قبلا در این یادداشت مفصل به بحث اشتغال و فعالیت اجتماعی زنان مبتنی بر نگاه حضرت آقا پرداختم
دوست داشتید بخونید
یه نظری هم حضرت آقا دارند در مورد شغل منشیگری که متاسفانه زیاد زنان به این شغل رو میآرند:
«جاذبه جنسی یکی از بزرگترین دامهاست؛ مراقب باشید! من با کسانی که بهعنوان بهکارگیری زن، منشی زن استخدام میکنند، مخالفم. زنان در دستگاهها مختلف این همه کارهای خوب دارند انجام میدهند و مدیریتهای خیلی خوب انجام میدهند. بزرگترین مشکل هم آن حالت سیطره مردانه بر زن است. این را بهخصوص زنها بیشتر باید بدانند. و لا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض؛ در قرآن میگوید، برای اینکه مرد ـ که جنس متجاوز و شروعکننده است ـ قدرت پیدا نکند، زن نباید در مقابل او خضوع کند؛ خضوع در زبان و سخن گفتن. میبینیم اینها اسرار است و در اینها رازهای بزرگ هست؛ اما ما متأسفانه همینطور غافل از اینها عبور میکنیم و نمیفهمیم. ابزار، یعنی وسیله مردم برای رفتن بهسمت گناه؛ آن حالت تجاوزطلبی و افزونخواهی و اقدام و ابتکار اوست؛ ابزار زن و کمک زن در رفتن بهسمت گناه، حالت وادادگی و خضوع و تواضع اوست؛ لذا تکبر حرام است؛ اما برای زنها در مقابل مرد بیگانه، جزو چیزهایی ممدوح است که متکبر باشند. این حالت در بعضی از مشاغل به کلی از بین میرود؛ مثل همین منشیگری و مستخدم بودن زن. غیر از تسلط مردانه، چنین حالتی وجود ندارد. در منشیگری، ازاینقبیل وجود دارد و حالا من این را مثال زدم.»
@aghletarif
ببخشید خیلی طولانی شد ولی سعی کردم به تمام جوانب این موضوع بپردازم که واقعا به صورت یک چالش دراومده، تا جاییکه شرط ازدواج برخی پسران شده اشتغال زن و این ضدارزشه
آقای عباسی ولدی میگفتن مردی که چنین شرطی بذاره و یا دنبال زن شاغل باشه ، مرد ضعیفیه که قابل اتکاء نیست.
اینم یک نکته قرآنی که حیفم اومد نگم، آیه ۲۳ قصص:
«وَلَمَّا وَرَدَ مَاءَ مَدْيَنَ وَجَدَ عَلَيْهِ أُمَّةً مِنَ النَّاسِ يَسْقُونَ وَوَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ امْرَأَتَيْنِ تَذُودَانِ ۖ قَالَ مَا خَطْبُكُمَا ۖ قَالَتَا لَا نَسْقِي حَتَّىٰ يُصْدِرَ الرِّعَاءُ ۖ وَأَبُونَا شَيْخٌ كَبِيرٌ
و هنگامی که به (چاه) آب مدین رسید، گروهی از مردم را در آنجا دید که چهارپایان خود را سیراب میکنند؛ و در کنار آنان دو زن را دید که مراقب گوسفندان خویشند (و به چاه نزدیک نمیشوند؛ موسی) به آن دو گفت: «کار شما چیست؟ (چرا گوسفندان خود را آب نمیدهید؟!)» گفتند: «ما آنها را آب نمیدهیم تا چوپانها همگی خارج شوند؛ و پدر ما پیرمرد کهنسالی است (و قادر بر این کارها نیست.)!»
این آیه در مورد دختران شعیب و حضرت موسی علیهالسلام است.
طبق این آیه سه تا شرط هست برای اشتغال زنان
اول اینکه دوتایی با هم بودند یعنی در یک محیط مردانه ،زن تنها نباشه
دوم اختلاط نباشه و سوم مردی که معاش رو تأمین کنه و توان کار نداشته باشه هم وجود نداشته باشه
چون در آخر آیه آمده که دختران میگن «و ابونا شیخ کبیر» یعنی به حضرت موسی علیهالسلام این رو میرسونن که علت حضورشون در شغل چوپانی اینه که پدرشون پیره و دیگه توانایی نداره و چون سرپرست خانواده که پدره از کارافتاده دختران این تکلیف رو به عهده گرفتند.
@aghletarif
البته یه نکتهی دیگهای هم که شاید بشه از این آیه برداشت کرد این باشه که برخی مشاغل هستند که توان انجامش برای یک مرده و اگر زنی بخواد عهدهدارش بشه نیاز به نیروی دو زن داره به عبارتی توان جسمی یک مرد معادل توان جسمی دو زن هست
حالا اگر در سپردن شغل به زن چنین نکاتی در نظر گرفته نشه، ظلم به زن رقم میخوره
چیزی که الان به وفور در غرب شاهدیم و حتی در کشور خودمون و این به همون نگاه برابری جنسیتی برمیگرده
@aghletarif
کاش بزرگواری که با عصبانیت پیام دادید قبل از اون تمام مطالب را با دقت میخوندید و درک میکردید. حتی اینقدر هنگام نوشتن عصبانی بودید که تناقضاتی در پیامتون مشهوده و مطلبی که بنده نگفتم رو حتی به من نسبت دادید.
