتراضات و در خواست های به حق مردم مسلمانی که مع الاسف هیچ سهمی نیز در تعیین سرنوشت خود ندارند، برگرفته از سنّتِ حسنهِ رسول گرامی اسلام و برخواسته از تعالیم پیامبری است که مکارم اخلاقش، در بین انبیاء اسوه بوده و نمی توان پذیرفت که پیروانِ دین این پیامبر عظیم الشأن، با موحدین و مؤمنین، این چنین برخوردی داشته باشند که در صدر اسلام نیز بی سابقه بوده است. ما بر این باوریم روزی خواهد رسید ما به پیامبر گرامی اسلام پاسخگو باشیم که با امتش چه کردیم و آن روز برای ستمگرانِ به دین خدا و پیروان آن، دیر نخواهد بود: «وَ سَیَعْلَمُ الّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مَنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ».
و اما مسئله پایانی اشاره به جهانی است که ظلم و ستم سرتاسر آن را فرا گرفته و مدعیان حقوق بشرش، سکوت کرده و با ظالمان همکاری میکنند. اعدام بیش از ۸۰ نفر انسان مسلمان در یک روز و سکوت جامعه جهانی در برخورد با این عملِ وحشیانه، گویای آن است که دنیای امروز، با تمام امکانات و رسانه ها، نه تنها به سوی فطرت خدا جویانه و کمال انسانی خویش حرکت نمی کند، بلکه مسیر اضمحلال و حرکت به سوی قعر تاریکی ها و جهالت را در پیش گرفته است.
گویا تنها راه پیش روی بشر امید فعالانه، زمینه ساز و تمدن ساز به ظهور منجی بشریت، تبلور انسان کامل و مظهر همه صفات نیک انسانی، حضرت بقیه الله الاعظم روحی لتراب مقدمه الفداست.
جمعیت فعالان فرهنگ، هنر و رسانه انقلاب اسلامی ضمن همدردی با بازماندگان تمام جنایات بشری و همه دردمندان تحت سلطه ستمگران، در این شب مبارک میلاد امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشّریف، وظیفه خود و همه هنرمندان، اهالی فرهنگ و رسانه را اقدام مؤثر برای شناخت هرچه بیشتر و بهتر آن وجود نورانی و زمینه سازی مبتنی بر تمدن نوین اسلامی برای ظهور آن حضرت میداند.
باشد که جهانیان در سایه حکومت مهدوی، عطر امنیت، عدالت، صلح، آزادی و آرامش مبتنی بر ایمان و معنویت را در سرتاسر جهان استشمام نمایند.
«وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ بِأَنَّ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ فَضْلًا كَبِيرًا» ».
https://eitaa.com/farhang_honar_rasaneh
📌دشمنی دشمن به سبک جنگ شناختی
🖋زینب نجیب
یک: جنگها همیشه به یک شیوه و سبک و سیاق باقی نمیمانند. آنها دائماً در شرف تغییرند. تغییر در شکل، استراتژی، رویکرد و هدف. این خود دلیلی کافی است برای هوشیاری در مقابل دشمن. البته هوشیاری برای کشوری همچون ایران با پیدایش انقلاب اسلامی و نظام اسلامی ضرورتیتر به نظر میرسد؛ زیرا جمهوری اسلامی نظامی است که بیشترین دشمنیها را نهفقط از خارج بلکه از نفاق داخلی نیز به خود دیده است. رهبر انقلاب میفرمایند: «آمریکا از دشمنی با اسلام دست برنمیدارد باید بیدارباشیم باید هوشیار باشیم باید آمادگیهای خودمان را حفظ کنیم نبایستی غافلگیر شویم.» (بیانات در دیدار شرکتکنندگان در اجلاس محبان اهلبیت و مسئله تکفیریها 2/9/96) این ویژگی، ریشه در ماهیت