eitaa logo
در این گوشه از دنیا
136 دنبال‌کننده
348 عکس
22 ویدیو
9 فایل
آرشیو لحظات گم‌شدگیِ زهرا "I am surely far different from what you suppose!" ناشناس: https://daigo.ir/secret/5417351156
مشاهده در ایتا
دانلود
خیلی خسته ای زهرا ولی باید بایستی... به هر قیمتی
دنیا تماشایی ست اما زندگی اینجا اندوه دارد، رنـــج دارد، خستگی دارد...
من هنری ندارم حرفه و مهارتی هم بلد نیستم بعد بیست و دو سال گشتن روی زمین، واقعاً چیز راه گشایی جمع نکرده‌ام. من فقط فلسفه خوندم خیلی زیاد! و شعرها رو به خاطر سپردم که هر دو به هیچ کاری نمی‌آیند! از باقی چیزها فقط یه کم یاد گرفتم و بعد رها کردم. یه کم خوشنویسی بلدم، یه کم انگلیسی، یه کم نقاشی، و آشپزی (اونقدری که نمیرم.) در مجموع به هیچ چیز دل ندادم و تا آخرش نرفتم جز شعر و فلسفه که اون هم آخری نداره و به هیچ دردی روی زمین نمیخوره. زندگی من همینه! همین میز کنج اتاقم که روش پره از کتاب‌هایی که میخوام بخونم و فرصت نکردم و تیکه کاغذهای کوچک و بزرگ از یادداشت‌هایی که روی هم تلنبار شده‌اند. همین سه روز در هفته پیاده راه افتادن به سمت دانشگاه و سیاه کردن جزوه هام و پیاده برگشتن. همین که آخر شب وقتی دیدم خوابم نمی‌بره، چراغ رو دوباره روشن کنم و دست ببرم به سمت کتاب‌های شعرم و غزل‌های تکراری بخونم. بعد هی فکر کنم و فکر کنم که میخوام با زندگیم چه کار کنم و تهش به همین جاده ای که اومدم برسم! چند شب یک بار هم کز کنم گوشه‌ی اتاق و گریه کنم تا بلکه آروم بشم یا دست کم، کمی احساس واقعی بودن بکنم. راستش فکر نکنم چیز بیشتری هم از زندگی روی این زمین بخوام به آنچه یافته‌ام قانعم، چه کم چه زیاد! اگر بس است همین چند خرده‌ریز بس است
میدونی از چی خسته ام؟ از دیدن سختی آدم های فرودست خسته ام قلبم می‌گیره هر بار که می‌بینم یکی گیر پول تاکسی‌شه یکی ساعت‌ها وایساده گوشه خیابون با یه تابلو که روش نوشته نمی‌دونم چی‌چی موجود است از شما چه پنهون گاهی می‌شینم براشون گریه می‌کنم صبح ها سوار مترو که می‌شم هزارتاشون رو می‌بینم التماس می‌کنند چیزی ازشون بخرم هر بار قلبم می‌شکنه و هی زیرلب به خدا می‌گم؛ عزیزم هوای این‌ها رو داشته باش
هدایت شده از "برکه"
می‌شنوی چی می‌گم عزیزک؟
هدایت شده از "برکه"
امید نجات‌دهنده ست.
هدایت شده از "برکه"
ولی حالا بین خودمون باشه گاهی گریه‌کردن هم امیدوارکننده‌ ست.
چه دلخراش نجاتی که مرگ هم حتی مرا به تیزی قلاب از آب می‌گیرد!
در این گوشه از دنیا
امید من فقط یه بچه ام و دارم سعی می‌کنم این جهان رو از سر بگذرونم! انگار هرچی که میگذره به جای بزرگ
فک کنم دیگه آرزویی ندارم امید! دیگه چیزی نیست که با تمام وجود دنبالش باشم زندگی می‌گذره و من نظاره‌ش می‌کنم همین تو خوب میدونی حالا فقط مشتاق چی هستم؛ مرگِ تعالی بخش!
لازم نیست کامل باشی؛ فقط کافی باش!
دیگران فکر میکنن مشکل از اون‌هاست که من پسشون می‌زنم اما واقعیت اینه اونا همه شون آدم های خوب و بی‌ایرادی هستند عیب از منه منم که شکسته ام و حالا خورده شیشه ‌هام رو به هم چسبوندم و دیگه مثل قبل نمیشم ایراد از منه