#تلنگــرانـــہ
آیٺ اللہ جـاودان مےفرمـودند✨:
°• اگہ ڪسےدرجنگ
#شهـیدبشہ یڪبارشهـیدشدہ
اماڪسے اگہ
باهواےِ نفـس خودش بجنگہ
#هرروزشهـیدمیشہ •°♥️
🌸 @afsaranjangnarm_313 🌸
🖋 | | #تَلَنْگُرےٖ →
✿...دخترخانمجوان/آقاپسرجوان↓
بیا اگر گناهـ میڪنیم😑↶
نگوییم جوانے ڪردیم...
↺بہ#جوانے |♡علےاڪبر(ع)♡|
↫ برمیخورد↬😔🦋
#حواسمونباشہ🌱°•`
🐚@afsaranjangnarm_313🐚
#ثواب_یهویی
۵ تا صلوات به نیت حضرت علی اکبر علیه السلام برای خوشبختی و عاقبت ب شهادت جوونای کانال🤩🤩🤩🤩
"البته اونایی ک دوس دارن شهید شن😉"
🌺@afsaranjangnarm_313🌺
#علی_اکبر
❤️🧡❤️🧡❤️
با آمدنت قاعده #عشق بهم خورد...
لیلای تو مجنون شد و مجنون تو لیلا
🧡❤️🧡❤️🧡
@afsaranjangnarm_313
#پارت_23
#واقعیت_درمانی✨
**
امروز روز عقد کمیل و زینبه قرار شد برای عقدشون بریم حرم... حاضر شدم رفتم پیش کمیل با دیدنش چشمام برق زد واقعا خوشگل شده بود...😍 تو دلم کلی قربون صدقه ش شدم برگشت سمتم
+چطورم
-قابل تحمل تر شدی
شکلکی برام دراورد و برگشت رفتم جلوش واستادم و شروع کردم به مرتب کردن موهاش از بچگی عاشق این کار بودم بابا صدامون کرد رفتیم پایین مامان شروع کرد به تعریف از کمیل
-من اینجا شلغمم😑
بابا به طرفداری از من اومد بغلم کرد و گفت
+قربونت بشم فرشته ی من تو که ماهی
پشت چشم برای کمیل نازک کردم و دست بابارو بوسیدم...
سوار ماشین شدیم 2 ساعت با کل کل کردنای من و کمیل و خنده های بابا و چشم غره های مامان گذشت. کمیل جای گل فروشی نگه داشت باهم رفتیم پایین یه دسته گل رز سفید سوارش دادیم من رفتم تو ماشین و کیل واستاد تا دسته گل و بگیره وقتی اومد یه شاخه گل مریم داد به مامان و یه شاخه م به من از اینکه علایقم و می دونست خیلی حس خوبی داشتم....
کمیل برادرم.... خواهرم و حتی بهترین دوستم بود و به شدت بهش وابسته بودم رسیدیم حرم و دیرتر از بقیه ی فامیل رسیدیم سلام کردیم و وارد حرم شدیم...
علی نگام نمی کرد و این خوشحالیم و چند برابر می کرد نشستیم و منتظر زینب و خانواده ش موندیم...
داشتم با دختر خاله هام صحبت می کردم که با بلند شدن بقیه فهمیدم اومدن به نشونه ی احترام بلند شدم و سرم و انداختم پایین و سلام کردم عاقد اومد... چادر رنگیامون و سرمون کردیم و کمیل و زینب کنار هم نشستن😍
نگاهم افتاد به محمد... واستا ببینم اون دختره کیه کناااااارش😳 دختر با شوق و ذوق با محمد حرف می زد و محمد سرش و انداخته بود پایین و گه گداری سر تکون میداد با شروع خطبه عقد محمد عذر خواهی کرد و از کنارش بلند شد😂
حس شیشمم بهم رسوند که این دختره به محمد اقای ما یه حسایی داره و حس حسادتی که به شدت فعال شده بود😅
عمه م داشت قند میسابید و من و اون دختره م پارچه رو گرفته بودیم بالا سرشون یکم رو قیافه ش دقیق شدم ابروهاش و برداشته بود یه کوچولو تپل بود قدش هم یه هوا از من کوتاه تر بود...
