در آفتاب تو انوار کبریاست، مدینه
به سویت از همه سو چشم انبیاست، مدینه
اگرچه گرد غریبی نشسته بر در و بامت
هماره با دل ما نامت آشناست مدینه...
کجا به خاک بقیعت نشسته یوسف زهرا؟
که گرم زمزمه و ناله دعاست؛ مدینه
به اشک دیدۀ مهدی، به خون دیدۀ زهرا
مزار فاطمه و محسنش کجاست؟ مدینه
صدای نالهای از کوچه میرسد، به گمانم
صدای نالۀ جانسوز مجتباست، مدینه
چرا خراب نگشتی در آن غروب غمافزا؟
که فاطمه ز خدا مرگ خویش خواست، مدینه
به آفتاب تو نقش است جای ضربت سیلی
که روز تو چو شب تیره غمفزاست، مدینه...
سرشک دیدۀ مولا گذشت از سرِ هستی
اگرچه گریۀ او در تو بیصداست مدینه
#تخریب_قبور_ائمه_بقیع
#غلامرضا_سازگار
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
پشت این پنجره هرچند که غم خواهم خورد
به ضریحی که ندارید، قسم خواهم خورد
به ضریحی که ندارید قسم، آقایان!
محشر از رفتن در نار قلم خواهم خورد
تولیَت دست محبّان رضا میافتد
از غذاهای پُر از نور حرم خواهم خورد
اشک را با نفس لطف شما مثل شراب
معجزه کرده و از دست خودم خواهم خورد
وسط صحن شما مست قدم خواهم زد
جرعه در جرعه به هر صحن کرم خواهم خورد
ارزشم هست همانقدر که عاشق باشم
نانْ سر سفره اگر گریه کنم خواهم خورد
حال اگر مثل کبوتر بشوم خوشحالم
دانهی عشق، چه بسیار چه کم، خواهم خورد
#تخریب_قبور_ائمه_بقیع
#مجید_لشگری
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
همیشه خاکی صحن غریبها بد نیست
بقیع، پنجره دارد اگرچه مشهد نیست
چه دستها که رسیدهست تا بقیع از دور
که قد کشیدن زائر به قامت و قد نیست
نه صحن مانده، نه ایوان، نه آینه، نه رواق
اگرچه خاک، دلیل نبود مرقد نیست
همیشه حس زیارت حرم نمیخواهد
که گاه عرض ارادت به رفت و آمد نیست
برای بودن در زیر آفتاب اینجا
میان ماندن و رفتن کسی مردد نیست
«دعای سوتهدلان مستجاب، خواهد شد»
در این حرم که اجابت به طاق و گنبد نیست
بقیع، خاکی عشق است پس بگو شاعر
اگر به شوق ضریح آمده، نیاید، نیست
#تخریب_قبور_ائمه_بقیع
#محسن_ناصحی
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
ای آنکه نور عشق و شرف در جبین توست
روشن، سرای دل ز چراغ یقین توست...
مهر رسولِ نور، تو را برده سوی نور
این رشتۀ سعادت و حبل المتین توست
در یاری رسول خدا، جان دشمنان،
آتش گرفته از نفس آتشین توست
بر روی مرگ خنده زدی در شب وداع
تا گفت مصطفی که شب آخرین توست
ای سرو سربلند و سرافراز باغ دین
از چه به خاکِ غم، سر شور آفرین توست
از آن زمان که ریخته خونت به روی خاک
صحرای لالهزار اُحد شرمگین توست...
از اشک فاطمه ز دل خاک گل دمید
آنجا که بین خاک تن نازنین توست...
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
#شهادت
#سید_هاشم_وفایی
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
تو کیستی که در اندیشۀ رسول خدایی
فروغ چشم حبیبی و چلچراغ هدایی
هنوز قبلۀ دلها نبود کعبه که دیدند
تو محو قبلۀ عشق و وفا، تو قبلهنمایی
تو سر به خاک قدوم یتیم آمنه سودی
تو دل به مهر نبوت سپردهای، چه وفایی!
