eitaa logo
آموزش جذّاب مکالمه عربی
750 دنبال‌کننده
92 عکس
91 ویدیو
33 فایل
آموزش مکالمه عربی با شیوه انیمیشن، کلیپ، سرودو.... #مرحله_مقدماتی تلگرام: https://t.me/afsahollesan ایتا: https://eitaa.com/afsahollesan110
مشاهده در ایتا
دانلود
نام نام یا صغیري ✍️هیّا نَم یا عُصفور 🤗🛏🕊 بیا بخواب ای گنجشک ✍️هیّا نَم یا أَمّور🤗🛏😌 بیا بخواب خوشگلم ✍️أغمِض عَینَیک الحُلوین👀👁🥰 چشمان قشنگت را ببند ✍️اللَیلُ هُدوءٌ و سُکون🌚🙂🤫🤐 شب آرام و ساکته ✍️هیّا نَم یا هُمام🤗🛏💪🤓🤏 بیا بخواب کوچولو شجاع من ✍️حلِّق بِسَماءِ الأحلام ☁️ 🌌🕊👼 به آسمان رویاها پرواز کن ✍️هو هو هو یا شَطّور (زرنگ) ✍️اصعَد أَجنِحةَ الحَمام💭💭🕊😍 بر بال کبوتر بالا برو ✍️یا عُصفورَ البَساتین🐦🏡 ای گنجشک باغ ها ✍️حلَّ اللَیلُ لِلحُلوین🌌🙂🤱 شب برای (کوچولوهای)شیرین فرا رسید است ✍️في عُشِّک هَیّا و ارتاح🤗🏠🏡🛌 بیا تو لونه‌ات‌ و استراحت کن ✍️اغمِض للحُلُم العُیون👀🥱😊 چشم‌ها را برای رویاها ببند ✍️نام الحُلوُ الناعِس نام🥱😴 شیرین خواب آلوده خوابید، خوابید ✍️اذهَب اِذهَب للأَحباب🚶✌️🥰 برو برو پیش عزیزان ✍️أبلِغهُم منه سلام🙋‍♀️✋ سلام او را برسان ✍️یا قمرايَ یا جمیلة🌜🌙😘 ای ماه من ای زیبای من ✍️هدِّي أَنوارَک لَیلة☀️💡🌌 🤏🤏 روشنایی را در شب کم کن ✍️حبیبي بسَریرِه نام🛌🥱 که عزیزم در تختخوابش خوابیده ✍️رموشُه بالنّوم کَحيلة😍😃 مژه هایش در خواب سرمه کشیده شده است ✍️هو هو یا نَجمات/ (ستاره ها)🌟⭐️ ✍️التَحِفي بِظِلِّ الغَیمات🌥🌩🎉🎈🎗🎂🎆😍 در سایه ابرها جشن بگیرید ✍️قولي بأُذُن العصفورة👂👂🦜🦜 به گوش گنجشک‌ها بگید ✍️کي لا تَسمَعَکَ النَسَمات😀 تا نسیم صدایت را نشنود
في هذه الحلقة نستمع الی حوار هاتفي بين محمد وموظف في أحد مکاتب سيارات الاجرة ثم بينه وبين سائق سيارة يستقلّها متوجهاً الی شرکة کان محمد علی موعد مع مديرها لکن بداية نستمع وکالعادة الی معاني المفردات التي ستستخدم في الحوار: ✍️أسعدتَ اوقاتاً: وقت بخیر ✍️أنا أريد: من میخواهم ✍️أنت تذهب: تو میروی ✍️شارع: خیابان ✍️شارع فردوسي: خیابان فردوسی ✍️عشرة: ده ✍️التکسي يأتي: تاکسی می آید ✍️جداً: خیلی ✍️خمسةٌ وعشرون: بیست و پنج ✍️أنا مستعجل: من عجله دارم ✍️الوقتُ متاخرٌ: دیر شده ✍️بسرعة: زود ✍️قريب: نزدیک ✍️في أمان الله: خدا حافظ ✍️في حفظ الله: خدا نگهدار ✍️لماذا توقّفت: چرا ایستادی؟ ✍️حدث شيء؟: چیزی شده است؟ ✍️لماذا: برای چه ✍️سيارة: ماشین ✍️مثقوب: پنچر ✍️اطار العجلة: لاستیک ماشین ✍️أنا أبدل: من عوض میکنم ✍️ليس لديَّ: من ندارم ✍️آخر: دیگر ✍️مع: با ✍️لک: برایت ✍️انا آخذ: من میگیرم ✍️عذراً: ببخشید ✍️ما حدث: آنچه پیش آمد ✍️ثقب: پنچر شده ✍️أنا بنفسي: من خودم ✍️أنا تأخّرت: من دیر کردم ✍️عفواً: خواهش میکنم