#ادامه_دارد
✍به قلم:
ث.نیکوتدبیر
💫 @afsaranjangnarm_313 💫
#پارت_24
#واقعیت_درمانی✨
سرش و بلند کرد و بهم نگاه انداخت من سریع حواسم و پرت کردم ولی فکر کنم بیشتر ضایع شدم🤦🏼♀
عاقد:
ایا بنده وکیلم؟
+عروس رفته گل بچینه😑
- برای بار دوم می پرسم ایا بنده وکیلم؟
+عروس رفته گلاب بیاره🤕
-برای بار سوم می پرسم ایا بنده وکیلم
زینب با صدایی که از استرس میلریزد گفت با اجازه ی امام زمان...پدرم مادرم بزرگ ترا بله😌
همه دست زدن و بعدم از کمیل پرسید کمیلم بله رو گفت و...
حلقه هارو تو دست هم کردن و کمیل دست زینب و بوسید😄
عموی زینب که حالا فهمیدم بابای اون دختره ست اومد و دست کمیل و زینب و تو دست هم گذاشت نفهمیدم کی گریه م گرفت برای تبریک رفتم جلو کمیل تا اشکامو دید سریع سرم گرفت تو بغلش و گفت نبینم اشکاتوووو نگران گریه نکن نوبت توعم میشه نمی ترشی😂
-کمیل حیف نمیخوام از الان جلو خانومت خرابت کنمممم😡
زینب و بغل کردم ک بهش تبریک گفتم بعد تبریکاو عکسایی که گرفتیم رفتیم برای شام
بابای زینب همه رو دعوت کرده بود رستوران کمیل و زینب با ماشین ما رفتن زودتر ماعم باید خودمون و تو ماشین یکی تلپ می کردیم مامان رفت ماشی خاله باباعم ماشین عمو من این وسط مث بچه یتیما دنبال ماشین خالی می گشتم🤕
باصدای بوق سرم و بلند کردم دیدم حاج خانومه
+دخترم بیا توماشین ما خالیه
-مزاحتمون نمیشم
+بیا عزیزم تعارف نکن
محمد عقب نشسته بود می خواست بلند شه بره جلو که ماشین پشت سری شروع کرد به بوق زدن و حاج اقا گفت سریع سوار شم و راه افتاد....
حاج خانوم برگشت عقب و با دیدن قیافه ی من و محمد پقی زد زیر خنده😂
#ادامه_دارد
✍به قلم:
ث.نیکوتدبیر
💫 @afsaranjangnarm_313 💫
🦋💚بسماللهالرحمنالرحیم💚🦋
🕊اِلـهی عَظُمَ الْبَلاءُ،وَبَرِحَ الْخَفاءُ،وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ،وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ،وَمُنِعَتِ السَّماءُواَنْتَ الْمُسْتَعانُ،وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى،وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِوالرَّخاءِ؛اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد ،اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْناطاعَتَهُمْ ،وَعَرَّفْتَنابِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم،فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاًعاجِلاً قَريباًكَلَمْحِ الْبَصَرِاَوْهُوَاَقْرَبُ؛يامُحَمَّدُياعَلِيُّ ياعَلِيُّ يامُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُماكافِيانِ،وَانْصُراني فَاِنَّكُماناصِرانِ؛
يامَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ،اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني،السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ،الْعَجَل،يااَرْحَمَ الرّاحِمينَ،بِحَقِّ مُحَمَّدوَآلِهِ الطّاهِرين🕊
•°•🌸✨اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج✨🌸•°•
🌺 @afsaranjangnarm_313 🌺
برای سلامتی و ظهور امام زمان (عج) دعا کنیم...
