eitaa logo
عقل و نقل
131 دنبال‌کننده
54 عکس
1 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
عقل و نقل
https://t.me/aghlvanaghl/1469 🌐نمونه‌ای در علم و مردم‌داری ✍سید مهدی حسینی دورود برای حوزه علمیه قم بایستی مایه مباهات باشد که چونان آیت‌الله فقیهی مدرس و فقیهش‌ باشد. نخستین روزهای طلبگی هر روز صبح عالمی را می‌دیدم وارسته و موقّر با سیمایی منوّر، قدی کشیده، اندامی نحیف که از حرم حضرت معصومه سلام الله علیها بیرون می‌آمد و با آرامش و طمأنینه‌‌ای خاص‌ از خیابان ارم به سمت صفاییه گام بر می‌داشت. هرطور بود خودم را به او می‌رساندم، سلام می‌کردم و با لبخندی ملیح و نگاهی نافذ جواب می‌‌شنیدم. پیش‌تر نیز از زبان بزرگان و اساتید وصف آیت‌الله محسن فقیهی را شنیده و ساعاتی به‌صورت رسمی با ایشان گفت‌‌وگوی محرمانه درباره موضوعات مختلف داشته‌ام. اما حالا با مطالعه دو اثر فقهی ارزشمند و کاربردی؛ «فقه پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی» و کتاب «غناء» و حضور در گعده‌های علمی ایشان، با اطمینان می‌‌نویسم: او فقط نه به نام؛ که به صفت فقیهی است دود چراغ خورده، دغدغه‌مند، دلسوز، آگاه به مقتضیات زمان و مکان که بندگان خدا را دوست می‌دارد و با طرد و حذف و دفع میانه‌ای ندارد. حضرت آیت الله فقیهی چون در میانه زبانه‌ کشیدن شعله‌های آتش مرید و مراد و مقلِد و مقلَد سازی‌های مرسوم، ماهرانه لگام نفسانیات خویش را کشیده است، عارفی زاهد و آدمی سیّاس را می‌ماند که: «منازل‌‌السائرین‌» عبدالرزاق‌ کاشانی را از بر کرده و در درونش‌ عملیاتی نموده است. چنین نمونه‌‌ای اگر نگوییم بی‌نظیر؛ می‌توان گفت از نمونه‌های نادر حوزه‌های علمیه است. نام و نشان بزرگانی چون استاد محسن فقیهی، هنوز به‌درستی به جامعه حوزوی ما نشان داده نشده است. با همین مرام و در همان ابتدا در کتاب «فقه پیشگیری آسیب‌های اجتماعی» که تقریری از ۹۰ جلسه درس خارج فقه ایشان در سال تحصیلی ۱۴۰۱ - ۱۴۰۰ است؛ می‌کوشد تا با بازخوانی دستورها و راهکارهای اسلام برای پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی و پیش از پرداختن فقه به مسائل اجتماعی، از طریق توجه به انسان و حفظ کرامت انسانی به وسیله تربیت و اصلاح، بر اساس آداب و قوانین شریعت تمایز و حتی برتری آن با سایر جوامع از جمله جوامع مدرن و موفقیت در مهار بحران‌های اجتماعی را به تصویر کشیده و ثابت کند. کتابی مفید با رویکرد نگاه فقهی حضرت امام (ره) در مقایسه با قول مرحوم محقق خویی و سایرین، مبنی بر لزوم پیش‌گیری از جرم ( وجوب دفع‌‌المنکر و رفع المنکر) و مورد نیاز همه دستگاه‌ها و همه کسانی که با مقوله جرم و آسیب‌های اجتماعی سر و کار دارند. برای من که مردم‌داری و حفظ کرامت انسان‌ها را در سیره و مرام بزرگان شرط لازم و اصل‌ مهم می‌دانم، او به‌حق فقیهی انسان دوست و مردم‌دار است. فقیهی که صبح و شام دفترش به روی همگان خصوصا نیازمندان باز است و به راحتی می توان بی هیچ واسطه‌ای با او ملاقات و نشست و برخاست کرد. 💠@aghlvanaghl
عقل و نقل