✅والان نستمع الی الحوار بين محمد وموظف مکتب سيارات الاجرة. ✍️محمد: الو، سلام. وقت بخير. من يک تاکسی می ‌خواهم. 📝محمد: الو، مرحباً. أُسعدت أوقاتاً. أنا أريد سيارةَ أجرة. ✍️کارمند: سلام. کجا می روی؟ 📝الموظف: مرحباً. أين تذهب؟ ✍️محمد: خيابان فردوسی. 📝محمد: شارعُ فردوسي. ✍️کارمند: تو از مشترکين ما هستی؟ 📝الموظف: أنت من مشترکينا؟ ✍️محمد: بله. من مشترک شماره ۲٥ هستم. 📝محمد: نعم. أنا المشترک رقم خمسة و عشرین. ✍️کارمند: ده دقيقه بعد تاکسی می ‌آيد. 📝الموظف: بعد عشرِ دقائق يأتي التکسي. ✍️محمد: أمّا من خيلى عجله دارم. دير شده. 📝محمد: لکنّي مستعجل جداً. الوقت متأخر. ✍️کارمند: تاکسی زود می ‌آيد. خيابان فردوسی نزديک است. 📝الموظف: التکسي يأتي بسرعة. شارع فردوسي قريب. ✍️محمد: خوب است. خداحافظ. 📝محمد: حسناً. في امان الله. ✍️کارمند: خدا نگهدار. 📝الموظف: في حفظ الله. ✅والآن ننتقل الی الحوار بين محد وسائق التکسي. ✍️محمد: چرا ايستادی؟ چيزی شده است؟ 📝محمد: لماذا توقـَّفت؟ حدث شيء؟ ✍️راننده: فکر می کنم لاستيک ماشين پنجر است. 📝السائق: أظنّ أن اِطار السيارة مثقوب. ✍️محمد: پنچر؟ اما من خيلی عجله دارم. 📝محمد: ماذا؟ مثقوب؟ لكنّي مستعجل جداً. ✍️راننده: بله. لاستيک پنچر است. الان آن را عوض می کنم. 📝السائق: نعم. الإطار مثقوب الآن أبدّله. ✍️محمد: اما من وقت ندارم. با يک تاکسى ديگر مى روم. 📝محمد: لكنّي ليس لديّ وقت. أذهب مع تکسي آخر. ✍️راننده: من برايت يک تاکسى مى ‌گيرم. ببخشيد برای آنچه که پيش آمد. 📝السائق: أنا أستأجرُ لک تکسي. عذراً لما حدث. ✍️محمد: نه. نه. خواهش می ‌کنم. من دير کردم. 📝محمد: لا، لا. عفواً. أنا تأخرتُ.
اجزاء جمله جملات فعلیه و اسمیه 🆔 @afsahollesan https://eitaa.com/afsahollesan110
الفَواكه🍅🍐🌰🥕🍌🍊🍎🍆🥑🥝🍋 میوه ها 🟢🔴في كُلّ فُصولٍ نَزدان🌸🍉🍂🗻 در همه فصل ها تزیین میکنیم 🟢🔴نعطي الصحّة للإنسان🧕👱‍♂️💪😊 سلامتی را به انسان می‌دیم 🟢🔴نحنُ نحن الفَواكه فاكهةٌ من كلّ الألوان 🍐🥝🍋🍑🍊🥒🍏🍎🍆🌈🏳️‍🌈 ما میوه‌ها هستیم، میوه از هر رنگی 🟢🔴في كلّ فُصولٍ نَزدان 🟢🔴نعطي الصحّة للإنسان 🟢🔴نحن نحن الفَواكه فاكهةٌ من كل الألوان ف ف فواكه 🟢🔴انا كَرزة حُلوة كالسُّكّر🍒🍒🍧😋 من گیلاسم، مثل شکر