هدایت شده از لفظ قلم | زهرا محسنیفر
📌آیا #رئیسی ساده بود؟!
میگفتند پیامبر «گوش» است. هرچه میشنود، زود باور میکند. فکر میکردند رسول خدا «ساده» است. در خفا ریشخندش میزدند. پیامبر خدا اما سراپاگوش بود تا حرمت افراد را نگه دارد و وحدت جامعه را حفظ کند. درک اینچیزها از عقل آن بیهمهچیزها بالاتر بود. و این خدا بود که داشت منافقین را بابت سادهلوحیشان استهزا میکرد.
میگفتند معاویه از علی (ع) سیاستمدارتر است. نیرنگ و خدعه را مساوی سیاست میدانستند. در میان ابلهان کوتهفکری که او را «ساده» میپنداشتند، علی (ع) اما مکارم اخلاق را درونمایهی سیاستورزی میدانست. کدام علی (ع)؟ همانی که شوخطبعیاش را نشان سادگیاش میشناختند و خلافت را زیبندهی انسان گشادهرو نمیدانستند! پشمینهپوشان تندخو در دل تاریخ محو شدند، اما علی (ع) امام همهی صافدلان و یکرنگان تاریخ شد.
امام روح الله با تودهها قیام کرد؛ با همین مردم ساده. امام، ادیب بود و شاعر. یعنی پیچوتابهای کلام را خوب میشناخت. اما با جامعه لفظ قلم حرف نمیزد. کاریزما داشت، اما در مقابل تودهها عصا قورت نمیداد تا ژست جدی و مهم بودن بگیرد. از کلام سادهاش معرفت میبارید، نه هشتگهای روشنفکرپسند. امام با مردم مثل خودشان «ساده» و صمیمی بود.
میگویند واقعیتهای جامعه کانالیزه شده به او میرسد. همه چیز را گل و بلبل میبیند و همیشه به آینده امیدواری میدهد. آنها که تا نوک دماغشان را به زور میبینند، فکر میکنند رهبر انقلاب «ساده» است که معنویت مردم را رو به رشد توصیف میکند و اعتمادش به جوانان امروز بیشتر از جوانان اول انقلاب است. غافل از اینکه او دارد یک کوچ تمدنی را راهبری میکند. منوّرالفکرهایی که آموختههای جامعهشناسی غربی را نشخوار میکنند، امام خامنهای را دستکم میگیرند و ساده تحلیل میکنند.
ابراهیم اما ساده بود. ساده بود که پای صحبتهای دهاتیها مینشست و سراپا گوش میشد. خیلی ساده بود که بیاخلاقی ششکلاسی را با سکوت اخلاقی پاسخ میداد و دک و پوز رقیب انتخاباتی را پایین نمیآورد تا با بزنبهادربازی چهارتا رأی بیشتر بیاورد. ساده بود که گسلهای اختلافی بین قوا را تحریک نمیکرد، تا حرف امام جامعه در پرهیز دادن مسئولین از اختلافافکنی روی زمین نماند. سینهاش گنجینه اسرار بود، اما سادگی میکرد که آبروی افراد برایش از حرمت کعبه بالاتر بود. چقدر ساده بود که سرش را پایین میانداخت و فقط کار میکرد. گناهش این بود که با مردم، به زبان قوم حرف میزد و به قول روشنفکرهایی که با واژهسازیهای فیلسوفمأبانه حال میکنند، گفتمان نداشت. اصلا ساده بود که بهشت تولیت آستان قدس را رها کرد و برای ادای تکلیف، به لبهی پرتگاه قاضیالقضاتی رفت و بعد به وزر و وبال دولتمردی تن داد. بله رئیسی «ساده» بود.
#سید_شهیدان_خدمت
✍#زهرا_محسنی_فر
https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
هدایت شده از لفظ قلم | زهرا محسنیفر
🔴نگاههای لیلیپوتی و یک دنیا فرصت
#سعید_جلیلی جبران عقبماندگیهای چندصدساله را در کوتاهمدت امکانپذیر میداند و این، دستمایهی استهزاء دوست و دشمن شده است!