نظام اسلامی دارد، درست مانند انواع دشمنیها با بنای نظام اسلامی در مدینه توسط پیامبر اسلام (ص). ماهیتِ استکبارستیز اسلام، باور هر ملتی شود بهطورقطع رنگهای مختلفی از جنگ و دشمنیها را به خود خواهد دید چراکه استکبار هویتی جز کبر ورزیدن و جنگافروزی و اختلافافکنی ندارد، او حقیقتی جز حق ناپذیری و خیانت در حق آحاد بشر و رفتار منافقانه ندارد و اسلام نیز حقیقت و هویتی غیر از وحدت امت اسلامی برای اجرای قانون خدا در سراسر جهان تا احقاق شعار توحید دارا نیست و این مهم فقط با مبارزه با استکبار تحققپذیر است. درواقع اگر مبارزهی مستکبران باکسانی که از حق دفاع میکنند تحلیل شود؛ کامل روشن میشود که این جنگ، جنگ بین دو مدعی نیست بلکه متوجه خود آن حق و حقیقت است که دشمن از شناخت و پذیرش آن رنج میبرد. خداوند در آیه 45 سوره زمر میفرماید: «وَ إِذا ذُكِرَ اللهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَ إِذا ذُكِرَ الَّذينَ مِنْ دُونِهِ إِذا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ»(هنگامىكه خداوند به يگانگى ياد مىشود، دلهاى كسانى كه به آخرت ايمان ندارند مشمئز [و متنفّر] مىگردد؛ امّا هنگامىكه از معبودهايى غير از او ياد مىشود، آنان خوشحال مىشوند). لذا باید متوجه بود؛ جمهوری اسلامی که با برافراشتن پرچم توحید، نهتنها به پیروزی رسید، بلکه چلِه پرافتخاری را پشت سر گذاشته؛ همواره با خیز بلند ملت ایران همراه بوده است.و این همان است که دشمن برنمیتابد. چنانکه رهبر انقلاب میفرمایند: «این انقلاب یک خیز بلندی بود که ملّت ایران برداشت برای اینکه خود را از ذلّت وابستگی و ذلّت عقبماندگی نجات بدهد...درست توجّه کنید، وقتیکه یک حرکتی برای این مقصود به وجود آمده است که وابستگی را و عقبماندگی را از این ملّت بزداید -و موفّق هم شده است، پیشرفت هم کرده است- آنکسانی که عقبماندگی و وابستگی به نفع آنها بود، در مقابل این حرکت، این انقلاب و این نظام میایستند؛ این طبیعی است... آنکسانی که از عقبماندگی ملّت ایران منتفع میشدند، امروز با ما دشمناند؛ دشمن خونی، دشمن آشتیناپذیر.»(بیانات در دیدار مردم قم، 19/10/1395) بنابراین این جنگ تا نابودی کامل استکبار ادامه دارد حتی اگر هرروز رنگ و لعاب تازهای به خود بگیرد.
👇
دو: امروز ما شاهد جنگهای ترکیبی بهجای جنگهای کلاسیک هستیم. جنگ ترکیبی دارای شاخههای مختلفی ازجمله اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، دیپلماتیک، امنیتی، شناختی و رسانهای است. بدین ترتیب یکی از مهمترین مؤلفههای جنگ ترکیبی جنگ شناختی است. عرصه کارزار در این جنگ، تفکر مردم است. درواقع شناخت انسانها مورد هدف قرار میگیرد. شناخت یک فرد، ادراک، توجه و شکلگیری دانش اوست. لذا دشمن درصدد است تا هر یک از آحاد جامعه همانطور بیندیشند که او میخواهد همانطور درک کنند که او در نظر دارد و توجه آنها معطوف به مواردی باشد که مطلوب اوست. درست برعکس بحث آموزش که مدافعان آن اهل حقاند. حقپرستان همیشه زمینهساز معرفت و علم و تفکرند. آنها همیشه به انسانها یاد میدهند که فکر کنند و