تو در کمند تولای اهلبیت اسیری
تو «حمزه» هستی و از هر چه هست و نیست رهایی
فروغ معرفت از اهلبیت نور گرفتی
تو انعکاس تمام و کمال آینههایی
تو در عقیدۀ خود شاهباز اوج یقینی
تو جاننثار نبی در کمال صدق و صفایی
تو روز بدر درخشیدهای چو بدر به میدان
الا که شیر رسول خدا و شیر خدایی
تو روز معرکه بخشیدی آبرو به شجاعت
تو دادهای به شهامت شکوه و قدر و بهایی
شهادت تو چنان آتشی به جانِ جهان زد
که در «نبرد اُحُد» آفرید کربوبلایی
برای آن که نبیند «صَفیه» لالۀ پرپر
فکند سایه به رویت چه دستی و چه عبایی!
سزد که خاک تو تسبیح دست فاطمه باشد
چرا که گفت پیمبر تو «سیدالشهدایی»
ردیف میشود آهنگِ رفتنِ به مدینه
اگر تو یاد کنی از شکستگان به دعایی
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
#شهادت
#محمدجواد_غفورزاده
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
از بوستان فاطمه، عطر و شمیم داشت
با دوستان فاطمه، لطف عمیم داشت
خواندند اهل معرفت او را «نگین ری»
با آنکه نام و شهرت «عبدالعظیم» داشت
از شهربند رنج و غم، آزاد میشود
هر کس که پاس بندگی آن حریم داشت
این یاس گلشن «حسن»، این عاشق «حسین»
با مهر و عشق و عاطفه عهدی قدیم داشت
گلواژۀ حدیث از آن لعل جانفزا
عطر بهار وحی و صفای نسیم داشت
از محضر سه حجّت معصوم فیض برد
یعنی که ره به چشمۀ فوز عظیم داشت
مثل کبوتران حرمخانۀ «رضا»
روحی در آستان ولایت مقیم داشت
شاگرد پاکباختۀ مکتب «جواد»
دستی پر از کرامت و طبعی کریم داشت
از پرتو هدایت «هادی» اهل بیت
راهی به آستان خدای رحیم داشت
ایمان خویش را به امامش ارائه کرد
با آنکه جان روشن و قلب سلیم داشت...
طور تجلّی سه امام هُمام را
او درک کرده بود و مقام کلیم داشت
شب تا به صبح شعر «شفق» را مرور کرد
مرغ سحر که زمزمۀ «یا کریم» داشت
#حضرت_عبدالعظیم_علیه_السلام
#محمدجواد_غفورزاده
🔹عقیق شعر
@aghiggpoem
#عقیق_شعر
صبح صادق که میدمد دل من
سر خوش از بادۀ حضور شود
از تماشای جلوهزار پگاه
مثل آیینه غرق نور شود
نغمۀ آسمانی توحید
میشود در فضا طنینانداز
میپرد باز پلک دل که: خدا
کرده درهای آسمان را باز
میوزد از مناره عطر اذان
سمتِ این بارگاه نورانی
دل من با فرشتگان خدا
میپرد در فضای روحانی
به نماز ایستاده مُلک و مَلَک
اقتدا میکنم به حضرت او
جانم از شوق دوست سرشار است
دلم از گرمی محبّت او
آسمان و زمین به وقت قنوت
با من «أمّن یجیب» میخواند
فارغ از خویش و فارغ از عالم
دل من از حبیب میخواند
بیشتر از همیشه صحن و رواق
از شمیم حبیب سرشار است
حرمش بوی کربلا دارد
بسکه از عطر سیب سرشار است
رنگ و بوی حسین را دارد
فطرت پاک او اگر حسنیست
از فروزنده گوهرش پیداست
که تبار عقیق او یمنیست...