#شبتون_شهدایی ❤️
#وضو_یادتون_نره 😉
#یکم_سیاست
#سیاست_آمریکایی
پرستار های آمریکایی که
در دنیای واقعی کیسه زباله می پوشن!
در فیلم های هالیوودی عجب لباس های خفنی دارن!!!
پ.ن: #گول_نخوریم
😳@afsaranjangnarm_313😳
#رهبران
❄️☀️❄️☀️❄️☀️
هدف از عملیات روانی دشمن،تضعیف روحیه ملت ایران و نشانه ای از استیصال دولتمردان آمریکایی است.
☀️❄️☀️❄️☀️❄️
@afsaranjangnarm_313
🌹اهدای انگشتر شهید سپهبد سلیمانی از طرف خانواده ایشان به جوانی که در برنامه عصرجدید چهره حاج قاسم را نقاشی کرده بود
😍 @afsaranjangnarm_313 😍
#شهدای_سپهبد
شهید سپهبد ولی الله قرنی۱۳۵۸
شهید سپهبد صیاد شیرازی۱۳۷۸
شهید سپهبد قاسم سلیمانی۱۳۹۸
🖤 @afsaranjangnarm_313 🖤
#تلنگر🔨
🔹برادر حزب اللهی،یک لحظه لطفا 🔹
صفحه ات را كه باز ميكنم،😳
انگار آلبوم شخصی ات را باز کرده باشم 📖 پر است از پست هایـی با عکس های جورواجور 😶
از گلزار شهـ🌷ـدا گرفته تا هیئت های شب جمعه ای که رفته ای با چفیه و انگشتـ💍ـر عقیق و ریش و گاهاً ته ریش دلبری هایـی به سبک حـــزب الـــلــــهــــی
و بماند عرق شرمـ😓ــی که از مشاهده کامنت های دختران در زیر پستت میریزم و اینکه تو چه ذوقی میکنی☺️و با چه اشتیاقی😍 جوابشان را میدهی و سر بحث را باز میکنی در میان پست های پر رنگ و لعاب بسیجـی گونه ات🙎♂ ناگهان عکسی از یک شهیـ🖼ـد به چشم می آید پهلوان شهیدی به اسم ابراهیم هادی زیر عکس، هشتگِ رفیق شهید من جلوه ديگری به پستت بخشيده ميروم در فكر باخود مرور ميكنم🤔
ابراهیم هادی همان شهيدي نبود كه از وقتي فهميد چند دخترِ جوان شيفتهی تيپ و هيكلش شده اند،😍 درست از فردای همان روز با سر و وضع ژوليده ميرفت باشگــ💪ـاه، لباس هايش را بجای ساك در كيسه پلاستيكي 🛍ميگذاشت مبادا حتـی ناخواسته دلِ دختري را بلرزاند ؟ 🙅🏻♂
جايـی خواندم؛ عاشق اگر رنگی از معشوق نگیرد در عشق خود صادق نیست
میدانـی برادر‼️
شمایی که شہدا را الگوی خود میدانـی شمایـی که عاشق شهادتــی شمایی که هشتگ حزب اللهـی از پست هایت نمی افتد ❕
کاش در حـــــــزبِ هـــــــــوای نـــــــــــفـــــــــســــــــــت نباشی تفکر حزب اللهی بسیجی نهی از منکر☝️
#اللهم_ارزقنا_توفيق_الشهادة_فےسبيلك🥀
🌸 @afsaramjangnarm_313 🌸
هرچقدرهمکهخوبشدیدو
کارهاینیکانجامدادید....
بازبهخدابگویید:
خدایا...