درست بیندیشند درحالیکه در جنگ شناختی اهل باطل درصدد هستند که به مردم القا کنند که چگونه فکر کنند، به چه چیزی فکر کنند و به چه نتیجهای برسند. به عبارتی آموزش دنبال تعلیم روشهای درست فکر کردن و فعالیتهای استدلالی است تا تفکر اصیل آزادانه شکل بگیرد اما در جنگ شناختی، دشمن به دنبال شبه تفکر بهجای تفکر است. او برای وصول به چنین آرمانی صفحهای مبهم اما آراسته، مرکب از واقعیت و واقعیت نماهای فریبنده را به سهولت در دسترس جوامع قرار میدهد تا محتوای ذهن بشر امروز را تأمین کند. امیرالمؤمنین علی علیهالسلام دراینباره میفرماید: «باطل را باکمال وضوح و صراحت در بطلان به مردم تحویل نمیدهند بلکه مقداری از حق را با باطل مخلوط مینمایند و باطل را با نمایش حق به مغز و روان انسانها وارد میکند.» در طول تاریخ دستگاههای ظالم و بهظاهر قدرتمند همچون نمرود و فرعون نیز از این شیوه برای مقابله با پیامبران الهی همچون حضرت ابراهیم و موسی استفاده میکردند آنها با سرمایهگذاری بر افکار و اندیشهها آسانتر و با شتاب بیشتر به اهداف و نتایج دست مییافتند. از دیگر نمونههای تاریخی این جنگ حوادثی است که برای پیامبر اسلام در هنگام تبلیغ واقع شد؛ ازجمله استهزا و تحقیر ایشان و بعدها تفرقهافکنی بین اطرافیان ایشان و ترویج شایعات بهجای واقعیات. مسلم است که این روش هزینههای جنگ سخت را ندارد و بیشتر در قالبهای دوستی و خیرخواهی جلوه میکند اما در حقیقت هزینههای آن بسیار خانمانسوزتر از جنگ سخت است. چراکه در جنگ سخت بدنها از بین میرود و در جنگ شناختی روحها. در چنین شرایطی دشمن برای القای محتوای موردنظر خود به دنبال باورپذیر بودن خود نیز هست. اقناعگری و همراهسازی با استفاده از ترفندهای روانشناسی از ابزار کار آنهاست. در دنیای اکنون، دشمن در این مدل از جنگ، سلاحی باقدرت رسانه دارد که با تولید انبوه اطلاعات، در هر زمان و مکان بر مخاطبان خود قادر است اثر گذارد. پرداختن به یک موضوع از جوانب مختلف و تحریف و روایت معکوس از آن با جلوههای ویژه و استفاده از هنر و...از ترفندهای او در این زمینه است؛ اما او در این راستا به دنبال سلاح قویتری است سلاحی که او در نظر دارد خود مردم هستند؛ یعنی هر انسان یک سلاح. به عبارتی به این مرحله که به تولید محتوا بپردازد تا سوخت اذهان را تأمین کند، اکتفا نخواهد کرد بلکه نحوهی نگاه، طرز فکر انسانها، نظام باورها، ارزشها، نگرشها و سبک تفکر مردم یعنی دستگاه شناخت آنها را که بسیار قدرتمند است تغییر خواهد داد. او با معماری جدید علوم شناختی، اطلاعات افراد را کنترل کرده و به طور غیر مستقیم و نامحسوس چرخه تصمیم گیری انسان را دچار مشکل می کند. بدین ترتیب می توان گفت جنگ شناختی با جنگ روانی مرز پیدا کرده و علی رغم اشتراکات، مسیرهای متفاوتی را میپیمایند.بهطور خلاصه او اراده انسانها را هدف گرفته است. درنتیجه هر انسانی که در این جنگ مغلوب او گردد، تبدیل به نیروی انسانی دشمن خواهد شد. لذا اگر در جنگ سخت افراد با شلیک دشمن از بین میروند اما در چنین جنگی فقط از لشگری به لشگر مقابل منتقل میشوند.
