eitaa logo
『 افسران جنگ نرم 』🇵🇸
695 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2هزار ویدیو
89 فایل
در جـنگ نرم پای باور و ایمانمان که وسط باشد ساکت نخواهیم نشست✌️🏻... {خادمان کانال🌱} @valeh_135 @yazahra_83 @Montaghem_soleymani_82 شرایط تبادل و کپی↯ @shorot_13 حرفهاتون⇦ @Afsaranadmin
مشاهده در ایتا
دانلود
🖇 به خاطر دعوای شدیدم با بلژیت شب دیر خوابم برد و نتونستم برای نماز شب بیدار بشم؛اون100 روزی که تنها بودم همیشه اگر نماز شبم ترک میشد داخل دفتر زندگی مینوشتم و برای خودم تنبیه در نـظر میگرفتم. اما الان نمیدونم خودم رو چه جوری تنبیه کنم؛ناگهانی به فکرم خطور کرد که برم و از اناستازیا کمک بخوام. از سوییت زدم بیرون و به سراغ اناستازیا رفتم در زدم و بعد از چند دقیقه اناستازیا اجازه داد تا وارد سوییتش بشم.از دیدن اناستازیا در اون شکل و شمایل تعجب کردم -اناستازیا چرا خودت رو این شکلی کردی؟ +بنوعا ما در بلاد کفر هستیم و در بلاد کفر من باید به پوشیده ترین شکل خودم ظاهر بشم -اوه درست میگی حالا اینا چی هست که پوشیدی اناستازیا؟ +این پارچه بلندی که از روی سرم تا مچ پام کشیده شده رو میگن چادر و این پارچه مشکی که از بالای سر تا نزدیکی سینه کشیده شده رو رو بنده یا پوشیه میگن راستی....بنوعا -هوم +تو چرا اومدی اینجا؟ -اها اومدم ازت یه سوالی بپرسم +چی؟ -دیشب من دیر خوابیدم و به همین خاطر نتونستم برای نماز شبم بیدار بشم! +خب؟ -اومدم ازت مشورت بگیرم تا برای تنبیه نفسم چیکار کنم؟! +خب به نظر من.... ✍🏻نویسنده: و کپی تا پایان رمان و اعلام نویسنده ممنوع🚫 @afsaranjangnarm_313📍