eitaa logo
عقیق شعر
1.5هزار دنبال‌کننده
234 عکس
92 ویدیو
0 فایل
کانال ویژه شعر آیینی سایت عقیق ارتباط با ادمین @haadipoem
مشاهده در ایتا
دانلود
زینب ای شیرزن قافله صف‌شکنان این شهیدان تواند این‌همه خونین‌کفنان از حضور حرمت قبله‌ی عشق است دمشق زینبیه است بهشت شهدای دم عشق خانه گر در گذر سیل شهادت باشد حرم زینب کبری به سلامت باشد رفت سرباز تو سر باخت و مهمان تو شد حاج قاسم یکی از خیل شهیدان تو شد شرزه شیری‌ست که از سوی کنام آمده است صبح صادق ز شب تیره‌ی شام آمده است  چون همایی که پی اوج سعادت می‌گشت همه‌ی عمر به دنبال شهادت می‌گشت عاقبت عکس رخ یار که در جام افتاد آن‌که شد کشته‌ی حق نیک‌سرانجام افتاد آفتابی که شده در شب بغداد شهید از فرودینه به لاجرعه خط جور کشید باز هم سید و سالار نیامد از خط باز هم میر و علمدار نیامد از شط جنگ در فلسفه‌ی شیعه مجال است مجال مرگ در دیده عشاق وصال است وصال ... دیده‌ام سوختنش را که شبی سوخت تنش سوخت از غیرت و نگذاشت بسوزد وطنش جامهٔ سرخ برازندهٔ مردان خداست رُسته یک دشت شقایق به تنِ پیرهنش شیر این بیشه چه کرده‌است به دشمن که هنوز روبهان می‌ترسند از نگه صف‌شکنش گفت که پای حرامی به حرم وا نشود سر او رفت ولی ماند سر این سخنش بر شهید غم او غسل و کفن حاجت نیست اشک عشاق دهد غسل و شود خون، کفنش قطعه قطعه شد و سرباز حسینش خواندند تیرباران شد و خواندند غلام حسنش آنقدر سوخته‌ی روضه‌ی انگشتر بود ماند آخر فقط انگشت و عقیق یمنش مورم و دست به دامان سلیمان زمان قاصدی کو که سلامی برساند ز منش 🔹عقیق شعر @aghighpoem
شب شعر با حضور با اجرای بامدیحه سرایی پنجشنبه هجده اسفندماه ساعت ۱۸:۳۰ خ ولیعصر کوچه آقازاده مسجد پنبه چی 🔹عقیق شعر @aghighpoem
بلندی شب غیبت، نشان قامت توست دم سحر، دم شمشیر با شهامت توست به انتظار نشستیم تا تو برخیزی صفوف شب‌زده تکبیرگوی قامت توست نداشت فایده جز پینه‌ای به پیشانی نماز نیست نمازی که بی امامت توست فریب همهمه‌ی آخرالزمان نخورد کسی که گوش به فرمان استقامت توست از این تمدن ماشینی خراب‌شده نجات ما فقط آبادی اقامت توست طفیل چشم تو می‌گردد آسمان و زمین سلامت همه آفاق در سلامت توست مسیح کز دمش احیای مرده می‌فرمود ز پیروان دم تیغ با کرامت توست به دولت تو شود گرگ و میش هم‌سفره عدالت علوی ذاتی زعامت توست به صبح معرکه با تیغ آب‌دار بیا رگ زمین و زمان تشنه‌ی حجامت توست شبیه کودک گم‌گشته در پی پدرش نگاه خلق به دنبال یک علامت توست بلا عظیم شد و قطع شد رجا بی‌تو قیام کن که دگر موقع قیامت توست 🔹عقیق شعر @aghighpoem
26.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اسیر حسن تو برگ گل است شبنم هم .... شعرخوانی در مدح و اساتید ادبیات فارسی با رهبر انقلاب در شب میلاد امام حسن علیه‌السلام 🔹کانال شعر عقیق @aghighpoem
رسیدم دوباره به درگاه شاهی چه شاهی که دارد ز شاهان سپاهی فلک آستانی ملک پاسبانی ضمان کارگاهی جنان بارگاهی سلام ای غریبی که در صبح محشر ندارم به جز مُهر مِهرت گواهی خیالت به سر خون هجرت به گردن به شوق تو کردم چه شال و کلاهی شلوغ است دورت ولی شد فراهم عجب خلوتی خلوت دلبخواهی چو آیینه از بس که دل نازکی تو توان تا حریمت رسیدن به آهی تو آیینه آیینه نوری و نوری تو مهری چه مهری تو ماهی چه ماهی تو را مهر گفتم؟ تو را ماه خواندم؟ عجب کسر شأنی عجب اشتباهی که مهر است در محضرت مرده شمعی که ماه است پیش رخت روسیاهی گرفته ست خورشید اذن دمیدن ز نقاره خانه دم هر پگاهی تویی شرط توحید و بی تو یقینا همه نیست توحید جز لاإلهی اگر ابر لطفت به محشر ببارد نماند ثوابی نماند گناهی به لطف تو کاه ثواب است کوهی به بذل تو کوه گناه است کاهی لب دره ی نفس لغزیده پایم نگه دار دست مرا با نگاهی منم آن گنهکار امیدواری که دارد ز لطف تو پشت و پناهی ندانم چگونه برآیم ز شکرش اگر راه دادی مرا گاه گاهی الهی مرا از حریمش مکن دور مرا از حریمش مکن دور الهی 🔹عقیق شعر @aghighpoem
هدایت شده از عقیق
18.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من کیستم که لاف ز عشق علی زنم؟ این کلب آستانه کجا و کجا علی؟ شعرخوانی در مدح 🔹عقیق شعر @aghighpoem (http://Instagram.com/aghighpoem)
شنیدم از لب باد صبا حسین حسین نوای ما، دم ما، شور ما، حسین حسین محرم آمده و گوش جان که بسپاری شنیده می‌شود از هرکجا حسین حسین محرم آمده قد قامت العزا بشنو بخوان به مأذنه: حیّ علی حسین حسین کتیبه سینه‌زن و باد نوحه‌خوان شده است صدای زمزمه بادها حسین حسین ز عرش پیرهنی خون‌چکان شد آویزان چکیده در همه عرش خدا حسین حسین ملک نشانی خون خدا گرفت ز خاک صدا بلند شد از کربلا: حسین! حسین! یکی شدند سیاه و سپید در بزمش دلیل وحدت شاه و گدا حسین حسین همه اهالی یک ملت‌اند سینه‌زنان سرود ملی اهل عزا حسین حسین علی علی‌ست اگر ذکر شور و مستی ما شده‌ دم غم ما ذکر یا حسین حسین عجب غمی‌ست به نامش، هرآنکه گفت بسوخت که کرده یک‌سره آتش به پا حسین حسین گذشت عمر به زیر کتیبه‌های غمش هزار شکر شدم پیر با حسین حسین لبم به ذکر دگر وا نمی‌شود چه کنم؟ شده‌ست با لب من آشنا حسین حسین ز لطف اوست کزو نام می‌برم، ور نه من خراب کجا و کجا حسین حسین گریست دیدهٔ ناپاک من هم از داغش از آن‌که زنده کند مرده را حسین حسین خوشا به بزم عزایش که یک‌صدا گویند از ابتدا همه تا انتها حسین حسین ▪️عقیق شعر @aghighpoem
دل نمی‌دانم چه شد، دلبر نمی‌دانم چه شد           سر نمی‌دانم چه شد، پیکر نمی‌دانم چه شد مظهـر الله‌اکبر، شبه پیغمبر که رفت              حال اهل بیت پیغمبر نمی‌دانم چه شد اولین شیر بنی‌هاشم که عزم رزم کرد               گشت میدان عرصۀ محشر، نمی‌دانم چه شد تا علی آمد به میدان، باز هم سر باز کرد             کینه‌های کهنه از حیدر، نمی‌دانم چه شد اسب ره گم‌کرده جای بازگشتن تا خیام             رفت سمت مسلخ لشکر، نمی‌دانم چه شد هرکسی با هرچه دستش بود، می‌زد ضربه‌ای            زیر تیر و نیزه و خنجر نمی‌دانم چه شد غربت یک شیر زخمی بین صد کفتار، آه            دوره‌اش کردند و من دیگر نمی‌دانم چه شد او که سر تا پا غنیمت بود افتاد از فَرَس زیر دست قوم غارتگر نمی‌دانم چه شد رشتۀ تسبیح اعضای علی از هم گسست            سرگذشت پیکر اکبر نمی‌دانم چه شد زیر نعل تازه می‌آید چرا بوی گلاب؟             از نزاکت غنچۀ پرپر نمی‌دانم چه شد پاره‌های پیکر او در عبا هم جا نشد             آنچه باقی مانده بود آخر نمی‌دانم چه شد عاقبت خورشیدِ سر بر قلۀ نی شد، ولی             ماجرای آن تنِ بی‌سر نمی‌دانم چه شد قافله رفت و بدن ماند و بیابان، تا سه روز ...           این سه روز اما همان بهتر نمی‌دانم چه شد ◾️عقیق‌شعر @aghighpoem