https://t.me/aghlvanaghl/1471 💥آیت‌الله منتطری: ذره‌ای از ارادتم به امام کم نشد. ✍حسینی دورود در میان مشهورترین انقلابی‌هایی که در طی سال‌ها نشست و برخاستی‌ که با انان داشته‌‌ یا گفت‌‌وگو و پژوهشی درباره آنها داشته‌ام؛ مرحوم آیت‌الله العظمی منتظری یک انقلابی واقعی بود. از همان روز تولد نهضت، تا آن لحظه ابدی پایان زندگی‌اش دل در گرو اسلام، امام، انقلاب و مردم داشت. در این راه، هم پایبند به ارزش‌های اخلاقی انسانی و هم پایبند به ارزش‌ها و اصول انقلاب بود. اصولی که به‌ تعبیر خانم دکتر سوسن شریعتی؛ از زمان و زمانه تاثیر نمی‌پذیرد و تابع مد و گفتمان‌های مسلط نیست و معطل اکثریت قاطع نمی‌ماند و از در اقلیت ماندن نمی‌ترسد. استقامت آیت‌الله منتظری در حمایت از مهدی هاشمی و بی‌توجهی به نصایح حضرت امام و دلسوزان از جمله مرحوم حاج احمدآقای خمینی و اصرار بر خطای خود ضعف بزرگ و نقد وارد آن مرد بزرگ بود. گاهی توفیق شرکت در درس تفسیر نهج‌البلاغه ایشان نصیبم می‌شد. یک روز نظر شریفشان درباره حضرت امام (ره) را جویا شدم. فرمودند: یک‌ ذره از ارادتم به ایشان کم نشده است که او هرکاری می‌کرد برای خدا و از سر تکلیف بود!!! از بعضی بزرگانِ مریدان ایشان هم شنیدم که در روزهای پایان عمر هم این سخن را گفته‌اند. 👈حالا و به مناسبت یازدهمین سالگرد رحلت آن فقیه عالیقدر،خاطره‌ای مستند از خدمات بی‌بدیلش به نهضت و امام و انقلاب را از زبان حجت‌الاسلام والمسلمين دکتر محمد اشرفی اصفهانی نقل می‌کنم: "بعد از رحلت آیت الله سید محسن حکیم به محمد آقای منتظری گفتم الان وقت آن است که آیت‌الله منتظری کاری بکنند. پرسید؛ چه کاری؟ گفتم؛ امشب به منزل شما می‌آیم و نظرم را به پدرتان می‌گویم. شب‌ به منزل آقای منتظری رفتیم محمد آقای منتظری به ایشان عرض کرد؛ آقای اشرفی می‌گوید در این شرایط شما باید برای تبلیغ و ترویج مرجعیت حاج آقا روح الله خمینی کاری بکنید! از من پرسید چه کار کنم؟ عرض کردم؛ برای همه علمای بلاد و بزرگان نامه بنویسید. فرمودند: چه پیشنهاد خوبی، همین حالا اولین نامه را برای والد شما می‌نویسم. فردای آن روز از آیت الله یزدی خواستم به کرمانشاه بیاید و نامه را در ختم آقای حکیم برای مردم بخواند. برخلاف یکی از آقایان که گفت جرأتش را ندارم، ایشان پذیرفت و راهی کرمانشاه شدیم. پدرم با دیدن نامه دست‌ها را بالا برد و گفت؛ الحمدلله که حجت بر‌من تمام شد. سه روز بعد از این ماجرا و برگشت به قم رفتم خدمت آقای منتظری... ایشان در جمع بزرگان فرمودند: به پیشنهاد آقا‌زاده حاج‌آقا عطاء‌الله دیشب "صدمین نامه" را در اعلام مرجعیت و اعلمیت حاج آقا روح‌الله خمینی به بزرگان کشور نوشته‌ام. 💠@aghlvanaghl
🔥 أَفَمَن يُلْقَىٰ فِي النَّارِ خَيْرٌ أَم مَّن يَأْتِي آمِنًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۚ "اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ ۖ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ" آیا کسی را که در آتش می‌افکنند‌ بهتر است یا کسی که در روز قیامت در حال ایمنی [از هر بلا و شری] می‌‌آید؟ 👈هرچه می‌خواهید انجام دهید، بی‌تردید او به آنچه انجام می‌دهید بینا است. فصلت/۴۰ 💠@aghlvanaghl
@aghlvanaghl 🌺🌷📚🌺
عقل و نقل
https://t.me/aghlvanaghl/1476 🌐ایستاده بر قلّه عزت ✍حسینی دورود همچنان به حجاب معاصرت اعتقاد دارم و گفتن و نوشتن درباره شخصیت‌های با ارزش و معرفی آنان را سرآغاز رهایی از این حجاب می‌دانم.   