👇
سه: بیشک میتوان گفت؛ جنگ شناختی زمینهساز سایر جنگهاست و در طول تاریخ، سردمداران جنگ، همیشه ابتدا ذهنها را آماده کرده و سپس جنگ را آغاز میکردند و بعدازآن نیز به توجیه کار خود میپرداختند. بالطبع امروز نیز این امر پررنگتر شده است. چراکه هم نیاز است، (هرچند فرمالیته)، ذهن بینالملل را با خود همراه سازند و هم دریافتهاند که دیگر نیازی به جنگ سخت در بسیاری از موارد نیست و با جنگهای ترکیبی به آن مقاصد خواهند رسید. لذا ما نیز از همین نقطه به مقابله با آنها باید بپردازیم. برای غلبه بر دشمن در جنگ شناختی باید جهادی همهجانبه ترسیم کرد یعنی همانطور که در جنگ سخت ما مراحلی را برای غلبه بر دشمن میپیماییم در چنین کارزاری، باید چنین کنیم. دشمنشناسی، شناسایی هدف حملهی دشمن، شناسایی زمینههای فعالیت او، برآورد نیرو و تجهیزات لازم و کافی برای مقابله، هوشیاری و بصیرت در لحظهلحظه عملیات و توسل، توکل، افزایش معنویات، الگو گیری از قهرمانان و شهدای تاریخ اسلام از صدر تا به الان از ملزومات چنین جهادی است. رهبر انقلاب می فرمایند: «آن درسی که ما باید بگیریم که بهنگام عمل بکنیم، آن مبنی بر این است که دشمن را بشناسیم، سمتوسوی کار دشمن را بدانیم، آنقدر بصیرت پیدا کنیم که هر حرکتی که دشمن انجام میدهد، بفهمیم که هدفش چیست. اگر متوجّه ما و متعرض به ما است، علاج کنیم آن را، بِایستیم، مقاومت کنیم؛ این وظیفهی ما است.»(بیانات در دیدار مردم قم،19/10/1395)
چهار: در نگاه رهبری حرکت تبیین خنثیکنندهی این توطئه دشمن است یعنی یکی از حرکات راهبردی برای مقابله با دشمن جهاد تبیین است که بستر مناسبی دارد برای ارتباط با حوزه شناخت انسانها و ایجاد تحول در آن. لذا ضرورت دارد برای بهکارگیری چنین سلاحی از ابعاد مختلف برنامهریزی شود؛
1. تبیینِ تبیین: ابتدا برای مشارکت افراد جامعه در چنین جبههای، باید بهضرورت و اهمیت آن پرداخت. اما در این نقطه نماند و با سرعت و پرشتاب عمل کرده و فرصت عملیات را فدای آن عملیات نظری نکرد. چنانچه امروز برخی رسانهها بجای طراحی عملیات هنوز مشغول ادبیات تبیین هستند. متخصصان این حوزه تقسیمکار را راه علاج این فرصت سوزی دانسته و معتقدند راهکار آن قرارگاهی کردن فعالیتهای رسانهای و فرماندهی همه آنها زیر سایهی یک مرکز است.
2. تولید تئوری و پرداختن به ادبیات مناسب آن توسط مراکز آموزشی و پژوهشی برای بدل شدن به گفتمان ملی.
3. تولید محتوا و تربیت مجاهدان در مسیر روایت آنها: در این بخش باید به سه نکته توجه داشت؛
الف)تولید محتوا تنها بحثهای دفاعی در برابر شبهات و پاسخ دادن به پاتکهای دشمن نباشد بلکه بهگونهای در جهت روایت اول و حتی پیش روایت فعالیت کنند.
ب) در تولید محتوا، موازی با عملیات دفاعی،باید قالب تهاجمی به خود گرفت و بسیاری از مشکلات و معضلات و فقدانهای غرب را معرفی کرده و به شکست تمدن غرب پرداخته شود و سپس جهان غرب را موظف به پاسخگویی کرده و آنها را به چالش کشید.سپس به روایت تمدن نوین اسلام از منظررهبر معظم انقلاب پرداخت. و انقلاب اسلامی را نقطه شروع تمدن نوین اسلامی معرفی کرد.
ج) تربیت راویان، به صورت فراگیر در سراسر کشور و همزمان با تولید محتوا باشد و ذوق هنری تمامقد در خدمت این روایت به کار گرفته شود.
4. جلوگیری از غفلت و اشتباه که زمینههای موجسواری دشمن را فراهم میکند از مهمترین نکات این جنگ همهجانبه است. مطالبهی درست و به هنگام و بهدوراز تنش در سطح جامعه از سوی مردم و شفافسازی و آگاهیبخشی و اطلاعرسانی و روشنگری مسئولین میتواند قدمهای مؤثری برای رفع غفلتها و اشتباهات باشد و زمینبازی دشمن را از دسترس او خارج کرد.
