eitaa logo
عقیق شعر
1.5هزار دنبال‌کننده
234 عکس
92 ویدیو
0 فایل
کانال ویژه شعر آیینی سایت عقیق ارتباط با ادمین @haadipoem
مشاهده در ایتا
دانلود
مجمع البحرین آمد نور چشم هر چه شاعر پنجمین خورشید عالمتاب از کنز الذخائر این بشارت از رسول عشق بر جانش نشسته نور چشم آل طاها،روشنای چشم جابر می رسد در خدمتش با عشق و می بوسد عبایش می شود در محضر نورانی حضرت مجاور خوش به حال آنکه یکدم محضرش را درک کرده خوش به حال آنکه بوده با ابوجعفر معاصر در علوم دنیوی از خبرگان علم برتر بر علوم آسمانی آشناتر از نوادر اوست جامع،اوست ذاکر،اوست هادی اوست مولا از امین دارد نشانها اوست صابر اوست شاکر روز محشر هر کسی دامان خوبان را بگیرد دست شعر و دامن پاکت شفیعم باش باقر من چه دارم جز همین ابیات ناقابل برایت برگ سبزی تحفه ی درویش از باغ مجاور در بقیعستان دلتنگی ضریحی نیست اما می شناسد حلقه ی کوی تو را گنجشک زائر 🔹عقیق شعر @aghighpoem
به سنگ نام تو را گفتم و به گریه درآمد به گوش کوه سرودم تو را و چشمه برآمد سکوت نقره‌ای ماه را شکست غم دل در آن زمان که از آن ماه بی‌کفن خبر آمد شکست صخره از این داغ جانگداز و به یادت، به رود رود عطش با هزار چشم تر آمد پس از تو هر گل خونین‌دلی که سر زد از این غم به سوگ لاله‌رخان شهید، خون‌جگر آمد به طعنه گفت بیابان به سنگ: «شرم نکردی ز درد آبله‌پایی که خسته از سفر آمد؟» به گریه گفت که: «سنگم‌ ولی شکسته‌ترینم به راه آن گل زخمی که از پی پدر آمد» پدر به قافله‌سالاری آمد از سر نیزه ز دست خار بیابان جهان به گریه درآمد ◾️عقیق‌شعر @aghighpoem