May 11
هدایت شده از مدرسه تاریخاندیشی قصص
🔰 «سلام بر حقیقت»| بخش اول
✍🏻 روحالله شمسی کوشکی
🏴 سلام بر او که مفسّران برای قتلش به آیات قرآن، استناد کردند!
و صد البته؛
سلام بر او که با آیات قرآن بر یزیدیان احتجاج کرد و بر سر نیزه هم قرآن میخواند!
🏴 سلام بر او که فقیهان، به قتلش فتوا دادند!
و صد البته؛
سلام بر او که فقیهان در رکابش به شهادت رسیدند!
(حبیب بن مظاهر، مسلم بن عقیل، مسلم بن عوسجه، هانی بن عروه و...)
🏴 سلام بر او که با پیشانیهای پینه بسته بر پیشانیاش سنگ زدند!
و صد البته؛
سلام بر او که پینهی پیشانی، نشانه بسیاری از اصحاب باوفایش بود!
(معالی السبطین، ص۹۷ / انصارالحسین ص۴۵)
🏴 سلام بر او که قتلش ضامن بقاء اسلام خوانده شد!
و صد البته؛
سلام بر او که گفت: برای بقاء اسلام و احیاء سنّت پیامبر قیام کردم!
(تاریخ طبری ج۴ ص۲۶۶ / بحارالانوار ج۴۴ ص۳۴۰)
🔺 وقتی در ابراز ارادتها و سلام دادنها، فقط به یک طرف درستِ ماجرا تأکید شده و به طرف درست دیگر، اشاره نمیگردد، نتیجهاش میشود همین فضایی که در مجازی درست شده:
امام حسین را فقهاء و متدینها و مسجدیها کشتند و یک فقیه و متدین و متشرع هم در سپاه حضرت نبوده است.
گنهکاران و بیمبالاتها و بیدینها هم که کلاً کارهای نبودند!
سپس این تصویرسازی، قشر متدین جامعه را در موضع اتهام قرار میدهد، بهطوریکه یک سکولار بیمبادلات نسبت به احکام دین پیش خودش بگوید:
پس «حسین» هم مثل ما با اینها طرف بوده است!
🔻 این درحالیست که در کنار قشری مقدس مآب، بسیاری از کسانی که مقابل حضرت ایستادند همین افراد اباحهگر و بیمبالات به احکام و شریعت بودند که یکشبه داعیهدار اسلام شدند!
(دقیقاً مثل برخی از همین فجازیها که الان داعیهدار امام حسین شدند!!)
برای نمونه:
در زیارت ناحیه مقدسه تصریح شده است که خیلی از اشقیاء دشت کربلا، افرادی بودند «اهل معصیت، فسق و فجور، بیمبالات نسبت به نماز و روزه و نقض کنندگان احکام دین!»
(فَالْوَیْلُ لِلْعُصَاةِ الْفُسَّاقِ، لَقَدْ قَتَلُوا بِقَتْلِکَ الْإِسْلَامَ، وَ عَطَّلُوا الصَّلَاةَ وَ الصِّیَامَ، وَ نَقَضُوا السُّنَنَ وَ الْأَحْکَامَ...)!
🆔 @Qasas_school
دلم میسوزه برای نظامی که هر کسی از راه میرسه میخواد بهش لگد بزنه.
کاری که اینروزا برنامهی مهلا داره انجام میده اونم با اسم امام حسین علیهالسلام
@zananegiii
حضرت آقا در کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی بحثی را حول محور رحمت خداوند دارند که بر اساس آیه ۱۳۲ سوره آل عمران مطرحش کردند و نوع نگرش به رحمت رو دو دسته کردند یکی بر اساس پندار عامیانه و دیگری بر اساس منطق قرآن، در پیج بهش پرداختم اینجا هم منتشرش میکنم. با متر قرآن باید بسنجیم نه با متر عوام
@zananegiii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینقدر این ایام که میشود حجم شبهات بالا میرود و خودی و غیرخودی حرف نامربوط میزند که دیگر کمتر کسی حواسش به کربلاهای زمانه است.
دختری که آغوش گشوده و دستان بستهی پدری که اسیر شمرهای زمانه است خودش کربلایی مجسم است.
وای به حال مداح و منبری که در این ایام یقهی شمرهای زمانه را رها کند و تنها حکومتی را که علم حسین علیهالسلام را بر دوش گرفته در جایگاه یزید زمان بنشاند.
