#بہ_وقت_خاطرهـ📜
یک روز بہ من گفت:
میخواهم کارےکنم که اگه شما اجازه بدهے همہ ثواب آن براے شما.
پرسیدم:چہ کارے؟
گفت:خانه ۱۱۰مترےرا فروختم و قرض ها را دادم و مےخواهم با باقی مانده آن براےپایگاه یک کانکس بخرم.
من کہ به فکر آینده بودم،
گفتم:تو که نیستے حداقل فکر خانه اے باش برای خودمان تا از مستاجری خلاص شویم.
گفت: شما به فکر این دنیایی و خانه اے برای این دنیا و من بہ فکر باقیات و صالحات و ثوابےهستم کہ با صلوات و دعای بچهای پایگاه بہ ما مےرسد.
و در واقع او بہ فکر خانہ اخرت بود...
راوی:همسر شهید...
{خاطره اے از زندگی #شهید مصطفی صدر زاده💔}
🌴@afsaranjangnarm_313🌴
『 افسران جنگ نرم 』🇵🇸
ڪاشیہجورےتَغییرڪنیم ڪه بعدهابگیم : همشاز #شبقدر اونسالشروعشد…♥️:) #حرفِدل🍃
آخرینماهرمضونقرن۱۴همدارهتموممیشه...💔
#شب_قدر
🌙 🌙 🌙
مشاهدهی کارت پستال دیجیتال 👇
https://digipostal.ir/doaghadr
#پیامبر_اکرم میفرمایند:
هر کس شب قدر را
احیا بدارد...
تا سال آینده عذاب از او برداشته مےشود.
🌙 🌙 🌙
@afsaranjangnarm_313
『 افسران جنگ نرم 』🇵🇸
🌹 #بسم_رب_العشق ❤️ #برای_همیشه 🌹 #قسمتبیستویکم نشسته بودیم آش می خوردیم و سمیه هم تو فکر بود +سم
🌹 #بسم_رب_العشق
❤️ #برای_همیشه
🌹 #قسمتبیستودوم
نماز تموم شد تسبیح رو برداشتم تا ذکر بگم
_میگم اتنا
+جونم؟
_یادت رفت به مامان بگیا
+اره الان میرم
بلند شدم وبین صف ها چشم گردوندم زن عمو رو دیدم می خواستم برم پیشش که با دیدم مامان مژگان منصرف شدم و نشستم
_چی شد چرا نشستی؟
+اخه زن عمو کنارش بود
_اها،اره خوب شد نرفتی
بعد از مسجد عمو منصور اینا رفتن خونه و از مژگان هم چیزی نپرسیدن فکر کنم خودش بهشون زنگ زده بود🤷♀ ماهم چون شب بود با ماشین اومدیم،بعد از اون هم بابا همه رو برای شام به یه سفره خونه سنتی دعوت کرد خیلی شام خوشمزه ای بود و هم اینکه چون کنار بابا بودم خیلی بهم چسبید و تا اخر خوردم ،میتونم بگم بهترین شامی بود که خورده بودم. و الانم به درخواست سمیه اومده بودم اتاقش بشینیم یه دقیقه باهم حرف بزنیم
-به چی فکر میکنی؟
+به امشب،خودت به چی فکر می کنی؟
-به فردا شب
+نظرت چیه خب؟
-مطمئن نیستم ولی میدونم که پسر خیلی خوبیه و همیشه با امیر علی بوده اونم تاییدش میکنه
+چی کارس؟
-داره پزشکی می خونه دیگه درسش داره تموم میشه
+اها....راستی من برم به مامانت بگم فکر نکنم خالت گفته باشه
-باشه.ممنون
بلند شدمو چادرم و مرتب کردم هنوز وقت نکرده بودم لباسام و عوض کنم هنوز چادر مشکی سرم بود می خواستم برم اتاق تا عوضشون کنم اما درو باز کردم و رفتم سمت پذیرایی
همه اونجا نشسته بودن رفتم کنار زن عمو نشستم
+زن عمو میگم خواهرتون صبح زنگ زد
-قرار شد فردا شب بیان
+بله شما از کجا میدونین
-اخه قرار بود یا فردا یا اخر هفته بیان
+اهان
عمو و بابا داشتن حرف میزدن و پسر عمو هم داشت تلویزیون میدید
عمو داشت به بابا می گفت:
-چرا دیگه طبقه بالا که امیر علی هست شماهابرید اونم میاد پایین دیگه براچی می خواید خونه بخرید
-نه اینجا برای بچه هاته
-این چه حرفیه اخه سمیه که ازدواج کنه طبقه اخر هست امیر علی هم که فعلا قرار نیست زن بگیره
-باشه هر وقت ازدواج کرد ما میریم ها
-باشه
خیلی خوشحال شدم که بعد از اینم کنارشونم بهشون واقعا عادت کرده بودم
خیلی خوابم میومد بلند شدم و یه شب بخیر گفتم و رفتم توی اتاقم چادرمو از سرم در اوردم و گذاشتم رو جالباسی لباسامم عوض کردم و روی تخت دراز کشیدم.یاد کتاب یادت باشد افتادم هنوزآخرشو نخونده بودم. یادم باشه اولین فرصت بخونم.
