هدایت شده از آفتابگردانها
به روشنایی #قرآن
کلام نوری و روشنترین کتابی تو
چرا کتاب بگویم که آفتابی تو
در این زمانه ظلمت چراغ بیداری
به دیدگان و به دلهای غرق خوابی تو
به تشنگان کویری که راه گم کردند
اگر بقیه سراباند، عین آبی تو
به دوستان چو نسیمی لطیف و روحنواز
به دشمنان خدا آتشینخطابی تو
به مومنین چه بگویم که آیههای بهشت
به هر چه کفر ولی آیهٔ عذابی تو
سوال توست که «فأتوا بسورة مثله»
به این سوال خودت بهترین جوابی تو
تو آن شراب طهوری که وعده داده خدا
بریز تا که بنوشم، همان شرابی تو!
در این زمانهٔ سرشار از فریب و دروغ
به راستی که همان حرف بینقابی تو
#حسن_زرنقی
@Aftabgardan_ha
هدایت شده از آفتابگردانها
به روشنایی #قرآن
نشستم پیش او از خاک و از باران برایم گفت
خدا را یاد کرد، از خلقت انسان برایم گفت
«الم اعهد الیکم یا بنی آدم» برایم خواند
از آن عهدی که آدم بست - آن پیمان - برایم گفت
برایم یک به یک تاریخ انسان را ورق میزد
به یاد نوح بود، از کشتی و طوفان برایم گفت
به ابراهیم و موسی و به اِلیاسین سلامی کرد
به نور حق پناه آورد و از شیطان برایم گفت
«محبت زنده زنده دفن شد با دختران در خاک»
زمین را زیر و رو کرد، از غم پنهان برایم گفت
سپس «ان الذین آمنوا» را بر زبان آورد
نگاهی سوی مولا کرد، از ایمان برایم گفت
مرا خوف و رجای حرفهایش جذب خود میکرد
که آیه آیه از تکویر و الرحمان برایم گفت
هزار و چندصد سال است در دل حرف ها دارد
شکایت کرد و از عصیان و از نسیان برایم گفت
سراسر شوق بودم سِیر در آیات عالم را
سراپا گوش بودم آنچه را قرآن برایم گفت
#عاطفه_جوشقانیان
@Aftabgardan_ha
هدایت شده از آفتابگردانها
به روشنایی #قرآن
قرص است دلم به آیههای قرآن
این سینه گرفته عطر و بوی ایمان
هرگاه که آسمانِ دل، ابری شد
دستان مرا گرفته در هر باران
#محنا_امیری
@Aftabgardan_ha
هدایت شده از آفتابگردانها
به روشنایی #قرآن
میان شعله میسوزد مگر باران؟ نمیسوزد
اگرچه جسم هم آتش بگیرد، جان نمیسوزد
به آتش میکشند این روزها قرآنِ ما را... لیک
نمیدانند فجر و طارق و فرقان نمیسوزد
نمیدانند این اصحاب نار، این شعله بر دوشان
که حمد آتش نمیگیرد، که الرحمن نمیسوزد
خدای قصهٔ قرآنیِ «عاد» و «ثمود»! آخر
چرا این شهرها در آتشِ کفران نمیسوزد؟
مگر قرآن چه دارد؟ سوره سوره، خط به خط، ایمان
دل مردم برای این همه ایمان نمیسوزد؟
به این کافرمرامان، منکرانِ نور و زیبایی
بگو قرآن نمیسوزد، بگو قرآن نمیسوزد
#رضا_یزدانی
@Aftabgardan_ha
هدایت شده از انتشارات شهرستان ادب
شوقی برای دیدن باران نداشتم
از پنجره غبار نمیرفت قبل تو
از دل بعید بود، دل بیخیال من
هرگز سر قرار نمیرفت قبل تو
گل داده چارچوب تمام اتاقها
از خانه انتظار نمیرفت قبل تو...
#صبح_تازه_دم
#عاطفه_جوشقانیان
#انتشارات_شهرستان_ادب
@shahrestaneadabpubb
#شعر #غزل #غزل_عاشقانه #شعر_عاشقانه #شاعر_معاصر #شهرستان_ادب #ادب_بوک
#ویژهنامه_محرم_و_صفر
خیمهها محاصرهست، تیغهاست بر گلو
دشنههاست پشتِ سر، نیزههاست پیشِ رو
روی خاک پیکریست، روی نیزهها سریست
قصّه را شنیدهایم بندبند، مو به مو
قصّه را شنیدهایم، قصدِ راه کردهایم
شرحِ ماجرا بس است، لب ببند قصّهگو!
نیست، نیست نخلزار، پشت رقصِ این غبار
نیزهزارِ دشمن است، دشمن است روبهرو
در مسیرِ مردها صف کشیده دردها
زخمها نفسنفس، زهرها سبوسبو
عدّهای ولی هنوز گرمِ بازیِ خودند
یا خزیده در سکوت یا اسیرِ هایوهو
شاهراه ما بلاست، راه شاه کربلاست
جز به خون نمیکنند عاشقانِ او وضو
عاقبت برای او، پیشِ چشمهای او
غرقِ خونشدن مرا آرزوست آرزو!