5. تقویت و پیشرفت در عرصه علوم شناختی از دیگر لوازم مقابله جدی در این جنگ خواهد بود. تبیین مفهوم علوم شناختی و پرداختن به همه زوایای آن و پاسخ به ابهامات آن از منظر فقه و الهیات و فلسفه اسلامی نیز از اهم امور چنین جنگی است.
6. بی شک فضای مجازی مهم ترین و وسیع ترین جولانگاه جنگ شناختی است، لذا شناخت و پژوهش دربارهی آن و بکارگیری همه فرصتهای آن و تبدیل تهدیدهایش به فرصت می تواند قدم های جدی در این کارزار باشد. ضمن آنکه کنترل چنین فضایی در هر جامعه از حقوق کاربران آن بر عهده حکومت خواهد بود.
پایان یادداشت / زینب نجیب
https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
دوگانگیِ فاحش در صلحطلبی
🖋مریم عفتی مطلق
[1]. در کشاکش جنگ روسیه با اوکراین کشمکش عجیب و دلواپسیهای غریبی در میان مدعیان روشنفکریِ غربگرا و دایههای نامهربانِ عملگرا به راه افتاده است و چنان از جنگهای ظالمانهی روس علیه ایران روایتگری میکنند که گویی کسانی در داخل منکر تاریخ این جنگ¬ها شدهاند و به دنبال عقد اخوّت با روسها و اعتماد بیچون و چرا به آنها هستند. البته بماند که روسیه با قبلهی آنها آمریکا، دو تفاوت عمده دارد؛ اول آنکه؛ مشکل ما با آمریکا خوی استکباری و عداوت ذاتی او با فرهنگ اسلام و دوم شراکت منطقهای روس با ایران است که این خود موجبات گره خوردن برخی از منافع ملی ما در تعامل سازنده با شرکای منطقهای از جمله روسیه خواهد شد. البته جای تقدیر است که این آقایان رجوع به تاریخ و عبرت گرفتن از آن را به یاد مخاطبین خود آورده و به طور تلویحی بازگشت به اصل رعایت استقلال در همه¬ی ابعاد سیاستهای کلان کشور را اصلی مهم و راهبردی قلمداد مینمایند اما لازم و نیکوست که این مبنای مهم و اصیل را در ارتباط با غرب و آمریکای مستکبر نیز سرلوحهی تحلیلهای خود قرار دهند تا متّهم به دوگانگی، تزویر و تناقض در فعل و گفتار نگردند. زیرا نه تنها ایران، بلکه کل کشورهای استعمارزده و استثمارشدهی جهان، بزرگترین ضربهها و حملههای شیطانی را از سوی آمریکا و ایادی او در غرب و شرق و با محوریت شرورانهی او، متحمّل شدهاند.