میدونستم ورود به این بحث سوءتفاهماتی رو به دنبال خواهد داشت. چه بخوایم چه نخوایم خدا از زن توقع تأمین معاش خانواده رو نداره.
اما اگر زنی بنابر شرایطی و ضرورت مجبور بشه کار کنه و تأمین معاش، قطعا اجر مجاهد فی سبیلالله رو داره و اجرش محفوظه.
این مطلب از پیج آقای روح الله شمسی برداشتم تا بیشتر با سیره و مشی اهل بیت علیهمالسلام در رابطه با زنان آشنا بشیم و بدونیم دأب و روش اسلام اینه که سرپرستی زنان با مردانه. در واقع این وضع مطلوبی هست که اسلام انتظار داره وگرنه من خوب میدونم وضع موجود ما خیلی چالشها بر سر راه زندگی زنان ایجاد کرده و چقدر بار سنگین بر دوش اونها گذاشته، دوستی اعتراض کرد که چرا روی منابر گفته نشده که نفقه بر مرد واجبه و این دوستمون ناراحته که چرا گفتیم خدا بر زن تکلیف اقتصادی نکرده🤷♀
:
تجربه یک زن از زندگی در خانه امام سجاد (علیه السلام)
زمانیکه «یزید بن معاویه» ، «مسلم بن عقبه» را فرمان داد تا اهل مدینه را قلع و قمع کند اشاره) به واقعه «حرّه» و پس از آن که مدینه ویران شد؛ «على بن الحسين عليه السلام سرپرستی ۴۰۰ زن بی سرپرست و بی خانمان که شوهران خود را از دست داده بودند را عهدهدار شد و به آنها در خانههایش پناه داد
یکی از آن زنها میگفت:
به خدا زندگیای که در خانه این مرد شریف امام سجاد داشتم را در خانه پدر و مادرم نداشتم!!
( لَمَّا وَجّهَ يزيد بن معاوية مسلم ابنَ عُقبَةِ لاستباحَةِ أَهل المدينة ضَمَّ عليُّ بنُ الحُسَينِ عَلَيهِمَا السَّلامُ إِلَى نَفْسِهِ أَرْبَعَمَائَةٍ صَائِنةً بحَشَمِهِنَّ يَعولُهُنَّ إِلَى أَنْ تُقُوّضَ جَيشَ مُسلِمٍ، فَقَالَت إمرأةٌ منهُنَّ: مَا عِشتُ وَ اللَّهِ بَينَ أَبَوَيْ بِمثل ذلكَ الشَّرِيفِ )
ربيع الأبرار، زمخشرى سنى مذهب ج۱، ص ۴۲۷)
@aghletarif
در رابطه با بحث بیمارستان شفاء و اون جنایت هولناک برخی تشکیک وارد کردند، امروز تیم اسکرین شات به این موضوع پرداخت که بخشی از مطالب مطرح شده رو به اشتراک میذارم.
@aghletarif
چرا جامعه باید به سمتی بره که یک دختر به خاطر نداشتن شغل سرزنش بشه؟ چرا باید دختران را فقط برای اینکه شاغل باشند به سمت شغلهایی چون فروشندگی، منشیگری و....سوق بدیم؟
این یعنی ما با یک روند بیمار در جامعه روبروییم. من از دختران زیادی چنین گلایهای رو شنیدم.
بدتر اینه که اگر خانمی در خانه درآمدزایی داشته باشه یا فعالیتهاش رو داخل خانه انجام بده، باز هم ارزشی ندارد و حتما باید روزی ۸ تا ۹ ساعت مثل آقایون از خانه بره بیرون تا کارش ارزش داشته باشه.
@aghletarif
الان این روند بیمار به جایی رسیده که من حتی در کارواش هم خانمها رو دیدم. این در حالیه که الان خیلی از خانمهای تحصیل کرده به سمت کارآفرینی خرد و متوسط روی آوردند که هم بتونند خانه رو مدیریت کنند و هم درآمد داشته باشند و محصولی رو تولید کنند که با روحیهی زنانگیشون تناسب داره. تازه هدفشون بیشتر از درآمد انجام کار فرهنگی و خیریهای هست. حتی خیلی از خانمها در خانه کار پژوهشی و نویسندگی انجام میدن که خب اینها با شأن زن سنخیت بیشتری داره و تعارض نقشها کمتر رخ میده.
یه نکتهی دیگه هم بگم کارهای تمام وقت در ساختارهای خشک اداری یا حتی همین فروشندگی و غیره به شدت به معنویت زن ضربه میزنه و چون زن نقش تعیین کنندهای در بسط معنویت داره، به معنویت خانواده هم آسیب وارد میشه.
من دارم از یک روند غالب صحبت میکنم و کاری به موارد استثناء ندارم.
