eitaa logo
عقل و نقل
122 دنبال‌کننده
45 عکس
1 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
عقل و نقل
https://t.me/aghlvanaghl/1476 🌐ایستاده بر قلّه عزت ✍حسینی دورود همچنان به حجاب معاصرت اعتقاد دارم و گفتن و نوشتن درباره شخصیت‌های با ارزش و معرفی آنان را سرآغاز رهایی از این حجاب می‌دانم.   در بین عالمان و فقیهان ارزنده‌ای که در هر دوره‌ای به اقتضای شرایط، نقشی منجر به حفظ اصالت دین و مرجعیت  ایفا کرده‌اند می‌توان به آیت‌الله العظمی میرزا یدالله دوزودزانی اشاره کرد. در قامت سروی بلند و استوار و ایستاده بر قلّه عزت که ایستادگی و استواری او هم به‌نفع حوزه‌های علمیه و هم به نفع مرجعیتی‌ است که می‌خواهد نفوذ معنوی و اجتماعی دین و تاثیر آن افزایش یافته و هم‌چنان برخی از فرهنگ و بخشی از جامعه باشد. به همین‌خاطر ترجمان زندگی و رویکرد افکار و رفتار او نشان می‌دهد که نه تنها هرگز برای مرجعیت، بلکه برای هیچ ریاستی دست و پا نزده است، سیر الی‌الله خود را حفظ نموده و از رقابت‌های رایج پرهیز کرده و ساحت و شأن مرجعیت را مبرا دانسته است. معظم‌له با این‌که ۲۵ سال شاگرد صمیمی و همراه قدیمی مرحوم آیت‌الله العظمی سید محمد کاظم شریعتمداری بوده‌اند اما نه مغروق شریعتمداری و نه هیچ کس دیگری شده، استقلال خود را حفظ کرده و توانسته است از حقایق، آزادگی؟ عدالت و مرجعیت مستقل سنتی دفاع بکند. تقویت دین و مقدم دانستن آن بر امور دیگر و تحکیم دینداری در جامعه حتی در سخت‌ترین شرایط، مهم‌ترین هدف او بوده است‌ و معتقد است تنها با همین قالب و در همین راستا می‌توان دین را در ذهن و جان اجتماع و فرهنگ‌ها نهادینه و از آن مراقبت کرد. دانش من برای توصیف مقامات علمی و معنوی او کافی نیست اما بر اساس شناختی که از ایشان دارم می‌توانم بگویم: آیت‌الله العظمی دوزدوزانی به گفتمان خود عالمانه و آگاهانه صادق و مؤمن و مخلص است. برای هیچ کس شری نداشته و اسیر هیچ‌کس نشده، از صدق و صفا و مردم نشینی هم نگذشته و از راه راستی و جاده درستی و شرافت و امانت خارج نشده است. دروغ گویی، بدقولی، خلف وعده، حیله و تزویر را در معاشرت با مردم جایز نمی‌داند. @aghlvanaghl                           
عقل و نقل
https://t.me/aghlvanaghl/1478 دیدار صمیمی و عالمانه استاد خسرو پناه با جناب دکتر محفوظی، تداعی شریفه يَخۡرُجُ "مِنۡهُمَا ٱللُّؤۡلُؤُ وَٱلۡمَرۡجَانُ" شد. بهانه‌ای بود تا از زبان اندیشمند فرهیخته‌ای چون دکتر محفوظی درباره دانشمند برجسته‌ای چون حضرت مستطاب استاد خسروپناه بیشتر بشنوم. احترام گذاشتن به کسانی‌که لایقش‌ هستند نه طالبش، لذت بردن از گعده علمی و نشستن با دانایان، درک متقابل و هم صحبت خوبی با هم بودن، وجه اشتراک میزبان و میهمان بود. هردو در دانش گفتار تسلط داشتند و به جمع، آداب و ادب یاد می‌دادند. هنر گفت‌وگو، رفتار و احترام، دور اندیشی، چگونه عالمانه سخن گفتن‌ و چگونه احترام گذاشتن را آن شب به ما آموختند. برای یکدیگر نقش بازی نمی‌کردند و خودشان بودند. از همه مهم‌تر تعبیراتی است که پس از دیدار برای یکدیگر به‌کار برده و برای من ارسال کردند. استاد خسروپناه درباره دیدار مزبور نوشتند: دیدار دیشب با دکتر محفوظی برای این مسکین مسرت بخش بود. انصافا خلقیات والد علامه ایشان بر وی تجلی یافته است. جمع آوری و حفظ میراث گران‌سنگ آثار مکتوب، کار ارزنده این شخصیت فرهنگی گمنام در کشور است. نسخ خطی و آثار فرهنگی و هنری، فوق العاده روح بنده را که بسیار علاقمند به دیدن آنها هستم تازه ساخت. لطفا به ایشان تشکر ویژه این کمترین را ابلاغ کنید... و جناب دکتر محفوظی چنین پاسخ دادند: شخصیت فرزانه‌ای یافتم. مرزبندی دقیق عالمانه ایشان را با جدیتی حیرت‌ آور در تعلیم و تعلم، در چند فراز مبحث هایدگر که به عمد مطرح کردم یافتم و اندیشه فلسفی را … که فاصله‌ای بسیار با خواندن فلسفه دارد. جامعیت معقول و منقول در عین شناختن زمان، نقطه تمایز ایشان با بسیاری از دانشمندان علوم اسلامی است. انصاف در قضاوت رجال علمی هم قابل تحسین بود مثلا در مورد فقیه علامه آقای مددی حفظه الله... آینده جناب دکتر خسروپناه بسی درخشان‌تر از حال ایشان خواهد بود. بعون الله سلام و ارادت این کمترین را ابلاغ بفرمایید . @aghlvanaghl
عقل و نقل
https://t.me/aghlvanaghl/1481 🟠 هرگز مردم خیانت نمی‌کنند 🖌حسینی دورود سید مرتضی اردبیلی یا به قول استاد مهرداد خدیر "سید محمد خاتمی" دوم..! امام جماعت یکی از مساجد معروف تهران است. مسجدی‌ها می‌گفتند از وقتی آمده مسجد و محله را زنده کرده است. در باکو هم که بود، همین‌طور بود. شیعیان آذربایجان پروانه‌وار گرد شمع وجودش می‌چرخیدند. از ایشان خواستم نصیحتم‌ کند به کتابچه‌ در دستش با موضوع "نامه‌ای به دفاع از علامه اقبال" اشاره کرد و گفت: آن‌چه می‌خواهی بدانی در این کتاب است. فقط باید با دل و با دقت بخوانیدش. سطرهایی از آن را خواند و گفت: به‌حرمت حقیقت و خطیر بودن مسؤلیت، از ادب الفاظ و رعایت آداب و القاب تقلیدی از سنت‌های اشرافی و رسوم درباری و خلق و خوی بازمانده عصر ارباب و رعیتی و نظم طبقاتی و نظام استبدادی که متاسفانه در جامعه اسلامی و حتی در رابطه اعتقادی و روحی میان مردم و مقامات روحانی رواج دارد باید پرهیز کرد. زیرا این قیود ظاهری و تشریفات‌ لفظی حقیقت را مسخ می‌کنند و همچون پرده‌های تاری، درخشندگی حق و صفای راستی و صراحت را مانع می‌شوند. از این‌که شاهد از دست دادن پناه‌های بزرگ ایمان و امید مردم یعنی علماء و روحانیت باشم غصه می‌خورم... به‌همین‌خاطر هم دفتر مسجد، هم در خانه‌ام را به روی مردم نمی‌بندم. اگر من روحانی درخانه‌ام را به روی مردم ببندم، دری پنهانی از پشت باز می‌شود به روی کسانی که اقبالشان‌، ادبار مردم را به سادگی جبران می‌کند. در حالیکه مردم بی پناه وقتی در خانه ایمان و امید خویش را به روی خود بسته می‌بینند، آواره می‌مانند و به سادگی نمی‌توانند، راهشان را عوض کنند و به درگاه دیگری روی آورند. گفت: بسیار بوده‌اند مردان محبوبی که دین را به دنیا داده‌اند و مقام و موقعیتی را که به‌نام خدا گرفته‌اند به خریداران فروخته‌اند و از نردبان ایمان و اخلاص مردم، بر بام قدرت بالا رفته‌اند و از کنج محراب، به گنج خواجه نقب زده‌اند‌. رجال مشهور تقوی و تقدس، علم و دین، آزادی و مردم، که اندک اندک، یا ناگهان، به اراده آگاه خویش و یا دسیسه‌ و اغوای