[2]. به نظر میرسد سرسپردگی عدهای به آمریکا آنها را وادار به حمایت از متحدان او در منطقه از جمله اوکراین نموده است. دلیل این مدعا سکوت مرگبار آنها در مقابل جنایت وحشیانهی آمریکا وایادیاش در حق مردم مظلوم یمن است همانگونه که در جنایات لبنان و فلسطین و سوریه و عراق و افغانستان و... مهر باطل بر دهان داشتند. البته صلح و آرامش، دلخواه همهی بشریت است اما قدر مسلّم؛ صلحطلبیِ گزینشی، نوعی جنگطلبیست و در واقع همان پیمودن مسیر باطل در نتیجهی پشت کردن به حق است. پس طریقِ صواب این است که در کنار پرداختن به تاریخچه¬ی جنگهای ایران و روس که در صورت مطابقت درست با تاریخ در جای خود نیکو و عبرتآموز است، به علل و اسباب واقعی وقوع جنگ اخیر، توجه نموده و به روایت واقعی از مستندات صحنهی جنگ پرداخته و از دروغ و سیاستهای دوگانه پرهیز نمود تا پرده از دستهای پشت پردهی آن برداشته شود. همانگونه که در موضع رهبر معظم انقلاب، مشاهده شد؛ ایشان ضمن طرفداری از توقف جنگ در آن منطقه و توجه به شناخت ریشههای هر بحرانی، سیاست¬های آمریکا و غرب را «ریشهی ایجاد بحران در اوکراین» اعلام نموده و همهی قضاوتها و اقدامها در علاج آن را معطوف به شناخت ریشههای وقوع آن دانست. (در سخنرانی عید مبعث، 10اسفند1400). بنابراین؛ آن چه در تحلیل مواضع سیاسی خواصّ جامعه باید مورد توجه قرار گیرد این است که اولاً؛ سیاستهای نظام جمهوری اسلامی ایران برخاسته از سیاست¬های اسلام ناب و فقه شریف آن بوده و بر این اساس، همهی مواضع آن میبایست در انطباق با اصولِ مطرح شده در آن باشد. در غیر اینصورت حاکمیت اسلام زیر سؤال خواهد رفت. ثانیاً؛ سیاستهای ارزشی و فقهی نظام نیز توسط ولیفقیه، مشخص و ابلاغ میشود. در غیر این صورت حکومت اسلامی از فلسفه¬ی خود تهی شده و نمیتوان نام اسلام را بر این حکومت قرار داد.
[3]. همانگونه که برای برقراری هر تعادلی، مرکز ثقلی لازم است. برای ولایت امر و امامت امت در جمهوری اسلامی نیز، این محوریت لازم است تا اجزای جامعه را به یکدیگر پیوند داده و حفظ نماید. از این رو؛ «مرکز ثقل» حکومت و رهبری در جامعهی اسلامی «ولیفقیه» است، یعنی کسی که اسلام¬شناس، مطّلع، ورزیده، متخصّص، باتقوا، همیشه بیدار و آگاه به زمان و مقتضیات آن میباشد. زیرا؛ چنین فردی با توجه به ویژگیهایی که دارد، چنانچه به حفظ و تحکیم جایگاه او به وسیلهی اطاعت و همراهی ملت، همت گمارده شود؛ همهی جهات جامعه را به تعادل رسانده و حفظ خواهد نمود. در واقع رهبری یک مدیریت کلان ارزشی است. از جمله اینکه، اگر در مدیریتهای گوناگون کشور بر اثر«فشارها»، «مضیقهها» و «ضرورتها»، انعطافهای غیرلازم و غیرجایزی به وجود آید، رهبر انقلاب مراقبت نموده و جلوی آن را خواهد گرفت که البته به هیچ عنوان به معنای انجام مسئولیت اجرایی یا دخالت در کارها نیست، مگر جلوگیری از اتّخاذ تصمیمی که به انحراف راه انقلاب منتهی گردد. و در حقیقت در تصمیم و عمل رهبری «عقلانیت در خدمت اصول» و «واقع-بینی در خدمت آرمانگراییها» قرار دارد. (دیدار آیتالله خامنهای با دانشجویان کرمانشاه،24مهر1390).
👇👇 ادامه
[4]. چون «جمهور» ما، خواهان «اسلام» عزیز که خدای متعال به ما عطا نموده، هستند، بنابراین باید همه چیز بر مدار «جمهوری اسلامی» حفظ شده و همهی تحلیلها و قضاوتها با تکیه بر اصول صریح اسلام و فقه آن صورت پذیرد و اقتدار سیاسی نیز بر اساس اعتقادات دینی بوده و از چند صدایی و تشتّت آرا در اتّخاذ سیاستهای کلان یک کشور که از اساس، غیرعقلانی، بیمعنا و مخرّب است، احتراز نمود. بنابراین؛ «افراط» و «تفریط» در نگاه به جایگاه مدیریتیِ ولیفقیه، ذهنها را از اصول و مبانی اسلام و انقلاب دور کرده و طمعِ معاندان و بدخواهان را در تهاجم و تعرّض به تمامیت ارضی و معنوی مسلمانان و بر هم زدن وحدت میان آنان، برخواهد انگیخت.
https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645