eitaa logo
『 افسران جنگ نرم 』🇵🇸
684 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2هزار ویدیو
89 فایل
در جـنگ نرم پای باور و ایمانمان که وسط باشد ساکت نخواهیم نشست✌️🏻... {خادمان کانال🌱} @valeh_135 @yazahra_83 @Montaghem_soleymani_82 شرایط تبادل و کپی↯ @shorot_13 حرفهاتون⇦ @Afsaranadmin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖇 نگاهی سر سری ب چهره مرد انداختم و به معنی تایید سرم رو تکون دادم *خدا کنه بچه ها رو دوست داشته باشه و بعد با چشمانی مظلوم رو به دکتر ادامه داد *دوست داره مهدی جون؟ +اره عزیزم.....خیلی دوست دارن بچه ها رو *واقعا؟؟ینی اجازه میده منم بهش بگم بابا؟؟ باشنیدن اسم بابا و اینکه بلژیت دلش میخواست به این آقا بگه بابا بغض بدی وجودم رو گرفت و دلم به حال بلژیا سوخت +اره بلژیت عزیزم،اون خیلی مهربونه *واقعا میشه منم برم پیششون؟اصن کجا زندگی میکنه؟ +ایران زندگی میکنن و این بار من با بهت زمزمه کردم - ایران‌‌!!!!! *بنوعا....بنوعا...داداشی میشه بریم ایران زندگی کنیم؟ با تن صدایی برافروخته جواب دادم -نه بلژیت!نمیشه؛اون ها تروریست هستن داعش رو که میشناسی؟اونا داعشی هستند بلژیت نگاهی ب من و نگاهی به عکس اون مرد انداخت.نمیدونم چرا ولی انگار مردد بود نگاه اخر رو به دکتر انداخت و پرسید *بنوعا راست میگه؟اون آقا رهبر داعشیاست!؟ اخه تو چشماش مهربونی موج میزنه ینی این اقا هم داعشیه؟ دکتر سرش رو ب علامت نفی تکون داد +نه عزیزم اون اقا داعشی نیست با شنیدن این جمله بر افروخته شدم -این خزعبلات چیه ب این بچه میگی هان!!؟؟؟همین الان از تاق بلژیت گمشو بیرون دکتر ناراحت شد و متاسف سری تکون داد گونه بلژیت رو بوسید و بیرون رفت.بلژیت هم از بیرون کردن دکتر ناراحت بود که با بغضی که امیخته شده بود داخل صداش گفت.. ✍🏻نویسنده: و کپی تا پایان رمان و اعلام نویسنده ممنوع🚫 @afsaranjangnarm_313📍
『 🌷』 • . ما ڪه از ڪسی گله نداریم.. ما فقط دلمون تنگِ صحنِ انقلابته آقایِ امام رضا :))) @afsaranjangnarm_313
{•📱⚔•} رفیق . .☝️🏼 فضآے‌مجازۍ نبرد سنگین شده🙁 ‏امروزھ‌هر‌ڪسۍ‌یڪ‌گوشۍدارد📲 مانندِ‌کسۍاست‌کھ ‌سلاحۍ‌در‌دست‌دارھ؛💣 پس‌باید‌بداند‌کھ‌چگونہ‌از‌این‌سلاح استفاده‌کند✊🏼؛ و‌چھ‌چیزۍ‌را‌با‌آن‌هدف‌بگیرد‌ حمایت‌بشه:) ○━━⊰☆📱☆⊱━━○ @afsaranjangnarm_313 ○━━⊰☆⚔☆⊱━━○
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