در بین عالمان و فقیهان ارزنده‌ای که در هر دوره‌ای به اقتضای شرایط، نقشی منجر به حفظ اصالت دین و مرجعیت  ایفا کرده‌اند می‌توان به آیت‌الله العظمی میرزا یدالله دوزودزانی اشاره کرد. در قامت سروی بلند و استوار و ایستاده بر قلّه عزت که ایستادگی و استواری او هم به‌نفع حوزه‌های علمیه و هم به نفع مرجعیتی‌ است که می‌خواهد نفوذ معنوی و اجتماعی دین و تاثیر آن افزایش یافته و هم‌چنان برخی از فرهنگ و بخشی از جامعه باشد. به همین‌خاطر ترجمان زندگی و رویکرد افکار و رفتار او نشان می‌دهد که نه تنها هرگز برای مرجعیت، بلکه برای هیچ ریاستی دست و پا نزده است، سیر الی‌الله خود را حفظ نموده و از رقابت‌های رایج پرهیز کرده و ساحت و شأن مرجعیت را مبرا دانسته است. معظم‌له با این‌که ۲۵ سال شاگرد صمیمی و همراه قدیمی مرحوم آیت‌الله العظمی سید محمد کاظم شریعتمداری بوده‌اند اما نه مغروق شریعتمداری و نه هیچ کس دیگری شده، استقلال خود را حفظ کرده و توانسته است از حقایق، آزادگی؟ عدالت و مرجعیت مستقل سنتی دفاع بکند. تقویت دین و مقدم دانستن آن بر امور دیگر و تحکیم دینداری در جامعه حتی در سخت‌ترین شرایط، مهم‌ترین هدف او بوده است‌ و معتقد است تنها با همین قالب و در همین راستا می‌توان دین را در ذهن و جان اجتماع و فرهنگ‌ها نهادینه و از آن مراقبت کرد. دانش من برای توصیف مقامات علمی و معنوی او کافی نیست اما بر اساس شناختی که از ایشان دارم می‌توانم بگویم: آیت‌الله العظمی دوزدوزانی به گفتمان خود عالمانه و آگاهانه صادق و مؤمن و مخلص است. برای هیچ کس شری نداشته و اسیر هیچ‌کس نشده، از صدق و صفا و مردم نشینی هم نگذشته و از راه راستی و جاده درستی و شرافت و امانت خارج نشده است. دروغ گویی، بدقولی، خلف وعده، حیله و تزویر را در معاشرت با مردم جایز نمی‌داند. @aghlvanaghl                           
عقل و نقل
https://t.me/aghlvanaghl/1478 دیدار صمیمی و عالمانه استاد خسرو پناه با جناب دکتر محفوظی، تداعی شریفه يَخۡرُجُ "مِنۡهُمَا ٱللُّؤۡلُؤُ وَٱلۡمَرۡجَانُ" شد. بهانه‌ای بود تا از زبان اندیشمند فرهیخته‌ای چون دکتر محفوظی درباره دانشمند برجسته‌ای چون حضرت مستطاب استاد خسروپناه بیشتر بشنوم. احترام گذاشتن به کسانی‌که لایقش‌ هستند نه طالبش، لذت بردن از گعده علمی و نشستن با دانایان، درک متقابل و هم صحبت خوبی با هم بودن، وجه اشتراک میزبان و میهمان بود. هردو در دانش گفتار تسلط داشتند و به جمع، آداب و ادب یاد می‌دادند. هنر گفت‌وگو، رفتار و احترام، دور اندیشی، چگونه عالمانه سخن گفتن‌ و چگونه احترام گذاشتن را آن شب به ما آموختند. برای یکدیگر نقش بازی نمی‌کردند و خودشان بودند. از همه مهم‌تر تعبیراتی است که پس از دیدار برای یکدیگر به‌کار برده و برای من ارسال کردند. استاد خسروپناه درباره دیدار مزبور نوشتند: دیدار دیشب با دکتر محفوظی برای این مسکین مسرت بخش بود. انصافا خلقیات والد علامه ایشان بر وی تجلی یافته است. جمع آوری و حفظ میراث گران‌سنگ آثار مکتوب، کار ارزنده این شخصیت فرهنگی گمنام در کشور است. نسخ خطی و آثار فرهنگی و هنری، فوق العاده روح بنده را که بسیار علاقمند به دیدن آنها هستم تازه ساخت. لطفا به ایشان تشکر ویژه این کمترین را ابلاغ کنید... و جناب دکتر محفوظی چنین پاسخ دادند: شخصیت فرزانه‌ای یافتم. مرزبندی دقیق عالمانه ایشان را با جدیتی حیرت‌ آور در تعلیم و تعلم، در چند فراز مبحث هایدگر که به عمد مطرح کردم یافتم و اندیشه فلسفی را … که فاصله‌ای بسیار با خواندن فلسفه دارد. جامعیت معقول و منقول در عین شناختن زمان، نقطه تمایز ایشان با بسیاری از دانشمندان علوم اسلامی است. انصاف در قضاوت رجال علمی هم قابل تحسین بود مثلا در مورد فقیه علامه آقای مددی حفظه الله... آینده جناب دکتر خسروپناه بسی درخشان‌تر از حال ایشان خواهد بود. بعون الله سلام و ارادت این کمترین را ابلاغ بفرمایید . @aghlvanaghl