🔸مگر نه این است که برای جبران عقبافتادگیهای تلنبار شده، به «جهش» نیاز داریم؟ این تعبیر و باور مقام معظم رهبری است که در شعارهای سال نیز به تواتر منعکس شده است. انگارهی جهش، یک ذهنیت تخیلی نیست و مابهازای بیرونی هم دارد. اگر در شرق و غرب عالم سربچرخانیم، تجربههای زیستهای را در این فضا مییابیم. اصلاحات اقتصادی ماهاتیر محمد در مالزی از نمونههای آن است. رشد اقتصادی سالیانه ۱۰ درصد، حفظ طولانیمدت تورم تکرقمی، افزایش ۱۰ برابری تولید ناخالص داخلی و صادرات از جمله دستاوردهای اصلاحاتی است که مالزی را به صورت جهشی از کشوری فقیر به کشوری صنعتی تبدیل کرد. حتی چین نیز با اتخاذ استراتژی «جهش فناورانه» به قدرت صنعتی جهان تبدیل شد. این کشور طی سه دهه گذشته پیشرفت اقتصادی شگفتانگیزی داشته است. مقایسه روندهای جهانی رشد اقتصادی نشان میدهد که قرن جدید، قرن آسیا خواهد بود.
🔸 این نوشته در مقام مقایسه ایران با مالزی و چین یا الگوبرداری از مدل توسعهی کشورهای آسیایی نیست، اما میخواهد به این نکته توجه دهد که تجربهی بشری امکان تحقق جهش را نه روی کاغذ بلکه در میدان عمل اثبات کرده است. و اگر چنین است، چرا ایران باید استثنا باشد؟ چرا صحبت از جهش اقتصادی در ایران باید به سخره گرفته شود؟ آیا اینکه «به قلهها نزدیک شدهایم» نیز خیالپردازی است؟
🔸آنچه در کلام سعید جلیلی آمده بیش از آنکه نوعی تشریح «برنامه و اقدام» باشد، از جنس برجسته کردن و یادآوری «ظرفیتها و فرصتها» است. فرصتهایی که دیگران استفاده کرده و به رشد جهشی رسیدهاند و ما نیز میتوانیم از آنها بهره ببریم. کجای این تذکر درست از جنس جادو و جنبل و توهین به فهم جامعه است؟ نمونههای موفق جهانی به کنار، چرا به شواهد امکان جهش در کشور خودمان توجه نداریم؟ شواهدی که ردپای برنامهها و مشاورههای جلیلی در آن دیده میشود. مگر رشد صادرات نفت ایران طی سه سال اخیر جهش ۱۰ برابری نداشته است؟ مگر طی یک سال از غنای ۲۰ درصد به غنیسازی ۶۰ درصد اورانیوم نرسیدهایم؟ مگر بازار دانشبنیانهای کشور سیر جهشی قابل ملاحظهای پیدا نکرده است؟ آیا با تحولات اخیر غرب آسیا و دست برتر ایران در منطقه، ما در پنجرهی فرصت برای بهرهبرداری و جهش در رشد کشور قرار نگرفتهایم؟ و مثالهای عدیدهی دیگر که اینجا مجال پرداختن به آن نیست.
🔺آنکه از امکان تداوم این جهشها و تعمیم آن به سایر حوزهها میگوید، آیا دچار «سادهسازی حکمرانی» شده است؟! اعتقاد به امکان جهش از جنس اعتقاد به «ما میتوانیم» است که مورد تأکید امامین انقلاب و راز خیزش مردم و پیشرفتهای شگرف جمهوری اسلامی بوده است. آیا چنین دیدگاهی خطرناک است یا نگاهی که جهش را خیالی و دستنیافتنی نشان داده و مردم را محکوم به پذیرش وضعیت موجود و احیاناً انسداد و بنبست میداند؟ نگاههای لیلیپوتی ما را کوتوله نشان میدهد، در حالی که برای گالیور شدن در دنیا چیزی کم نداریم.
#انتخابات
✍#زهرا_محسنی_فر
https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648