آیابندهای بدتـرازمنهمداری؟! :)
#مرحومآیتاللهمجتهدي🍃
🌱 @afsaranjangnarm_313 🌱
❌ لطفا تا آخر بخوانید
آخه این چه اوضاعیه همش میگن تو خونه بشین😒
تلویزیون رو روشن میکنم میگه کرونا😕
رادیو گوش میدم میگه کرونا😐
حوصلم سر میره زنگ میزنم رفیقم میگه از کرونا چه خبر☹️
اخبار کلا شده کرونا😩
میرم فضای مجازی همش شده #هشتک کرونا😏
دیگه چشام به دستامم اعتماد ندارن😢
جرات نمیکنم به چیزی دست بزنم از ترس کرونا🙁
میرم خیابون همه جا بوی وایتکس میده😩
میام خونه از ترس لباسامم بیرون میزارم😖
سیزده به در شد کنار گلدون خونه بیاد طبیعت مثلا سیزده به در کردم😣
دستام از بس ضدعفونی کننده زدم سوزش گرفته🥺
❌حالا با یه نگاه دیگه❌
خدایا شکرت که نعمت پزشک رو دادی تا بیمارارو درمون کنه 😌
خدایا شکرت که میتونم در کنار خونوادم بشینم پایتخت نگاه کنم و همه با هم بخندیم☺️
خدایا شکرت میتونم در کمترین زمان قبل اینکه بیمار بشم، بیماری رو بشناسم😇
خدایا شکرت که سلامتم و میتونم حواسم به خانوادم هم باشه🥰
خدایا شکرت که میتونم از پنجره بارون رو نگاه کنم و لذت ببرم🙃
خدایا شکرت میبینم هستن کسایی که ازجونشون میگذرن برا سلامت بقیه😘
خدایا شکرت که بهم یاداوری کردی من هیچ چی نیستم و فقط تویی که میتونی هوامو داشته باشی❤️
خدایا شکرت که قدرت عقل دادی تا بدی رو از خوبی تشخیص بدم👌
خدایا شکرت که همش هرجا میرم یا می بینم یا می شنوم همه به فکر دفع کرونان تا روزای پر از سلامت بیاد✌️
خدایا شکرت که میتونم بگم خدایا شکرت🙏🙏🙏🙏
خدایا شکرت که گوشام میشنوه
خدایا شکرت که چشمام میبینه
خدایا شکرت که میتونم حرف بزنم
خدایا شکرت که میتونم راه برم
خدایا شکرت که دستام سالمن
خدایا شکرت که میتونم درک کنم
خدایا شکرت که میتونم لمس کنم
خدایا شکرت که میتونم محبت کنم
خدایا شکرت که میتونم کمک کنم
خدایا شکرت که تو رو دارم...
🍃 @afsaranjangnarm_313 🍃
#پارت_25
#واقعیت_درمانی✨
محمد با تعجب پرسید
+به چی می خندی مامان؟😳
حاج خانوم با صدایی که توش رگه های خنده داشت به وضعیتمون اشاره کرد جفتمون برگشتیم نگاه کردیم من این طرف تا جایی که میتونستم به پنجره چسبیده بودم محمدم اونور😂
سرم و انداختم پایین و با خجالت خندیدم☺️
خوب شد رستورانه نزدیک حرم بود وگرنه من از شدت تپش قلب دار فانی و وداع می گفتم و به ملکوت اعلی می پیوستم🤦🏼♀
از ماشین پیاده شدیم و رفتیم داخل رستوران و سرمیز خانوما نشستم داشتم با دخترا صحبت می کردم که نگاهم افتاد به محمد که باز اون دختره داشت باهاش حرف میزد میخندید دندونامو از شدت عصبانیت به هم ساییدم 😡 داشتم به اون دوتا نگاه می کردم که سنیگینی یه نگاه و حس کردم برگشتم دیدم علی با حسرت داره بهم نگاه می کنه..ِ... چشماش غم داشت...شرمندگی داشت... سرش و انداخت پایین به پوزخند زدم و روم و بر گردوندم
دیدن محمد کنار یه دختر دیگه به قدری اعصابم خورد می کرد که اشتهام کور شه 😞
داشتم با غذام بازی می کردم و تو فکر و خیالام غرق بودم
نکنه محمدم اون و دوست داشته باشه؟
نکنه قراره باهم ازدواج کنن؟
من بودم یه دنیا شاید و نکنه که روح و روانم و بهم می ریخت با صدای مامان به خودم اومد
+کوثرجان؟
-جانم مامان؟
+بریم دخترم
-بریم
انقد تو فکر و خیال بودم که گذر و زمان و نفهمیده بودم
از مامان بابای زینب خداحافظی کردیم بعدم کمیل و زینب کمیل فهمیده بود چم شده این و از چشمای نگرانش فهمیدم کمیل چند روز مشهد می موند سوار ماشین شدیم سرم و به شیشه تکیه دادم و اتفاقات این چند وقته و مرور کردم از اولین لحظه ای که دیدمش.... تا همین امشب
**
6 ماه بعد....