@aghletarif
امام حسن(ع) آن قدر گرفتاری که از این دوستان و اصحابش داشت از دیگران نداشت. اصحابی که توجه نداشتند که امام زمانشان روی چه نقشه دارد عمل میکند، با خیالهای کوچکشان، با افکار ناقصشان در مقابلش میایستادند و غارتش کردند و اذیتش کردند.
#امام_خمینی
صحیفه نور، جلد ٨ صفحه ٩٠
امیدوارم ما شبیه چنین یارانی برای امام و ولی زمانمون نباشیم.
تولد کریم اهل بیت علیهمالسلام مبارک
@aghletarif
هدایت شده از مستضعفین تیوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ فریادی علیه دوگانگیهای سیاستمداران درباره غزه
🔻حجم فاجعه و جنایت در #غزه به حدی رسیده که آدمی نمیداند با چه زبانی، با چه اقدامی، با چه کاری میتواند خشم و بغض و غضب خودش را فریاد بزند!
🔻چطور میشود نهیب زد به وجدانهای به خواب رفته؟!
🔻چطور میشود این همه ظلم و تناقض کشورهای غربی و عربی و ترک و... را به رخ کشید و علیه آن شورید؟!
🟡مصطفی ابراهیم شاعر مصری، بخشی از این تناقضات را در شعر «تلک قضیه» به تصویر کشیده و #امیر_عید خواننده مصری نیز به خوبی حق آن را ادا کرده است.
📌آنجا که حجم اندوه و هجوم غم زیاد میشود، هنر پاک میتواند از تراژدی، حماسه بسازد. حماسهای که وجودی حقیقی دارد نه رویایی تصنعی است!
🖥 دریافت نسخه با کیفیت
#اختصاصی_مستضعفین_تی_وی
🎬 @Mostazafin_tv
لینک کمک به مردم مظلوم غزه از طریق سایت دفتر مقام معظم رهبری حفظهالله
https://www.leader.ir/fa/monies
تا زمانیکه میوه به درخت وصل باشد همه عوامل جهت رشد او در تلاشند. باد باعث طراوتش، آب باعث رشدش و آفتاب باعث پختگیاش میشود.
اما به محض پاره شدن آن بند، تمام عوامل سبب فسادش میشود.
آب باعث گندیدگی، باد سبب پلاسیدگی و آفتاب سبب پوسیدگی و چروکیدگیاش میشود.
بنده بودن یعنی همین، یعنی بند بودن به خدا.
پول، قدرت، شهرت و زیبایی تا زمانیکه بند خداییم برای رشد ما مفید و مؤثر است. بند بندگی اگر پاره شود همه عوامل در فساد ما مؤثر خواهند بود.
@aghletarif
یک برادرزاده دو ساله دارم. مدتی است زبان بازکرده و به پدرش میگوید «بابا جان». عجیب به پدرش وابسته است. روزهایی که کنار من است، دم دمای آمدن پدر و مادرش که میشود، انگار مویش را آتش زده باشند، دستم را میگیرد و تا کنار آیفون میبرد. دو دست کوچکش را باز میکند و سرش را به التماس کج میکند و با لحن ملتمسانهای میگوید «بغل». بغلش میکنم. با دست آیفون رو نشان میدهد.
نزدیکتر میبرمش. دکمه تصویر را میزند تا تصویر کوچه را ببیند. بعد دکمه دربازکن را فشار میدهد و با ذوق میگوید «بابا جان». هر چه میگویم عمه جان، هنوز بابا نرسیده، صبر کن. ولی مگر به خرجش میرود. مرغش یک پا دارد و من تا آمدن «باباجانش» باید دائم ببرمش کنار آیفون و او مرتب دکمه را بزند شاید فرجی شود.
وقتی انتظارش به سر میرسد و «باباجانش» به خانه میرسد، خودش را به پشت در میرساند و ذوق میزند و پز «باباجانش» را به همه میدهد که ببینید «باباجانم» آمد. این را از چشمهای برقزده و لوس شدنها و ناز آمدنهایش میشود فهمید.
گاهی هم که ناخوش باشد و حوصله هیچ کداممان را نداشته باشد، دستانش را دور گردن «باباجانش» قلاب میکند و خودش را در آغوشش جا میکند و حکم میکند تا فقط «باباجانش» اطراف اتاق راه برود و او سرش را به شانههای «باباجانش» تکیه دهد و خاطرش جمع شود که به کوه تکیه کرده است. اینها تمامش ماجرای دلدادگی یک پسربچه دو ساله به «باباجانش» است.
حالا اگر بجای پسر، یک دختر دو ساله باشد، این دلدادگیها را باید ضرب در چند کرد؟ آخر میگویند دخترها بیشتر باباییاند. آخ چقدر این متن «باباجان» دارد.
@aghletarif
لحظاتی از آخرین دیدار دختر ۲ ساله
شهید بهروز واحدی با پدرش
در معراج شهدا
شهید نبرد با اسرائیل
هدایت شده از محسن قنبریان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 غزه به ضِیمْ رسیده!
حجت الاسلام قنبریان
💠 برشی از جلسه سیزدهم سخنرانی ظهرهای رمضان با موضوع "ولاءها و ولایت ها در قرآن"!
☑️ @m_ghanbarian