eitaa logo
عقیق شعر
1.5هزار دنبال‌کننده
234 عکس
92 ویدیو
0 فایل
کانال ویژه شعر آیینی سایت عقیق ارتباط با ادمین @haadipoem
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از عقیق
در مقدمه ی کتاب "مردی که شبیه شعر خود نیست" آمده است : این کتاب، حرف‌هایی است دربارۀ زندگی و رفتار و روحیات او. آنچه در این مجموعه گردآوری شده، اشارۀ شناسنامه‌ای و کتابنامه‌ای به آثار او نیست؛ همان‌گونه که در مقام نقد و حتی معرفی آثار او نیست. در این مجموعه نگاه‌نوشته‌های گوناگون، حتی آنجا که به کتاب‌ها و بازی‌ها و حضورها و در یک کلام به هنر احمدی اشاره می‌شود مصاحبه ای که سال ها پیش از مرحوم در این کتاب منتشر شده حاوی نکات جالبی است از جمله اینکه وقتی از او از آرزوهایش می پرسند اینگونه جواب می دهد: "به نظرم به چیزهایی که آرزو داشتم رسیدم و چیزی از دنیا طلب ندارم. دوست دارم تا 83 سالگی عمر کنم و سالی یک رمان بنویسم." و وقتی می پرسند موضوع خاصی هست که دوست داشته باشید درباره آن شعر بسرایید اما هنوز نسرائیده‌اید؟ می گوید: "دوست دارم برای امام حسین شعر بگویم" 🔹عقیق شعر @aghighpoem
هدایت شده از عقیق
▪️صابر خراسانی در سوگ پدر . شاعر و مجری برنامه های مذهبی، در غم از دست دادن پدرش عزادار شد. مصیبت وارده را به این شاعر اهل بیت تسلیت می‌گوید و از پیشگاه الهی برای آن مرحوم مغفرت و برای بازماندگان صبر و اجر طلب می کند. ✅کانال عقیق @aghigh_ir
پنج اقیانوس را ناگاه چشم ساحل در برابر دید چشم در چشم آینه ی بُهتش پنج اقیانوس دیگر دید پنج اقیانوس موجاموج، کوهموجش سر در ابر اوج رستگاری را در او باری، کشتی نوح شناور دید از کرانش تا کران جوشان در خروش از نای خاموشان پنج اقیانوس همپا را پنج اقیانوس همبر دید با نخستین؛ عطر هو پیچید عالمی در بوی او پیچید بویناک خاک را یعنی زیر گام او معطر دید با دو دیگر؛ چین به چین بر سر ، دامن دنباله اش در بر آفتابی آسمان پرور در میان ابر چادر دید با سه دیگر؛ این خدای - انسان ، عشق را جان عدل را میزان هرچه را ذاتی مجسم یافت هرچه را نَقلی مصور دید چارمین را هرچه هم تنها در غبار شهر غم تنها چون کریمی در کرم تنها، شوکتی اما مکرر دید پنجمین را با سری بر نی کاروانی از الم در پی خاطر خون خدا با وی،خیمه ای خورشید منظر دید ساحل اما همچنان خاموش، در خموشی پای تا سر گوش پنج اقیانوس را در جوش، موج گستر موج گستر دید شور آیاتی رسا را داشت جلوه اهل کسا را داشت آنچه را با گوش جان بسپرد و آنچه را با چشم باور دید # خاک نجران را سرِ تسلیم، ساحل صلح و سلامت کرد سینه آفاق را آنگاه غرق در بال کبوتر دید... 🔹عقیق‌شعر @aghighpoem
هدایت شده از عقیق
22.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مانده داغ لب تو بر دل دریا تازه ... شعرخوانی در رثای 🔹عقیق‌شعر @aghighpoem
به شب‌هایی که مادرها نمی‌خوابند، فرزندم به لالایی، به این دلشوره‌ها سوگند، فرزندم من و بابا تو را مثل نفس هر لحظه می‌خواهیم برای هر دومان شیرین‌تری از قند، فرزندم الهی سایۀ لطفش همیشه بر سرت باشد خداوندی که بخشیده به ما فرزند، فرزندم برایت آرزو دارم که قلب مهربانت را به عشق آل پیغمبر زنی پیوند، فرزندم که اینان خوب‌تر از خوب‌تر از خوب‌تر از خوب که اینان در زمین بی‌مثل و مانندند، فرزندم و بی‌شک می‌رسد یک روز، موعودی که در راه است چنان عیدی که می‌آید پس از اسفند، فرزندم مهیّا کن زمین را تا فرج نزدیک‌تر باشد به قدر وسع خود، با ندبه‌ای هرچند، فرزندم دعا کن پارۀ قلبم! دعای تو اثر دارد دلت پاک است، نور چشم من! دلبند فرزندم! بیاید کاش روزی که تمام مردم دنیا بروید روی لب‌هاشان گل لبخند، فرزندم 🔹عقیق‌شعر @aghighpoem
هدایت شده از عقیق
ای روح کرم که مظهر احسانی «آنی» که اشاره کرد «حافظ» آنی خورشیدی و ذرّه پروری آیینت آیینهٔ «هَل اَتی عَلَی الاِنسانی» 🔹عقیق شعر @aghighpoem
