بد نیستیم ما، من و تنهایی و ملال
راضی به هرچه آمده بی حرف، بی سوال
بی خواب چشمهای نه باز و نه بستهای
شبها خیال میکنم و روزها خیال
هر بار پشت پنجرهای میتکانَدَم
از یاد رفته خاطرهای، سال پشت سال
روی نوار مرزی امکان و امتناع
تو، سرنوشت ناشدنی، حتمی محال
یک آن نگاه کردی و فوارهات شدم
اوج، ابتدا به ساکنِ مرگیست در زوال
تنها گناه عشق همین یک سوال بود:
آن اولین نگاه حرام است یا حلال؟
خورشید پس کجاست اگر روز آمده؟
اینجا اگر شب است کجا رفته آن هلال؟
شب نیست، روز نیست، در این دشت بی زمان
شبها خیال میکنم و روزها خیال ...
#یاسین_کیانی
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha