پناهجوی شبم، آفتاب میخواهم
چقدر تشنه بمانم؟ شراب میخواهم!
حساب کن چقَدَر غم به این و آن دادی
ولی من از تو غم بیحساب میخواهم
سوالِ هستی من از تو نیست غیر از عشق
سوال کردهام و یک جواب میخواهم
چه کار با دل من کردهای که بی عشقت
نه لب به نان زده حتی نه آب میخواهم؟
برای من اگر این بار هدیه آوردی
دو شاخه گل وسطِ یک کتاب میخواهم
به آسمان برو ای آه! ای دعای نجات!
که مثل قبل تو را مستجاب میخواهم
#معین_اصغری
#دوره_اول_آفتابگردانها
از مجموعه شعر #رو_به_رو
نشر #شهرستان_ادب
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
چشمهای در حوالی دل ماست
گریهی ما، زلالی دل ماست
میشناسیمش از قدیم و ندیم
غم یکی از اهالی دل ماست
اشک _ این نکتهنکته طبعِ روان _
طرح نازکخیالی دل ماست
اشک گاهی غم است و گاهی شوق
شرحِ حالیبهحالی دل ماست
میدود بیهوا و میافتد
شاهدِ خردسالی دل ماست
اشک تحفهست، تحفهی درویش
همّت دستِ خالی دل ماست
اشک _ این میهمان ناخوانده _
غزل ارتجالی دل ماست
#سید_علی_لواسانی
#دوره_اول_آفتابگردانها
از مجموعه شعر #صبح_زود
نشر #شهرستان_ادب
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
از تقاطع شهید احمد رسولیان که بگذری
میرسی درست روبروی یادمان کربلای پنج
انتهای بولوار حاج حیدر تراب
کوچهی شهید فاطمینسب
خانهی من است
دردآور است؛ نیست؟
اینکه اینهمه شهید
بر سر تمام کوچههای شهر ایستادهاند
تا نشانی مسیر خانههای ما شوند
اینکه اینهمه شهید رفتهاند
تا بهانهی ترانههای ما شوند
دردآور است؛ نیست؟
#رضا_یزدانی
#دوره_دوم_آفتابگردانها
از مجموعه شعر #حاشا
نشر #شهرستان_ادب
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
مبارک است آسمانِ آبی،
مبارک است آفتاب و باران
خوشا جوانه، خوشا شکفتن،
خوشانخوشانیست در بهاران
بریز از منقل زمستان،
هر آنچه تهمانده است از اسفند
بریز تا گل کند دوباره،
بلوغِ پُرجوشِ شاخساران
سلام کردم به نرگسی مست،
جواب از بلبلی شنیدم
به جز محبّت، به جز ملاحت،
ندیدم از این بزرگواران
چقدر شادند غمفروشان،
پر از هیاهو همه خموشان
به بادهریزی و نوشنوشان
حواسجمعاند میگُساران
به سبزوار درخت رفتم؛
سلام کردم به جانبهکفها
کفنبهتن آمدند گلها،
کفنبهتن مثل سربداران
فقط نه این دید و بازدید است؛
فقط نه تبریکهای عید است
بهار یعنی به خود رسیدن،
به رغم گمگشتِ روزگاران
بهار یعنی همین گسستن
ز خویش و در خویش تازه گشتن
بهار این است؛ ای زمستان!
بهار این است؛ ای بهاران!
بهارها آمدند و رفتند
ولی تو میمانی ای همیشه!
من آمدم تا تو را ببینم؛
خودِ خودت را به من بباران!
#رضا_یزدانی
#دوره_دوم_آفتابگردانها
از مجموعه شعر #حاشا
نشر #شهرستان_ادب
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
یک
هر لحظه دچار امتحانی دیگر
دلخوش به عبور کاروانی دیگر
در هر راهی که میروم میبینم
چاهی دیگر، برادرانی دیگر
دو
ورد سحرم، ذکر شبانگاهم کو؟
سوزم، اشکم، آینهام، آهم کو؟
من کی؟ وَ کجا؟ چگونه اینگونه شدم؟
آن من، منِ خوبِ ناخودآگاهم کو؟
سه
سیل هیجان، میل تماشایم کو؟
ذوق ضربان، شوق سراپایم کو؟
در خاکیِ کوچه، از پی پاکی خویش
میگردم و نیست، کودکیهایم کو؟
#امیر_مرادی
#دوره_اول_آفتابگردانها
از مجموعه شعر #خواب_نما
نشر #شهرستان_ادب
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#معرفی_کتاب_آفتابگردانها
مجموعه رباعی
#سزاوار
سروده #امیر_مرادی
انتشارات #شهرستان_ادب
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
یک
در خواب چمن، در تپش آهو بود
در عطر شکفتهی گل شببو بود
هر لحظه مرا شکار میکرد کسی
دیدم، دیدم، دیدم او را، او بود
دو
ناگاه زمان حکایتی غمگین شد
تقدیر بخیل و بخت سرسنگین شد
آن ساختمان باد و باران خورده
تو بودی و خانه بود، رفتی، این شد
سه
جز اشک چه منزلیست با بندهی تو؟
با بندهی سربار پراکندهی تو
آیا به امید چیست چشمی که نمی
چشمی که نمی نبوده شرمندهی تو؟
#امیر_مرادی
#دوره_اول_آفتابگردانها
از مجموعه رباعی #سزاوار
انتشارات #شهرستان_ادب
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#معرفی_کتاب_آفتابگردانها
مجموعه شعر
#هیاهو
سروده #محمدمهدی_خانمحمدی
انتشارات #شهرستان_ادب
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
شرشر رود و من و کشف و شهود تازهای
چشمهایم چشمهای، جاریست رود تازهای
شور در گلهای شیپوری شکوفا میشود
گوش کن داوود میخواند سرود تازهای
رشتهای از پنبهی خورشید را نخ میکنم
تا ببافم جامهای با تار و پودِ تازهای
در زمانی بیزمان و در مکانی لامکان
باز هم بودم گرفتار قیود تازهای
خستهام از این که هستم، کاش میشد یک نفس
در خودم ایجاد میکردم وجود تازهای
#محمدمهدی_خانمحمدی
#دوره_اول_آفتابگردانها
از مجموعه شعر #هیاهو
انتشارات #شهرستان_ادب
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#معرفی_کتاب_آفتابگردانها
مجموعه شعر سپید
#پرچم_صلح
سروده #شهریار_شفیعی
انتشارات #شهرستان_ادب
#دوره_سوم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
تو میتوانستی
در آصلاندوز یا ترکمنچای
اسبت را زین کرده
با کلاهی پشمی
پشت عباس میرزا باشی
شکست هم خورده بودی اگر
نامت
ننگی به پیشانی این قوم نمیشد.
یا میتوانستی چوپانی باشی
عشقت را به رود میسپردی اگر
پیغمبر قبیلهات میشدی.
امّا تو سربازی خاکی بودی
با لهجهی سرد آذری
و داغدیده از آفتاب جنوب
و داغدیده از مردمی که به 《قاف》تو میخندند
چون تو سیمرغشان بودی.
خندهدار است که این روزها
قرص ها
حرفهای زیر زبانت را می کِشند
و نامهات روی میز ادارهها گم میشود
امان از چرخهای ویلچر
که دیگر تاول دستهایت از شیمیایی نیست!
بلند شو پدر
خاک لباست را بتکان
دستی به موهایت بکش
و راحت بمیر
تو گمنام شدی
تا بزرگی نامت
کمر سنگ مزار را نشکند.
#شهریار_شفیعی
#دوره_سوم_آفتابگردانها
از مجموعه شعر سپید #پرچم_صلح
انتشارات #شهرستان_ادب
#ما_همه_آفتابگردانيم
@Aftab_gardan_ha
#معرفی_کتاب_آفتابگردانها
مجموعه رباعی
#نماندن
سروده #سجاد_حقیقتشناس
انتشارات #شهرستان_ادب
نشانی غرفه در سی و دومین #نمایشگاه_بینالمللی_کتاب_تهران:
شبستان اصلی، سالن ناشران عمومی،
راهروی ۱۷، غرفه ۱۸
#دوره_سوم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
یک
آزاده و از خویش رها باید بود
در چشم غریب و آشنا باید بود
ای کاش مرا به نام تو بشناسند
در عاشقی انگشتنما باید بود
دو
ای گلدانها! جوانه برمیگردد
پرواز به آشیانه برمیگردد
دنیا که همیشه بر مدار شب نیست
روزی ورق زمانه برمیگردد
سه
تخمه، تشویق، فحشها، انسانها
گریه، تشویش، فاتحه، قرآنها
برداشت یک: صدای استادیوم
برداشت دو: سکوت قبرستانها
#سجاد_حقیقتشناس
#دوره_سوم_آفتابگردانها
از مجموعه شعر #نماندن
انتشارات #شهرستان_ادب
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_نمایشگاه_کتاب_۱۳۹۸
فهرست کتابهای شاعران عضو دورههای مختلف #آفتابگردانها در سی و دومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران
انتشارات #شهرستان_ادب:
مجموعه شعر
#این_بار_به_نام_عشق
شعر شاعران ادوار مختلف آفتابگردانها
مجموعه شعر
#به_تماشا_رسیدن
شعر شاعران ادوار مختلف آفتابگردانها
مجموعه شعر
#یک_چمدان_بهار
شعر شاعران ادوار مختلف آفتابگردانها
مجموعه شعر
#یک_دشت_دویدن
شعر شاعران ادوار مختلف آفتابگردانها
مجموعه شعر
#برگریز(۱۳۹۳)
#علی_سلیمانی
مجموعه شعر
#صبح_زود(۱۳۹۳)
#علی_لواسانی
مجموعه رباعی
#خوابنما(۱۳۹۴)
#امیر_مرادی
مجموعه شعر
#ناحماسه(۱۳۹۴)
#پیمان_طالبی
مجموعه شعر
#بی_تو_نبودن(۱۳۹۵)
#جواد_شیخ_الاسلامی
مجموعه شعر
#شاید_به_جا_آوردی(۱۳۹۵)
#وحیده_احمدی
مجموعه شعر
#رو_به_رو(۱۳۹۶)
#معین_اصغری
مجموعه شعر
#آیینه_کاری_سکوت
#نیلوفر_بختیاری(۱۳۹۶)
مجموعه شعر
#مرز_ما_عشق_است(۱۳۹۶)
#سید_محمد_مهدی_شفیعی
مجموعه شعر
#گشایش(۱۳۹۶)
#محمد_شکری_فرد
مجموعه شعر
#حاشا(۱۳۹۷)
#رضا_یزدانی
مجموعه شعر
#مرا_صدا_کردی(۱۳۹۷)
#لیلا_حسین_نیا
مجموعه رباعی
#سزاوار(۱۳۹۸)
#امیر_مرادی
مجموعه رباعی
#نماندن(۱۳۹۸)
#سجاد_حقیقتشناس
مجموعه شعر
#هیاهو(۱۳۹۸)
#محمدمهدی_خانمحمدی
مجموعه شعر
#پرچم_صلح(۱۳۹۸)
#شهریار_شفیعی
انتشارات #سیب_سرخ:
مجموعه شعر
#کودتاه(۱۳۹۷)
#میثم_داوودی
مجموعه شعر
#زنگار(۱۳۹۷)
#مریم_حسینی_تکیهای
انتشارات #نزدیکتر:
مجموعه شعر
#برف_و_برنو(۱۳۹۷)
#مرجان_بیگی_فر
مجموعه شعر
#دستباف(۱۳۹۷)
#رضا_خسروی
مجموعه شعر
#فاتحه(۱۳۹۸)
#امیر_تیموری
مجموعه غزل
#دچار (۱۳۹۸)
#سید_علی_رکنالدین
انتشارات #سوره_مهر:
مجموعه شعر
#همسایه_ای_در_ماه(۱۳۹۲)
#رویا_باقری
مجموعه شعر
#ایما(۱۳۹۴)
#سجاد_سامانی
مجموعه شعر
#سالیان(۱۳۹۷)
#سجاد_سامانی
مجموعه شعر
#آشیان_آسمان(۱۳۹۷)
#فائزه_زرافشان
مجموعه شعر
#ماه_در_مه(۱۳۹۸)
#مرضیه_فرمانی
انتشارات #فصل_پنجم:
مجموعه رباعی
#هربار_که_آمدی_بیایی_رفتی(۱۳۹۳)
#قاسم_قاسمی
مجموعه شعر
#ماه_در_کفشهای_کتانی(۱۳۹۴)
#رویا_باقری
مجموعه شعر
#چراغ_خاموش(۱۳۹۶)
#محسن_نقدی
مجموعه شعر
#همسکوت(۱۳۹۶)
#سعید_سکاکی
مجموعه شعر
#دورتر(۱۳۹۶)
#امیر_علی_سلیمانی
مجموعه شعر
#شرحه(۱۳۹۷)
#مرضیه_فرمانی
مجموعه شعر
#آسمان_اجاره_ای(۱۳۹۷)
#سجاد_نوابی
مجموعه شعر
#ژن(۱۳۹۷)
#مرتضی_حیدری
مجموعه شعر
#آغاز_راه_تو_بودم(۱۳۹۷)
#وحیده_احمدی
مجموعه شعر
#دریاچه_را_دریا_چه_میفهمد(۱۳۹۷)
#محمد_رهام
انتشارات #شانی:
مجموعه شعر
#از_عشق_برگشته(۱۳۹۶)
#حسین_زحمتکش
مجموعه شعر
#فروپاشی(۱۳۹۷)
#مرضیه_فرمانی
انتشارات #نیماژ:
مجموعه شعر
#سررسید(۱۳۹۶)
#حسین_طاهری
انتشارات #سرزمین_اهورایی:
مجموعه شعر
#به_اجبار_از_تو_متنفر_خواهم_شد(۱۳۹۶)
#زهرا_بختیار_نژاد
انتشارات #ماهباران:
مجموعه شعر
#مشتری_مداری(۱۳۹۷)
#حسین_پور_قلی
انتشارات #مایا:
مجموعه شعر
#از_چشم_های_آینه(۱۳۹۶)
#الهه_صابر
مجموعه شعر
#گلوبند(۱۳۹۷)
#فاطمه_سوگندی
انتشارات #عصر_صادق:
مجموعه تک بیت
#جمع_مفرد(۱۳۹۸)
#مجتبی_خرسندی(گردآورنده)
انتشارات #الف:
مجموعه شعر
#بی_قراری_ها(۱۳۹۵)
#زینب_زمانی
انتشارات #آثار_برتر:
مجموعه شعر
#بغض_چاه(۱۳۹۸)
#میثم_جعفری
انتشارات #چشمه:
مجموعه شعر
#این_هم_از_این(۱۳۹۸)
#امیرعلی_سلیمانی
انتشارات #مهرستان:
گزیده شعر
#برسد_به_دست_باران(۱۳۹۸)
#محمدصادق_میرصالحیان(گردآورنده)
انتشارات #نصیرا:
مجموعه رباعی
#وضعیت_فوق_العاده(۱۳۹۳)
#وحید_اشجع
این فهرست در حال تکمیل شدن است...
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
به #امام_خمینی
کفبین نبود اما
آینده را شبیه کف دست میشناخت
پیری ندیدهایم
آنسان زمانشناس که او بود
با اینکه در نظر
مشغول درس و بحث و سؤالات خویش بود
اما هزار سال
از مردم زمانهی خود پیش بود
ما فکر کرده بودیم
آمیزهی کنایه و شعر و اشارهاند
هربار گفته بود:
سربازهای من
در گاهوارهاند
#رضا_یزدانی
#دوره_دوم_آفتابگردانها
از مجموعه شعر #حاشا
نشر #شهرستان_ادب
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
میخراشد زخمهایم را صدای خندهای!
گریه کردم، گفت:《پس معلوم شد بازندهای!》
اشک هم نمنم نمک پاشید روی زخم من
باز شد از شوربختی در دلم پروندهای
محو شد در مِه کسی، دیروز شد هر روز من
شد رونده! هر زمانِ تاکنون آیندهای
گفتی و از تلخی حرفت دلم کفری نشد
آنقَدَر گفتی که شک کردم خدا را بندهای
بین ما دیگر فقط یک واژه صحبت میکند
در سکوت خود تو هم مانند من یکدندهای؟
■
کودک لجباز! لطفا ترک کن این کوچه را
سنگهایت را اگر با شیشهها واکندهای!
#نیلوفر_بختیاری
#دوره_چهارم_آفتابگردانها
از مجموعه شعر #آیینهکاری_سکوت
نشر #شهرستان_ادب
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
به #شش_ماههی_سیدالشهدا_علیه_السلام
نالهات در نفس باد، مکرّر گم شد
گریهی تو وسط خندهی لشکر گم شد
سورهای بود سپاهم که تلاوت کردم
آیهای پشت سر آیهی دیگر گم شد
ماند از سوره فقط آیهی بسم اللهاش
آه کوتاهترین آیه هم آخر گم شد
دور خوردی می ششماههی من دست به دست
دست من تا که رسیدی می و ساغر گم شد
دست من منبر فریاد غمانگیزت بود
آه! یکمرتبه در خون تو منبر گم شد
زوزهی تیر سهشعبه همه را ساکت کرد
لحظهای بعد صدای علی اصغر گم شد
قدمی سوی سپاه و قدمی سمت حرم
از خجالت پدر پیر تو سردرگم شد
کاش اجزای تو در قبر تو کامل باشند
گرچه گویند که در عصر دهم سر گم شد
#سید_محمد_مهدی_شفیعی
#دوره_اول__آفتابگردانها
از مجموعه شعر #مرز_ما_عشق_است
نشر #شهرستان_ادب
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
در آن تاریک، دل میبُرد ماه از عالم بالا
گرامی باد این رخشنده، این تابانِ بیهمتا
شب است و خردههای خندهی ماه از ورای ابر
میافتد روی آب و میپرد خواب از سر دریا
شب است و میتکاند آسمان از دامنش آرام
کمی از ماندههای نور را بر سفرهی صحرا
میاندازد فلک بر صورت خورشید روانداز
و میخوابانَد او را روی پای خویش تا فردا
شب است و آسمان پیراهنی از هالهی مهتاب
به تن کردهست چون صوفی که بر تن میکند شولا
میان چادر شب ماه زیباتر شود آنسان
که بین لشکر دشمن جمال یوسف لیلا
خوشا لیلا که در دامان جوانی اینچنین پرورد
که دارد خوف از پروردگار خویشتن تنها
تعالی الله رویش را که 《والفجر》 است تفسیرش
تعالی الله مویش را که 《والیل اذا یغشا》
ملاحت میچکد از ساحت پیشانیاش هر بار
که در نزد پدر پایین میاندازد سر خود را
کسی چون او پر از سُکر خدا گشتهست پا تا سر
که نشناسد میان سجدههای خویش سر از پا؟
علیّ اکبر است او یا نبیّ دیگر است او یا
علیّ بن ابیطالب مهیّا گشته بر هیجا!
که او تا بر زمین پا میگذارد، راه میافتد
میان آسمانها بر سر پابوسیاش دعوا
《اگر امر خدا جنگ است باید رفت》 گفت و رفت
نه از شمشیرها ترس و نه از سرنیزهها پروا
بلاجوی و بلیگوی و عطشنوش و رجزخوان بود
هجوم آورد بر میدان چه رعدآواز و برقآسا
《منم من زادهی زهرا، منم آیینهی حیدر》
ولی نشناختند او را ولینشناسها... دردا!
نقاب از روی خود برداشت تا محشر کند، محشر
گره بر ابروان انداخت تا غوغا کند، غوغا
نمیگویم چه آمد آخر امّا بر سر جسمش
همین و بس پس از او خاک عالم بر سر دنیا
چراغی نیست در دل -این پریشانخانهی مغموم-
که دزد نفس عمری برده از ایمان من یغما
امیدم سوی الطاف علیّ اکبر است، ای کاش
بگیرد دست خالیِ مرا در محشر کبری
#رضا_یزدانی
#دوره_دوم_آفتابگردانها
از مجموعه شعر #حاشا
نشر #شهرستان_ادب
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
نذر #حضرت_عباس_علیه_السلام
بی هیچ استعاره بیا شاعری کنیم
در سوگ شیرخواره بیا شاعری کنیم
بر جسم پاره پاره بیا شاعری کنیم
روحالقدس! دوباره بیا شاعری کنیم
حرفی نگفته مانده اگر با قلم بگو
از روزگار قافله با محتشم بگو
باید دوباره گفت چه با کاروان شده
زخمی هزار ساله هماکنون جوان شده
از چشمِ آسمان و زمین خون دوان شده
هنگامِ راهبستنِ آبِ روان شده
شاعر! پر از اصالت خون کن دوات را
از سر بگیر روضهی شطّ فرات را:
