May 11
«شعر انقلاب در بیانات رهبر انقلاب»
به قلم خانم #عاطفه_جوشقانیان، از اعضای #دوره_پنجم_آفتابگردانها
«... برخی شعر انقلاب را شعری میدانند که راجع به انقلاب اسلامی و وقایع مربوط به آن باشد. این یکی از مصادیق شعر انقلاب است. اما حوزه شعر انقلاب بسیار وسیعتر است.
شعر انقلاب شعری است که در روح و جان انسان انقلاب ایجاد کرده و اثرگذار باشد؛ شعری که در ذیل اهداف و آرمانها و چهارچوبهای انقلاب اسلامی سروده شده باشد. بنابراین شعری که برگرفته از مضامین والای اخلاقی و دینی و اجتماعی باشد را هم میتوان در زمره شعر انقلاب به شمار آورد. زیرا همسو و هم جهت با اهداف انقلاب و اسلام است...»
یادداشت کامل را در سایت آفتابگردانها بخوانید:
https://aftabgardanha.com/Content/ID/1707
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_Gardanha
هنوز دخترانِ مزار شریف
طرح لبخند هایشان را
روی قالیچه های افغان
رَج می زنند.
صورتِ(شربت گلی)ها
مونالیزای جهان سوم می شود.
تو فراموش نشدنی ترین
تصویرِ جهان هستی
دخترِ کابلی!
که پیش از نفس کشیدن
صدای گلوله را شناختی ،
قبل از اینکه
خوشه های انگور را
توی بلور جهازت بچینی
با بمب های خوشه ای
دست به دست کرده ای
تاکستان ها را... .
تمام دنیا
روی حلوای برادرانت
انگشت زده اند،
با این حال
دهانِ هیچ تفنگی شیرین نمی شود
مگر دهانِ تو
که به اُردوگاه های دور
نامِ ایستاده را
پخش می کند.
تنها تو می دانی
بی رحمیِ گلوله
به چند قسمت نامساوی
تقسیم می کند سرزمینت را،
وقتی انتحار
در قنوتِ پدرت
حوصله اش سر می رود
مادرت سرباز غمگینی می شود
که حوصله ی هر گلوله ی کوچکی را دارد.
گلوله!
تنها خودت حدس بزن
به نفع کدام صدای نارنجی
(شربت گلی)ها را قتل عام می کنی؟
#زهرا_شرفی
#دوره_چهارم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_Gardanha
فرشتهی قشنگی
نوشت روی گلها:
از آسمان رسیده
امام سومِ ما!
کنار آن فرشته
پریدم و پریدم
سوارِ بادبادک
به کربلا رسیدم
مرا به تو رسانده
دو بالِ بادبادک!
امام مهربانم!
تولدت مبارک!
#سیده_نرگس_میرفیضی
#دوره_چهارم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_Gardanha
#ویژه_نامه_نمایشگاه_کتاب_1397
مجموعه غزل #سالیان، از ۴۰ غزل در حال و هوای نئوکلاسیک تشکیل شده و محتوای آن مناجات، عاشقانه و آیینی است. این غزل ها سروده های ۲۲ تا ۲۵ سالگی #سجاد_سامانی است و چند شعر نیز با اصلاحاتی از سال های نوجوانی شاعر در آن منتشر شده است. در این مجموعه سعی بر این است که ضمن پایبندی به قواعد شعر کلاسیک، محتوای ارزشمند شعر قدما با نگاه و زبان نو بیان شود.
گفتنی ست این مجموعه غزل دومین کتاب شعر شاعر است.
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_Gardanha
#ویژه_نامه_نمایشگاه_کتاب_1397
چیزی از عشق بلاخیز نمیدانستم
هیچ از این دشمن خونریز نمیدانستم
در سرم بود که دوری کنم از آتش عشق
چه کنم؟ شیوۀ پرهیز نمیدانستم
گفتم ای دوست، تو هم گاه به یادم بودی؟
گفت من نام تو را نیز نمیدانستم
بغض را خندۀ مصنوعی من پنهان کرد
گریه را مصلحتآمیز نمیدانستم
عشق اگر پنجرهای باز نمی کرد به دوست
مرگ را اینهمه ناچیز نمیدانستم
#سجاد_سامانی
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
از مجموعه
#سالیان
#سوره_مهر
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_Gardanha
#ویژه_نامه_نمایشگاه_کتاب_1397
مجموعه شعر #فروپاشی
سومین اثر #مرضیه_فرمانی است که شامل 35 شعر کلاسیک با موضوعات عاشقانه و آزاد است.
شعرهای این کتاب در سال 90 تا 96 سروده شده اند.