یادتـ باشہ
یادمـ هست
چہ قشنگ😍
یعنی اگه منم یه روزی شوهرم خواست بره سوریه طاقت میارم؟
نه فکر نکنم اصلا نمیزارم بره من نمی تونم.
وااای دارم به چی فکر میکنم اخه حالا ازدواج نکردم که بخواد بره سوریه.
دیگه کم کم با همین درگیری های ذهنی خوابم برد و یادم رفت که بابا قراره کجا بخوابه🤦♀
#ادامه_دارد
✍🏻 #به_قلم :
#نفیسه و #نگار
کپی بدون ذکر نام نویسنده ممنوع🚫
🌹 @afsaranjangnarm_313 🌹
『 افسران جنگ نرم 』🇵🇸
#شب_قدر 🌙 🌙 🌙 مشاهدهی کارت پستال دیجیتال 👇 https://digipostal.ir/doaghadr #پیامبر_اکرم میفرما
خادمـ🧕ـان کانال رو فراموش نکنید لطفــ🙏ـــا
.
.
+آهایجوون📞
الآن تو این دوره زمونہ کہ
دشمن تو فضای مجازے تمامـ قدرتشو براے #جنگ_نرم به کار گرفته📱👊🏻
دیندارے خیلے سخت شدهـ
اما تو دارے دیندارے میکنے👇🏻(:
#خداوڪیلےدمٺگـرم😁✋
.
. ✌️🏻@afsaranjangnarm_313 ❣
#رفیق_شهیدم
دلت که گرفت
بارفیقےدرد دل کن
کہ آسمانےباشد...
این زمــ🌍ــینےها در کار خود مانده اند...
🌷@afsaranjangnarm_313🌷
حَسْبُنَااللهوَنِعْمَالْوَکیٖلْ...خُــــــــڋاݕَڔٰاےِݦَݧْڬٰاڣٖیښٺ❤️
#بہ_وقت_خاطره 📜
سال اول دبیرستان بیمارے عجیبی گرفت.
دکترها بعد از یکماه بسترےشدن،
گفتند: رضا فلج شده.کم کم فلنج شدنش از پاها بہ بالا و قلب رسیده و جانش را مےگیرد....
بعد از قطع امید پزشکان،گفتم هیچ کس مصیبت زده تر از #حضرت_زینب نیست نذر عمه سادات کردم،تا رضا خوب شود براے خودشان.
یک روز در کمال ناباورے دیدم رضا دست بہ دیوار گرفت و راه رفت.
آن روز زینب کبری پسرم را شفا داد،و امروز رضا فدائے زینب (س) شد...
{خاطره اے از زندگی #شهید رضا کارگر برزی💔}
🌴@afsaranjangnarm_313🌴
#به_وقت_رمان📚⏰
سلــــــ❤️ـام دوستان ✋🏻
این چند شب رمان نداریم چون این قسمتا عقد و خواستگاری بود گفتن که این شبا نزاریم بهتره ،خیلی ممنون از صبوریتون😊❤️
تا اینجای رمان میشه نظرتون و بگید👇🏻
@sadat_83 🔓
https://harfeto.timefriend.net/276035875 🔒
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهیـــــدانه🖤
در بین این هیاهوی جنگ نرم که دشمن بر اعتقاداتمون می تازه باید دلمون قرص یک نفر باشــــــه تا ایمانمون و از دست ندیم.😔❤️
💠رَفیقِ شَهید دآری؟
میدونی چقدر قشنگه از رفیق شهیدت کمک بگیری😊
یا باهاش درد دل کنی...🙃
🌱@afsaranjangnarm_313 🥀
#افسر_جنگ_نرمـ🌐
آتش بہ اختیار...
شما افسران #جنگ_نرم در عرصه هاے فکری و فرهنگی آنجایے که احساس میکند
دستگاه مرکزی اختلالے دارد و نمیتواند درست مدریت کند آنجا آتش بہ اختیارید.
📡@afsaranjangnarm_313📡
#چادرانہـ🌸
بانوے ایرانی
غرب تو را
نشانه گرفته است
چون خوب مے داند تــو
قــ❤️ـلب یک خانواده اے
پس علمدار حیاے#فاطمے
در جبہ #جنگ_نرم باش
🌿@afsaranjangnarm_313🌿
#تـــلـــنـــگـــرانـــه
[خوش بحال بعضیا!
چ خوب
با خُدا عشق میکنن...:)
بقول استاد پناهیآن خدایا منو عاشقِ خودت کن...
#رمضان ماه عاشقیه...♥️
نکنه دست خالی بمونم😔😢🙏
🍃 @afsaranjangnarm_313 🍃
#امیرالمومنین 🏴
در شام اگر چه بےنمازش خواندند.
مظلوم ترین شهـــ💔ــید محراب عـلـے است....
🌙@afsaranjangnarm_313📿