24.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیا که بوی بهار از بهار بشنوم ‌ و .... شعرخوانی با موضوع در شب شعر 🔹عقیق شعر @aghighpoem
هدایت شده از عقیق
🔹عقیق شعر @aghighpoem
📷مراسم ترحیم پدر صابرخراسانی ، شاعر و مجری برنامه‌های مذهبی، عصر یکشنبه با حضور جمعی از وعاظ، مداحان، مسئولین و چهره های فرهنگی و هنری در مسجد نور میدان فاطمی تهران برگزار شد. 👇 aghigh.ir/000X2c ✅کانال عقیق @aghigh_ir
🔔 سیری در شعر عاشورایی 🖋مدرس:‌ محمدرضا طهماسبی ⏰دوشنبه‌ها ۱۷:۳۰ الی ۱۹ شش جلسه حضوری ثبت نام در ادب بوک ADABBOOK.COM . اطلاعات بیشتر ۰۲۱۷۷۵۳۱۸۶۶ ۰۹۱۴۴۷۴۵۹۸۷ . @aftabgardan_ha 🔹عقیق‌شعر @aghighpoem
مهلت ثبت نام دوره‌های آموزشی آزاد زنگ شعر تا ۲۸ تیر ماه تمدید شد. کلاس‌های این دوره از روز هفتم مرداد ماه آغاز می‌شوند. ثبت نام در سایت ادب بوک: ADABBOOK.COM 💡علاقه‌مندان می‌توانند برای کسب اطلاعات بیشتر با شمارۀ تلفن ۰۲۱۷۷۵۳۱۸۶۶ داخلی ۱۲۹ و ۱۳۰ (دفتر شعر شهرستان ادب) و یا شماره ۰۹۱۴۴۷۴۵۹۸۷ در پیامرسان‌های تلگرام و بله در ارتباط باشند. @Aftabgardan_ha 🔹عقیق‌شعر @aghighpoem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شنیدم از لب باد صبا حسین حسین نوای ما، دم ما، شور ما، حسین حسین محرم آمده و گوش جان که بسپاری شنیده می‌شود از هرکجا حسین حسین محرم آمده قد قامت العزا بشنو بخوان به مأذنه: حیّ علی حسین حسین کتیبه سینه‌زن و باد نوحه‌خوان شده است صدای زمزمه بادها حسین حسین ز عرش پیرهنی خون‌چکان شد آویزان چکیده در همه عرش خدا حسین حسین ملک نشانی خون خدا گرفت ز خاک صدا بلند شد از کربلا: حسین! حسین! یکی شدند سیاه و سپید در بزمش دلیل وحدت شاه و گدا حسین حسین همه اهالی یک ملت‌اند سینه‌زنان سرود ملی اهل عزا حسین حسین علی علی‌ست اگر ذکر شور و مستی ما شده‌ دم غم ما ذکر یا حسین حسین عجب غمی‌ست به نامش، هرآنکه گفت بسوخت که کرده یک‌سره آتش به پا حسین حسین گذشت عمر به زیر کتیبه‌های غمش هزار شکر شدم پیر با حسین حسین لبم به ذکر دگر وا نمی‌شود چه کنم؟ شده‌ست با لب من آشنا حسین حسین ز لطف اوست کزو نام می‌برم، ور نه من خراب کجا و کجا حسین حسین گریست دیدهٔ ناپاک من هم از داغش از آن‌که زنده کند مرده را حسین حسین خوشا به بزم عزایش که یک‌صدا گویند از ابتدا همه تا انتها حسین حسین ▪️عقیق شعر @aghighpoem
صدای قافله ای می رسد دوباره به گوشم محرم است و مبادا به قدر وسع نکوشم عزا نه! جان دوباره است در عوالم هستی کفن کنید تنم را، اگر سیاه نپوشم خوش است روضه به هر هیاتی اگر که درآیم چه مثل فرش بیفتم، چه مثل دیگ بجوشم نشسته ام بنشانم به اشک، آتش دل را اگر که گوشه ای از بزم، سر به زیر و خموشم غم حسین که باشد، چه باک از غم عالم؟ غمی عزیزتر از هر غمی نهاد به دوشم سر از کمند محبت، به هیچ روی نتابم به هیچ سود، دلم را به غیر او نفروشم به تربت است فقط، هرچه سر به خاک گذارم به عشق ذکر «حسین» است، هرچه آب بنوشم ▪️عقیق شعر @aghighpoem
با ذکر یاحسین دمادم گریستم یک سال در فراقِ محرّم ‌گریستم با گریه بر تو ، توبه آدم قبول شد من هم شبیه حضرت آدم گریستم بارِ گناه ، برکتِ چشم مرا گرفت شرمنده در مصیبت تو کم گریستم شکر خدا که چشم و سرم وقف روضه شد هم بر سرم ‌زدم ز غمت ، هم گریستم مُردم به پای خط به خط مقتلت حسین از بس که با "لُهوف" و "مُقَرّم" گریستم   ▪️عقیق شعر @aghighpoem
همیشه عرشِ خدا گرمِ اختلاطش بود فرشته تشنه ی یک جرعه ارتباطش بود به جز نگاهِ حسینش پی چه بود؟ بهشت؟! بهشت باغچه ی کوچکِ حیاطش بود همیشه "حمد" به لب داشت، مَدّ نام حسین در امتداد دو تا واژه ی صراطش بود اگر کنار برادر تبسّمی هم داشت هزار بغضِ زبان بسته در نشاطش بود نخواست جان بدهد تا علم به دوشش هست اگر شکست سرش، حکمِ احتیاطش بود کریمه بود ولی از شما چه پنهان که پس از حسین فقط آه در بساطش بود... ◾عقیق‌شعر @aghighpoem