در مدارش به گردش آوردهست
آفتاب وِلا سه اختر را
قدر او، حُرمت دگر بخشید
«حمزه» و «طاهر» و «مطهّر» را
از سه خورشید، نور میگیرد
حرم با شکوه این وادی
حجّت هشتم و امام نهم
وز عنایات حضرت هادی
طائر پر شکستۀ دل من
شده عمری کبوتر حرمش
مهرش از جان ما مبادا دور
وز دل ما جدا مباد غمش
#حضرت_عبدالعظیم_علیه_السلام
#وفات
#محمدعلی_مجاهدی
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
نام گرامیاش اگر عبدالعظیم بود
عبد خدای بود و مقامش عظیم بود
گر از کرامتش همه کس فیض میبرد
از نسل خاندان امامی کریم بود
عطر حدیث آل رسول از لبش چکید
در مکتب فضیلت و تقوا فهیم بود
تنها نبود پیک خوشالحان باغ عشق
پرهیزگار و عابد و زاهد، حکیم بود
آموخت درس بندگی از اهلبیت نور
محبوب پیشگاه خدای علیم بود
غیر از خدا نداشت نیازی به هیچکس
در عمر خویش صاحب طبعی سلیم بود
لبخند مهربانی و گرمش چو آفتاب
دست نوازشی به سر هر یتیم بود
گلسیرتان عشق به مدحش سرودهاند
اخلاق او لطیفتر از هر نسیم بود
پیوسته او به منزل مقصود میرسید
زیرا صراط زندگیاش مستقیم بود
هفتاد و نُه بهار ز عمرش گذشت و باز
در سایۀ امید و ولایت مقیم بود
پروانۀ بهشت به دستش دهد خدا
هر کس که زائر حرم این کریم بود
هر کس که رو نمود بر این آستانه گفت
این بوستان عشق، بهشتیشمیم بود
عبد حقیرِ اوست «وفایی» اگر چه باز
دل در جوار حضرت عبدالعظیم بود
#حضرت_عبدالعظیم_علیه_السلام
#وفات
#سید_هاشم_وفایی
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
از بلبلان هماره پیام تو را شنید
گل، جامه چاک کرد، چو نام تو را شنید
رونق نداشت گلشن ایران بدون تو
سرسبز شد همین که سلام تو را شنید
این خاک زیر پای تو بُستان شیعه شد
وقتی دلیل محکم گام تو را شنید
هر کس که برد توشهای از بوستان علم
فقه تو را شناخت، کلام تو را شنید
هر جا دلی پرید به شوق نگاه دوست
آوازۀ کبوتر بام تو را شنید
از شرم، روی گندم ری سرخ شد دمی
کز تو حدیث قتل امام تو را شنید...
#حضرت_عبدالعظیم_علیه_السلام
#وفات
#علی_محمد_مودب
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از تو همیشه وعده دیدار خواستم ...
شعرخوانی #علی_مشهوری تقدیم به #حضرت_عبدالعظیم_علیه_السلام
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
📣 جلسات حلقه ادبی طوبی از امروز از سر گرفته می شود.
پس از وقفه ای نسبتا طولانی جلسات حلقه ادبی طوبی از امروز در حوزه هنری برگزار می شود.
حلقه ادبی طوبی سلسله جلساتی ویژه بانوان شاعر است که با رویکرد شعر آئینی برگزار شده و در دور جدید آن سرکار خانم فریبا یوسفی بعنوان منتقد حضور خواهند داشت.
این جلسات شنبه ها و هر دوهفته یکبار از ساعت ۱۷ در حوزه هنری انقلاب اسلامی برگزار می گردد.
#مجمع_شاعران_اهل_بیت_علیهم_السلام
#حلقه_ادبی_طوبی
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞ریختن واژه های انقلابی در شعر، اسمش مداحی انقلابی نیست
حاج مهدی رسولی در گردهمایی نوحه سرایان کشور که میزبانی کارگاه نوحه خوشدل در قم برگزار شد گفت: مداحی انقلابی این نیست که واژههای انقلابی را با بیل در شعر بریزیم. یک مرتبه به رهبری عرض کردم دعا کنید ما مداحان از گزارههای انقلاب به مبانی انقلاب برسیم. آقا فرمودند: این حرف بسیار جدی است، آن را محقق کنید.
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
چگونه بال زنم تا به ناکجا که تویی
بلندمی پرم اما ، نه آن هوا که تویی
تمام طول خط از نقطه ی که پر شده است
از ابتدا که تویی تا به انتها که تویی
ضمیر ها بدل اسم اعظم اند همه
از او و ما که منم تا من و شما که تویی
تویی جواب سوال قدیم بود و نبود
چنانچه پاسخ هر چون و هر چرا که تویی
به عشق معنی پیچیده داده ای و به زن
قدیم تازه و بی مرز بسته تا که تویی
به رغم خار مغیلان نه مرد نیم رهم
از این سفر همه پایان آن خوشا که تویی
جدا از این من و ما و رها ز چون و چرا
کسی نشسته در آنسوی ماجرا که تویی
نهادم اینه ای پیش روی اینه ات
جهان پر از تو و من شد پر از خدا که تویی
تمام شعر مرا هم ز عشق دم زده ای
نوشته ها که تویی نانوشته ها که تویی
زنده یاد #حسین_منزوی
۱۶ اردیبهشت سالروز درگذشت این غزلسرای مطرح کشور است.