#دوره_سوم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_Gardanha
#ویژه_نامه_نمایشگاه_کتاب_1397
با تو که وصلهی تنم بودی
با تو که صبح روشنم بودی
دوست بودی و دشمنم بودی
با تو باید چه کار می کردم؟
بیش از این با غمت مرنجانم
ای تو زخم نشسته بر جانم
آه لبخند رو به پایانم
باید از تو فرار می کردم
گرچه یک روز عاشقم بودی
گاهی آیینهی دقم بودی
باعث بغض و هق هقم بودی
عشق یک روز قاتلت می شد
دل بیچارهام چه فهمیدی؟
مگر از او چه رنجشی دیدی
که ترک خوردهای و رنجیدی
از غم من چه حاصلت می شد؟
چشمهایی شبیه ابر بهار
دل تنگی به غصهی تو دچار
چشم غمگین من دوباره ببار
با غم تو چکار باید کرد؟
زخم خوردم که مرهمم باشی
شانه به شانه هر قدم باشی
نه که تو خود دلیل غم باشی
چه کسی با دلم تو را بد کرد؟
کاسهی خون دو چشم گریانم
شوق دیدار توست درمانم
با غمی که نشسته بر جانم
درد از این بیشتر نمیگردد
منم و روزهای دلتنگی
تویی و زحمت دلی سنگی
دلم من بر سر چه میجنگی؟
آنکه رفتهست برنمیگردد
#مرضیه_فرمانی
#دوره_سوم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
از مجموعه:
#فروپاشی
#شانی
@Aftab_Gardanha
به مهربانی معلمان
غزل نگفته ام مگر به پاس هم زبانی ات
به یاد مهر و مدرسه، طنین مهربانی ات
مرا چه ساده می بری به خاطرات کودکی
به مشق های هر شبم، به واژه واژه خوانی ات
به یاد روز امتحان، به اضطراب ممتدم
به یاد آن محبت و نگاه پر معانی ات
نرفته از خیال من، خنده ی با صفای تو
حک شده در قاب دلم، کلام آسمانی ات
دوباره دفتر و قلم، نوشته های بیش و کم
خط زده ای مشق مرا، با همه شادمانی ات
مهر تو مثل شبنمی نشسته روی غنچه ها
که صرف هر شکوفه شد هر ورق جوانی ات
رها به سمت پنجره چه با شکوه پر زدی
که سبز و جاودانه شد بهار زندگانی ات
و حال، بعد سالها به گفتن از تو شاعرم
به یاد خنده های تو، به یاد شعر خوانی ات
#ملیحه_خوشحال
#دوره_پنجم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_Gardanha
#ویژه_نامه_نمایشگاه_کتاب_1397
کتاب برف و برنو فرزند طبیعت است.فرزند کوه و برف و نغمه های اصیل.فرزند غم های کهن کوهستان و دردهای دیرین مردمانش.از زمان مشروطه تا به امروز.وشاید فرداهای پس از این.روح برف و برنو با احترام به یکی از مهم ترین طبیعت گرایان معاصر-نیما یوشیج- سرشار از گفت گو با طبیعت و محیط پیرامون است.گاه این گفتگو زمزمه های عاشقانه است و گاه پژواک صدای اعتراضی که در سرتاسر کوهستان میپیچد.گاه نوای غمگین نی نوازی چوپانیست در غروب سردسیر و گاه صدای سرنای شادی نوروز.این کتاب در بستری از بومی گرایی و توجه به عناصر طبیعی به مسایل اجتماعی سیاسی نیز پرداخته و می توان آن را کتابی با فضای عاشقانه، اجتماعی و سیاسی دانست.
#مرجان_بیگی_فر
#دوره_سوم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_Gardanha
#ویژه_نامه_نمایشگاه_کتاب_1397
چون زاگرس روياي يك شب برف سنگين داشت
زاينده رود تشنه بر دل داغ ديرين داشت
از پنجره هر صبح اين كابوس پيدا بود
بي برف، اندوهي كه تصوير جهانبين* داشت
چوپان ني اش آتش گرفت از خشكسالي ها
هر شب شنيدم، بر لَبش تصنيف غمگين داشت
يادش بخير آن روزها هر چشمه مي جوشيد
آغوش كوهستان حكايت هاي شيرين داشت
از "خوشه هاي خشم" آتش سر بر آورده ست
اي كاش گندمزار خرمن هاي زرين داشت
دارد زمستان مي رود اما بهاري نيست
در "باغ بي برگي" اميد برگ و باري نيست
تَكرار كردن هاي ما فرجام غمگين داشت
*جهانبين نام كوهي در چهارمحال و بختياري
#مرجان_بیگی_فر
#دوره_سوم_آفتابگردانها
از مجموعه:
#برف_و_برنو
#نزدیکتر
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_Gardanha