از اونشب محمد و فقط شب عروسی دیدم 6 ماهه که تموم فکرم اینه که دیگه بهش فکر نکنم....6 ماهه که دیگه از اون کوثر پر شور و نشاط خبری نیست تلفن خونه شروع کرد به زنگ خوردن با دیدن شماره زینب لبخند روی لبام نقش بست...
#ادامه_دارد
✍به قلم:
ث.نیکوتدبیر
💫 @afsaranjangnarm_313 💫
#پارت_26
#واقعیت_درمانی✨
+سلام زن داداش
-سلام خواهر شوور جان خوبی
+خدارو شکر جانم کاری داشتی؟
-راستش هم زنگ زدم حالت و بپرسم هم اینکه بگم اگه دوست داری یه چند روزی بیا پیشمون...
+اتفاقی افتاده؟
-نه عزیزم مامان میگفت چند وقته خیلی گرفته ای گفتم بیای پیش ما حال و هوات عوض شه
+باشه عزیزم با مامان هماهنگ کنم فردا میام
-چرا فردا؟من با مامان هماهنگ کردم همین الان بلند شو بیا که به شب نخوری
+باشه
دلیل این همه عجله رو نمی فهمیدم دلم شور میزد... نکنه اتفاقی افتاده ناچارا رفتم ساکم و جمع کردم و تاکسی گرفتم و رفتم ترمینال تا اتوبوس پر شد یکم طول کشید راه افتادیم...بعد از دوساعت رسیدیم کمیل اومده بود دنبالم باخوشحالی بهش سلام کردم و رفتیم طرف خونه شون
نمدونم چرا ولی حس می کردم زینب می خواد یه چیزی بگه و هی این پا اون ما میکنه تا این که روز بعدش گف
+میگما کوثر؟
-جانم
+میای بریم حرم
-الان؟واستا کمیل بیاد باهم بریم
+دوست دارم دوتایی بریم میای؟
-باشه بریم
حاضر شدیم و رفتیم حرم اول رفتیم ضریح و زیارت کنیم بازم اون حس بهم دست داد...
+چیزی میخوای بگی زینب؟
-راستش...
#ادامه_دارد
✍به قلم:
ث.نیکوتدبیر
💫 @afsaranjangnarm_313 💫
#حرف_دلنشین😍🌹
🌺حضرت مهدی (علیه السلام) میفرمایند:
🍃اِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ وَلا ناسینَ لِذَکْرِکُمْ🍃
ما به امور زندگی شما بی توجه نیستیم
و شما را فراموش نمیکنیم!
(احتجاج، ج2، 497)
😍 @afsaranjangnarm_313 😍
🔺آماده کمک به آمریکا هستیم😉✌️🏻
#کرونا
#ابرقدرت😏
#به_یاری_خداکروناراشکست_میدهیم 👊🏻
✌️🏻 @afsaranjangnarm_313 ✌️🏻
『 افسران جنگ نرم 』🇵🇸
🔺آماده کمک به آمریکا هستیم😉✌️🏻 #کرونا #ابرقدرت😏 #به_یاری_خداکروناراشکست_میدهیم 👊🏻 ✌️🏻 @afsaranjang
بچه ها فرمانده کل سپاه گفته اگه ملت امریکا نیاز به کمک داشته باشه ، ما اماده ایم به اونا خدمت رسانی کنیم ...