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
روشنتر از تمام جهان، آسمان تو
باغ ستارههاست مگر آستان تو؟
پرچم به دوش مردم آزاده دادهای
تا هر کرانه فتح شود با نشان تو
روشن به نور مهر تو بحرین تا یمن
مشعل به دستهای تو و شیعیان تو
مانند کوه صبر، هنوز ایستادهاند
در روزهای رنج و بلا، دوستان تو
جغرافیای سرخ زمین دشت لالههاست
گسترده در تمام جهان بوستان تو
زودا که صبح «صادق» موعود میرسد
خورشید فتح میدمد از آسمان تو
#امام_صادق_علیه_السلام
#شهادت
#عذرا_رشید_نژاد
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
سر و پای برهنه میبرند آن پیر عاشق را
که بر دوشش نهاده پرچم سوگ شقایق را
همانهایی که قرآن بر سر نی کرده، میبردند
به دستِ بسته، پای نیزهها قرآن ناطق را
و در بیت ولایت بار دیگر آتش افکندند
مگر آتش کند خاموش خورشید حقایق را؟
به نام سورههای «فجر» و «والعصر» و «اذا جاءَ»
بشارت داده او در شام غیبت، صبح صادق را
چو شمعی آب شد جسم شریفش تا برافروزد
به مصباحالشریعه تا ابد جانهای عاشق را
#امام_صادق_علیه_السلام
#شهادت
#مرتضی_مولوی
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
ای خوشهای ز خرمن فیضت تمام علم!
با منطق تو اوج گرفته مقام علم
با صد زبان به علم کلامت، سلام علم
هر جا که علم بود، تو بودی امام علم
تو وارث کمال و جلال محمّدی
مصداقِ صدق و صادقِ آل محمّدی
آیینۀ تمامِ کمالات روی توست
یادآور رسول خدا خلق و خوی توست
دارالشفای هر دل بیمار، کوی توست
گلواژههای وحی، پر از رنگ و بوی توست
بیمنطق رسای تو قرآن زبان نداشت
بیهمت تو دین، شرف جاودان نداشت
توحید معتبر شده از اعتبار تو
گلخانۀ وسیعِ امامت، بهار تو
«بحرالعلوم»، قطرهای از جویبار تو
«شیخ مفید»، لالهای از لالهزار تو
«طوسی» و «مجلسی» و «صدوقت» سه آیتاند
با نور دانش تو چراغ ولایتاند...
با آنکه خاک پاکِ مدینه دیار توست
ویرانۀ بقیعِ دلِ ما مزار توست
تا روز حشر، سینۀ ما دغدار توست
هر شیعۀ شکستهدلی اشکبار توست...
ای آفتاب، زائر صحن و سرای تو!
خاموش شد چگونه صدای دعای تو؟...
#امام_صادق_علیه_السلام
#شهادت
#غلامرضا_سازگار
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
دنیای کلام تو جهان برکات است
عمریست جهان ریزهخور این کلمات است
در ساحت عرفانِ غمت، فلسفه مات است
نام تو پر از عطر سلام و صلوات است
ای سورۀ شأن تو پر از سجدۀ واجب
زانو زده در محضرت ادیان و مذاهب
دارند نصیب از نفست حاضر و غایب
راهی که تو ابلاغ کنی راه نجات است
فیض ازلی چیست؟ مسلمانِ تو بودن
لطف ابدی شیعۀ چشمان تو بودن
در خوف و رجا دست به دامان تو بودن
مهر تو و قهر تو حیات است و ممات است
ای کاش که باشد نظر لطف تو با ما
تا سوی تنور امر کنی باز اماما
با عشق تو آتش شده برداً و سلاما
آتش نه که این روشنی آب حیات است
نام تو بلند است و مقام تو رفیع است
لطف تو مدام است و عطای تو وسیع است
هم در دل ما حسرت دیدار بقیع است
هم در دل ما حسرت درک عتبات است
#امام_صادق_علیه_السلام
#شهادت
#سیدمحمدجواد_شرافت
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
کاش من هم به لطف مذهب نور
تا مقام حضور میرفتم
کاش مانند یار صادقتان
بیامان در تنور میرفتم
علم عالم در اختیار شماست
جبر در این مسیر حیران است
چشمهایت طبیب و... بیمارش