شیرینم 🟢🔴كالشهدِ لذيذة بل أكثر🍯🍯😋😍 مانند شهد لذیذم بلکه بیشتر 🟢🔴ما أشهاني و ما أحلاني😋😋👌👌 چقدر خوشمزه و چقدر شیرینم 🟢🔴و يُزيّنني لوني الأحمر🔴🍒☺️ و رنگ قرمزم مرا زینت می‌ده 🟢🔴أنا كرزة حلوة كالسكر 🟢🔴كالشهد لذيذه بل اكثر 🟢🔴و يُزيّنني لوني الأحمر ف ف فواكه 🟢🔴أنا كلّي دواء لو تذكر🤗💊💊 اگه بدونی (به ياد بياری) من کلا دارو هستم 🟢🔴أنا اسمي التفّاحُ الأخضر🍏🍏 اسمم سیب سبزه 🟢🔴و فوائدي للجسم كثيرة👅👂🧠👄🦷👁 💪🏻 و فوایدم برای بدن بسیاره 🟢🔴أمنحك الصّحّة كَي تَكبُر✌️☺️🏋️‍♂️ به تو سلامتی می دم تا بزرگ شی ف ف فواكه 🟢🔴أنا تمرٌ أنا تمرُ النخلة ✋🌴🏝 من خرمام، من خرمای یک نخلم 🟢🔴اسأل عنّي أنا الأحلى😋😋 از من بپرس که من شیرین ترینم 🟢🔴من هذه الصحراء أتيت👈🏜🏜 از این بیابان اومدم 🟢🔴 و غِذائي الأكمل و الأغلى🌴✌️👌 و غذای من کامل ترین و گرانبها ترینه 🟢🔴ف ف فواكه 🟢🔴في كلّ فُصولٍ نزدان 🟢🔴نعطي الصحّة للإنسان 🟢🔴نحن نحن الفواكه فاكهة من كل الألوان 🟢🔴أنا اسمي اسمي الأناناس🤚🍍🍍 اسم من آناناسه 🟢🔴يهواني يَعشقُني الناس❤️😍 مردم مرا دوست دارند و عاشقم هستند 🟢🔴و عصيري مُنعش منعش🍍🥤🥰 و آبمیوه ام با طراوته، روح بخشه 🟢🔴يُعطيكم أجمل احساس🤩🤩 به شما زیباترین احساس را میده ف ف فواكه 🟢🔴أنا بِطّيخٌ ما أشهاني✋🍉🍉😋😋 من هندوانه‌ام، چقدر خوشمزه‌ام 🟢🔴صيفيّ تسطع ألواني🌟✨🌟✨ یک میوه تابستانی که رنگهایم میدرخشه 🟢🔴قطّعني أزداد جَمالاً🍉☺️ اگه مرا ببری زیباتر میشم 🟢🔴قمراً كنت و صِرت هلالاً🌑🌙 ماه بودم و الان هلال شدم ف ف فواكه 🟢🔴أنا أشهى أنا اسمي التّين✋🧅😜😋 من خوشمزه ترینم، اسمم انجیره 🟢🔴أمنحُك القوّة في الحين💪💪😉 همین الان به تو نیرو می‌دم 🟢🔴هيّا هيّا للحيويّة🏃‍♂️🏃‍♀️🏃😀 بشتابید به سوی نشاط و سرزندگی 🟢🔴سرّ الأبطال الفيتامين🏆🥇 رمز و راز ویتامین‌های قهرمان ف ف فواكه 🟢🔴في كلّ فصول نزدان 🟢🔴نُعطي الصحّة للإنسان 🟢🔴نحن نحن الفواكه، فاكهة من كلّ الألوان 🟢🔴في كلّ فصول نزدان 🟢🔴نُعطي الصحّة للإنسان 🟢🔴نحن نحن الفواكه، فاكهة من كلّ الألوان
الفواكه
تعلّم الفارسية ۲۹ - عيد النوروز السلام عليکم ورحمة الله وبرکاته. نرحـّب بکم أجمل ترحيب في حلقة أخری من برنامجکم "تعلّم الفارسية" الحوار في هذه الحلقة يدور بين الزميلين محمد وحميد حول عيد نوروز وهو أحد الاعياد القومية الايرانية. بداية نستمع الی معاني مفردات الحوار، فکونوا معنا. ✍️کنـّاس: رفتگر ✍️شارع: خیابان ✍️شوارع: خیابانها ✍️أکثر: بیشتر ✍️هم ينظّفون: آنها تمییز میکنند ✍️هذه الايام: این روزها ✍️الکل: همه ✍️الناس: مردم ✍️سجّاد: فرش ✍️هم يغسلون: آنها می شویند ✍️لأنّ: چون ✍️أسبوع: هفته ✍️بعد ثلاثة أسابيع: بعد سه هفته ✍️السنة الجديدة: سال جدید ✍️يبدأ: شروع میشود ✍️أنفسهم: خودشان ✍️هم يهيئون: آنها آماده میکنند ✍️کيف: چطور ✍️کل مکان: هر جا ✍️قبلَ: قبل از ✍️أيّ يوم: چه روزی است ✍️أيام: روزها ✍️أول: اولین ✍️نحن نقول: ما میگوییم ✍️عيد: جشن ✍️قومي: ملی ✍️جديد: نو ✍️ملابسُ جديدة: لباس ها نو ✍️هم يشترون: آنها میخرند ✍️حلوی: شیرینی ✍️صحيح: درست است ✍️هم يصنعون: آنها درست میکنند ✍️السوق: بازار ✍️جدّاَ: خیلی ✍️مزدحم: شلوغ ✍️أيضاً: همچنین ✍️هُم: آنها ✍️ضيافة: مهمانی ✍️هم يذهبون: آنها میروند ✍️بيت: خانه ✍️الجدّ: پدر بزرگ ✍️الجدّة: مادر بزرگ ✍️الأب: پدر ✍️الأم: مادر ✍️الأقارب: فامیل ها ✍️صديق: دوست ✍️أصدقاء: دوستان ✍️برأيي: به نظرم
الآن نستمع الی الحوار: ✍️محمد: به نظرم اين روزها رفتگرها خيابانها را بيشتر تميز می کنند. چرا مردم فرش می شويند؟ 📝محمد: برأيي ينظّف الکناسون الشوارع أکثر هذه الايام. لماذا يغسل الناس السجّاد؟ ✍️حميد: سال جديد به زودی شروع می شود ومردم خودشان را برای استقبال از آن آماده می کنند. 📝حميد: ستبدأ السنة الجديدة، والناس يهيئون أنفسهم لاستقبالها. ✍️محمد: مردم چطور خودشان را آماده می کنند؟ 📝محمد: کيف يهيئ الناس أنفسهم؟ ✍️حميد: ايرانيها خانه‌ها وخيابانها را قبل از نوروز تميز می کنند. آنها همه جا را می ‌شويند. 📝حميد: الايرانيون ينظّفون البيوت والشوارع قبل "نوروز". هم يغسلون کلّ مکان. *** ✍️محمد: "نوروز" در ايران چه روزی است؟ 📝محمد: يوم نوروز أيّ يوم في ايران؟ ✍️حميد: ما به اولين روزهای سال "نوروز" می گوييم. نوروز يک جشن ملّی برای ايرانيهاست. 📝حميد: نحن نسمّي اوّل أيّام السنة "نوروز". نوروز عيد قومي للايرانيين. ✍️محمد: ايرانيها برای نوروز ديگر چه کار می کنند؟ 📝محمد: الايرانيون ماذا يفعلون أيضاً لـ"نوروز"؟ ✍️حميد: آنها لباسهای نو می خرند. شيرينی درست می کنند يا می خرند. 📝حميد: هم يشترون ملابسَ جديدة. يصنعون الحلويات او يشترون. ✍️محمد: درست است. بازار هم اين هفته شلوغ است. 📝محمد: صحيح. السوق أيضاً مزدحمة هذا الاسبوع. ✍️حميد: ايرانی‌‌ها در عيد "نوروز" به مهمانی می ‌روند. به خانه پدر بزرگ ومادر بزرگ، پدر ومادر، فاميلها ودوستان می روند. 📝حميد: الايرانيون يذهبون للضيافة في عيد "نوروز". يذهبون الی بيت الجد والجدة والوالدين والأقارب والاصدقاء.