11.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📜 🌹زدیم بغل. وقت نماز بود. گفتم: «حاجی قبول باشه.» ‌گفت: «خدا قبول کنه ان‌شاءاللّه.» نگاهم کرد. ‌گفت: «ابراهیم!» نگاهش کردم. ــ نمازی خوندم که در طول عمرم توی جبهه هم نخوندم. + حاج‌آقا شما همه نمازهاتون قبوله. کدوم نماز؟ قصه‌اش فرق ‌می‌کرد. رفته بود کاخ کرملین. قرار داشت با پوتین. تا رئیس‌جمهور روسیه برسد وقت اذان شد. حاجی هم بلند شد. 🌹اذان و اقامه‌اش را گفت.صدایش ‌پیچید توی سالن.بعد هم ایستاد به نماز. همه نگاهش ‌می‌کردند. می‌گفت در طول عمرش همچین لذتی از نماز نبرده بوده. پایان نماز پیشانی‌اش را گذاشت روی مهر. به خدای خودش ‌گفت: «خدایا این بود کرامت تو، یه روزی توی کاخ کرملین برای نابودی اسلام نقشه ‌می‌کشیدند، حالا منِ قاسم سلیمانی اومدم اینجا نماز خوندم.» •|خاطره‌ای‌ازشهید💔سپهبدحاج‌قاسم‌سلیمانی🕊|• 🌴@afsaranjangnarm_313🌴
8.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
[س]🖤 🎞 آبرومه شدم گداي حضرت معصومه ○━━⊰☆🏴☆⊱━━○ @afsaranjangnarm_313 ○━━⊰☆🏴☆⊱━━○
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖇 و با دلخوری گفت *چرا با مهدی جون اونجوری صحبت کردی؟مهدی جون دوسته منه،اصلا توهم گمشو بیرون نمیخوام تو روهم ببینم -گوش کن بلژیت عزیزم... دست های کوچیکش رو روی گوش ها‌ش قرار داد و محکم اون ها رو ب گوش هاش فشار میداد و با صدای بلند میگفت *نه...نه...نمیخوام گوش کنم زودتر از اینجا برو بیرون با سری افکنده و ناراحت از اتاقش زدم بیرون. مسخره بود با وجود اینکه ناراحتی بلژیت رو دیدم اما از روندن اون دختر؛اون حامی تروریست خوشحال بودم از بیمارستان بیرون زدم و بازهم رفتم دنبال کار. چند روزی بود که دنبال کار بودم و ب چیزی نرسیده بودم.تا اینکه یاد یکی از دوستای قدیمی دوران کالجم افتادم. به سختی تونستم شمارش رو پیدا کنم.باهاش تماس گرفتم؛اول نشناخت اما ب مرور با دادن اطلاعات لازم بالاخره منو شناخت .قرار شد برم دفترش؛وقتی ادرس دفترش رو گفت مخم سوت کشید. دفترش توی یکی از گرون ترین مناطق پاریس بود.ملاقات کوچیکی باهاش داشتم و یکمی باهم صحبت کردیم.از اونجایی که من ریاضی خونده بودم و ب حسابداری علاقه داشتم قرار شد ی پست جزئی توی بخش حسابداری داشته باشم. قرار شد بعد از مرخص شدن بلژیت کارم رو شروع کنم. اما حالا غصه بزرگتری داشتم.وقتی میرم سر کار بلژیت رو چیکار کنم. وقتی از اون منطقه گرون قیمت ب منطقه فقیر نشین خودمون رسیدم شب شده بود و من یک راست ب سمت خونه رفتم تا حداقل کمی استراحت کنم ✍🏻نویسنده: و کپی تا پایان رمان و اعلام نویسنده ممنوع🚫 @afsaranjangnarm_313📍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عجب نباشد اگر قم شده درے ز بهشتــ بهشت بوده چو در انحصار فاطمہ ها... 🖤✨ 🏴 @afsaranjangnarm_313 🏴
1_146041853.mp3
11.82M
°•.🌱 جنگ نرم...4 حاج حسین یکتا(:✨💔 💚 ✌️🏻 ○━━⊰☆📱☆⊱━━○ @afsaranjangnarm_313 ○━━⊰☆⚔☆⊱━━○