#سیدمحمدمهدی_شفیعی
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_محرم_و_صفر
این بار چه شاعرانه از راه رسید
پیچیده تنش به سطری از شعر سپید
دیروز هجا هجا غزل رفته ولی
امروز غروب، قطعه برگشته شهید
#مرضیه_شهیدی
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_محرم_و_صفر
به غیر از تو ندارم در جهان یک آشنا حتی
قرار من! تویی تنها قرارم با خدا حتی
منی که قد کشیدم ساقه ساقه از دل غربت
نبودم لحظهای از ریشهٔ مهرت جدا حتی
نه تنها من _که از بیتابیام سر میرود شوقت_
صدایت میزنند این روزها گنجشکها حتی
کجای عالمِ تنهاییام دیدار تو حتمیست؟
به عشقت حاضرم پر وا کنم تا ناکجا حتی!
شنیدم مهربانی، بیشتر از هر خیال و وهم…
شنیدم دوست داری روسیاهان را… مرا حتی…
به کویت هرکه رو آورد، برگشتن نمیدانست
که از کوه غم تو برنمیگردد صدا حتی
***
سفر جای خودش، آنقدر دورم از وصالت که
نمیبینم منِ بیچاره خواب کربلا حتی
#فاطمه_عارف_نژاد
@Aftabgardan_ha
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ.
مىخواهند نور خدا را به دهانهايشان خاموش كنند ولى خدا كاملكننده نور خويش است، اگر چه كافران را ناخوش آيد.
از شما شاعر گرامی دعوت میکنیم تا اشعار خود را در پاسخ به عمل شنیع و انزجارآور اهانت به قرآن،
به آیدی دفتر شعر شهرستان ادب در ایتا و بله بفرستید.👈
https://eitaa.com/office4poem
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_محرم_و_صفر
از میان حجم انبوه سیاهیها، به تو ...
من پناه آوردهام از وحشت دنیا، به تو
خوب میدانم که هستم روسیاهِ روسیاه
گرچه از خود ناامیدم، دلخوشم اما به تو
توبه کردم تا مگر آدم شوم اما نشد
پس توسل میکنم چون آدم و حوا به تو
دود شهر آشفتهام کرده، خوشا عود حرم ...
میرسانْدم کاشکی در کربلا خود را به تو
می روم هیات، مگر هیات مرا تسکین دهد
میرسم اینجا و نزدیکم کمی حالا به تو
ای که دریاهای عالم تشنهٔ کام تواند
داد آخر یک نفر یک قطره از دریا به تو؟
نه فقط از غصه آبت میکند تا میرسد
نالهٔ «ادرک اخاک» از جانب سقا به تو
قطره قطره خون اصغر میچکد بر آسمان
تسلیت گوید خدا در این غم عُظمی به تو
روی خاک داغ صحرا، روی نیزه، در تنور
هرنفس، هر لحظه، در هر جا سلام ما به تو
#فاطمه_معصومه_شریف
@Afftabgardan_ha
#ویژهنامه_محرم_و_صفر
صدای قافلهای میرسد دوباره به گوشم
محرم است و مبادا به قدر وسع نکوشم
عزا نه! جان دوباره است در عوالم هستی
کفن کنید تنم را، اگر سیاه نپوشم
خوش است روضه به هر هیاتی اگر که درآیم
چه مثل فرش بیفتم، چه مثل دیگ بجوشم
نشستهام بنشانم به اشک، آتشِ دل را
اگر که گوشهای از بزم، سر به زیر و خموشم
غم حسین که باشد، چه باک از غم عالم؟
غمی عزیزتر از هر غمی نهاد به دوشم
سر از کمند محبت، به هیچ روی نتابم
به هیچ سود، دلم را به غیر او نفروشم
به تربت است فقط، هرچه سر به خاک گذارم
به عشق ذکر «#حسین» است، هرچه آب بنوشم
#زهرا_بشریموحد
@Afftabgardan_ha
#ویژهنامه_محرم_و_صفر
آهسته در برابر طوفان گریستی
بر ریگهای داغ بیابان گریستی
دستی به جام باده و دستی به زلف یار
از خیمه تا میانهٔ میدان گریستی
«همراه تو زمین و زمان گریه میکند»
با خاک و باد و آتش و باران گریستی
ای سرپناه بی سر و سامانی حسین
بی سرپناه، بی سر و سامان گریستی
از خیمهای به خیمهٔ دیگر دویدی و
همپای بغض مرثیهخوانان گریستی
بانوی صبح روشنی کاروان چرا
تا شام روی ناقهٔ عریان گریستی
گاهی به دور دخترکان سپیدمو
گاهی به زیر معجر و پنهان گریستی
دیر آمدی و پیرهنی بر تنش نبود
دیر آمدی اگرچه فراوان گریستی
#میترا_سادات_دهقانی
@Aftabgardan_ha