✍مریم اردویی
#فلسطین
#محرم
#هیئت
#شمر_زمانهات_را_بشناس
@zananegiii
🔰رد پای یک زن در ماجرای کشف حجاب
همیشه وقتی صحبت از کشف حجاب و واقعهی گوهرشاد به میان میآید نگاهها به سمت چماق رضاخانی میچرخد. اما قائلهی کشف حجاب و متعاقب آن کشتار گوهرشاد ریشه در کینهای دیرینه دارد که انگلیس از زن مسلمان ایرانی به دل گرفته بود و تا هنوز به صورت نقطهای مغفول در دل تاریخ باقی مانده است. کینهای که چماق به دست قلدر خان میرپنج داد تا چادر از سر زن ایرانی بکشد. حدود نیم قرن قبل از قائلهی کشف حجاب، وقتی دستان استعمار پیر انگلستان به گلوگاه اقتصادی مردم قلاب شد و امتیاز توزیع و فروش توتون و تنباکو طی یک قرارداد استعماری به کمپانی رژی واگذار گردید و زارع و تاجری که امرار معاششان وابسته به این دو قلم محصول کشاورزی بود، از کشت و زرع و معاملهی آن خلع ید شدند، نهضتی به نام «نهضت تنباکو» بر پا شد که تا قبل از آن چنین خیزشی سابقه نداشت. علما فهمیده بودند که این قرارداد فراتر از اقتصاد، فرهنگ و سیاست کشو ر را نیز هدف گرفته است. آنها میدیدند که هجوم اروپاییها، سر و شکل ظاهری بازار را تغییر داده و بوی رواج فرهنگ بیگانه و تشبه به کفار به مشام میرسد. همین موضوع سبب شد تا رهبران مذهبی زنگ خطر استحالهی فرهنگی و تسلط تدریجی انگلیس بر جامعهی مسلمین را به صدا در آورند.
مردم که دریافتند شاه مقدرات آنها را به دست بیگانه سپرده، رفته رفته فریاد اعتراض بلند کردند. شهر به شهر با میانداری علما و بازاریان آتش خشم مردم پیش میرفت تا صداها به تهران رسید. فریاد تظلمخواهی مردم به عراق رسید و میرزای شیرازی فتوای مشهور «الیوم استعمال تنباکو و توتون بأی نحو کان در حکم محاربه با امام زمان عجلالله تعالی فرجه است.» را صادر کرد. شاه هنوز پشت به مردم و رو به بیگانه بر سر قولش به انگلستان ایستاده بود؛ غافل از آنکه فرمان جهاد میرزای شیرازی به اندرونی قصرش نفوذ کرده است. انیسالدوله سوگلی ناصرالدین شاه، ملکهای که شاه بارها در برابر کیاست و درایتش زانو زده بود و سیاستورزیهای زنانهاش گهگاه فریاد اعتراض امینالسلطان را به آسمان بلند کرده بود، این بار نیز به جای آنکه علیالقاعده حافظ منافع دربار باشد، مثل همیشه طرف منافع ملت و حمایت از مرجعیت دینی ایستاد و با قدرت نرم زنانه، نهضت را در داخل قصر پیگیری کرد. ملکهی متشرع ایران در پاسخ به سؤال متحریانهی شاه که «چرا قلیانها را جمع میکنند و جدا میکنند؟» معتقدانه جواب داد: «برای آنکه قلیان حرام شده» و وقتی شاه با رگ ورم کرده گفت: «چه کسی حرام کرده؟» با همان منطق متشرعانه پاسخ داد: «همان کس که مرا به تو حلال کرده»؛ پاسخی که دهان شاه را چنان بست که دیگر به هیچ یک از نوکرانش دستور نداد برایش قلیان چاق کنند. هدایت نرم مبارزه در درون دربار توسط انیسالدوله، شاه را به چنان انفعالی کشاند که در کاخ خودش هم جرأت طلب قلیان نداشت. حرکتی که به مثابه تیر خلاص بر قرارداد رژی عمل کرد و به دنبال آن شاه دستور توقف آن را صادر کرد.
قریب به نیم قرن بعد که بیغیرتی قانونی شد و کشف حجاب اجباری، یکی از کارشناسان استعماری لندن با اشاره به انیسالدوله و داغی که با حمایتش از حکم تحریم تنباکو بر دل منطق استعماری برد _ برد انگلیس گذاشته بود گفت: «ما با اجراي اين سياست کشف حجاب در ايران نطفهی آن گونه رويدادها (حمايت ملکه دربار قاجار از فتواي مرجع تشيع) را خشک کرديم و براي هميشه از تکرار آن جلوگيري نموديم.» اعترافی که هم نشان از استعماری بودن کشف حجاب دارد و هم اثرگذاری زن مسلمان و با هویت ایرانی.
✍مریم اردویی
@aghletarif