✅✅أغنية الفواکه✅✅ ✍️کل فصل له فواکه 📝هر فصلی میوه هایی دارد ✍️کل بلد له فواکه 📝هر سرزمینی میوه هایی دارد ✍️تختلف لونا و طعما 📝که از نظر رنگ و مزه متفاوت هستند ✍️ما لفوائدها مشابه 📝برای فایده های آنها مشابهی نیست ✍️في الربیع کرز، فراولة و درّاق ولا أحلی 📝در بهار گیلاس، توت فرنگی، هلو و هیچ چیز شیرین تر از اینها نیست ✍️و في الصیف مشمش و خوخ و شمّام و بطّیخ 📝و در فصل تابستان زردآلود، شلیل، خربزه و هندوانه ✍️لبلاد الثلج أنواع شتّی من التوت 📝سرزمین های برفی انواع مختلف توت دارند ✍️ولبلاد الحرّ موز، آناناس و جوز الهند 📝و سرزمین های گرم: موز، آناناس و نارگیل دارند ✍️في الخریف عنب و تین و تفّاح و إجاص 📝و در پاییز انگور و انجیر و سیب و گلابی هست ✍️في الشتاء حمضیات منها: يوسفي و برتقال 📝و در زمستان مرکبات عبارتند از: نارنگی و پرتقال ✍️أما الجوز و اللوز وباقي المکسّرات 📝اما گردو و بادام و بقیه آجیل ها ✍️فستق، بندق، جوز، لوز 📝بادام زمینی، فندق، گردو و بادام ✍️فهي من الفواکه کالتمر صدیقي في الرحلات 📝اینها از میوه ها هستند مانند خرما که دوستم در سفرها هست ✍️جوز، لوز، فستق، بندق، تمر و تین 📝گردو، بادام، بادام زمینی، فندق، خرما و انجیر ✍️کرز، خوخ، توت، موز، عنب، تفاح 📝گیلاس، هلو، توت، موز، انگور و سیب ✍️یوسفی، برتقال، فراولة، إجاص 📝نارنگی، پرتقال، توت فرنگی، گلابی ✍️جوز الهند، آناناس، شمّام، بطّیخ 📝نارگیل، آناناس، خربزه و هندوانه
جوز لوز فستق بندق تمر تین
كرز خوخ توت موز عنب تفاح
يوسفي برتقال فراولة إجاص
جوز الهند أناناس شمام بطيخ
تعلّم الفارسية ۳۰ - حوار مع صديقه المصارع نستمع في هذه الحلقة الی حوار عبر الهاتف بين أحمد وصديقه علي، حول الحديقة العامة، مع حديث مختصر في البداية عن صديق آخر لعلي، وهو مُصارع. ولکن، وکما جرت العادة، نستمع أولاً الی معاني المفردات: ✍️ليلة امس: دیشب ✍️اتّصلتُ هاتفياً: تلفن کردم ✍️أنت لم تکن: تو نبودی ✍️أينَ: کجا؟ ✍️ذهبتُ: رفتم ✍️الی بيت صديقي: به خانه دوستم ✍️أنت تعرفه: تو می شناسی اش ✍️أنا لا أعرفه: من نمی شناسمش ✍️مصارع: کشتی گیر ✍️بعدَ غد: پس فردا ✍️هو يذهب: او می رود ✍️توديع: خداحافظی ✍️أنت تذهب: تو می روی ✍️العشاء: شام ✍️نعم: آره ✍️أبي وأمي: پدر و مادرم ✍️الحديقة العامة: پارک شهر ✍️الحديقة: پارک ✍️ذهبنا: رفتیم ✍️لا بأس: بد نبود ✍️هو جاء: او آمد ✍️هو جاء ب: او آورد ✍️فاکهة: میوه ✍️مزدحم: شلوغ ✍️کالعادة: مثل همیشه ✍️الصيف: تابستان ✍️فرصة مناسبة: فرصت خوبی هست ✍️الذهاب: رفتن ✍️هل: آیا؟
إذنْ نستمع الی الحوار: ✍️احمد: على! ديشب به شما تلفن کردم. خانه نبودى. کجا بودى؟ 📝احمد: علي! إتّصلتُ بک ليلة أمس. لم تکن في البيت. أين کنتَ؟ ✍️علی: ديشب به خانه دوستم مهدی رفتم. تو مهدی را می شناسی؟ 📝علي: ليلة أمس ذهبتُ الی بيت صديقي مهدي. أنت تعرف مهدي؟ ✍️احمد: نه. نمى شناسمش. 📝احمد: لا. لا أعرفه. ✍️علی: مهدی کـُشتى گير است. پس فردا برای مُسابقه به ترکيه خواهد رفت. 📝علي: مهدي مصارع. سيذهب بعد غد إلی ترکيا للمسابقة. ✍️احمد: پس برای خداحافظی به خانه مهدی رفتی؟ 📝احمد: إذنْ ذهبتَ إلی بيت مهدى للتوديع؟ ✍️على: آری. برای خداحافظی رفتم. تو ديشب کجا بودی؟ 📝علي: نعم ذهبتُ للتوديع. أنتََ أين کنتَ ليلة أمس؟ ✍️احمد: خانه بودم وبعد از شام با پدر ومادرم به پارک شهر رفتيم. 📝احمد: کنتُ في البيت وبعد العشاء ذهبت إلی الحديقة العامة مع أبي وأمي. *** ✍️علی: آيا به شما خوش گذشت؟ 📝علي: هل استمتعتم؟ ✍️احمد: بلی. بد نبود. مادرم چای وميوه آورده بود. 📝احمد: نعم. لا بأس. کانتْ جاءت أمي بالشاي والفاکهة. ✍️علی: آيا پارک شهر شلوغ بود؟ 📝علي: هل کانت الحديقة العامة مزدحمة؟ ✍️احمد: آری. مثل هميشه پارک شلوغ بود. 📝احمد: نعم. کالعادة. کانت الحديقة العامة مزدحمة. ✍️علی: شبهای ِ تابستان فرصت ِ خوبى براى ِ رفتن به پارک است. 📝علي: ليالي الصيف فرصة مناسبة للذهاب الی الحديقة.