پ.ن:
فکرشو کنین
با گروه جهادی بریم لس انجلس و نیویورک
جهاد کنیم 😁❤️
اونوقت بریم کاخ سفید رو هم با سربند یا زهرا ضد عفونی کنیم
اونوقته که شعار #کاخ_سفید_را_حسینیه_میکنیم
معنی میده♥️✔️
✌️ @afsaranjangnarm_313 ✌️
🔻 نقد و تحلیل سریال پایتخت ۶ با حضور کارگردان، مشاور سریال و منتقدان فرهنگی هنری، هم اکنون از شبکه یک سیما
نویسنده پایتخت ۶ کیست؟!
آرشعباسی نویسنده پایتخت ۶ است که بعداز فوت مرحوم #خشایارالوند خالق پایتخت، نویسندگی پایتخت ۶ را بر عهده گرفت.
او با کمک محسنتنابنده دقیقا خلاف مسیر پنج پایتخت گذشته که مرحوم خشایار الوند آن را نویسندگی کرده بود، حرکت کرد!
آرش عباسی تحصیلات خود رادر ایتالیا گذرانده و به زبان ایتالیایی مسلط است و در قسمتی از پایتخت در نقش یک دلال بازیکن فوتبال نیز ظاهر شد.
آرش عباسی سوابق ضددینی و ضدانقلابی شدیدی دارد، اوجزء امضا کنندگان نامه سراسر جسارت صدایآبان۹۸ است ودر قضیه سقوط هواپیمای اوکراینی با اینکه از حامیان روحانی بود مطلب زشتی علیه رییس جمهور، مسئولان دولتی و حکومتی منتشر کرد!
او نمایش نامه نویس تئاترهایی است که سراسر هجو و ابتذال است وعلنا نشان داده با دین و مذهب میانه خوبی ندارد و در پایتخت۶ با مسخره کردن نمادهای دینی و مذهبی، آن را عیان کرد.
تعجب از مدیران صداوسیما است که اجازه داده اند آرش عباسی با این سوابقافتضاح، نویسندگی سریال پایتخت ۶ راکه مخاطب میلیونی داردبه عهده بگیرد و هرآنچه ضد ارزش های دینی وفرهنگی بود واردسریال نماید!
#کمی_سیاسی
🙀 @afsaranjangnarm_313 🙀
🦋💚بسماللهالرحمنالرحیم💚🦋
🕊اِلـهی عَظُمَ الْبَلاءُ،وَبَرِحَ الْخَفاءُ،وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ،وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ،وَمُنِعَتِ السَّماءُواَنْتَ الْمُسْتَعانُ،وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى،وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِوالرَّخاءِ؛اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد ،اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْناطاعَتَهُمْ ،وَعَرَّفْتَنابِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم،فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاًعاجِلاً قَريباًكَلَمْحِ الْبَصَرِاَوْهُوَاَقْرَبُ؛يامُحَمَّدُياعَلِيُّ ياعَلِيُّ يامُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُماكافِيانِ،وَانْصُراني فَاِنَّكُماناصِرانِ؛
يامَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ،اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني،السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ،الْعَجَل،يااَرْحَمَ الرّاحِمينَ،بِحَقِّ مُحَمَّدوَآلِهِ الطّاهِرين🕊
•°•🌸✨اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج✨🌸•°•
🌺 @afsaranjangnarm_313 🌺
برای سلامتی و ظهور امام زمان (عج) دعا کنیم...
#شبتون_شهدایی ❤️
#وضو_یادتون_نره 😉