قلب حرم شده هدف دشمنان، هلا
برخاستهست بانگ کف دشمنان، هلا
آواز دف د دف ددف دشمنان، هلا
بستهست راه آب صف دشمنان، هلا
شاها! وزیر اول دربار را بخوان
وقتش رسیده است علمدار را بخوان
دریای دردهای تو را ساحل است او
در شام غربتت قمر کامل است او
الحق که مرز بین حق و باطل است او
سقای کربلاست، ابوفاضل است او
دارد به سوی خیمهسرا مشک میبرد
دشمن به استقامت او رشک میبرد
در کربلا گذاشته سنگ تمام دست
آورده است تا دم آخر دوام دست
هرگز نخواست تا بکشد از امام دست
آورده است آب ولی با کدام دست؟
مشکی پر از فرات به دندان گرفته است
مجنون دوباره راه بیابان گرفته است
زخمی چنان عمیق نشاندند بر تنش
گویی هزار اسب دواندند بر تنش
گلّه به گلّه گرگ رهاندند بر تنش
دردا بگو چهها گذراندند بر تنش
ماندهست جای خالی یک دوست در حرم
طفلی هنوز منتظر اوست در حرم
طفلان بینوا چه کشیدند بعد از او
روی خوش از زمانه ندیدند بعد از او
دل از دل فرات بریدند بعد از او
تا گوشهی خرابه رمیدند بعد از او
میخواست رود را بکشاند به خیمهها
خود را نه! مشک را برساند به خیمهها
ویرانه دشت معجزهآباد را ببین
در قتلگاهِ معرکه میلاد را ببین
گلبرگهای پرپر در باد را ببین
طوفان خطبهخوانی سجاد را ببین
ناگاه بانگ خطبهی زینب بلند شد
از قعر چاهها مه نخشب بلند شد
#محمد_شکری_فرد
#دوره_دوم_آفتابگردانها
از مجموعه شعر #گشایش
نشر #شهرستان_ادب
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
خدا گواه که حیرانم، حسین کیست؟ نمیدانم
حسین کیست؟ نمیدانم، خدا گواه که حیرانم
حسین کیست؟ نمیدانم، فقط همین که من از این نام
اگر نگویم و ننویسم، تمام عمر پشیمانم
حسین کیست؟ نمیدانم، فقط همین که در این ایام
مگر غمش کند آرامم، که من همیشه پریشانم
حسین کیست؟ نمیدانم، فقط همین که همه کفرم
اگر به دور سرش دل را، طوافوار نگردانم
حسین کیست؟ نمیدانم، فقط همین که خدای من!
دلم که میلرزد، دارم من از حسین تو میخوانم
#سید_علی_لواسانی
#دوره_اول_آفتابگردانها
از مجموعه شعر #صبح_زود
نشر #شهرستان_ادب
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
تقدیم به حضرت علمدار (ع)
سینهاش به تنگ آمده بود
پا به میدان که گذاشت
راهبلد بود
یکسر به سوی شط
دست که به آب زد
رود
دریازده شد
مشک
داشت لب تَر میکرد
شاید صدای آب
به گوش بنات برسد
آسمان هم آنقدرها رو سیاه نبود
باران بارید اما
تنها عباس(ع) بود که فهمید تیرباران را
بسم الله الرحمن الرحیم
دست راست
دست چپ
پای گره افتاده در رکاب
صورت سائیده بر خاک
تیمم بدل از غسل شهادتش کامل شد اما
اسب
راهبلدِ خیمهها نبود.
#شهریار_شفیعی
#دوره_سوم_آفتابگردانها
از مجموعه شعر سپید #پرچم_صلح
انتشارات #شهرستان_ادب
#ما_همه_آفتابگردانيم
@Aftab_gardan_ha
یک
این زمزمهی روشن با حنجرِ کیست؟
این خونِ شریفِ مستمر، محشرِ کیست؟
از کیست جهان چنین دچارِ تب و تاب؟
این کشمکشِ همیشگی بر سرِ کیست؟
دو
آوازِ حزینِ باد، پیغمبرِ کیست؟
خورشید، چنین سرخ، روایتگرِ کیست؟
هشیارتر از شهود، سرشارِ شکوه
در خاک تپیده پیکری، پیکرِ کیست؟
سه
بودهست پذیرای غمت آغوشم
از نامِ تو سرشار، لبالب، گوشم
اما شب و روز در هراسم، نکند
یک موی تو را به مُلکِ ری بفروشم
#امیر_مرادی
#دوره_اول_آفتابگردانها
از مجموعه شعر رباعی #سزاوار
انتشارات #شهرستان_ادب
#ما_همه_آفتابگردانيم
@Aftab_gardan_ha