پنهان‌کاران‌ و اطرافیان، راهشان را عوض کرده‌اند و قبله‌شان‌ را تغییر داده‌اند و ظالم و فاسد شده‌اند. اما هرگز تاریخ سراغ ندارد که مردم خیانت کنند یا به آن‌چه ایمان دارند پشت پا بزنند، سراغ ندارد ملتی دروغ بگوید و بداند که "حق" است و باطلش‌ بخواند، بداند که " باطل" است و حقش بنامد. هیچ امتی، به‌خاطر مصلحتی، حقیقتی را آگاهانه‌ نکشته است و به اختیار خویش به قبله‌اش‌ پشت نکرده است. مردم شکست می‌خورند، سکوت می‌کنند، ضعیف می‌شوند... اما هیچ‌گاه مقدسات خود را به لجن نمی‌کشند، خود را آگاهانه‌ در اختیار دشمن نمی‌گذارند و خدمتگزاران خود را به جنایت‌کاران‌ خویش نمی‌فروشند. چنانچه مردم هیچ زمینی، هیچ زمانی، ماسک ریا به چهره نمی‌زنند. ملتی هرگز به‌دروغ، خود را به مذهبی یا مسلکی نمی‌چسباند. هیچ‌گاه با تظاهر به تقوی و تقدس یا آزادیخواهی‌ و روشنفکری‌ از ایمان و اخلاص دیگران سوء استفاده نمی‌کند، آزادی‌خواهان‌ و روشنفکران و تشنگان نجات و مجاهدان عدالت را فریب نمی‌دهد ... مردم همیشه در تولی و تبری‌شان‌، در کفر و دینشان، در جهل و علمشان... همیشه صمیمی و صادقند. 💠@aghlvanaghl
@aghlvanaghl 🌺🌷📚🌺
🔰 نفی بردگی مرام آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی 🖊 سید مهدی حسینی دورود 🔹به این دلیل اندیشه‌ها و افکار سیاسی، اعتقادی و معنوی آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی برای مردم همچنان جذاب و اثر گذار است که با جسارتی نبوغ آمیز و شهامتی حیرت انگیز قالب‌های فکری و سیاسی زمانه خود را در هم می‌شکست و از مرزهای دوران خویش فراتر می‌رفت. 🔹دل‌باختگی و سر سپردگی به خاندان وحی مخصوصا امام حسین علیه‌السلام او را در دفاع از دین و پشتیبانی از مردم و حوزه علمیه مستقل و از هر استبداد و ستمی مبرا بودن، جایگاهی ممتاز و برجسته بخشیده است. 🔹در زندگی درخشان آن عالم کم‌نظیر، سرچشمه اصلی آزادی خواهی و آزادی‌های درون و شیوه رهایی از  قدرت‌های جبار سیاسی و حکومت‌های استبدادی رهایی از بردگی نفس و بردگی قدرت‌های  سیاسی است. 🔹مرحوم آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی حُریت‌ داشت چون از بردگی رسته بود. 🔹از نظر ایشان وقتی تصمیم بگیرید که دیگر برده نباشید، بی درنگ آزاد می‌شوید. 🔸 از این منظر همان‌گونه که در حکومت‌های دیکتاتوری، برای به‌زیر کشیدن جبار از اریکه قدرت تنها کافی است به حمایت از او پایان داد و بی‌نیاز ار زور و بازو و فشار فیزیکی خواهید دید که چگونه بی ستون، آن پیکره عظیم به لرزه افتاده و سقوط می‌کند، همین‌طور برای تسلط بر جبار و دیکتاتور درون هم کافی است تنها از او حمایت و اطاعت نکنید. 🔸روزی سخن آلوده به غیبت یکی از معاریف تهران که باجمعی کنار ایشان نشسته بودند را فورا قطع کرد و فرمودند؛ غیبت نکنید... به شیطان میدان ندهید. 🔸این آدم‌ها هستند که میدان را برای شیاطین و نفسِ سرکش و جباران‌ باز  می‌گذارند و الا  یک جبار و یک شیطان در واقع هیچ قدرتی ندارد جز قدرتی که انسان‌ها به او تفویض کرده‌‌اند تا نابودشان کند. 🔹به راستی اگر آدمی خود به شیطان، چشم ندهد از کجا این همه چشم دارد تا او را زیر نظر بگیرد؟ 🔹اگر انسان خود به او دست و بازو نبخشد از کجا بازو فراهم می‌کند تا آدم‌ها را نابود و سرکوب‌کند؟ 🔹این خود آدم‌ها هستند که با شیطان و جباران همکاری نموده و به ارزانی به آنها قدرت می‌بخشند و آنان را قادر می‌سازند که بر جوامع تحکم کنند. 🔸در واقع آن مرحوم گرفتاری انسان را به سبب دیکتاتوری و استبداد درون می‌داند. 🔸یکی از نمونه‌هایی که استبداد ستیزی در آن بسیار برجسته است سخنان آن مرحوم در مجلس خبرگان قانون اساسی برای پلیدی‌های که از رذیلت استبداد و دیکتاتوری حادث می‌شود بود ایشان علاوه بر بیان جزئی که در جای جای سخنان خود به آن اشاره کرده و ما از آن یاد می‌کنیم نفی دیکتاتوری در بین خانواده را هم به آن پیوند می‌زند. ◽️ ۲۸ جمادی‌الثانی سومین سالگرد رحلت آن مرجع کم‌نظیر را گرامی می‌داریم. 💠@aghlvanaghl https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1654426 🕌 @jamarannews
💥از انگلیس می‌ترسم سید مرتضی اردبیلی به نقل از یکی از دوستان مرحوم احمد صادقی گلدر که در زمان آیت‌الله اردبیلی در قوه قضائیه بود می‌گفت: آقای صادقی گلدر از مرحوم آیت الله شیخ حسین نجفی اهری( شاگرد برجسته آیت‌الله العظمی محمد کاظم یزدی) نقل می‌کرد: جمعی‌ از طلاب انقلابی طرفدار مشروطه که در میان آنها افرادی مثل مرحوم مظفر به‌چشم می‌خورد، نزد سید محمد کاظم یزدی آمدند و از او خواستند که از مشروطه حمایت کند. سید در جواب گفت به دو دلیل اجمالی و تفصیلی با مشروطه همراهی نمی‌کنم: نخست؛ شم فقاهتی‌ام به من می‌گوید گوشه‌ای بنشینم؛ در این کار دخالت نکنم. دیگر این‌که: از انگلیس می‌ترسم؛ می‌ترسم سوزنی به انبان‌ ما بزند باد آن خالی بشود و بفهمد که ما تو خالی هستیم و چیزی در انبان نداریم. 💠@aghlvanaghl
عقل و نقل
https://t.me/aghlvanaghl/1487 🔥وای بر شما ای علمای دین و فَریسیان ریاکار..! ✍حسینی دورود در شب و روز‌های مصادف با تولد پیامبر بزرگ الهی حضرت عیسی علی‌نبینا و آله و علیه‌السلام و ایام کریسمس مرور سخنان آن حضرت درباره عالمان بدکردار از سویی مو را بر تن راست می‌کند و اندام را می‌لرزاند و از سوی دیگر، مقایسه آنان با میزان دلدادگی و عشق علمای نیکوکار شیعه به مردم  از صدر اسلام تاکنون موجب مباهات به دین اسلام و فخر علمای اسلام بر سایر ادیان و علمای دیگر مذاهب است. ... آن‌گاه عیسی خطاب به مردم و شاگردان خود چنین گفت: «علمای دین و فَریسیان بر مسند موسی نشسته‌اند. پس آنچه به شما می‌گویند، نگاه دارید و به‌جا آورید؛ امّا هم‌چون آنان عمل نکنید! زیرا آنچه تعلیم می‌دهند، خود به جا نمی‌آورند. بارهای توان‌فرسا را می‌بندند و بر دوش مردم می‌گذارند، امّا خود حاضر نیستند برای حرکت دادن آن حتی انگشتی تکان دهند. هر چه می‌کنند برای آن است که مردم آنها را ببینند: آیه‌دان‌های خود را بزرگتر و دامن ردای خویش را پهن‌تر می‌سازند. دوست دارند در ضیافت‌ها بر صدر مجلس بنشینند و در کنیسه‌ها بهترین جای را داشته باشند و مردم در کوچه و بازار آنها را سلام گویند و استاد خطاب کنند. امّا شما استاد خوانده مشوید، زیرا تنها یک استاد دارید، و همۀ شما برادرید. آن که در میان شما از همه بزرگتر است، خدمتگزار شما خواهد بود. زیرا هر که