یک جهان جابربنحیان است
روز و شب را رقم بزن آخر
ماه و خورشید در مُرکّب توست
ملک لاهوت را مراد تویی
آسمانها مرید مذهب توست
قصه تکرار میشود یعنی
باز هم در مدینه عاشق نیست
کوچه در کوچه شهر را گشتم
هیچکس با امام، صادق نیست
::
خواب دیدم که پشت پنجرهها
روبروی بقیع گریانم
پا به پای کبوتران حرم
در پی آن مزار پنهانم
گریه در گریه با خودم گفتم
جان افلاک پشت پنجرههاست
آی مردم! تمام هستی ما
در همین خاک پشت پنجرههاست
#امام_صادق_علیه_السلام
#شهادت
#سیدحمیدرضا_برقعی
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#حلقه_شعر_ولایی_فرات
با حضور
#سید_مهدی_حسینی_رکن_آبادی
#جواد_هاشمی_تربت
و دیگر شاعران ولایی
در محل نمایشگاه کتاب تهران برگزار می شود
زمان :چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ماه ساعت ۱۶:۳۰
شبستان مصلی امام خمینی ره ورودی ۱۵
نیم طبقه دوم سالن یاس غرفه جهاد تبیین
حضور برای عموم آزاد است.
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
اشعار شهادت امام صادق علیه السلام
👇👇
https://aghigh.ir/fa/news/126244
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
باز ما را چشمهای از اشک جاری دادهاند
روز و شب خاصیت ابر بهاری دادهاند
سینه شد کانون آه و دیده شد دریای اشک
آب و آتش باز با هم دست یاری دادهاند
در غروب صبح صادق، ماه پنهان کرد روی
شبنشینان فلک را بیقراری دادهاند
بر زمین سیل بلا جاری نشد، یا قدسیان
آسمان را در عزایش بردباری دادهاند؟
کعبه هم، در هجر اسماعیلِ زهرا، ندبه کرد
زین سبب او را ردای سوگواری دادهاند
شد شهید آخر، مسیحایی که از انفاس او
دانش و دین را قوام و استواری دادهاند
پیروان مذهب این آفتاب عشق را
معرفت آموختند و رستگاری دادهاند..
شد پریشان، خاطرِ صدیقۀ زهرا که دید
از نمک مرهم برای زخم کاری دادهاند
دل بدین گلشن چه میبندی پس از تاراج گل؟
این چمن را آب از بیاعتباری دادهاند
سرمه کن خاک بقیعش را که در آن آستان
عرشیان را رتبۀ خدمتگزاری دادهاند
شب که تاریک است آنجا، پرتو مهتاب را
در گذرگاه نسیم آیینهداری دادهاند
گر چراغ لالهای روی مزار او نسوخت
لالهها پایان به این چشمانتظاری دادهاند
آب شد شمع وجودش پشت دیوار بقیع
هر که را پروانۀ شبزندهداری دادهاند
تا محبان را فراخواند به پابوس امام
اشکهای ما به دل، امیدواری دادهاند
#امام_صادق_علیه_السلام
#شهادت
#محمدجواد_غفورزاده
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
دلی که با احادیث غریبت آشنا باشد
چرا دنبال علم جِفر و علم کیمیا باشد
به سِحر و غمزههایش خاک را زر میکند آن چشم
که خوب آگاه از فرق مُطَلّا و طلا باشد...
در آن مکتب که حرفی یا حدیثی از شما آید
نباید سردرش نامی به جز دارالشفا باشد
نفسهای شما پیچیده اینجا حجره در حجره
در و دیوارِ اینجا نیز غرق ربنا باشد
فقاهت کودکی نوپاست، تا روز ابد باید
به پای منبرت زانو زند تا روی پا باشد
چرایش را نمیفهمند جز شیخ کلینیها
اگر این قال صادقها نباشد دین چرا باشد؟!...
به دنبال چه میگردد زمانه، ما که دنبال
تنور گرم میگردیم، تا قسمت چهها باشد
چرا حرف تنور و آتش آمد باز، قسمت چیست؟
گریز روضه باید باز سمت کربلا باشد...
#امام_صادق_علیه_السلام
#شهادت
#سیدمحمدجواد_میرصفی
🔹عقیق شعر
@aghighpoem