عقل و نقل
https://t.me/aghlvanaghl/1481 🟠 هرگز مردم خیانت نمی‌کنند 🖌حسینی دورود سید مرتضی اردبیلی یا به قول استاد مهرداد خدیر "سید محمد خاتمی" دوم..! امام جماعت یکی از مساجد معروف تهران است. مسجدی‌ها می‌گفتند از وقتی آمده مسجد و محله را زنده کرده است. در باکو هم که بود، همین‌طور بود. شیعیان آذربایجان پروانه‌وار گرد شمع وجودش می‌چرخیدند. از ایشان خواستم نصیحتم‌ کند به کتابچه‌ در دستش با موضوع "نامه‌ای به دفاع از علامه اقبال" اشاره کرد و گفت: آن‌چه می‌خواهی بدانی در این کتاب است. فقط باید با دل و با دقت بخوانیدش. سطرهایی از آن را خواند و گفت: به‌حرمت حقیقت و خطیر بودن مسؤلیت، از ادب الفاظ و رعایت آداب و القاب تقلیدی از سنت‌های اشرافی و رسوم درباری و خلق و خوی بازمانده عصر ارباب و رعیتی و نظم طبقاتی و نظام استبدادی که متاسفانه در جامعه اسلامی و حتی در رابطه اعتقادی و روحی میان مردم و مقامات روحانی رواج دارد باید پرهیز کرد. زیرا این قیود ظاهری و تشریفات‌ لفظی حقیقت را مسخ می‌کنند و همچون پرده‌های تاری، درخشندگی حق و صفای راستی و صراحت را مانع می‌شوند. از این‌که شاهد از دست دادن پناه‌های بزرگ ایمان و امید مردم یعنی علماء و روحانیت باشم غصه می‌خورم... به‌همین‌خاطر هم دفتر مسجد، هم در خانه‌ام را به روی مردم نمی‌بندم. اگر من روحانی درخانه‌ام را به روی مردم ببندم، دری پنهانی از پشت باز می‌شود به روی کسانی که اقبالشان‌، ادبار مردم را به سادگی جبران می‌کند. در حالیکه مردم بی پناه وقتی در خانه ایمان و امید خویش را به روی خود بسته می‌بینند، آواره می‌مانند و به سادگی نمی‌توانند، راهشان را عوض کنند و به درگاه دیگری روی آورند. گفت: بسیار بوده‌اند مردان محبوبی که دین را به دنیا داده‌اند و مقام و موقعیتی را که به‌نام خدا گرفته‌اند به خریداران فروخته‌اند و از نردبان ایمان و اخلاص مردم، بر بام قدرت بالا رفته‌اند و از کنج محراب، به گنج خواجه نقب زده‌اند‌. رجال مشهور تقوی و تقدس، علم و دین، آزادی و مردم، که اندک اندک، یا ناگهان، به اراده آگاه خویش و یا دسیسه‌ و اغوای پنهان‌کاران‌ و اطرافیان، راهشان را عوض کرده‌اند و قبله‌شان‌ را تغییر داده‌اند و ظالم و فاسد شده‌اند. اما هرگز تاریخ سراغ ندارد که مردم خیانت کنند یا به آن‌چه ایمان دارند پشت پا بزنند، سراغ ندارد ملتی دروغ بگوید و بداند که "حق" است و باطلش‌ بخواند، بداند که " باطل" است و حقش بنامد. هیچ امتی، به‌خاطر مصلحتی، حقیقتی را آگاهانه‌ نکشته است و به اختیار خویش به قبله‌اش‌ پشت نکرده است. مردم شکست می‌خورند، سکوت می‌کنند، ضعیف می‌شوند... اما هیچ‌گاه مقدسات خود را به لجن نمی‌کشند، خود را آگاهانه‌ در اختیار دشمن نمی‌گذارند و خدمتگزاران خود را به جنایت‌کاران‌ خویش نمی‌فروشند. چنانچه مردم هیچ زمینی، هیچ زمانی، ماسک ریا به چهره نمی‌زنند. ملتی هرگز به‌دروغ، خود را به مذهبی یا مسلکی نمی‌چسباند. هیچ‌گاه با تظاهر به تقوی و تقدس یا آزادیخواهی‌ و روشنفکری‌ از ایمان و اخلاص دیگران سوء استفاده نمی‌کند، آزادی‌خواهان‌ و روشنفکران و تشنگان نجات و مجاهدان عدالت را فریب نمی‌دهد ... مردم همیشه در تولی و تبری‌شان‌، در کفر و دینشان، در جهل و علمشان... همیشه صمیمی و صادقند. 💠@aghlvanaghl
@aghlvanaghl 🌺🌷📚🌺