خود را بزرگ سازد، پست خواهد شد و هر که خویشتن را فروتن سازد، سرافراز خواهد گردید. «وای بر شما ای علمای دین و فَریسیان ریاکار! شما درِ پادشاهی آسمان را به‌روی مردم می‌بندید؛ نه خود داخل می‌شوید و نه می‌گذارید کسانی که در راهند، داخل شوند. [ «وای بر شما ای علمای دین و فَریسیان ریاکار! شما از سویی خانۀ بیوه‌زنان را غارت می‌کنید و از دیگر سو، برای تظاهر، دعای خود را طول می‌دهید. از همین رو، مکافاتتان بسی سخت‌تر خواهد بود.] «وای بر شما ای علمای دین و فَریسیان ریاکار! شما دریا و خشکی را درمی‌نوردید تا یک نفر را به دین خود بیاورید و وقتی چنین کردید، او را دو چندان بدتر از خود، فرزند جهنم می‌سازید. «وای بر شما ای راهنمایان کور که می‌گویید: ”اگر کسی به معبد سوگند خورَد باکی نیست، امّا اگر به طلای معبد سوگند خورَد، باید به سوگند خود وفا کند.“ ای نابخردانِ کور! کدام برتر است؟ طلا یا معبدی که طلا را تقدیس می‌کند؟ و نیز می‌گویید: ”اگر کسی به مذبح سوگند خورَد، باکی نیست، امّا اگر به هدیه‌ای که بر آن گذاشته می‌شود سوگند خورَد، باید به سوگند خود وفا کند.“ ای کوران! کدام برتر است؟ هدیه یا مذبحی که هدیه را تقدیس می‌کند؟ «وای بر شما ای علمای دین و فَریسیان ریاکار! شما از نعناع و شِوید و زیره ده‌یک می‌دهید، امّا احکام مهمترِ شریعت را که همانا عدالت و رحمت و امانت است، نادیده می‌گیرید. این‌ها را می‌بایست به جای می‌آوردید و آنها را نیز فراموش نمی‌کردید. ای راهنمایان کور! شما پشه را صافی می‌کنید، امّا شتر را فرو می‌بلعید! «وای بر شما ای علمای دین و فَریسیان ریاکار! شما بیرون پیاله و بشقاب را پاک می‌کنید، امّا درون آن مملو از طمع و ناپرهیزی است. ای فَریسی کور، نخست درون پیاله و بشقاب را پاک کن که بیرونش نیز پاک خواهد شد. «وای بر شما ای علمای دین و فَریسیان ریاکار! شما هم‌چون گورهایی هستید سفیدکاری شده که از بیرون زیبا به‌نظر می‌رسند، امّا درون آنها پُر است از استخوانهای مردگان و انواع نجاسات! به‌همین‌سان، شما نیز خود را به مردم پارسا می‌نمایید، امّا در باطن مملو از ریاکاری و شرارتید. «وای بر شما ای علمای دین و فَریسیان ریاکار! شما برای پیامبران مقبره می‌سازید و آرامگاه پارسایان را می‌آرایید و می‌گویید: ”اگر در روزگار پدران خود بودیم، هرگز در کشتن پیامبران با ایشان شریک نمی‌شدیم.“ بدین‌سان، بر ضد خود شهادت می‌دهید که فرزندانِ قاتلانِ پیامبرانید. حال که چنین است، پس آنچه را پدرانتان آغاز کردند، شما به کمال رسانید! ای ماران! ای افعی‌زادگان! چگونه از مجازات جهنم خواهید گریخت؟ چرا که من انبیا و حکیمان و علما نزد شما می‌فرستم و شما برخی را خواهید کشت و بر صلیب خواهید کشید، و برخی را در کنیسه‌های خود تازیانه خواهید زد و شهر به شهر تعقیب خواهید کرد. «ای اورشلیم، ای اورشلیم، ای قاتلِ پیامبران و سنگسارکنندۀ رسولانی که نزد تو فرستاده می‌شوند! چند بار خواستم هم‌چون مرغی که جوجه‌هایش را زیر بال‌های خویش جمع می‌کند، فرزندان تو را گِرد آورم، امّا نخواستی! اینک خانۀ شما به خودتان ویران واگذاشته می‌شود. 📚مَتّی 23:1 - 8 ,  11 - 19 ,  23 - 34 ,  37 - 38 NMV 💠@aghlvanaghl