حیوانات المزرعة ✍️فِي مَزْرَعَةِ عَمَّي أَبِي صَلَاح 📝در مزرعه عمویم ابو صلاح ✍️دَجاجٌ مع دیک صَیّاح 📝 مرغ با خروس با صدای فراوان ✍️نَزورُه في یومِ العُطلة 📝در روز تعطیل از آن بازدید میکنیم ✍️فَیَستَقبِلُنا کَلبُه بالنُّباح 📝سگش با پارس کردن از ما استقبال میکنه ✍️فِي مَزْرَعَةِ عَمَّي أَبِي صَلَاح ✍️نَتَذَوَّقُ عنده لَبَناً طازَج 📝پیشش شیری تازه می چشیم. ✍️من بَقرٍ یَرعی العُشبَ المائج 📝 از گاوهایی که علف های تازه را چرا میکنند ✍️و خِرفانُه بیضاءٌ کالثّلج 📝و گوسفنداش مانند برف سفیدن ✍️تَلعَبُ تَقفِزُ فَرحی فوق المرج 📝با شادی بازی میکنند، روی علفزار بالا پایین میپرند ✍️نُحِبُّ أَنْ نُطْعِمَ المَاعِز 📝دوست داریم که به بز غذا بدهیم ✍️بقایا الخَسِّ خلفَ الحاجز 📝باقی ماننده کاهو را، پشت نرده ها ✍️أمَّا الحِمَارُ الحُلو صَبرِي 📝 امّا صبری، الاغ زیبا ✍️حَزِينٌ دوماً لِمَ؟ لا ندري 📝همیشه غمگینه چرا؟ نمیدانیم ✍️فِي مَزْرَعَةِ عَمَّي أَبِي صَلَاح 📝در مزرعه عمویم ابو صلاح ✍️دَجاجٌ مع دیک صَیّاح 📝مرغ با خروس با صدای فراوان ✍️نَزورُه في یومِ العُطلة 📝در روز تعطیل از آن بازدید میکنیم ✍️فَیَستَقبِلُنا کَلبُه بالنُّباح 📝سگش با پارس کردن از ما استقبال میکنه ✍️فِي مَزْرَعَةِ عَمَّي أَبِي صَلَاح ✍️أمّا شهبا الفرسُ الأصیلة 📝اما شهبا مادیان اصیل ✍️ما أحلی مِشیَتَها النبیلة 📝قدم زدنش چقدر زیباست ✍️أمّا کرکر هرٌ مُشاکِس 📝اما کرکر یک گربه ستیزه جویی هست ✍️صیّاد مَاهِرٌ دُون مُنَافِس 📝یک شکارچی ماهر بدون رقیبه ✍️فِي مَزْرَعَةِ عَمَّي أَبِي صَلَاح 📝 در مزرعه عمویم ابو صلاح ✍️دَجاجٌ مع دیک صَیّاح 📝مرغ با خروس با صدای فراوان ✍️نَزورُه في یومِ العُطلة 📝در روز تعطیل از آن بازدید میکنیم ✍️فَیَستَقبِلُنا کَلبُه بالنُّباح 📝سگش با پارس کردن از ما استقبال میکنه ✍️فِي مَزْرَعَةِ عَمَّي أَبِي صَلَاح
پذیرش دانشجو در رشته علوم قرآنی به زبان انگلیسی در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه ادیان و مذاهب اطلاعات بیشتر: https://quran.urd.ac.ir/ar/cont/374/